🌱🌸 . . .
.
.
.
🎀🍃#خانمانه🍃🎀
💠 #خانوما_بخونید
👈اميرمؤمنان امام علۍ عليه السلام فرمودند:
🌺بهترين #زنان شما #پنج دسته اند.
گفتند: آن پنج دسته ڪدامند؟⁉🤔
حضرت فرمود:
① زنان #ساده و #بى_آلايش💅💄💋
② زنان #دل_رحم و #خوش_خو،😊😇
③ زنان هم دل و #همراه🥰
④ زنى ڪه چون شوهرش به #خشم آيد😡😠😤 تا او را #خشنود نسازد، خواب به چشمش نيايد😴
⑤ زنى ڪه در نبود شوهرش از او #دفاع ڪند؛💪
🍃چنين زنى #ڪارگزارى از #ڪارگزاران #خداوند است و ڪارگزار خدا هرگز #خيانت نمى ورزد.😌😍
📘ڪافی، جلد۵، ۳۲۵
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
#سیره_شهدا
#شهید_محمدحسین_یوسفاللهی
حرف #شجاعت، #رزمآوری، #اخلاص و... نیست. همه اینها را بیش و کم میشود در همه رزمندگان دفاع مقدس و مدافعان حرم پیدا کرد. تاریخ دفاع مقدس «محمدحسین یوسف اللهی» را بیشتر از خصوصیات رزمندگیاش، با #عرفان_خاص و ویژهاش میشناسد.
حسین، پسر غلامحسین، حتی وقتی به جانشینی فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله هم رسید، هنوز همان جوان #ساده و #عارف سالهای پیش بود، که خدا میداند با #نماز_شبهایش، با #نهج_البلاغهخوانیهایش یا جوری دیگر، راه ۵۰ یا ۶۰ ساله را بهسرعت طی کرده بود، و در جوانی پرده از پیش چشمش کنار رفته و به مرحله #یقین رسیده بود.
دیگران نمیتوانستند، اما او میتوانست پیش از عملیاتی دشوار که با حساب و کتاب نظامی، پیروزی در آن ممکن به نظر نمیرسید به سردار سلیمانی بگوید: نگران نباش... بر عکس تصور شما ما در این عملیات #پیروز میشویم! و روزی که همه با لبخند پیروزی سراغش میآمدند تا راز پیشگوییاش را کشف کنند، حسین لب میدوخت و فقط لبخند میزد.
محمد حسین، مصداق #سالکان و عارفانی است که به فرموده حضرت روح الله رحمت الله علیه، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرت زده قطره ای از دریای بی انتهای خود کردند.
@zeinabiha2
#شهید_مدافع_حرم_محمدحسین_عزیزآبادی 🕊🌺
#گوشه_اے_از_خصوصیت_اخلاقے
محمدحسین مردی بسیار #خوش #اخلاق و پر #انرژی بود یادمه بابام میگفت هر ماموریتی باهم میرفتیم #محمدحسین اگه می بود #خوش #میگذشت به بچه ها #روحیه میداد تا جایی ک من ازش شناخت داشتم #همیشه #میخندید میگفت دنیارو زیاد #سخت #نگير مهم اون دنیاس #ســــــــــاده زندگی میکرد.
یادمه خونمون رو میخاستیم درست کنیم یکم نیاز ب تعمیر داشت بابام زنگ زد گفت محمدحسین میای #کمک کنی #گفت: اره در ضمن ماه رمضون بود اومد کمکمون ی با زبان روزه!! خیلی #بی_حال شده بود ولی بازم #میخندید.
یادش بخیر تا اسم رفیق میومد بابام محمدحسین رو مثال میزد وقتی خبر شهداتشو دادن خیلی گریه کردم بابام میگفت عزیز آرزوش #شهادت بود جات واقعا خالی شد
#شهادت۹۴/۸/۱۳ #محــــــــــرم
#نحوه_شهادت #تیربه_سینه_مطهر💔
#_نیشابور
@zeinabiha2