eitaa logo
اگر الگو زینب "س" است...💞💞
114 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤﷽🖤 🕯 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🕯 السلام علیڪ یابقیة الله یااباصالح المهدی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🕯السلام علیک یافاطمه المعصومه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎شرح حدیث اخلاق از حضرت سجاد(علیه السلام) آثار دنيوی و اخروی سخن نیکو: 🔸 افزايش رزق 🔹 تأخير در اجل انسان 🔸 محبوبيت درميان خانواده 🔹 ورود به بهشت 🏴امام سجاد(علیه السلام ) بزرگ ترین حافظ پیام کربلا 🔰🔰🔰🔰🔰🔰 @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 🌷 🔹 💝 « ما تجربه زیادی به دست آورده ایم و وجدان نموده ایم که برای رهایی از مشکلات راههایی هست که بهترین آنها که خود ما حس کرده ایم و به کمک آنها به حاجت هایمان رسیده ایم، چهار چیز است: 🔹 1_نذرکردن گوسفند برای فقرا، 2_خواندن حدیث کساء به طور پی در پی(«و ادفعوا أمواج البلاء بالدّعاء»، پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چندبار قسم خوردند كه اگر كسی این حدیث را بخواند، اگر غمگین باشد، غمش برداشته می شود و صاحب حاجت حاجتش برآورده می شود...)، 🔹3_ پرداخت صدقه و ختم صلوات(14000 مرتبه صلوات فرستادن است؛ حالا چهارده هزار مرتبه را چند نفر یا در چند جلسه بفرستند فرقی نمی كند.)» 🔹 ایشان در ادامه بیان می كنند كه: 4_ذكر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد، گاهی من برای اموات صلوات را هدیه می كنم و اثرات عجیبی هم دیدم. خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است مقداری صلوات برایش هدیه كردم دوباره در خواب دیدم، الحمدلله صلوات ها او را نجات داده اند. 👤 آیت بصیرت ص 68 و نردبان آسمان 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶 @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌| سلام صبح گاهی محضر ارباب ◽️السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن 📆| امروز شنبه | ١٣ شهریور ۱۴٠٠ 📅| ۲۶ محرم الحرام ۱۴۴۳ ⏳| تا اربعین ٢٣ روز باقی است... @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎯با خلق خدا نیکو معاشرت کنید با خلق خدا حسن سلوک داشته، نیکو معاشرت کنید و با نظر عطوفت و مهربانی به آنان بنگرید... با بندگان خوب و صالح خدا نیکی کنید: آنان را که عالم اند به خاطر علمشان، کسانی را که در صراط هدایت اند به خاطر اعمال نیکشان و آنان را که جاهل و نادان اند چون بندگان خدایند احترام نمایید؛ خوش رفتاری کنید؛ مهربان باشید؛ صداقت و برادری داشته باشید. ( امام خمینی-ره ، مبارزه با نفس یا جهاد اکبر ص43 ـ 42) 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 @zeinabion98
✅استاد پناهیان: عبادت، به‌جز خدمت به خانواده نیست! 🍃مسیر اصلی تقرب به خداوند متعال در بستر خانواده است؛ یعنی در تعامل با افراد تکراری‌ای که هر روز آنها را می‌بینی و شاید محبت‌کردن به آنها دیگر برایت سخت شده باشد. 🍀شنیده‌اید که می‌گویند: عبادت به‌جز خدمت به خلق نیست؟ درست‌ترش این است که بگویی: عبادت به‌جز خدمت به خانواده نیست! 🌱 فکر کردی خیلی زرنگ هستی که با دیگران و کسانی که برایت تکراری نشده‌اند و هر روز با آنها در ارتباط نیستی، خوب رفتار می‌کنی و وجدان خودت را آسوده می‌کنی که اخلاقت خوب است اما با خانوادۀ خودت بداخلاق هستی؟ ✅اصل خوش‌اخلاقی، اول در خانه است. 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استادعالی ✅اسم اعظم خدا چیست؟ 🎯اسم اعظم فقط یک لفظ نیست... بسیار شنیدنی👌👌 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @zeinabion98
🔰تاثیر فکر گناه در عالم امکان شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد: در بازار بودم، اندیشه مكروهی در ذهنم گذشت. سریع استغفار كردم و به راهم ادامه دادم.! قدری جلوتر شترهایی قطار وار از كنارم می‌گذشتند... ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت كه اگر خود را كنار نمی‌كشیدم، خطرناك بود به مسجد رفتم و فكر می‌كردم همه چیز حساب دارد. این لگد شتر چه بود؟! در عالم معنا گفتند: شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه آن فكری بود كه كردی! گفتم: اما من كه خطایی‌انجام‌ندادم گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد! اثر کارهای ما در عوالم جریان دارد، حتی یک تفکر منفی میتواند تاثیری منفی ایجاد کند... 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باهم برا فرج و سلامتی مولا وصاحبمان دعا کنیم که این دعا اثر دارد💔 ✨بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم✨ 📜️ اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.️ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸دعــای ســـلامتی محبوب 🔸 📜️"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" التماس دعای ظهور مولا و صاحبمون🤲 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 کانال اگر الگو زینب "س"است🔰🔰 @zeinabion98
قسمت چهلم چند ساعت بعد، یکی از رزمنده‌ها که به کوه آمد، گفت: «حواستان باشد! عراقی‌ها جنازه‌ای را سر راه گذاشته‌اند. هر کس بالاسر جنازه بایستد، به سمتش شلیک می‌کنند.» یک لحظه نفسم حبس شد. پرسیدم: «جنازه مال کیه؟» جواب داد: «جنازۀ یک نفر است که آمده از حال خواهرش توی روستا خبر بگیرد. جنازه را برای طعمه گذاشته‌اند روی جاده. هر کس برود بالای سرش، کشته می‌شود. آن‌ها از این جور کشتن لذت می‌برند.» توی دلم هزار بار نفرینشان کردم. خانه‌مان، زندگی‌مان، همه چیزمان را می‌خواستند از ما بگیرند. برادرم ابراهیم آمد تا از وضع و اوضاعمان خبر بگیرد. وقتی خستگی در کرد، پرسید: «فرنگ، به چیزی احتیاج ندارید؟» زن‌ها گفتند: «آب نداریم.» ابراهیم دبۀ آب را دست گرفت و با چند تا از مردها، رفتند که از آوه‌زین آب بیاورند. چند بار صدای تیراندازی و انفجار آمد که نگرانمان کرد. وقتی برگشتند، می‌خندیدند. پرسیدم: «چی شده؟ این همه صدای بمب از چه بود؟» ابراهیم خندید و گفت: «وقتی نزدیک روستا رسیدیم، یکی را نگهبان گذاشتیم گفتیم مواظب باشد و بقیه رفتیم توی ده. داخل روستا، داشتیم توی انبارها به گندم‌ها نگاه می‌کردیم. پسرعمه‌ام از گوشۀ در که نگاه می‌کرد، گفت دو تا عراقی آمدند توی رودخانه و چهار تا دبه دستشان است. از بغل دیوار نگاه کردیم. دو تا از بیست لیتری‌ها را پر کردند و با خودشان بردند و دو تا را همان‌جا گذاشتند تا برگردند و آن‌ها را ببرند. من هم یواشکی رفتم و آب دبه‌ها را خالی کردم. دو تا عراقی وقتی برگشتند و دبه‌های خالی را دیدند، فهمیدند کسی توی روستاست. برای همین هم روستا را زیر آتش گرفتند و انبار گندم آتش گرفت.» با ناراحتی گفتم: «نترسیدید؟ آخر این چه کاری بود که کردید؟» ابراهیم با خنده گفت: «باور کن اگر به دستم می‌افتادند، همه‌شان را به درک می‌فرستادم.» یک روز دیگر، چند پاسدار را دیدیم که به سمت ما می‌آیند. بلند شدیم و سلام دادیم. ‌به آن‌ها آب و نان تعارف کردیم. آمده بودند به مردم اعلام کنند از آنجا دور شوند، زیرا دیگر آن منطقه امنیت ندارد. وقتی این را شنیدم، تمام وجودم آتش گرفت. پرسیدم: «مگر نگفتید ما زود به خانه‌هامان برمی‌گردیم؟» یکی‌شان که فرمانده‌شان بود، گفت: «فعلاً باید بروید. شما زن هستید و ماندنتان به صلاح نیست.» وقتی از روی کوه به روستا نگاه می‌کردم، باورم نمی‌شد روستای به آن قشنگی، حالا خط مقدم شده و عراقی‌ها صاحبِ خانه و زندگی ما شده‌اند. روز آخر، روی کوه و تخته‌سنگ‌ها نشستم و دستم را به زانویم گرفتم. پدرم آمد کنارم نشست و گفت: «فرنگیس، دوازده روز است اینجا نشسته‌ایم. نشستنمان فایده ندارد. بهتر است برویم دورتر. خواهر و برادرهایت دارند از گرسنگی می‌میرند.» همه جمع شدیم و هر کس حرفی زد. من هم گفتم: «اگر اینجا بمیریم، بهتر از این است که خانه‌مان را ول کنیم برای عراقی‌ها.» داشتیم بحث می‌کردیم که ارتشی‌ها هم آمدند. چند سرباز، با یک ارشد بودند. مردی که ارشد سربازها بود، گفت«شما هنوز اینجایید؟! اینجا محل جنگ است، نه ماندن زن‌ها و بچه‌ها. دیگر فایده ندارد، بروید.» وقتی نیروهای خودی این حرف را زدند، مردها‌مان هم گفتند: «راست می‌گویند، باید بروید. ما اینجا هستیم، می‌مانیم و می‌جنگیم. شماها بروید کمی ‌دورتر تا ببینیم بالاخره چه می‌شود.» به سیما و لیلا و جبار و ستار که نگاه کردم، دلم سوخت. مادرم با چشم‌هایش از من ‌پرسید که چه کنیم؟ دیگر اصرار نکردم. بلند شدم، لباسم را تکان دادم و رو به مادرم و بچه‌ها گفتم: «حرکت می‌کنیم.» همه آمادۀ رفتن شدند. به جبار گفتم: «جبار، بیا روی کول من.» جبار و سیما شش سالشان بود. لیلا دوازده سال داشت و ستار ده سال. روی زمین نشستم. جبار دستش را از پشت به گردنم حلقه کرد و من چادری را که روی لباسم داشتم، گره زدم. مادرم هم سیما را به پشتش بست. وقتی بچه‌ها را روی پشتمان محکم کردیم، بلند شدم و رو به لیلا و جمعه و ستار گفتم: «شما هم باید با پای خودتان راه بیفتید.» آن‌ها را جلو انداختم. بقیۀ زن‌ها هم که مرا دیدند، بلند شدند و دست بچه‌هاشان را گرفتند. توی خار و خاشاک و توی آن هوای گرم، با دلی پر از درد و غم و با پای پیاده، به راه افتادیم. وقت حرکت، برگشتم و برای آخرین بار به آوه‌زین نگاه کردم. قلبم درد گرفته بود. با خودم گفتم: «چول بریمن بیابان و جی.» @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤﷽🖤 🕯 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🕯 السلام علیڪ یابقیة الله یااباصالح المهدی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🕯السلام علیک یافاطمه المعصومه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @zeinabion98
🗓 حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله : خَيرُكُم خَيرُكُم لأَهلِهِ و َأَنَا خَيرُكُم لأَهلى ما أَكرَمَ النِّساءَ إلاّ كَريمٌ و َلا أَهانَهُنَّ إلاّ لَئيمٌ؛ بهترين شما كسى است كه براى خانواده اش بهتر باشد، و من از همه شما براى خانواده ام بهترم، زنان را گرامى نمى دارد، مگر انسان بزرگوار و به آنان اهانت نمى كند مگر شخص پَست و بى مقدار. نهج الفصاحه ص472 ح 1520 @zeinabion98
یادتون باشه یه قانونایی هست برای همه مردای نرمال جواب میده 🍃تایید دربرابر دیگران 🍃تعریف درجمع 🍃هرگز خوردش نکنین بخاطراشتباهش 🍃بزارید فک کنه مردسالاریه تو خونه تون. ولی ریز ریز مدیریت کنین 🍃مقایسشون نکنین بامردای دیگه 🍃نرم باشید لج نکنین 🍃🌹ناز و ادا و داشتن ظرافت کلامی و رفتاری بزرگترین سیاسته...شمرده شمرده حرف بزنید ...تون صداتون آروم باشه. لات و الواتی و زمخت و کوچه بازاری حرف نزنید...مرد مقایسه میکنه زنشو با زنای دیگه تو زنی ....زن یعنی خدای ظرافت خدای زیبایی، خدای هر چیز خوبی که فکر کنید... خانوما قدر خودشون رو نمی دونند. باور کنید 90 درصد رفتارهای نادرستی که با ما میشه مقصرش خودمونیم.وقتی یه زنه دیگه میتونه با رفتار و ناز و اداش عقل و هوش رو از سر یه مرد بپرونه چرا شما نتونی؟ واقعا تو ذهنتون مرور کنید چرا نمیتونی پر از عشوه باشی.... 🍃بی ادبانه حرف نزنید حتی به شوخی..... @zeinabion98
⚠️خانم محترم چرا حرفی که ده سال پیش مادرشوهرت بهت زده رو دنبال خودت اینور و اون ور میکشونی و هر جا حرف مادر شوهر می شه با آب و تاب برای دیگران تعریف میکنی یا آقای محترم چندین سال پیش یه تیکه جهیزیه خانومت کم آورده چرا هی تو سرش میکوبی و توهین میکنی نکنید دیگه،زشته❌ ⚠️حالا اون مادرشوهر هزار دفعه از عروس تعریف و تمجید کرده خانم این همه لطف رو نمی بینه ،اِلا و بِلا چسبیده به ده سال پیش یا اون اقا ،مادر خانم و پدر خانومش چقدر وسیله تو این مدت خریدن و آوردن و کادو دادن بازم داره سرکوفت اون یه تیکه رو میزنه افرادی که این مدلین شبیه سطل زباله میمونن،چون دائم در حال جمع کردن زباله های فکری هستند و بوی ناخوشایند که همون انرژی منفی باشه از خودشون ساطع میکنن ⚠️این افراد غیر از اینکه خودشون رو آزار میدن و گاهی افراد نزدیک رو با حرفاشون آزرده میکنن چیز دیگه ای عایدشون نمیشه بیایید همیشه رو افکار مثبت تمرکز کنیم و ذهن رو از زباله های تنفر و خشم رها کنیم؛ @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیچگاه به خاطر چند خطای کوچک یک رابطه حقیقی را ترک نکنید هیچکس بی عیب نیست هیچکس به طور کامل درست نمی گوید و در انتها مهربانی از همه چیز برتر است. ❤️ @Hamsar ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕 ریشه های قالی را تا می کنیم تا سالم بماند. ولی ریشه زندگی یکدیگر را با تبر نامهربانی قطع می کنیم و اسمش را می گذاریم برخورد منطقی! دل می شکنیم و اسمش میشود فهم و شعور! چشمی را اشکبار می کنیم و اسمش را می گذاریم حق ریشه زندگی انسانها را دریابیم و چون ریشه های قالی محترم بشماریم گاهی متفاوت باش... بخشش را از خورشید بیاموز که ترازوئی ندارد… سبک و سنگین نمیکند… جدا نمی سازد... و فرقی نمیگذارد.... به همه از دم روشنایی می بخشد... محبت را بی محاسبه پخش کن... دروازه های قلبت را به روی همه بگشا .... @zeinabion98
♨️مردا خیلی دوست دارن تو جمع از همه بالاتر باشن و یه جورایی حرف حرف اونا باشه برا همین اگه میخوای شوهرتو تشنه خودت نگه داری حتما جلوی جمع خیلی خیلی به همسرت احترام بزار😉 🔹اگر کاری میخوای انجام بدی نظرشو بپرس وقتی حرف میزنه حرفاشو تائید کن👌😊 🔸از توانائیهاش جلو بقیه تعریف کن(البته تعریف جلوی خانواده شوهر ممنوع) وقتی خواسته ایی ازت داره حتی اگر برات سخته انجام بده نزن تو ذوقش و باهاش مخالفت نکن چون وقتی مخالفت میکنی اقتدارش شکسته میشه و حتی اگر تو جمع چیزی نگه بعدا در رفتارش تاثیر خواهد گذاشت😶 🔹 طوری جلوی دیگران با همسرت رفتار کن که ارزششو ببری بالا اینکار باعث میشه که همسرت احساس قدرت کنه، حس ارزشمندی بهش دست بده و متقابلا اون هم به شما احترام بزاره 😃 🔸زنی که همسرشو مورد احترام قرار میده و بزرگش میکنه خودش تو قلب شوهرش بزرگ و عزیز میشه. @zeinabion98