آقای قالیباف!
آری " هرچه بود گذشت"
در این روزها با انتخاب رئیس دیوان محاسبات، کشمکشهایی رخ داد که نه تازهاند و نه کهنه خواهند شد! اما از چند نکته دیگر باید تعجب کرد.
اول از کسانی که نظام را قبول ندارند یا انتخابات و مجلس را فرمایشی میدانند و از اساس دیوان محاسبات را "دیوان مناسبات" میشناسند با این حال باز از این رفتارهای مجلس شگفت زده میشوند. من از شگفت این گروه در شگفتم.
دوم از معترضانی که نظام، مجلس و انتخابات را قبول دارند و باز به این انتخاب معترضند! اینان اگر فیلم " قضیه شکل اول شکل دوم" ساخته ’عباس کیا رستمی را ندیدهاند، حتماً سخنان آقای علمالهدی امامجمعه محترم مشهد را در باره اهمیت حفظ وحدت اصولگرایان، گوش کنند و یا مطالب جناب آقای مصباح را در باره جایگاه قانون بخوانند تا معنا و مبنای حرکتهای جمعی را بشناسند و این قدر "صف را به هم نزنند"(!)
سوم از مغالطه تازهای که از دهان آقای قالیباف (فرمانده محبوب ما در زمان جنگ) برآمد که در حد اختراع یک مکتب جدید اهمیت دارد. او در باره کسی که شرایط انتخابش را زیرسوال بردهاند گفت: "هرچه بود گذشت و از امروز عمل شما مهم است"(!)
چه دفاع غلطی! مگر پرسشها در باره "گذشته خصوصی او بود که قاعده "جبّ" در باره او جاری کنید و بگویید هرچه بود گذشت؟ اصلاً مگر سخن در باره "گذشته" او است؟ شبهه اصلی در باره مقدمات کنونی و شرایط احراز فعلی او است. در جامعه ای که دیگران را بهخاطر گذشتههایشان رد صلاحیت میکنند، آقای قالیباف میگوید: "هرچه بود گذشت" بلکه فراتر میرود و عملکرد احتمالی آینده یکشخص را برای حال و گذشته او پیش فروش" میکند!
چه پیشرفت شگرفی؟! تاکنون گفته میشد "گذشته" ملاک نیست. اما این روزها ظاهراً حالکنونی هم ملاک نیست بلکه "آینده" ملاک است! آن هم آینده (احتمالی و نسیه) که همین اکنون گذشته و حال را بهبود میبخشد! این مشاغبه بسیار دهشتناک است.
"شکست عهد من و گفت هرچه بود گذشت
به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت"
۹۹/۵/۸
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
"سربربدن" یا "دل بریدن"؟
در #عید_قربان "گوسفند وارگی" را ذبح کنیم تا هیچگاه مانند گوسفند در عید و عزا #اوداج_اربعه را به خنجر نسپاریم. دو روز مثل شیر زندگی کردن، بهتر از صد سال مثل گوسفند زنده ماندن است.
اگر آدمی تنها با ذبح یک گوسفند، به قربان و عرفان رسیده بود، همه سلاخان مقربترین عارفان بودند! ذبح قربان" پیش از "سر بریدن"، "دل بریدن" است.
۹۹/۵/۱۰
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
خیال آرامش، یا آرامش خیال؟
گویند روزی #لیلی در بیابانی به #مجنون رسید ولی مجنون از این دیدار شادمان نشد و به لیلی گفت: تنهایم بگذار! من باعشق تو، از تو بی نیازم"لی عنکِ غِنیً بعشقکِ"
گویا میان مدیران کمکار و"ثبات"، چنین رابطه عاشقانهای(!) برقرار است! آنها اگرچه عاشق آرامش و ثبات در کشورند ولی به گمانم، "خیالِ" ثبات را از "وصالِ" آن خوشتر میدارند و ظاهراً به طور جدی نمیخواهند به آن دست پیدا کنند! گویی تنها با "خیالِ آرامش" است که به "آرامشِخیال" میرسند! و تنها در بیثباتی خود را اثبات میکنند. دست به فرافکنی و توجیهگری میزنند، کمکاریهای خود را به گردن بحرانهایی چون جنگ و خطر جنگ،، تجزیه طلبی، تروریسم، تحریم، حوادث طبیعی و...میاندازند.به بهانه مسائل امنیتی، از سنجشهای شفاف میگریزند، وعدههای انتخاباتی را به زمانه "پس از بحران"حواله دهند، مطالبه گران را ساکت میکنند و خود را در حال تکاپوی شبانه روزی نشان میدهند و به کمک بحران، عواطف عمومی را با خود همراه میکنند و مخالفان خود را نزد افکار عمومی، کارشکن و خائن جلوه میدهند. آنها به برکت این مشکلات به آسانی میتوانند حاشیهها را بر متن ترجیح دهند، مطالبات را به سمت فرعیات بکشانند، در جامعه دو قطبی کاذب درست کنند، بر مشاجرات بیفایده دامن بزنند. از این رو است که هیچگاه برای پایان بحران، تاریخ تعیین نمیکنند.حتی در کمبود بحران، لرزههای ساختگی میآفرینند.
در چنین شرایطی مطالبه گران باید از جنجالهای "کلی جویانه" بپرهیزند.از مدیران "آمار مقایسهای" بخواهند.وعدههای مدیران را به خاطر بسپارند. فرعیات را کنار بگذارند.از این شاخه به آن شاخه نپرند و بدانند که هنگام سنجش، جنجال به سود عوامفریبان است.
۹۹/۵/۱۳
سیدزینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
#بیرو_شیما !
با آنکه همواره "توهم توطئه" را زیانبار میدانم اما نمی توان انفجار لبنان را طبیعی دانست. دست کسانی در پشت این #اّبّر_انفجار" پنهان است که از آن سود میبرند.از این رو واژه " بیروشیما" را برای آن حادثه مناسب ترین تعبیر میدانم. همین!
۹۹/۵/۱۵
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
روز #خطر_نگار" گرامی باد
خبرنگاران آزاده را دوست بداریم و کارشان را ارج نهیم. آنان بلندگویانِ حقیقتند. ظالمان از هیچکس به اندازه خبرنگاران عصبانی نمیشوند. زورگویان جهان لنز دوربین #خبر_نگار را از لوله تفنگ خطرناکتر میدانند و از برابر آنان می گریزند. گاهی خبرنگار را همچون مواد منفجره خطرساز میبینند و از جلسات بیرونشان میکنند! خبرنگاران،"خطرنگار" اند و همواره در پس و پیش آنان خطری در کمین است. گاهی در کام خطر میروند تا خبر دهند. گاهی چون خبر میدهند در کام خطر میافتند!
باید آنان را ستود. و دشواری کارشان را فهمید. من با انان همدردی میکنم. بویژه آنگاه که خبرهایشان به دست ممیزها تغییر مییابد و تصاویر زیبایشان تقطیع میشود.یا آنگاه که خودشان از ترس معاش مجبور میشوند اخبار را گزینش یا گلچین(!) کنند.
۹۹/۵/۱۷
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
عید غدیر و دروغ بستن به خدا
در ادبیات قران و روایات واژههایی چون "مومن" و "شیعه"، "اسم"های توخالی نیستند بلکه "وصف" به شمار میآیند. " اسم" را به راحتی می توان بر کسی چسباند و با یک ادعا و نامگذاریِ تشریفاتی کسی را به آن نام نامید.ولی وصف و صفت را هرگز نمی توان اینگونه سخاوتمندانه به هر کسی ارزانی داشت.بنابر این تنها آنگاه مومن و شیعه خواهیم بود که رفتار ما با معیارهای ایمانی و شیعگی، اندک سازواری و همخوانی را داشته باشد.
واژه "تمسُّک" در ادبیات قرآن و روایات، زاینده آثار عینی مانند وحدت و هدایت است و یک وصف و رفتار (behavior) خواهد بود نه یک اسم و ادعا(claim). و اگر از لقلقه زبانی فراتر نرود آدمی را نه هدایت که گمراهتر نیز میکند.
با این حساب هیچکس در عید غدیر نمی تواند تنها با اسم "متمسک" صادقانه بگوید: الْحَمْدُللَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ.
زیرا در اینجا پس از الحمدلله، جملهای خبری آمده است که خواننده ادعا میکند "خدا ما را از متمسکین به ولایت علی(ع) قرار داده است" این جمله خبری تنها از کسی صادقانه خواهد بود که در رفتار و معیار با مولای مومنان علی بن ابیطالب(ع) همسویی کند و در اندازه خود به کردار آن ولی حق چنگ زده باشد اما اگر این جمله خبری با واقعیت منطبق نباشد، دروغ بزرگی است که به افعال خدا نسبت داده شده است.
۹۹/۵/۱۸
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
#پرویز_فتاح، فاتح قلعه پاستور
رئیس بنیاد مستضعفان گفت که ساختمان بنیاد باران(در اختیار رئیس دولت اصلاحات)، ساختمان مدرسه حداد عادل، ساختمان ۱۸۰۰ متری ولنجک(در اختیار اقای احمدی نژاد) و...، همه از اموال بنیاد مستضعفان است.طبق این مصاحبه معلوممیشود کسانی که زبانشان برای مطالبهگری ازهمه دراز تر است، دستشان نیز به سوی اموال مستضعفان چندانکوتاه نیست! اگر سخن اقای فتاح صحیح باشد و مانند ادعایش درباره خانهمرحوم هاشمی رفسنجانی تکذیب نشود، باید از او سپاسگزار باشیم که بیملاحظه از همه جناحها نام میبرد. ولی از او پرسشی نیز دارم و آن اینکه وی در این چند سالِ ریاست، چرا اینقدر با تاخیر اینمسایل را افشا میکند؟ و اساساً چرا تاکنون نسبت به بازپسگیری یا اخذ کرایه روز از این املاک اقدامی نکرده است؟
برخی گمان دارند که آقای فتاح نامزد #انتخابات_۱۴۰۰ خواهد شد. در نگاهِ من در این شرایط رئیسجمهور اصلاحاتی و اصولگرا و انقلابی و...درعمل تفاوتی با یکدیگر ندارند ولی احتمال نامزدی و شانس پیروزی فتاح را از همه رقیبان بالاتر می دانم آنهم نه به دلایلائتلافهای سیاسی که امثال زیباکلام گفته است. بلکه به دلایلی دیگر که به نمونهای از آن بسنده میکنم.
آقای فتاح در سال ۸۴ درجلسه رای اعتماد خود در مجلس غزلی زیبا قرائت کرد و با تشویق نمایندگان روبرو شد. او به جای آن که به رسم امانت نامی هم از سراینده ببرد گفت من این شعر را دیشب درحال گریه نوشتهام.( نگفت رونویسی کردهام) و چنین القا شد که خودش دیشب با حالت گریه آن غزل فاخر را سروده است! در این غزلخوانی با هر بیت صدای "احسنت" نمایندگان فرهیخته(!) بالا میرفت. اما من منتظر و امیدوار بودم که اقای فتاح در برابر این تحسینها، یک بار نام شاعر را بر زبان آورد یا حداقل بگوید "این غزل از مننیست". یا یک نماینده و یا دستکم رئیس مجلس و رئیس فرهنگستان ادب بگوید این شعر از شاعری بیچاره به نام "قیصر امینپور" است. ولی هیچکس هیچ نگفت و اقای فتاح در میان امواج "احسنت"با کسب ۱۹۴ رای مثبت به مقام وزارت رسید.
با همین نشانهها است که گمان دارم آقای فتاح می تواند قلعه پاستور را فتح کند!
۹۹/۵/۲۰
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
در عذرخواهی هم تبعیض؟!
رئیس بنیاد مستضعفان از کسانی که متهمشان کرده بود پوزش و حلالیت خواست. او از حداد عادل به طور ویژه و با ذکر نام ولی از دیگران بدون ذکر نامشان عذر و حلالیت خواست. ای کاش به او این نکته را هم گوشزد میکردند که پوزش باید با نوع خطا متناسب باشد و نه آنکه هنگام متهم کردن، نام دقیق اشخاصی را به زبان آورد ولی در هنگام عذرخواهی، به کلی گویی بسنده کند.
معلوم نبود اگر پای آقای حداد در میان نبود به این زودی کار به حلالیت خواهی و پوزش میکشید یا نه؟ زیرا پیشتر نیز آقای فتاح کسان دیگری را زیر سوال میبرد و هیچ عذری نمیخواست. کسانی را که دستشان از این دنیا و دنیای قدرت و دنیای تلویزیون کوتاه است.
البته رویداد اخیر مذاق جناب حداد عادل را نیز با مزه تلخ "اتهام تلویزیونی" آشنا کرد. باشد که امثال او درد دیگر متهمان یکطرفه تلویزیونی را بیشتر درک کنند و ...
۹۹/۵/۳۰
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
#عاشورا و فساد سیستم
خودداریِ امامحسین(ع) از بیعت، برخاسته از دو گونه اعتراض است. نخست به شخص(یزید) که از شرایط زمامداری بیبهره است و دوم به "خلیفه گُماری" که برخلاف قراردادصلح انجام شده و بدعتی بزرگ رقم زده است.اعتراض اول با "ماهیت" حکمرانی مشکل دارد ولی اعتراض دوم با "وجود" آن!
اعتراض نوع دوم، نه به یک پدیده بلکه به یک معیار و "ساز و کار" می تاخت که اگر به جای یزید میگُسار فردی عابد و زاهد هم گماشته میشد ادامه می یافت زیرا یک واکنش تاریخمند نبود و با یک فسادی واگیر روبرو می شد که میتوانست همه برشهای تاریخی را درگیر کند.(همانگونهکه کرده است)
اعتراض دوم سهم بزرگی در مقاومت امام(ع) دارد و برخورد خشن حکومت نیز با انحضرت زاییده همین اعتراضی است که موجودیت سیستم عریض و طویل را (نه یک شخص را) به خطر میانداخت. اساساً جنایت بزرگ کربلا از عهده یک حاکم تازه به دوران رسیدهای چون یزید خارج بوده است و تنها یک سیستم شبکهای و انگیزه دار میتوانست آن بسیج ضد حسینی را راه اندازی کند.
۹۹/۶/۳
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
#عاشورا و فساد قدرت
در کربلا یک سیستم نامشروع با قدرتی نامحدود چهره گشود و خود را کانونی معرفی کرد که از انحراف مصون است و از نظارت بیرون. گویی همه اشخاص فاسد میشوند ولی سیستم خلافت هرگز! چنین دستگاه اژدهاگونه میتواند همه صالحان و مصلحان را در یک حرکت ببلعد وجنایت کربلا نشان داد که "غول قدرت" وحشیتر از آن است که به خود واگذار شود و خود به خود به انسان و جهان ترحم کند.
۹۹/۶/۳
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
#روضه سیاسیون!
#حرّ، مباشر اصلی محاصره امام حسین(ع) بود که نخست، "ایمانش" را به "فرمان" فروخت و سپس جانش را به وجدان. امامحسین(ع)، از این مجرم بزرگ، کینهای به دل نگرفت و او را در یک لحظه بخشید.
در میان سیاسیون امروز، ظاهراً روضه حّر فراموش شده است که اینچنین، کینههای داخلی، از داخل سینههاشان سر ریز میشود. حتی در روضهها ؟!
۹۹/۶/۶
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
#عاشورا_و_فساد دینِ رسمی
چراغ بلورین را میتوان شکست و آن را به جای چاقو در شکم دیگران فرو بُرد. آنها که از هر چیزی به سود خود ابزار میسازند، از شکستن "دین" پرهیزی ندارند. دین از تیز ترین "شکستنیها" است.دینِ تغییر یافته، بد تر از بیدینی است. بویژه اگر به قرائت رسمی تبدیل شود.همانند قطبنمای معیوب که آدرس غلط میدهد و آدمی را از مقصد دورتر نیز میکند.
آن قدرت بیمهار که در کربلا جنایت آفرید، اگر متقدس نبود، هرگز نمیتوانست امواجی از ظاهرگرایان را در برابر #امام_حسین(ع) بسیج کند. ان لشگریان در ظواهر و مناسک دینی چیزی کم نداشتند. با روزه و نماز و خطبه و جمعه وجماعت و قرائت و زیارت بیگانه نبودند. برخی به پیاده روی حج مشهور بودند و دین رسمی را چنان راستین میدانستند که به امامحسین(ع) میگفتند بدون بیعت نمازت قبول نیست!
تبلیغات رسمی، "دین" را آنچنان "مصادره" کرده بود که به نام حفظ دولت اسلامی(!) پاک ترین انسانها را با برچسب شورشی و تفرقهافکن، از میان برداشت. امامحسین(ع)، در برابر چنین دین "سمّی" و "رسمی" مقاومت کرد و از تهمتِ "انشعاب گری" و شق عصای مسلمین نترسید.
۹۹/۶/۶
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43