جام بلا
اگر خودیها گرفتار کرونا شوند آن را جامبلا مینامیم و میگوییم: "هرکه در این بزم مقربتر است،جامبلا بیشترش میدهند." یا میگوییم: اگر با دیگرانش بود میلی، چرا جام مرا بشکست لیلی؟" اما اگر دشمنان ما به همین مصیبت گرفتار آیند، میگوییم: " چندین چراغ دارد و بیراهه می رود، بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش"
من با مبانیِ تفسیری، روایی و کلامی این برداشتها بیگانه نیستم اما براین باورم که یک بیماری واگیِر جهانگیرِ جهنده بیش از آنکه امتحانالهی یا انتقام الهی باشد، مصداق عدل الهی (تکوینی) است. زیرا با همگان رفتاری یکسان دارد. پاپ و قیصر نمیشناسد و حتی به کاشف خود نیز رحم نمیکند. میان تیمارستان و بهارستان، تبعیضی روا نمیدارد. حریم هیچ حرمی را، محترم نمیشمارد. به کنسرت و نماز جمعه یکسان حمله میبرد.
نامش را امتحان بگذاریم یا انتقام، ماهیتش یکی است. هرکسی آن جام را سربکشد جامش را یکسان میشکند. و مقرَّب و مغضوب نمیفهمد و شفاعتِ هیچکس را نمیپذیرد و مومن و کافر را به یک چشم میبیند.ما باید این پدیدهها و قوانینِ "تکچشم" و بیملاحظه را خوب بشناسیم و کنشهای آنها را هرگز با رفتارهای خود قیاس نکنیم.
۹۸/۱۲/۱۳
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
"پدر بودن" و "پدریکردن"
"پدر بودن" یک فرایند طبیعی و غریزی است که در جهانحیوانات نیز جریان دارد. اما "پدریکردن" کار هر پدری نیست زیرا هدایتی حکیمانه است. درست مانند "مرد بودن" و "مردانگیکردن" که تفاوتشان بسیار است.
کسی که پدری میکند، چتر خود را به بر روی همه فرزندان و فراتر از فرزندان میگستراند.
حتی شاید اساساً پدر نباشند ولی پدری می کنند مادران زیادی-بویژه همسران شهدا- پدری هم کردهاند. گاهی یک برادر بزرگتر، پدری هم میکند.
گاهینیز برعکس، بعضی پدرها، "پدری کردن' نمیدانند و یا نمیخواهند! آنها تنها "اختیارات" پدری را خوش می دارند! پدر قانونیاند ولی قانون پدریکردن را مراعات نمیکنند.
۹۸/۱۲/۱۸
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
"سعادت" و "سلامت"
کسانی که همیشه به فکر "سعادتِ"دیگرانند، اکنون باید بیش از دیگران، در فکر "سلامتِ"جامعه باشند.
۹۸/۱۲/۲۰
@zeinoddin43
نگذارید دیرتر شود
کسانیکه زمان جنگ در خط مقدم بودند، یکسره گلایه داشتند از اینکه چرا در پشتِجبهه، جنگ را جدی نمیگیرند و چرا سعی دارند وضعیت کشور را عادی و غیرجنگی نشان دهند و دشمن را اینقدر حقیر و بیچاره شمارند؟
درست است که اخبار ضعفها و شکستها نمیبایست، عیناً برای مردم تشریح میشد، اما گاهی رجزخوانیها و واقعیتها آنچنان درهم میآمیخت و اخبار تضعیف دشمن آن چنان غلیظ میشد که جامعه را از خطر دشمن کاملاً بیخیال میکرد.
برداشتم این است که این رفتار غلط، هم اکنون درباره بیماری کرونا نیز تکرار میشود.
ای کاش مسئولان کارهایی را که به گمانم آخرسر مجبور به انجام آن خواهند شد، هرچه زودتر شروع کنند و نگذارند بیشتر از این دیر شود. مانند تعطیلی کامل ادارات، جلوگیری قاطعانه از ترددهای بینشهری و درونشهری و...
۹۸/۱۲/۲۰
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
فاصله
عجب زمانه ای شده است! برای اثبات محبت باید از یکدیگر فاصله بگیریم گویی زیر باران خمپارهایم که برای کم شدن تلفات، حکماً باید "فاصله" را رعایت کنیم.
آن کسیکه اکنون، به یاد سنت مصافحه و معانقه افتاده و این فاصلهگیریها را شیوه شیطانی معرفی میکند! خود ناخواسته از شیطان پیروی میکند و نمیداند که رسولخدا(ص) گاهی در جنگها، میان نیروهایش عمداً فاصله می انداخت.
آری گاهی آشفتگیِ ظاهری عین پیوستگی واقعی است به قول کمال خجندی: "چونچنین است پس آشفته ترش باید کرد"گاهی برای آنکه "دوست بودنِ"خود را بیشتر ثابت کنیم باید از دوستان صمیمی، بیشتر فاصله بگیریم و اگر آنها نیز از ما فاصله بگیرند دلگیر نشویم و حمل بر بیتوجهی نکنیم. اگر "جانِ"عزیزانمان عزیز است، چندصباحی از "تن" آنها دورتر بایستیم. دلشان را به دست آریم و جسمشان را قدری تنها بگذاریم. شاید اکنون همان زمانه تنهایی باشد که شاعر میگوید:
" دلا خو کن به تنهایی که از "تن" ها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد که از تن ها بپرهیزد."
یک چندی این رشتههای ارتباط را باید پاره کرد تا شاید گره خورَد و فاصله ها کم شود! و برای "وصال"، باید "فراق" را برگزید:
"قصد من سوی وصال و میل او سوی فراق
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست"
یا او که گفت:
"ارید وصاله و یرید هجری
فاترک ما ارید لما یرید"
۹۸/۱۲/۲۲
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
ترقّه بازی و ترقّیِ فرهنگی!
در این روزهای نگرانی، جلوههای شادمانه را نباید محدود کرد. شادی شب چهارشنبه و افروختن شعله هایی بیخطر را می گویم که اکنون نه آن خرافهای را در بر دارد و نه امسال سور و تجمعی درکنار آن شایسته است.
فرهنگ بدی نبود که مردم به روشن کردن آتشی دلخوش می شدند و به سوری مسرور.
البته من برای انفجار آفرینی یا همان ترقه بازی، نه تنها هیچ توجیهی نیافتهام بلکه این رفتارهای احساسی را بسیار ناشایست میدانم. غرش های آتشین و هیجان آور که برای بسیاری ازمردم وحشت و دلهره میآفریند و جالب آنکه ردپایی هم در فرهنگ کهن ایرانی و اخلاق انسانی و دینی ندارد.
امسال خوشبختانه گروههایی از جوانان باشعور تصمیم گرفتهاند برای همنوایی با دردمندان و مصیبتدیدگان هرگونه ترقهبازی را کنار گذارند و به نورافشانی با گوشیهای موبایل بسنده کنند و هزینه های غیرمتعارف را در مبارزه با بیماری کرونا به مصرف برسانند. پویشهایی از این دست، برای جامعه هم شادی می آورد و هم روحیه میبخشد و به نوبه خود، نمونهای است از "ترقیِ فرهنگی" در میان جوانان عزیز.۹۸/۱۲/۲۶
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
عید از بَعید
امسال "عید دیدنی" های ما نه "دیدنی" که "شنیدنی"خواهد شد! وقتی درب مدرسهها و دانشگاهها را بستهایم و کلاسها مجازی شدهاند،ِ تکلیف "دید و بازدید" و "زیارت" بسی روشن است و "بُعد منزل نبود در سفر روحانی".
برای آنکه ناخواسته ناقل(بخوانید قاتل) نباشیم باید به نزدیکان، از راه دور سلام کنیم و به "زیارت از بعید" بسنده. تا "بگذرد این روزگار تلختر از زهر"
امسال، عیادتها و تسلیتهای حقیقی نیز همان است که مجازی انجام گیرد. چه کنیم که اکنون تنها دل ما است که میتواند نزد خادمان حوزه سلامت باشد و به بیماران و عزیزانی سربزند که عزیزان خود را با این شرایط غمبار ازدست دادهاند. درود قلبی ما نثارشان باد.
۹۸۱۲/۲۸
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
رضا بابایی و دردِ "آگاهی"
رضا بابایی، نویسنده خوشقلم، پس از یک سال بیماری (سرطانمری)، چشم از جهان فرو بست و دیروز در زادگاهش قزویت نقاب خاک به رخسار کشید. فقدان آن دوست فرهیخته را به خانواده محترم و یارانش تسلیت میگویم. حالمدگرگوناست و رفاقت چهل سالهام با او نمیگذارد از کنار مرگ چنین مردی ساده و ساکت بگذرم.
رضا بابایی از همان نسلی بود که در فضای دهه شصت، گمشدههای معرفتی و عرفانی خود را در حوزههای علمیه میجستند و به مدارک دانشگاهی پشتپا میزدند و علوم اسلامی را در اولین اولویت انتخاب میکردند.آبان ۶۲ که برای ورود به حوزه مشهد گزینش میشدیم با رضا بابایی همزمان امتحان عمومی( شفاهی) دادیم. مصاحبه کننده از هوش و معلومات بابایی شگفت زده شد و او را بسیار قویتر از ما یافت، و به همین جهت او را رد کرد! بعدها که با آن ممتحن صمیمی شدم علت را جویا شدم. او در پاسخم گفت:" آن آقا زیادی با معلومات بود و چیزهایی میدانست که به گوش ما نخورده بود و من درست یا غلط بودن سخنانش را نمیدانستم در قبول کردنش احتیاط کردم"(!)
بابایی از آنجا به حوزه تهران و سپس به قم رفت و درس های سطح را زود تر از دیگران فراگرفت ولی ذهن کاوشگر و روح بلند پروازش، در قالبهای رایج حوزه نگنجید و از فقه و اصول، به دانشهای میان رشتهای گرایید و استادان گوناگونی را درک کرد و مقالات و کتابهای زیادی خواند. فعالیتش در مراکز پژوهشی قم و سردبیری برخی نشریات قرآنی و ادبی بر اضلاع دانش او افزود و در جوانی اساتید بزرگی دید و از آنان سخنان تازهای شنید و چکیده آنها را به رگهای قلم کشید و در جان جملهها و واژهها ریخت و آثار کاربردی و نظری زیبایی تولید کرد. در باره محتوای آثارش و سیر تحولات فکری او جدا گانه باید نوشت. در اینجا تنها از روش شناسی، تلاشها و رفتارهایش میگویم و این ادعا گزاف نیست که بگوییم او سَبکی ویژه در نویسندگی پایه گذاشت که در آینده منزلت شایسته خود را خواهد یافت. به خیلی از پژوهشگران"نگارش" آموخت. آثار زیادی را ویرایش کرد و دهها کتاب، مقاله و گفتگوی علمی و هزاران یادداشت را به بازار فرهنگ عرضه کرد و شاگردانی پرشمار و جاندار پرورش داد. سخنان تلخ را شیرین نوشت و گفتارهای پیچیده را ساده و روان ساخت و مهارتهایی گران، به دیگران ارزانی کرد. مثل بعضیها نبود که رفاه فرهنگی پیش گیرد و خطر نپذیرد و تنها از گذشتگان و فقط برای آیندگان بنویسد و بی مصداق سخن بگوید. او آموخت و اموخت و آموخت و کیسهای برای خود ندوخت و مالی چندان نیندوخت و نان را به نرخ روز نخورد. او مرد روز بود و آسیب های فکری ِ"امروز" را به زبانی امروزین بیان کرد. از خنثی نویسی دوری کرد و محافظه کاری را کنار گذاشت و شفافتر شد. از همین رو سختیها کشید و دردها چشید و مصداق این سخن مولوی شد:
"هر که او بيدارتر پر دردتر
هر که او آگاه تر رخ زردتر"
روحش آرام باد
۹۹/۱/۲۰
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
"کُرونا" و "کُروز"
تشخیص ویروس "کرونا" از راه دور، و نیز تشخیص موشک "کروز" حتی از نزدیک، هردو موجب افتخار است. به افتخارات نیروهای مسلح افتخار خواهیم کرد و...
۹۹/۱/۲۹
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
ریایِ سازمانی!
وقتی سخن از تظاهر و ریاکاری به میان می آید، معمولاً "ریای فردی" به ذهن ها خطور می کند.اما گونه ای دیگری از ریاکارای وجود دارد که برای یک تشکیلات و "سازمان" رخ می دهد به گونه ای که عده ای می خواهند عملکرد یک سازمان را بهتر از آن چه که هست، وانمود کنند. من از این پدیده با عنوانِ "ریایِ سازمانی" یاد می کنم. که گاهی در درون سازمان، وگاهی بیرون از ان خودنمایی می کند.
در حالت اول اعضای سازمان، همه خوبی های خود را وقف سازمان می کنند تا سازمان را کارآمد نشان دهند و محبوبش کنند.اعضای فعال با فداکاری و گمنامی، جبران کننده ضعف اعضای دیگر می شوند و بی آنکه سهم ویژه ای داشته باشند، مدال ها و امتیازات شخصی خود را به صورت مشاع خرج نام سازمان می کنند و تنها دغدغه آنها "سر بلندیِ سازمان" است و بس.
در حالت دوم اما ریای سازمانی از بیرون از سازمان اِعمال می شود. آنگاه که یک یا چندسازمان به نورچشمی و سوگلی تبدیل می شوند و تصمیم بر آن می شود که از آبروی یک "سازمان" به شدت مراقبت کنند. حتی اگر آنسازمان به اهداف اصلی خود پشت کرده و اکثریت اعضای آن وجاهت خود را از کف داده باشند. اما قرار است که فلان سازمان هیچگاه نباید آسیب ببیند و هر طوری شده، حتی به صورت غیر واقعی مورد تمجید قرار گیرد و آبروی افراد و کارنامه های مثبت سازمان های دیگر نیز به حساب آن سازمان خاص گذاشته شود!
در نقطه مقابل ریای سازمانی، "سرکوفتِ سازمانی" است که در حق سازمان های رقیب روا داشته می شود. یعنی قرار می شود که از آبروی سازمان رقیب نه تنها مراقبت نشود، بلکه خطای کوچکترین عضو آن به حساب "سازمان"گذاشته شود و بلکه خطاهای سازمان های دیگر نیز به پای آن رقیب نگون بخت نوشته شود!
به طور مثال می گویم، وقتی یک کشیش مرتکب گناه شود یک خطای "فردی" تلقی شود و از آن فرد با عنوان "کشیش نما" یاد کنند ولی خطای یک معلم به حساب کل مجموعه گذاشته شود. از طرفی، کارهای خوبِ یک کشیش، به نام سیستم کلیسا ثبت شود ولی خوبی های یک "معلم" در حساب "فرد" بماند.
ریای سازمانی، اختصاص به محافل مذهبی و سنتی ندارد بلکه در محافل روشنفکری نیز فراوان مشاهده می شود.مثلاًخطای همان کشیش به حساب دستگاه کلیسا و به یک یک کشیش ها و کاردینال ها تعمیم داده می شود ولی خطای یک روشنفکر از حصار "فردیت" بیرون نمی آید.
ریای صنفی قبیلگی، حزبی، حکومتی،انتخاباتی و... همه از انواع "ریای سازمانی" هستند.
سید زین العابدین صفوی
@zeinoddin43
تبریک
پرتاب موفقیت آمیز ماهواره نظامی ایران و قرار گرفتن آن در مدار زمین، خبری خوشحال کننده است. این توفیق فنی را به سپاه پاسداران تبریک میگوییم و از خدا میخواهیم که این نیروی مسلح را همواره در وظایف ذاتیاش یاوری کند.خوشبختانه این موفقیت علمی و فنی برعکسِ خبر رونمایی از دستگاه کرونایاب، از سوی مجامع علمی مرتبط، حتی از سوی مخالفان سیاسی سپاه مورد تایید و تشویق قرار گرفت و همه دوستان وطن را شاد کرد.
۹۹/۲/۶
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
یک واعظ ما را بس!
ما سالها است با باران "اندرز" روبرو شدهایم. از در و دیوار شهر، نصیحت و توصیه میریزد. تعداد گویندهها از شنوندهها پیشی گرفته! اما گویی مردم نسبت به نصیحت مقاوم شدهاند و افزایش تبلیغ، چندان از بداخلاقیها نمیکاهد!
ماه رمضان امسال که مجالس و محافل برقرار نیست، فرصتی است تا متولیان فرهنگ، در کارآمدی تبلیغات دینی درنگ کنند.
امسال از بسیاری از مناسک جمعی خبری نیست اما ماه رمضان همچنان ماه خدا است مساجد باز نیستند ولی دست وپای شیطان بسته است.بسته بودن مسجد، مخصوصا برای واعظان خبر خوشی نیست. پساز ۱۴۰۰ سال برای اولین بار در ماه رمضان مسجدالحرام خالی است. مردم نمیتوانند به خانه خدا بروند ولی خدا بیش از هر سال به خانه مردم آمده است.
درب مساجد بسته است ولی درب سجده و توبه باز و بازتر شده است سفرههای افطاری گشوده نیست ولی دستهای احسان گشادهتر شدهاست. مجلسی برای ترحیم برپا نیست اما ترحم و عبرت بیشتر میشود.امسال مردم از فیوض واعظان محرومند ولی واعظی دیگر به تنهایی کار صد واعظ میکند.صدای پای عزراییل، از پشت دیوار خانه بهگوش میرسد و بدون بلندگو، بهترین اندرزها را به ما میرساند.آری، احتمال مرگ، برای اندرز ادمی بس است."کفی بالموت واعظاً"
۹۹/۲/۷
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
فاصله گذاریِ "اشتباهی"(!)
از ترس ویروس کرونا ماسک پارچه ای را محکم بردهانش کشیده و بر هردو دستش دستکش پوشیده، و به اعتماد این دو، با خیالی راحت، هرجا سر می زند و دست میکشد. آنگاه با همان دستکش، پی در پی، ماسک را در صورتش جابجا میکند!
اعضای اجتماع، باید از هم فاصله بگیرند اعضای بدن چطور؟ ماسک و دستکش قرار است میان دست و دهان فاصله بگذارند ولی قرار نیست خود متحد شوند!
این است داستان تکراری ما. از این نقض غرضها فراوان داریم. زمانی راه پله های دانشگاه را زنانه مردانه کرده بودند ولی در راهروهای تنگ و خلوت از این محدودیت ها خبری نبود! فقط پلهها را چسبیده بودند!
۹۹/۲/۷
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
ای معلم
هرسال که از عمرم میگذرد، من در پای تو کوچکتر میشوم و تو در چشم من بزرگ تر. هر سال، درسها و درد های تو را بهتر میفهمم.
می دانمکه زندهای. چه اگر نبودی، خبرش با تسلیتی کوچک(!) به گوشمان میرسید.افسوس به حال ما که فقط از "نبودن" ها باخبر میشویم!
آری
فقط میدانم که هستی!
کجا؟ نمیدانم.
چگونه؟ باز نمیدانم!
"نه پیش چشم منی و نه غایب از نظری"
به یادت هستم ای آموزگارم. از دور دستانت را غرق بوسه میکنم و در پایت میافتم و در هجر روی تو و در فراق آن سالهای بی تکرار، آه حسرت میکشم.
"اگر زکوی تو بویی به من رساند باد
به مژده جان جهان را به باد خواهم داد"
۹۹/۲/۱۱
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اگر مطهری زنده بود
بسیاری از مردم افکار شهید مطهری را تنها از پنجره آموزشها و تبلیغات رسمی شناختهاند و جز گفتارهای گزینشی صدا و سیمایی، چیزی از او نشنیدهاند و تفاوتهای فکری او را با بسیاری از روحانیان نمیدانند.
مطهری بسیار متفاوت میاندیشید و
معلوم نیست که اگر مطهری زنده بود چه رنگی میشد؟ او که میگفت کمونیستها باید در تدریس مکتب خود آزاد باشند، آیا این سخن را میتوانست اجرایی کند؟ یا اقتضاهای نظامداری وحکمرانی، اندیشه و رفتار او را دگرگون میکرد و سخنان لطیف روشنفکرانه و آزاداندیشانهاش را به بوته فراموشی میسپرد؟!
معلوم نیست شاید بر ان افکار آزادمنشانه پای میفشرد و بر سر حرفهای قبل از پیروزی می ایستاد و میکوشید تا جامعه را با نگاههای خود همسو کند ولی پس از مدتی از پیاده کردن آنها نا ناکام و نا امید میشد و از سیاست کناره میگرفت.
شاید هم می توانست افکارش را حاکم ودیدگاههایش را به گفتمان غالب تبدیل کند. من این احتمال را ضعیف میدانم ولی به قول معروف "اگر میشد، چه می شد؟!" در این صورت هیچ بعید نبود که گروهی دیگر دست به ترور مطهری بزنند! یعنی به جای گروه چپگرای فرقان، مذهبیهای ظاهرگرا او را با نوک مگسک تفنگ نشانه بگیرند!
اگر کسی این احتمال را بعید بداند، کافی است به نوشتارهای شهید مطهری در کتاب "پیرامون انقلاب اسلامی"،"تحریفات عاشورا"، "پاسخ به سوالات پیرامون مساله حجاب" , " مشکل اساسی سازمان روحانیت" و نیز به یادداشت های وی در باره شیعه و حوزههای علمیه" نظری بیفکند و آنها را، با گفتارهای مذهبی امروز مقایسه کند.
۹۹/۲/۱۲
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
حقیقت کیلویی چند؟
ادبیات قهقرایی مبلغان به کنار، که از گفتارهای دقیق مرحوم حسینعلی راشد و شهیدمطهری به کجاها رسیده است؟! اما محتوای تبلیع دینی را ببینید که چه سان دچار "کمبودِحقیقت" شده و از این بیماری رنجی هم نمیببیند! آنچنان از وزن حقیقت کاستهاند و بر قیمت عقیدت افزودهاند که برای"حق" ارزشی ذاتی نمانده و تنها آن سخنی ارزش یافته که به"جذب" هوادار کمک کند و بس!
داستان سازی های مقدس - که پیشتر به آن پرداختهام- ریشه در همین دیدگاه دارد. حتی پاره ای از اعتراضها که اخیراً به قصهسازی یک مداح شد، ارزش حقیقت جویانهای نداشتند و بیش از آنکه به جعل و کذب و تحریف بتازند، تنها به "وهن" حساسیت نشان دادند.در برابر دروغهای غالیانه که بزرگان ما را بزرگتر کند بیتفاوتند اما به دروغی حساسند که آن بزرگان را کوچک کند.
این آسیب را در جامعه مداحان نباید جستجو کرد.
بلکه ردپای ان را باید در قرائتی خاص گرفت که "عقیدت" را با ارزش تر از "حقیقت" میشمارد و حقیقت را تنها آنگاه قبول دارد که به سود عقیده او باشد. در این نگاه، حقایق وزن مستقلی ندارند به این بستگی دارند که چقدر عقاید ما را تقویت کنند! در چنین قرائتی عملاً هرچیزی، از جمله دروغپردازی برای تبلیغ عقاید توجیه و تئوریزه میشود و دروغ های مقدس به آسانی میتوانند لباسی مقدس تر از ِحقیقت بپوشند.
تا زمانی که در پله هایی بالاتر چنین قرائتی هست و تبلیغ "هویت" مهمتر از کشف "حقیقت" است، چگونه می توان به جمله های یک "پا منبری" حمله کرد که این حکایت را از کجا آورده ای؟
من پیش از این در باره دیوار کوتاه مداحان نوشتم که اگر یک مداح داستان میسازد همه او را به توپ میبندند ولی با پلههای بالاتر کاری ندارند. یک مداح هر روز خوابگزاران و خیال پردازانی بزرگتر را میبیند که با گریههای ساختگی نانشان در روغن است و بازارشان در رونق. و طبیعی است که بعضی مداحان شیوه آنان را برای خود بهترین رخصت وچراغ سبز بیابند.
برخی منتقدان چرا برخی از کتابهای روایی را نمیبینند که باهمه مجعولات و اسرائیلیاتش همچنان چاپ و تبلیغ می شوند. وقتی جعلحکایت به قصد تبلیغ دین در جایگاه هایی بالاتر روا باشد و نشر اسرائیلیات و گزافه گویی در کرامات و مناقب فضایل اعمال و اوقات و اشیا و گیاهان و میوهها! هیچ هزینهای نداشته باشد و برخی از روحانیان رسمی، معجزه بتراشند چه ایرادی به یک مداح تلویزیونی میتوان گرفت؟ مداح صحنه،یک بلندگویی بیش نیست که شیوه و اهداف سیاستگزاران پشت صحنه را صدا میزند.
۹۹/۲/۱۴
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
طینت علی(ع)
شیعیان به مولی علی(ع) چه نگاهی دارند؟ او را نوری آسمانی و یا اسوه ای زمینی میبینند؟ و یا هردو جایگاه را به یکدیگر پیوند میدهند؟
گروهی شخصیت علی(ع) را بسی والاتر از یک الگوی زمینی میشمارد. گروهی دیگر اما حکمت امامت را در "اُسوه بودن" در زمین میجوید و علی(ع) برای "زندگی زمینی" خود سرمشق میخواهد و نمیتواند یک نور سراسر افلاکی را الگوی بشر معرفی کند. این اختلاف، عمیق تر از سطح شاعران و هیاتها و برخی گویندگان مذهبی است. ریشه این مجادلات را باید در دانش "کلام" و"فقه الحدیث" و با بررسی روایات انبوهی دنبال کرد که خوبیها و بدیهای آدمیان را به سرشت ذاتی آنها و به زمانی قبل از خلقتشان برمیگرداند. این روایات،علی (ع) و همه چهارده معصوم(ع)، مخلوقاتی ویژهاند که از آب و گِلی مخصوص سرشته و پیش از خلقت آدم وجود داشتهاند. همان نور نخستیناند که "طین" و خمیر مایه آنها از دیگر انسانها متمایز و ممتاز است. بسیاری از اهل حدیث و اهل عرفان و تصوف، منطوق این روایات را پذیرفتهاند. در این باور، علی(ع) ازجنس و جوهری دیگر است و عملاً فضیلتهای اکتسابیاش، حذف و یا در قالب نمایش های اموزشی تفسیر میشود.
ولی گروهی دیگر از عالمان شیعه، به مجموعه "روایات طینت" به آسانی تن نمیدهند و اگر آن روایات را یکپارچه مجعول غالیان ندانند، دستکم، متشابه و نمادین قلمدادشان میکنند زیرا معانی آنها را جبرگرایانه و برخلاف عدلالهی، و مخالف آیات فلاح، توبه، معاد مییابند و حتی آیات میثاق و "عهد الست" و"عالم ذر" را نیز اینگونهمیبینند و به معنای عهد فطرت و یا علم پیشین خدا دانسته اند. از ان رو که قرآن سعادت و نجات انسان را تنها به ایمان و عمل صالح او در این دنیا وابسته کرده و خلقت و فطرت همگان را یکسان اعلام میکند.
نگاه سومی هم تلاش کرده تا دو نگاه قبل را با یکدیگر آشتی دهد و وجود علی(ع) را همچون پرتوی دارای مراتب و جنبههای عرشی- فرشی معرفی کند تا هم جایگاه ملکوتی و افلاکی آن حضرت را حفظ کند و هم جنبه زمینی و فضایل کسبی او را به رسمیت بشناسد آما اختلاف بر سر مبانی این گروه نیز که همچنان "روایات طینت" است،حل نشده و در لایه های زیرین معرفتی شیعه ریشه دوانده است.
۹۹/۲/۲۵
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
آقای حداد! فارسی را پاس بدارید!
آقایحداد عادل در نامهای به رئیسجمهور خواسته است که به دست اندرکاران بهداشت فرماندهد که در گفتار خود واژههای بیگانهای را که همسان فارسی دارند، به کار نبرند. او در کنار نامه اش شماری از آن واژههای بیگانه و همسان فارسیشان را نیز فرستاده است.
من با آقای حداد عادل در این باره بسیار همدل و همسویم و پیشنهاد وی را سزاوار پافشاری میدانم. ولی از او میخواهم در پاسداشت دیگر زبان های بومی ایرانیان هم _که رو به سوی نابودی دارند - برابر قانون اساسی تلاش کند. همچنین او بهتر است اندکی هم نگرانِ عربی شدن زبان فارسی باشد. نیک میدانم که زبان عربی، زبان قرآن ما است و این دو زبان، با یکدیگر خویشاوند شدهاند. ولی فارسی آن اندازه هم بیتوشه وتنگدست نیست که آقای حداد در یک نامه نیم برگی، بیش از چهل واژه عربی بنویسد و همسانها و جایگزینهای ساده فارسی آنها را پیدانکند. در اینجا برخی از واژههای عربی آن نامه را با واژه های رسای فارسی(#جایگزین) میکنم تاروشن شود که آقای حداد خودش تا چه اندازه فارسی را پاس میدارد؟
جناب حجتالاسلاموالمسلمین روحانی
ریاست(#رئیس) محترم جمهوری اسلامی ایران
در دو ماه اخیر(#گذشته) که کشور ما، مثل(#مانند)همه کشورهای جهان، گرفتار بیماری ناشی(#برخاسته) از ویروس کرونا شده اهتمام(#تلاش) جنابعالی(#شما_بزرگوار) و مدیران(#گردانندگان) ارشد(#بلند_پایه) و مسئولان امر(#دست_اندر_کارانِ) سلامت(#بهداشت) در کشور به مقابله(#رویارویی) با این بیماری البته(#بی_گمان) درخور تقدیر(#ارج_نهادن) و تشکر(#سپاسگزاری) است، لکن(#ولی) فراوانی و تنوع(#گوناگونیِ)برنامههای رسانهای در باب(#باره) کروناسبشده(#چنین_پیامدی_دارد) که بسیاری از اصطلاحات(#کاربردها) و لغات(#واژههای) تخصصی(#کارشناسی) که معادل(#همسان) فارسی(#پارسی) هم دارند به همان صورت(#گونه) فرنگی به کار گرفته شود که ممکن است(#شاید) در آینده به همین صورت(#گونه)در زبان فارسی رواج(#گسترش) یابد و مهمتر از آن، جوازی(#دستاویزی) برای استفاده(#بهره_گیری) از سایر(#دیگر) لغات(#واژهها) و اصطلاحات خارجی(#بیگانه) محسوب شود.(#به_شمار_آید.) به پیوست، فهرستی(#شماری) از این لغات((#واژه_ها) و اصطلاحات(#کاربرد_ها)همراه با معادل(#همسان) فارسی آنها تقدیم(#پیشکش) میشود تا با دستور جنابعالی(#شما_بزرگوار) بهجای لغات(#واژه_های) بیگانه در بیانات(#گفتارهای)مسئولان(#دست_اندر_کاران) و رسانهها مورد توجه قرارگیرد(#به_کار_برده_شود)
۹۹/۲/۳۰
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
کمک های بینشان
و
کمک رسانهای نشانه دار
آنچه کمک مومنانه را از بخشندگیِجاهلی جدا میکند، تفاخر، منت و ریاکاری (فردی یا قبیلگی) است. همانگونه که کمک رسانی مولاعلی(ع) آنچنان پنهانی بود که حتی مددجویانش هویت حقیقی و حقوقی آن حضرت را تا پایان حیاتش نشناختند؟ و نیز ندانستند که این کمکها از سوی دستگاه خلافت به آنها میرسد. یعنی علی(ع) نخواست نقاب از چهره کنار زند و یا با نمایندگانی نشانه دار، کمک برساند و از این فرصتهای طلایی، به سود حکومتش بهره بجوید.
در کمک مومنانه، پرهیز از ریای شخصی کافی نیست، بلکه باید از ریای سازمانی و تشکیلاتی نیز پرهیز کرد. علی(ع) در کمک رسانیها حتی به سود حکومتش نیز تبلیغ نکرد. مال شخصی خود را نیز به نام خود و با نشان علوی پخش نکرد. راضی شد یتیمان کوفه، کمکهای شخصی او را به حساب دیگران بگذارند ولی راضی نشد نیکیهایش را به "منت سیاسی" بیالاید.آیا از نگاه اخلاقی ما میتوانیم کمکهای مومنانه و بینشان دیگران را به نام خود، یا با نشان سازمانخود، به دست نیازمندان برسانیم؟ بیگمان در این صورت "کمک" مردم، مومنانه خواهد بود. ولی"کمکرسانی" ما چطور؟
۹۹/۳/۳
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
#فسادهای_بالابرنده!
بازداشت برخی از دانه درشتهای دستگاه قضا، و برخی از سازمانها، و اعتراف آنان به دریافتهای کهکشانی، در حالی که امید میآفرینند، از جهتی نیز بسیار دهشتناک و تکاندهندهاند. اگر یک دزد مسلح در پستوی خانه دستگیر شود، ساکنان آن خانه چه حالی پیدا میکنند؟ تا چه اندازه در آنجا احساس امنیت خواهند کرد؟
به راستی بستر سازمانهای ما چگونه است که چنین موجوداتی در آنجا پرورش مییابد و مدت های طولانی در انجا چاق و چاقتر میشوند؟ آیا این افراد چون بالاتر میروند اینگونه میشوند، یا آنکه چون این گونه بودهاند، میتوانند از پلکان قدرت بالاتر روند؟
گرچه مهم است بدانیم این اشخاص، این همه ثروت و منال را از چه کسانی دریافت کردهاند، اما مهمتر آن است که روشن شود که آنها این همه قدرت و مقام را از چه کسانی و "چگونه" به دست آوردهاند؟ در برابر کدام خوش خدمتیها اینجنین به آنجایگاههای بلند و حساس رسیدهاند؟ چرا از عوامل ارتقای آنها خبری نمی دهند؟ چرا از آن "نیروهای بالابرنده"(!) نامیدر میاننیست؟ چرا هیچ کس یقه آنها را نمیگیرد؟
چرا از متهمان نمیپرسند که در برابر آنچه گرفتهاند، چه دادهاند؟ کدام حقی را باطل کردهاند و کدام ظالم را بر گردن کدامین مظلوم نشاندهاند؟و...
آری "امالمفاسد" جامعه ما" فساد سیاسی" است که فساد اقتصادی را به پستوهای مدیریتی می کشاند و اگر این "دستگاه بالابر" و معیارهای ارتقا اصلاح نشوند، درب جامعه همچنان به همین پاشنه خواهد چرخید.
۹۹/۳/۲۳
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
سقوط یا صعود؟
چگونگی "سقوط" یک قاضی متهم از "طبقه بالا" خیلی مهم نیست. بلکه چگونگی "صعود" این گونه آدمها به "طبقات بالای" دستگاه قضا مساله است!
۹۹/۳/۳۱
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
قوه قضائیه و "عدل سیاسی"
هفته قوه قضائیه گذشت و منتقدان از مشکلات سیستمی و درونی آن دستگاه نوشتند. من ولی همچنان مشکل اصلی قوه قضائیه را در بیرون این دستگاه میبینم و آن "تبعیض سیاسی" است که از بیرون میتواند پاکترین قضاوتها را نیز پایمال کند.
تبعیض سیاسی شاید نام های دیگری چون امنیت، مصلحت، تعصب و... به خود بگیرد و هریک از این عنوانها به تنهایی بتواند عدالت را تخصیص بزند و یا اجرای آن گزینشی کند. پروندهای را کنار نهد و پروندهای دیگر را بگشاید و...
عاملان تبعیض سیاسی شاید خود پاکدست باشند و پاکدامن. سفرههایشان ساده باشد و روی زیلو بنشینند و روی گلیمی بخُسبند. ولی پلکان مناسبی برای فاسدان باشند و با تعصب سیاسی، شایستهها را فدای ناشایستها کنند. و این تبعیضها را نه گناه بدانند و نه جرم.
جامعهای که فسادش سیاسیباشد، بیش از عدالت قضایی به عدل سیاسی، نیاز دارد. در عدل سیاسی باید به جای "دانه درشت"،، دانههای ریز و پنهانی را پیگیری کرد که دانههای فاسد اقتصادی را درست و درشت میکنند.
۹۹/۴/۸
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
مدعیانفرهنگ و بیسوادی سفید
امروز ۱۸ تیر ۹۹ یک خانم نماینده مجلس، متن سخنرانی خود را حتی از روی کاغذ غلط میخواند.جالب تر آن که او خود عضو کمیسیون آموزش است!
به نظرم آموزش ادب و ادبیات برای برخی از مدعیان فرهنگ ضروری است. من سیاه نمایی نمی کنم بلکه برخی از مدعیان فرهنگ واقعاً دچار "بیسوادیِسفید" شدهاند و تراز،ِ دانش فرهنگی مردم، بویژه جوانان از مدعیان فرهنگ سبقت گرفته است.
بسیاری از مردم، از برخی از ائمه جمعه با سوادتر شدهاند. دانشجویان، از برخی از اساتید خود بیشتر کتاب میخوانند و فیلم میبینند.فرزندان ما بیش از ما به زبانهای خارجی، رایانه و دستگاه های الکترونیک آشنایند. طلاب جوان، بیش از استادهایخود شبهههای دینی را میشناسند. اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس با نشر و هنر آشنایی کمتری دارند.
برخی از تریبون داران فرهنگی، در "مسأله شناسیِ" فرهنگی نیز با مردم فاصلهها دارند برخی گمان میکنند دغدغه جوانان، خاصیت معنوی و درمانی فلان سنگ و گیاه و یا چهره و قیافه یاران امام زمان( ع) است. یکی، مشکل کشور را در کمبود روحانی و مسجد میداند و آن دیگری از یقههای بلند طلبهها برمیآشوبد. رئیس حوزه علمیه تهران از فوکولی و کت شلواری شدن کارشناسان دینی نگران است.
امام جمعه موقت تهران، حقانیت جمهوری اسلامی را در مکاشفات میجوید. رئیس سابق مجمع تقریب، ساختنکشتی قرآنی طلایی را مظهر تعظیم شعائر میداند! و مجری و کارشناس تلویزیونی غلطخوانی و غلطگویی را به اوج رسانده و به خدا سلام می دهد! باید سخن آقای صفار هرندی را جدی بگیریم که گفت:"بعد از انقلاب، فرهنگ را به دست تقدیر سپردهایم"!
برداشتم این است که اکنون جوانان، فاخرتر از برخی از این مدعیان سخن میگویند.رئیسجمهور به جای استدلال "مغالطه"میکند و مخالفانش را بیسواد و بیعقل میخواند.یک رجل پیر سیاسی به مخالفش میگوید: "کجایت می سوزد"(!) "پوزت را می زنم"(!) رجلی پیرتر به رقیبانش میگوید: "برو به جهنم"(!) و رجلی موسفید،، مخالفانش را به بُزغاله تشبیه میکند و یا میگوید هر فسقی مرتکب میشوید بشوید، اما بین خودیها اختلاف نیفکنید(!)و رجل سیاسی دیگر رقیبانش را حرام زاده میخواند.اگر این افراد نمیتوانند فرهیخته تر از دیگران باشند، دست کم از میانگین جامعه فرهنگی عقبتر نمانند!
۹۹/۴/۱۸
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
دستگاه "کرونا یاب" کجاست؟
این روزها بیمارانِ بیعلامت جولان میدهند و صغیر و کبیر را گرفتار ویروس میکنند و اینجاست که باید دستگاه کرونا یاب سپاه(#مستعان) کارکرد خود را نشان دهد.
#واکسن_کرونا، یا دستگاه #کرونا_یاب در هر منطقه جغرافیایی و به دست هر شخص و سازمانی کشف و اختراع شود موجب خوشحالی است. روشن است که اگر این کار به دست نیروهای داخلی باشد شادمانی ما دوچندان خواهد بود.
سه ماه پیش فرمانده محترم سپاه از دستگاهی رونمایی کرد که هر ویروسی را در عرض پنج ثانیه آن هم از شعاع صدمتری شناسایی میکرد.
این خبر از سویی مایه امید و از سویی دیگر دستمایه نقد، طنز و تمسخر شد. ولی فرمانده محترم سپاه صریحاً گفت که "این دستگاه در بیمارستانهای مختلف تست شده است" اما دو روز پیش سخنگوی محترم سپاه گفت که آن دستگاه در حال راستی آزمایی است." معلوم شد که هنگام رونمایی هنوز بر روی آن دستگاه راستی آزمایی لازم صورت نگرفته بود.
من تاکنون از "اعتمادپیش از آزمون" شِکوه میکردم، اکنون "افتتاح پیش از آزمون" را هم اضافه میکنم. همانگونه که منتقدان نباید شتابزده داوری کنند، کارگزاران نیز نباید شتابزده رونمایی کنند و بیاحتیاط مژده دهند و پیش از موعد تبریک بگویند و هرگز نباید در خبرهای خوشمزه شتاب کنند.مردم کم حافظه نیستند. منتظر نتیجه مژده ها میمانند و اگر میوه آن را نبینند #امید و #اعتماد را یکجا از دست میدهند.
۹۹/۴/۲۵
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
⚡عزاداری در کرونا
✔ سید زینالعابدبن صفوی🔻
🔹گویا قرار است عزاداری محرم در سال کرونا باشکوهتر برگزار شود. رئیس سازمان تبلیغات میگوید: "روضه سیدالشهداء(ع) تعطیلبردار نیست و امسال با رونق و شکوهی بیشتر از سالهای قبل برگزار میشود به مسئولان امر گفتهایم که همه تضمینها و راهکارهای بهداشتی را بر عهده میگیریم"(نقل به مضمون). اگر منظور رئیس تبلیغات، روضه خوانی، بدونحضور مردم باشد هیچ حرفی ندارم اما اگر گفتار او باشکوه کردن تجمعات باشد، باید به چند نکته توجه داشت:
🔹رئیس سازمان، با کدام ضمانت اجرایی و اختیار و قدرتی تضمین میدهد که عزاداران حسینی را وادار به رعایت ضوابط بهداشتی بکند؟ مگر چه تعداد از روضه خوانان، هیاتها و هیاتیها او را قبول دارند که توصیههایش را عمل کنند؟
🔹جالب تر آنکه وی از سویی فاصله گذاری و محدودیتهای بهداشتی را بهگردن میگیرد و از سوی دیگر میگوید روضهخوانیها از سالهای قبل هم پر رونقتر و باشکوهتر برگزار میشود این یک تعارض آشکار است. راستی؟ چرا باید امسال باشکوهتر از سالهای گذشته باشد؟ چون امسال ویروس"کرونا" جولان میدهد؟!
🔹اصرار به باشکوه تر کردن عزاداری های امسال، علاوه بر اینکه جامعه هیاتی.ها رادر معرض خطر قرار می دهد آن جامعه محترم را در معرض اتهام نیز قرار میدهد و دستاویزی برای برخی از بدخواهان میشود تا همه ناکامیهای بهداشتی(احتمالی) را در آینده متوجه هیاتها و روضه.خوانیها کنند.
🔹حال گیریم مسئولان امر به تضمین رییس سازمان تبلیغات اعتماد کردند ولی او نتوانست ضوابط بهداشتی را در هیاتها جاری کند، اقای رییس تاوان آن را چگونه خواهد پرداخت؟ اگر خداینکرده آمار مرگ و میر افزایش یافت، تضمین وی چه دردی را درمان خواهد کرد؟ ایا اشد مجازات برای او می.تواند اندکی از خسارتهای جانی ملت را جبران کند؟!
🔹 این ادعای بزرگ فقهی و فلسفی ایشان که روضهخوانی را "غیرقابل تعطیل شدن" میداند در جای خود قابل بحث است. آری با دستور و بخشنامه نمیتوان فرهنگ ریشه دار مردم را تعطیل کرد ولی خودِ مردم، آگاهانه و آزادانه و بدون مداخله امثالسازمان تبلیغات، بهتر میتوانند به خاطر حفظ سلامت خود و دیگران موقتاً برخی از مناسک فرهنگی و مذهبی را محدو و یا حتی تعطیل کنند همانگونه که اکثریت مردم( باز بدون مداخله سازمانتبلیغات) همکاری و مراعات خود را در مجالس ترحیم عزیزانشان و در ایام عید نشان دادند.
@zeinoddin43
@namehayehawzavi