eitaa logo
زینبی ها
4.4هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
194 فایل
ما نسل ظهوریم اگر برخیزیم... _من!🍃 @zeinabiha22 _شرایط🥀 @Hh1400h _حرفتو ناشناس بزن... https://harfeto.timefriend.net/17367927276640 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5994815845954488004.mp3
7.9M
چطور می‌شود شبیه حضرت زینب شد؟ آنقدر مقاوم در بلایا و مصیبت‌ها، که آرامش و سکون‌مان، دست‌خوش تغییر نگردد💫 ... 🎤
تولدت مبارک سردار عزیزم😍😍 چقدر سخت است لحظه های بی تو....😔 @zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5994625553133471766.mp3
1.49M
🎙 زینب...با نوای مرحوم سلیم زاده @zeinabiha2
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما آمده ایم؛ به انتقامِ تمامِ ثانیه هایِ تنهاییت ما آمده ایم، تا همـه بدانند؛ دیگر فصلِ دادخواهیِ اهلِ زَمین رسیده... @zeinabiha2
ٺو آن روحِ مجددِ دمیده در جسمِ منے ٺو بهــارِ دلِ مشٺاقِ منے ٺو فراٺر از آنے ڪہ جبران بشوے بانےِ ټولدِ ثانـــےِ منے @zeinabiha2
ذوالفقار سید علی!🌹 درشب میلاد بانوی دمشق، چگونه دعا کردی که سه روز بعد، به آرزوی چهل ساله ات، "شهادت"، رسیدی؟ و مثل حسینش بی سر، مثل عباسش بی دست و مثل علی اکبرش اربا اربا تو را پذیرفت... و حالا... روز شهادت بانوی دمشق..‌. آغاز تولدی دوباره برای توست فرمانده... و آغازی برای ما، تا با اضطرار بیشتری "ظهور منتقم" را بخواهیم...
بر اشک جگر گداز زینب صلوات بر صبر حماسه ساز زینب صلوات فرمود حسین در نمازم کن یاد بر ذکرصبح و نماز زینب صلوات 🖤 @zeinabiha2 🖤
test.mp3
6.74M
🖤 یک سال و نیم روضه گودال خوانده ام 🖤 از دست و پای زخمی اطفال خوانده ام محمود کریمی 🎤 شهادت حضرت زینب◼️ @zeinabiha2
. . . زینب نشست روبہ‌روے عبداللہ و در چشم هایش خیره شد. . -عبدالله گفت:«شهادت پدرت ڪمرمـ را شکست و شهادت برادرت حسنــ پیرم‌ڪرد واگر حسین‌را نیز بہ شهادتـ برسانند، مرگ را بر این زندگے ترجیح خواهم داد.» . +زینب گفت:«تا خدا چہ بخواهد!» عبداللہ نگاهش ڪرد،گلہ‌مند. گفت: «فقط‌همین را دارے بگویے،زینب؟!» . زینب لبخند زد،لبخندے ڪہ عبداللہ را تازه‌متوجہ‌چشم هاےسرخ از گریہ او ڪرد.عبداللہ گفت:«ببخش،درونم غوغاست.» . زینب اشڪ هاے عبداللہ را پاڪ کرد. -عبداللہ‌پرسید:«براےدل‌خوشے منـ گفتے ڪہ برمےگردے؟» . +:«تاڪنون ازمن دروغے شنیده‌اے؟» -:«براےهمین است ڪہ امیدوارشدم» . +:«دلم گواهے نمےدهد ڪہ این سفر بےبازگشت است.» . -:«پس اگر شما برگشتنے هستید،یعنے وقایع بہ گونہ اے پیش مےروند کہ یزید دست از لجاجت برمےدارد و مولاے ما را بہ حال خود مےگذارد.» . زینب میدانست این آرامشے ڪہ اکنون در دل عبداللہ افتاده، دیرے نمےپاید و بعد از رفتنـ آن‌ها ناگهان ‌این‌ فڪر در سرش مےافتد ڪہ آیا زینب با حسین بہ مدینہ باز مےگردد یا بےحسین؟ "بخشے از ڪتاب: «احضاریہ»نوشتہ علےمؤذنے" | @zeinabiha2