ذرهبین درشهر
#ساعی، کریم 🌷 (۱۳۳۱_۱۲۸۹ ه.ش.) بنیانگذار سازمان جنگلبانی کشور 👇👇👇👇👇👇👇👇 @zarrhbin
#ساعی، کریم 🌷
(۱۳۳۱_۱۲۸۹ ه.ش.)
بنیانگذار سازمان جنگلبانی کشور
✅ در "مشهد" به دنیا آمد. در رشتهی مهندسی کشاورزی و سپس رشتهی #جنگلشناسی در #آمریکا تحصیل کرد و پس بازگشت به ایران، استادِ #دانشگاهتهران شد.
✅ او نخستین #استاد_علم_جنگلشناسی در ایران بود. ساعی به نقاط گوناگون ایران سفر کرد و به شناسایی و طبقهبندی #جنگلهایایران پرداخت.
✅ او نخستین کسی است که برای ایجادِ #جنگلمصنوعی در "ایران" گام برداشت. به همین دلیل، از سوی یکی از مجلههای علمی و تخصصی #فرانسه، در مقام یکی از نوادر علمی معرفی شد.
✅ #مهندسکریمساعی در دولتِ #دکترمصدق، وزیر کشاورزی بود و در همان زمان، در مسیر شیراز به تهران در اثر سقوط هواپیما کشته شد.
✅ #پارک_ساعی در خیابان ولیعصر تهران، به یاد این مردِ #خدمتگزار، نامگذاری شده است. از ساعی دو جلد کتابِ #جنگلشناسی در انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده است.
🍃 نام و یادش گرامی و راهش سبز و پر رهرو باد...🌹
📚 فرهنگ نامهی نامآوران
( آشنایی با چهرههای سرشناس تاریخ ایران و جهان)
📆 چاپ پنجم، آذر ۱۳۹۳
📌 امروز شانزدهم خرداد در تقویم ایرانی به نامِ #روز_جهانی_محیطزیست نامگذاری شده است. واما از #مهندس_کریم_ساعی بیشتر بدانیم؛
🍃 ایشان پدرِ #جنگلبانی_ایران، کسی که چنارهای خیابان ولیعصر را کاشت تا این خیابان یکی از زیباترین خیابانهای دنیا باشد، پارک ساعی را بنا نهاد، سازمان جنگلبانی را تأسيس کرد و رشتهی جنگلبانی را وارد دانشگاه کرد.
🍂 و در ادامه، ماجرای درگذشتِ #استاد_ساعی را از قول محمد ابراهیمی بشنوید که بعدا شد #دکتر_محمدابراهیم_باستانی_پاریزی: در دوران نوجوانی، از آنجا که خواهرم و همسرش در شیراز زندگی میکردند، زیاد به شیراز میرفتم...
🍃 یکی از این بارها در بازگشت از شیراز چند دقیقهای به پرواز مانده بود که مردی با کت و شلوار اتوکشیده بالا آمد و رو به مسافران گفت: «مسافران عزیز! من مسئولیتی در سرجنگلداری کشور دارم و چند ساعت پیش به من خبر دادند یک هیئت خارجی مهم مرتبط با کارم به تهران آمدهاند و قصد مذاکره و انعقاد قرارداد دارند و حضور من در این مذاکرات و بازدیدها ضروری است. از طرفی هواپیما هم جای اضافه ندارد. هرکس که بلیت خودش را به من بدهد، من همین الان هزینه بلیت برگشت و یک هفته اقامت و تفریح در بهترین هتل شیراز را به او میدهم.»
🍂 من کتم را روی دستم انداختم، بلند شدم و گفتم: «من بلیتم را به شما میدهم، از لطف شما هم ممنونم؛ من خواهرم اینجاست و به هتل و هزینههای دیگر احتیاجی ندارم؛ شما به کارتان برسید.» خلاصه هرچه آن مرد اصرار کرد، من چیزی قبول نکردم و به منزل خواهرم برگشتم.
🍃 چند ساعتی که گذشت، رادیو با قطع برنامههای خود اعلام کرد: «هواپیمای حامل تعداد زیادی از هموطنان که از شیراز به تهران در حرکت بود، سقوط کرده و تمام مسافران از جمله #مهندس_ساعی، رئیس سازمان سرجنگلداری کشور و بنیانگذار بسیاری از پارکها، باغها و جنگلهای کشور کشته شدهاند.»
🍂 حالا من برای همیشه تأسف میخورم که چرا با دادن بلیت خودم به آن مرد که بعد از مرگش فهمیدم چه خدمات بزرگی به سرسبزی و آبادانیِ #کشور کرده است، باعث شدم کشورم از خدمات او محروم شود و من زنده بمانم.
#روحشان_شاد🍃
@zarrhbin