یک واعظ ما را بس!
ما سالها است با باران "اندرز" روبرو شدهایم. از در و دیوار شهر، نصیحت و توصیه میریزد. تعداد گویندهها از شنوندهها پیشی گرفته! اما گویی مردم نسبت به نصیحت مقاوم شدهاند و افزایش تبلیغ، چندان از بداخلاقیها نمیکاهد!
ماه رمضان امسال که مجالس و محافل برقرار نیست، فرصتی است تا متولیان فرهنگ، در کارآمدی تبلیغات دینی درنگ کنند.
امسال از بسیاری از مناسک جمعی خبری نیست اما ماه رمضان همچنان ماه خدا است مساجد باز نیستند ولی دست وپای شیطان بسته است.بسته بودن مسجد، مخصوصا برای واعظان خبر خوشی نیست. پساز ۱۴۰۰ سال برای اولین بار در ماه رمضان مسجدالحرام خالی است. مردم نمیتوانند به خانه خدا بروند ولی خدا بیش از هر سال به خانه مردم آمده است.
درب مساجد بسته است ولی درب سجده و توبه باز و بازتر شده است سفرههای افطاری گشوده نیست ولی دستهای احسان گشادهتر شدهاست. مجلسی برای ترحیم برپا نیست اما ترحم و عبرت بیشتر میشود.امسال مردم از فیوض واعظان محرومند ولی واعظی دیگر به تنهایی کار صد واعظ میکند.صدای پای عزراییل، از پشت دیوار خانه بهگوش میرسد و بدون بلندگو، بهترین اندرزها را به ما میرساند.آری، احتمال مرگ، برای اندرز ادمی بس است."کفی بالموت واعظاً"
۹۹/۲/۷
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
فاصله گذاریِ "اشتباهی"(!)
از ترس ویروس کرونا ماسک پارچه ای را محکم بردهانش کشیده و بر هردو دستش دستکش پوشیده، و به اعتماد این دو، با خیالی راحت، هرجا سر می زند و دست میکشد. آنگاه با همان دستکش، پی در پی، ماسک را در صورتش جابجا میکند!
اعضای اجتماع، باید از هم فاصله بگیرند اعضای بدن چطور؟ ماسک و دستکش قرار است میان دست و دهان فاصله بگذارند ولی قرار نیست خود متحد شوند!
این است داستان تکراری ما. از این نقض غرضها فراوان داریم. زمانی راه پله های دانشگاه را زنانه مردانه کرده بودند ولی در راهروهای تنگ و خلوت از این محدودیت ها خبری نبود! فقط پلهها را چسبیده بودند!
۹۹/۲/۷
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
ای معلم
هرسال که از عمرم میگذرد، من در پای تو کوچکتر میشوم و تو در چشم من بزرگ تر. هر سال، درسها و درد های تو را بهتر میفهمم.
می دانمکه زندهای. چه اگر نبودی، خبرش با تسلیتی کوچک(!) به گوشمان میرسید.افسوس به حال ما که فقط از "نبودن" ها باخبر میشویم!
آری
فقط میدانم که هستی!
کجا؟ نمیدانم.
چگونه؟ باز نمیدانم!
"نه پیش چشم منی و نه غایب از نظری"
به یادت هستم ای آموزگارم. از دور دستانت را غرق بوسه میکنم و در پایت میافتم و در هجر روی تو و در فراق آن سالهای بی تکرار، آه حسرت میکشم.
"اگر زکوی تو بویی به من رساند باد
به مژده جان جهان را به باد خواهم داد"
۹۹/۲/۱۱
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اگر مطهری زنده بود
بسیاری از مردم افکار شهید مطهری را تنها از پنجره آموزشها و تبلیغات رسمی شناختهاند و جز گفتارهای گزینشی صدا و سیمایی، چیزی از او نشنیدهاند و تفاوتهای فکری او را با بسیاری از روحانیان نمیدانند.
مطهری بسیار متفاوت میاندیشید و
معلوم نیست که اگر مطهری زنده بود چه رنگی میشد؟ او که میگفت کمونیستها باید در تدریس مکتب خود آزاد باشند، آیا این سخن را میتوانست اجرایی کند؟ یا اقتضاهای نظامداری وحکمرانی، اندیشه و رفتار او را دگرگون میکرد و سخنان لطیف روشنفکرانه و آزاداندیشانهاش را به بوته فراموشی میسپرد؟!
معلوم نیست شاید بر ان افکار آزادمنشانه پای میفشرد و بر سر حرفهای قبل از پیروزی می ایستاد و میکوشید تا جامعه را با نگاههای خود همسو کند ولی پس از مدتی از پیاده کردن آنها نا ناکام و نا امید میشد و از سیاست کناره میگرفت.
شاید هم می توانست افکارش را حاکم ودیدگاههایش را به گفتمان غالب تبدیل کند. من این احتمال را ضعیف میدانم ولی به قول معروف "اگر میشد، چه می شد؟!" در این صورت هیچ بعید نبود که گروهی دیگر دست به ترور مطهری بزنند! یعنی به جای گروه چپگرای فرقان، مذهبیهای ظاهرگرا او را با نوک مگسک تفنگ نشانه بگیرند!
اگر کسی این احتمال را بعید بداند، کافی است به نوشتارهای شهید مطهری در کتاب "پیرامون انقلاب اسلامی"،"تحریفات عاشورا"، "پاسخ به سوالات پیرامون مساله حجاب" , " مشکل اساسی سازمان روحانیت" و نیز به یادداشت های وی در باره شیعه و حوزههای علمیه" نظری بیفکند و آنها را، با گفتارهای مذهبی امروز مقایسه کند.
۹۹/۲/۱۲
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
حقیقت کیلویی چند؟
ادبیات قهقرایی مبلغان به کنار، که از گفتارهای دقیق مرحوم حسینعلی راشد و شهیدمطهری به کجاها رسیده است؟! اما محتوای تبلیع دینی را ببینید که چه سان دچار "کمبودِحقیقت" شده و از این بیماری رنجی هم نمیببیند! آنچنان از وزن حقیقت کاستهاند و بر قیمت عقیدت افزودهاند که برای"حق" ارزشی ذاتی نمانده و تنها آن سخنی ارزش یافته که به"جذب" هوادار کمک کند و بس!
داستان سازی های مقدس - که پیشتر به آن پرداختهام- ریشه در همین دیدگاه دارد. حتی پاره ای از اعتراضها که اخیراً به قصهسازی یک مداح شد، ارزش حقیقت جویانهای نداشتند و بیش از آنکه به جعل و کذب و تحریف بتازند، تنها به "وهن" حساسیت نشان دادند.در برابر دروغهای غالیانه که بزرگان ما را بزرگتر کند بیتفاوتند اما به دروغی حساسند که آن بزرگان را کوچک کند.
این آسیب را در جامعه مداحان نباید جستجو کرد.
بلکه ردپای ان را باید در قرائتی خاص گرفت که "عقیدت" را با ارزش تر از "حقیقت" میشمارد و حقیقت را تنها آنگاه قبول دارد که به سود عقیده او باشد. در این نگاه، حقایق وزن مستقلی ندارند به این بستگی دارند که چقدر عقاید ما را تقویت کنند! در چنین قرائتی عملاً هرچیزی، از جمله دروغپردازی برای تبلیغ عقاید توجیه و تئوریزه میشود و دروغ های مقدس به آسانی میتوانند لباسی مقدس تر از ِحقیقت بپوشند.
تا زمانی که در پله هایی بالاتر چنین قرائتی هست و تبلیغ "هویت" مهمتر از کشف "حقیقت" است، چگونه می توان به جمله های یک "پا منبری" حمله کرد که این حکایت را از کجا آورده ای؟
من پیش از این در باره دیوار کوتاه مداحان نوشتم که اگر یک مداح داستان میسازد همه او را به توپ میبندند ولی با پلههای بالاتر کاری ندارند. یک مداح هر روز خوابگزاران و خیال پردازانی بزرگتر را میبیند که با گریههای ساختگی نانشان در روغن است و بازارشان در رونق. و طبیعی است که بعضی مداحان شیوه آنان را برای خود بهترین رخصت وچراغ سبز بیابند.
برخی منتقدان چرا برخی از کتابهای روایی را نمیبینند که باهمه مجعولات و اسرائیلیاتش همچنان چاپ و تبلیغ می شوند. وقتی جعلحکایت به قصد تبلیغ دین در جایگاه هایی بالاتر روا باشد و نشر اسرائیلیات و گزافه گویی در کرامات و مناقب فضایل اعمال و اوقات و اشیا و گیاهان و میوهها! هیچ هزینهای نداشته باشد و برخی از روحانیان رسمی، معجزه بتراشند چه ایرادی به یک مداح تلویزیونی میتوان گرفت؟ مداح صحنه،یک بلندگویی بیش نیست که شیوه و اهداف سیاستگزاران پشت صحنه را صدا میزند.
۹۹/۲/۱۴
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
طینت علی(ع)
شیعیان به مولی علی(ع) چه نگاهی دارند؟ او را نوری آسمانی و یا اسوه ای زمینی میبینند؟ و یا هردو جایگاه را به یکدیگر پیوند میدهند؟
گروهی شخصیت علی(ع) را بسی والاتر از یک الگوی زمینی میشمارد. گروهی دیگر اما حکمت امامت را در "اُسوه بودن" در زمین میجوید و علی(ع) برای "زندگی زمینی" خود سرمشق میخواهد و نمیتواند یک نور سراسر افلاکی را الگوی بشر معرفی کند. این اختلاف، عمیق تر از سطح شاعران و هیاتها و برخی گویندگان مذهبی است. ریشه این مجادلات را باید در دانش "کلام" و"فقه الحدیث" و با بررسی روایات انبوهی دنبال کرد که خوبیها و بدیهای آدمیان را به سرشت ذاتی آنها و به زمانی قبل از خلقتشان برمیگرداند. این روایات،علی (ع) و همه چهارده معصوم(ع)، مخلوقاتی ویژهاند که از آب و گِلی مخصوص سرشته و پیش از خلقت آدم وجود داشتهاند. همان نور نخستیناند که "طین" و خمیر مایه آنها از دیگر انسانها متمایز و ممتاز است. بسیاری از اهل حدیث و اهل عرفان و تصوف، منطوق این روایات را پذیرفتهاند. در این باور، علی(ع) ازجنس و جوهری دیگر است و عملاً فضیلتهای اکتسابیاش، حذف و یا در قالب نمایش های اموزشی تفسیر میشود.
ولی گروهی دیگر از عالمان شیعه، به مجموعه "روایات طینت" به آسانی تن نمیدهند و اگر آن روایات را یکپارچه مجعول غالیان ندانند، دستکم، متشابه و نمادین قلمدادشان میکنند زیرا معانی آنها را جبرگرایانه و برخلاف عدلالهی، و مخالف آیات فلاح، توبه، معاد مییابند و حتی آیات میثاق و "عهد الست" و"عالم ذر" را نیز اینگونهمیبینند و به معنای عهد فطرت و یا علم پیشین خدا دانسته اند. از ان رو که قرآن سعادت و نجات انسان را تنها به ایمان و عمل صالح او در این دنیا وابسته کرده و خلقت و فطرت همگان را یکسان اعلام میکند.
نگاه سومی هم تلاش کرده تا دو نگاه قبل را با یکدیگر آشتی دهد و وجود علی(ع) را همچون پرتوی دارای مراتب و جنبههای عرشی- فرشی معرفی کند تا هم جایگاه ملکوتی و افلاکی آن حضرت را حفظ کند و هم جنبه زمینی و فضایل کسبی او را به رسمیت بشناسد آما اختلاف بر سر مبانی این گروه نیز که همچنان "روایات طینت" است،حل نشده و در لایه های زیرین معرفتی شیعه ریشه دوانده است.
۹۹/۲/۲۵
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
آقای حداد! فارسی را پاس بدارید!
آقایحداد عادل در نامهای به رئیسجمهور خواسته است که به دست اندرکاران بهداشت فرماندهد که در گفتار خود واژههای بیگانهای را که همسان فارسی دارند، به کار نبرند. او در کنار نامه اش شماری از آن واژههای بیگانه و همسان فارسیشان را نیز فرستاده است.
من با آقای حداد عادل در این باره بسیار همدل و همسویم و پیشنهاد وی را سزاوار پافشاری میدانم. ولی از او میخواهم در پاسداشت دیگر زبان های بومی ایرانیان هم _که رو به سوی نابودی دارند - برابر قانون اساسی تلاش کند. همچنین او بهتر است اندکی هم نگرانِ عربی شدن زبان فارسی باشد. نیک میدانم که زبان عربی، زبان قرآن ما است و این دو زبان، با یکدیگر خویشاوند شدهاند. ولی فارسی آن اندازه هم بیتوشه وتنگدست نیست که آقای حداد در یک نامه نیم برگی، بیش از چهل واژه عربی بنویسد و همسانها و جایگزینهای ساده فارسی آنها را پیدانکند. در اینجا برخی از واژههای عربی آن نامه را با واژه های رسای فارسی(#جایگزین) میکنم تاروشن شود که آقای حداد خودش تا چه اندازه فارسی را پاس میدارد؟
جناب حجتالاسلاموالمسلمین روحانی
ریاست(#رئیس) محترم جمهوری اسلامی ایران
در دو ماه اخیر(#گذشته) که کشور ما، مثل(#مانند)همه کشورهای جهان، گرفتار بیماری ناشی(#برخاسته) از ویروس کرونا شده اهتمام(#تلاش) جنابعالی(#شما_بزرگوار) و مدیران(#گردانندگان) ارشد(#بلند_پایه) و مسئولان امر(#دست_اندر_کارانِ) سلامت(#بهداشت) در کشور به مقابله(#رویارویی) با این بیماری البته(#بی_گمان) درخور تقدیر(#ارج_نهادن) و تشکر(#سپاسگزاری) است، لکن(#ولی) فراوانی و تنوع(#گوناگونیِ)برنامههای رسانهای در باب(#باره) کروناسبشده(#چنین_پیامدی_دارد) که بسیاری از اصطلاحات(#کاربردها) و لغات(#واژههای) تخصصی(#کارشناسی) که معادل(#همسان) فارسی(#پارسی) هم دارند به همان صورت(#گونه) فرنگی به کار گرفته شود که ممکن است(#شاید) در آینده به همین صورت(#گونه)در زبان فارسی رواج(#گسترش) یابد و مهمتر از آن، جوازی(#دستاویزی) برای استفاده(#بهره_گیری) از سایر(#دیگر) لغات(#واژهها) و اصطلاحات خارجی(#بیگانه) محسوب شود.(#به_شمار_آید.) به پیوست، فهرستی(#شماری) از این لغات((#واژه_ها) و اصطلاحات(#کاربرد_ها)همراه با معادل(#همسان) فارسی آنها تقدیم(#پیشکش) میشود تا با دستور جنابعالی(#شما_بزرگوار) بهجای لغات(#واژه_های) بیگانه در بیانات(#گفتارهای)مسئولان(#دست_اندر_کاران) و رسانهها مورد توجه قرارگیرد(#به_کار_برده_شود)
۹۹/۲/۳۰
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
کمک های بینشان
و
کمک رسانهای نشانه دار
آنچه کمک مومنانه را از بخشندگیِجاهلی جدا میکند، تفاخر، منت و ریاکاری (فردی یا قبیلگی) است. همانگونه که کمک رسانی مولاعلی(ع) آنچنان پنهانی بود که حتی مددجویانش هویت حقیقی و حقوقی آن حضرت را تا پایان حیاتش نشناختند؟ و نیز ندانستند که این کمکها از سوی دستگاه خلافت به آنها میرسد. یعنی علی(ع) نخواست نقاب از چهره کنار زند و یا با نمایندگانی نشانه دار، کمک برساند و از این فرصتهای طلایی، به سود حکومتش بهره بجوید.
در کمک مومنانه، پرهیز از ریای شخصی کافی نیست، بلکه باید از ریای سازمانی و تشکیلاتی نیز پرهیز کرد. علی(ع) در کمک رسانیها حتی به سود حکومتش نیز تبلیغ نکرد. مال شخصی خود را نیز به نام خود و با نشان علوی پخش نکرد. راضی شد یتیمان کوفه، کمکهای شخصی او را به حساب دیگران بگذارند ولی راضی نشد نیکیهایش را به "منت سیاسی" بیالاید.آیا از نگاه اخلاقی ما میتوانیم کمکهای مومنانه و بینشان دیگران را به نام خود، یا با نشان سازمانخود، به دست نیازمندان برسانیم؟ بیگمان در این صورت "کمک" مردم، مومنانه خواهد بود. ولی"کمکرسانی" ما چطور؟
۹۹/۳/۳
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
#فسادهای_بالابرنده!
بازداشت برخی از دانه درشتهای دستگاه قضا، و برخی از سازمانها، و اعتراف آنان به دریافتهای کهکشانی، در حالی که امید میآفرینند، از جهتی نیز بسیار دهشتناک و تکاندهندهاند. اگر یک دزد مسلح در پستوی خانه دستگیر شود، ساکنان آن خانه چه حالی پیدا میکنند؟ تا چه اندازه در آنجا احساس امنیت خواهند کرد؟
به راستی بستر سازمانهای ما چگونه است که چنین موجوداتی در آنجا پرورش مییابد و مدت های طولانی در انجا چاق و چاقتر میشوند؟ آیا این افراد چون بالاتر میروند اینگونه میشوند، یا آنکه چون این گونه بودهاند، میتوانند از پلکان قدرت بالاتر روند؟
گرچه مهم است بدانیم این اشخاص، این همه ثروت و منال را از چه کسانی دریافت کردهاند، اما مهمتر آن است که روشن شود که آنها این همه قدرت و مقام را از چه کسانی و "چگونه" به دست آوردهاند؟ در برابر کدام خوش خدمتیها اینجنین به آنجایگاههای بلند و حساس رسیدهاند؟ چرا از عوامل ارتقای آنها خبری نمی دهند؟ چرا از آن "نیروهای بالابرنده"(!) نامیدر میاننیست؟ چرا هیچ کس یقه آنها را نمیگیرد؟
چرا از متهمان نمیپرسند که در برابر آنچه گرفتهاند، چه دادهاند؟ کدام حقی را باطل کردهاند و کدام ظالم را بر گردن کدامین مظلوم نشاندهاند؟و...
آری "امالمفاسد" جامعه ما" فساد سیاسی" است که فساد اقتصادی را به پستوهای مدیریتی می کشاند و اگر این "دستگاه بالابر" و معیارهای ارتقا اصلاح نشوند، درب جامعه همچنان به همین پاشنه خواهد چرخید.
۹۹/۳/۲۳
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
سقوط یا صعود؟
چگونگی "سقوط" یک قاضی متهم از "طبقه بالا" خیلی مهم نیست. بلکه چگونگی "صعود" این گونه آدمها به "طبقات بالای" دستگاه قضا مساله است!
۹۹/۳/۳۱
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
قوه قضائیه و "عدل سیاسی"
هفته قوه قضائیه گذشت و منتقدان از مشکلات سیستمی و درونی آن دستگاه نوشتند. من ولی همچنان مشکل اصلی قوه قضائیه را در بیرون این دستگاه میبینم و آن "تبعیض سیاسی" است که از بیرون میتواند پاکترین قضاوتها را نیز پایمال کند.
تبعیض سیاسی شاید نام های دیگری چون امنیت، مصلحت، تعصب و... به خود بگیرد و هریک از این عنوانها به تنهایی بتواند عدالت را تخصیص بزند و یا اجرای آن گزینشی کند. پروندهای را کنار نهد و پروندهای دیگر را بگشاید و...
عاملان تبعیض سیاسی شاید خود پاکدست باشند و پاکدامن. سفرههایشان ساده باشد و روی زیلو بنشینند و روی گلیمی بخُسبند. ولی پلکان مناسبی برای فاسدان باشند و با تعصب سیاسی، شایستهها را فدای ناشایستها کنند. و این تبعیضها را نه گناه بدانند و نه جرم.
جامعهای که فسادش سیاسیباشد، بیش از عدالت قضایی به عدل سیاسی، نیاز دارد. در عدل سیاسی باید به جای "دانه درشت"،، دانههای ریز و پنهانی را پیگیری کرد که دانههای فاسد اقتصادی را درست و درشت میکنند.
۹۹/۴/۸
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
مدعیانفرهنگ و بیسوادی سفید
امروز ۱۸ تیر ۹۹ یک خانم نماینده مجلس، متن سخنرانی خود را حتی از روی کاغذ غلط میخواند.جالب تر آن که او خود عضو کمیسیون آموزش است!
به نظرم آموزش ادب و ادبیات برای برخی از مدعیان فرهنگ ضروری است. من سیاه نمایی نمی کنم بلکه برخی از مدعیان فرهنگ واقعاً دچار "بیسوادیِسفید" شدهاند و تراز،ِ دانش فرهنگی مردم، بویژه جوانان از مدعیان فرهنگ سبقت گرفته است.
بسیاری از مردم، از برخی از ائمه جمعه با سوادتر شدهاند. دانشجویان، از برخی از اساتید خود بیشتر کتاب میخوانند و فیلم میبینند.فرزندان ما بیش از ما به زبانهای خارجی، رایانه و دستگاه های الکترونیک آشنایند. طلاب جوان، بیش از استادهایخود شبهههای دینی را میشناسند. اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس با نشر و هنر آشنایی کمتری دارند.
برخی از تریبون داران فرهنگی، در "مسأله شناسیِ" فرهنگی نیز با مردم فاصلهها دارند برخی گمان میکنند دغدغه جوانان، خاصیت معنوی و درمانی فلان سنگ و گیاه و یا چهره و قیافه یاران امام زمان( ع) است. یکی، مشکل کشور را در کمبود روحانی و مسجد میداند و آن دیگری از یقههای بلند طلبهها برمیآشوبد. رئیس حوزه علمیه تهران از فوکولی و کت شلواری شدن کارشناسان دینی نگران است.
امام جمعه موقت تهران، حقانیت جمهوری اسلامی را در مکاشفات میجوید. رئیس سابق مجمع تقریب، ساختنکشتی قرآنی طلایی را مظهر تعظیم شعائر میداند! و مجری و کارشناس تلویزیونی غلطخوانی و غلطگویی را به اوج رسانده و به خدا سلام می دهد! باید سخن آقای صفار هرندی را جدی بگیریم که گفت:"بعد از انقلاب، فرهنگ را به دست تقدیر سپردهایم"!
برداشتم این است که اکنون جوانان، فاخرتر از برخی از این مدعیان سخن میگویند.رئیسجمهور به جای استدلال "مغالطه"میکند و مخالفانش را بیسواد و بیعقل میخواند.یک رجل پیر سیاسی به مخالفش میگوید: "کجایت می سوزد"(!) "پوزت را می زنم"(!) رجلی پیرتر به رقیبانش میگوید: "برو به جهنم"(!) و رجلی موسفید،، مخالفانش را به بُزغاله تشبیه میکند و یا میگوید هر فسقی مرتکب میشوید بشوید، اما بین خودیها اختلاف نیفکنید(!)و رجل سیاسی دیگر رقیبانش را حرام زاده میخواند.اگر این افراد نمیتوانند فرهیخته تر از دیگران باشند، دست کم از میانگین جامعه فرهنگی عقبتر نمانند!
۹۹/۴/۱۸
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
دستگاه "کرونا یاب" کجاست؟
این روزها بیمارانِ بیعلامت جولان میدهند و صغیر و کبیر را گرفتار ویروس میکنند و اینجاست که باید دستگاه کرونا یاب سپاه(#مستعان) کارکرد خود را نشان دهد.
#واکسن_کرونا، یا دستگاه #کرونا_یاب در هر منطقه جغرافیایی و به دست هر شخص و سازمانی کشف و اختراع شود موجب خوشحالی است. روشن است که اگر این کار به دست نیروهای داخلی باشد شادمانی ما دوچندان خواهد بود.
سه ماه پیش فرمانده محترم سپاه از دستگاهی رونمایی کرد که هر ویروسی را در عرض پنج ثانیه آن هم از شعاع صدمتری شناسایی میکرد.
این خبر از سویی مایه امید و از سویی دیگر دستمایه نقد، طنز و تمسخر شد. ولی فرمانده محترم سپاه صریحاً گفت که "این دستگاه در بیمارستانهای مختلف تست شده است" اما دو روز پیش سخنگوی محترم سپاه گفت که آن دستگاه در حال راستی آزمایی است." معلوم شد که هنگام رونمایی هنوز بر روی آن دستگاه راستی آزمایی لازم صورت نگرفته بود.
من تاکنون از "اعتمادپیش از آزمون" شِکوه میکردم، اکنون "افتتاح پیش از آزمون" را هم اضافه میکنم. همانگونه که منتقدان نباید شتابزده داوری کنند، کارگزاران نیز نباید شتابزده رونمایی کنند و بیاحتیاط مژده دهند و پیش از موعد تبریک بگویند و هرگز نباید در خبرهای خوشمزه شتاب کنند.مردم کم حافظه نیستند. منتظر نتیجه مژده ها میمانند و اگر میوه آن را نبینند #امید و #اعتماد را یکجا از دست میدهند.
۹۹/۴/۲۵
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
⚡عزاداری در کرونا
✔ سید زینالعابدبن صفوی🔻
🔹گویا قرار است عزاداری محرم در سال کرونا باشکوهتر برگزار شود. رئیس سازمان تبلیغات میگوید: "روضه سیدالشهداء(ع) تعطیلبردار نیست و امسال با رونق و شکوهی بیشتر از سالهای قبل برگزار میشود به مسئولان امر گفتهایم که همه تضمینها و راهکارهای بهداشتی را بر عهده میگیریم"(نقل به مضمون). اگر منظور رئیس تبلیغات، روضه خوانی، بدونحضور مردم باشد هیچ حرفی ندارم اما اگر گفتار او باشکوه کردن تجمعات باشد، باید به چند نکته توجه داشت:
🔹رئیس سازمان، با کدام ضمانت اجرایی و اختیار و قدرتی تضمین میدهد که عزاداران حسینی را وادار به رعایت ضوابط بهداشتی بکند؟ مگر چه تعداد از روضه خوانان، هیاتها و هیاتیها او را قبول دارند که توصیههایش را عمل کنند؟
🔹جالب تر آنکه وی از سویی فاصله گذاری و محدودیتهای بهداشتی را بهگردن میگیرد و از سوی دیگر میگوید روضهخوانیها از سالهای قبل هم پر رونقتر و باشکوهتر برگزار میشود این یک تعارض آشکار است. راستی؟ چرا باید امسال باشکوهتر از سالهای گذشته باشد؟ چون امسال ویروس"کرونا" جولان میدهد؟!
🔹اصرار به باشکوه تر کردن عزاداری های امسال، علاوه بر اینکه جامعه هیاتی.ها رادر معرض خطر قرار می دهد آن جامعه محترم را در معرض اتهام نیز قرار میدهد و دستاویزی برای برخی از بدخواهان میشود تا همه ناکامیهای بهداشتی(احتمالی) را در آینده متوجه هیاتها و روضه.خوانیها کنند.
🔹حال گیریم مسئولان امر به تضمین رییس سازمان تبلیغات اعتماد کردند ولی او نتوانست ضوابط بهداشتی را در هیاتها جاری کند، اقای رییس تاوان آن را چگونه خواهد پرداخت؟ اگر خداینکرده آمار مرگ و میر افزایش یافت، تضمین وی چه دردی را درمان خواهد کرد؟ ایا اشد مجازات برای او می.تواند اندکی از خسارتهای جانی ملت را جبران کند؟!
🔹 این ادعای بزرگ فقهی و فلسفی ایشان که روضهخوانی را "غیرقابل تعطیل شدن" میداند در جای خود قابل بحث است. آری با دستور و بخشنامه نمیتوان فرهنگ ریشه دار مردم را تعطیل کرد ولی خودِ مردم، آگاهانه و آزادانه و بدون مداخله امثالسازمان تبلیغات، بهتر میتوانند به خاطر حفظ سلامت خود و دیگران موقتاً برخی از مناسک فرهنگی و مذهبی را محدو و یا حتی تعطیل کنند همانگونه که اکثریت مردم( باز بدون مداخله سازمانتبلیغات) همکاری و مراعات خود را در مجالس ترحیم عزیزانشان و در ایام عید نشان دادند.
@zeinoddin43
@namehayehawzavi
آقای قالیباف!
آری " هرچه بود گذشت"
در این روزها با انتخاب رئیس دیوان محاسبات، کشمکشهایی رخ داد که نه تازهاند و نه کهنه خواهند شد! اما از چند نکته دیگر باید تعجب کرد.
اول از کسانی که نظام را قبول ندارند یا انتخابات و مجلس را فرمایشی میدانند و از اساس دیوان محاسبات را "دیوان مناسبات" میشناسند با این حال باز از این رفتارهای مجلس شگفت زده میشوند. من از شگفت این گروه در شگفتم.
دوم از معترضانی که نظام، مجلس و انتخابات را قبول دارند و باز به این انتخاب معترضند! اینان اگر فیلم " قضیه شکل اول شکل دوم" ساخته ’عباس کیا رستمی را ندیدهاند، حتماً سخنان آقای علمالهدی امامجمعه محترم مشهد را در باره اهمیت حفظ وحدت اصولگرایان، گوش کنند و یا مطالب جناب آقای مصباح را در باره جایگاه قانون بخوانند تا معنا و مبنای حرکتهای جمعی را بشناسند و این قدر "صف را به هم نزنند"(!)
سوم از مغالطه تازهای که از دهان آقای قالیباف (فرمانده محبوب ما در زمان جنگ) برآمد که در حد اختراع یک مکتب جدید اهمیت دارد. او در باره کسی که شرایط انتخابش را زیرسوال بردهاند گفت: "هرچه بود گذشت و از امروز عمل شما مهم است"(!)
چه دفاع غلطی! مگر پرسشها در باره "گذشته خصوصی او بود که قاعده "جبّ" در باره او جاری کنید و بگویید هرچه بود گذشت؟ اصلاً مگر سخن در باره "گذشته" او است؟ شبهه اصلی در باره مقدمات کنونی و شرایط احراز فعلی او است. در جامعه ای که دیگران را بهخاطر گذشتههایشان رد صلاحیت میکنند، آقای قالیباف میگوید: "هرچه بود گذشت" بلکه فراتر میرود و عملکرد احتمالی آینده یکشخص را برای حال و گذشته او پیش فروش" میکند!
چه پیشرفت شگرفی؟! تاکنون گفته میشد "گذشته" ملاک نیست. اما این روزها ظاهراً حالکنونی هم ملاک نیست بلکه "آینده" ملاک است! آن هم آینده (احتمالی و نسیه) که همین اکنون گذشته و حال را بهبود میبخشد! این مشاغبه بسیار دهشتناک است.
"شکست عهد من و گفت هرچه بود گذشت
به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت"
۹۹/۵/۸
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
"سربربدن" یا "دل بریدن"؟
در #عید_قربان "گوسفند وارگی" را ذبح کنیم تا هیچگاه مانند گوسفند در عید و عزا #اوداج_اربعه را به خنجر نسپاریم. دو روز مثل شیر زندگی کردن، بهتر از صد سال مثل گوسفند زنده ماندن است.
اگر آدمی تنها با ذبح یک گوسفند، به قربان و عرفان رسیده بود، همه سلاخان مقربترین عارفان بودند! ذبح قربان" پیش از "سر بریدن"، "دل بریدن" است.
۹۹/۵/۱۰
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
خیال آرامش، یا آرامش خیال؟
گویند روزی #لیلی در بیابانی به #مجنون رسید ولی مجنون از این دیدار شادمان نشد و به لیلی گفت: تنهایم بگذار! من باعشق تو، از تو بی نیازم"لی عنکِ غِنیً بعشقکِ"
گویا میان مدیران کمکار و"ثبات"، چنین رابطه عاشقانهای(!) برقرار است! آنها اگرچه عاشق آرامش و ثبات در کشورند ولی به گمانم، "خیالِ" ثبات را از "وصالِ" آن خوشتر میدارند و ظاهراً به طور جدی نمیخواهند به آن دست پیدا کنند! گویی تنها با "خیالِ آرامش" است که به "آرامشِخیال" میرسند! و تنها در بیثباتی خود را اثبات میکنند. دست به فرافکنی و توجیهگری میزنند، کمکاریهای خود را به گردن بحرانهایی چون جنگ و خطر جنگ،، تجزیه طلبی، تروریسم، تحریم، حوادث طبیعی و...میاندازند.به بهانه مسائل امنیتی، از سنجشهای شفاف میگریزند، وعدههای انتخاباتی را به زمانه "پس از بحران"حواله دهند، مطالبه گران را ساکت میکنند و خود را در حال تکاپوی شبانه روزی نشان میدهند و به کمک بحران، عواطف عمومی را با خود همراه میکنند و مخالفان خود را نزد افکار عمومی، کارشکن و خائن جلوه میدهند. آنها به برکت این مشکلات به آسانی میتوانند حاشیهها را بر متن ترجیح دهند، مطالبات را به سمت فرعیات بکشانند، در جامعه دو قطبی کاذب درست کنند، بر مشاجرات بیفایده دامن بزنند. از این رو است که هیچگاه برای پایان بحران، تاریخ تعیین نمیکنند.حتی در کمبود بحران، لرزههای ساختگی میآفرینند.
در چنین شرایطی مطالبه گران باید از جنجالهای "کلی جویانه" بپرهیزند.از مدیران "آمار مقایسهای" بخواهند.وعدههای مدیران را به خاطر بسپارند. فرعیات را کنار بگذارند.از این شاخه به آن شاخه نپرند و بدانند که هنگام سنجش، جنجال به سود عوامفریبان است.
۹۹/۵/۱۳
سیدزینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
#بیرو_شیما !
با آنکه همواره "توهم توطئه" را زیانبار میدانم اما نمی توان انفجار لبنان را طبیعی دانست. دست کسانی در پشت این #اّبّر_انفجار" پنهان است که از آن سود میبرند.از این رو واژه " بیروشیما" را برای آن حادثه مناسب ترین تعبیر میدانم. همین!
۹۹/۵/۱۵
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
روز #خطر_نگار" گرامی باد
خبرنگاران آزاده را دوست بداریم و کارشان را ارج نهیم. آنان بلندگویانِ حقیقتند. ظالمان از هیچکس به اندازه خبرنگاران عصبانی نمیشوند. زورگویان جهان لنز دوربین #خبر_نگار را از لوله تفنگ خطرناکتر میدانند و از برابر آنان می گریزند. گاهی خبرنگار را همچون مواد منفجره خطرساز میبینند و از جلسات بیرونشان میکنند! خبرنگاران،"خطرنگار" اند و همواره در پس و پیش آنان خطری در کمین است. گاهی در کام خطر میروند تا خبر دهند. گاهی چون خبر میدهند در کام خطر میافتند!
باید آنان را ستود. و دشواری کارشان را فهمید. من با انان همدردی میکنم. بویژه آنگاه که خبرهایشان به دست ممیزها تغییر مییابد و تصاویر زیبایشان تقطیع میشود.یا آنگاه که خودشان از ترس معاش مجبور میشوند اخبار را گزینش یا گلچین(!) کنند.
۹۹/۵/۱۷
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
عید غدیر و دروغ بستن به خدا
در ادبیات قران و روایات واژههایی چون "مومن" و "شیعه"، "اسم"های توخالی نیستند بلکه "وصف" به شمار میآیند. " اسم" را به راحتی می توان بر کسی چسباند و با یک ادعا و نامگذاریِ تشریفاتی کسی را به آن نام نامید.ولی وصف و صفت را هرگز نمی توان اینگونه سخاوتمندانه به هر کسی ارزانی داشت.بنابر این تنها آنگاه مومن و شیعه خواهیم بود که رفتار ما با معیارهای ایمانی و شیعگی، اندک سازواری و همخوانی را داشته باشد.
واژه "تمسُّک" در ادبیات قرآن و روایات، زاینده آثار عینی مانند وحدت و هدایت است و یک وصف و رفتار (behavior) خواهد بود نه یک اسم و ادعا(claim). و اگر از لقلقه زبانی فراتر نرود آدمی را نه هدایت که گمراهتر نیز میکند.
با این حساب هیچکس در عید غدیر نمی تواند تنها با اسم "متمسک" صادقانه بگوید: الْحَمْدُللَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ.
زیرا در اینجا پس از الحمدلله، جملهای خبری آمده است که خواننده ادعا میکند "خدا ما را از متمسکین به ولایت علی(ع) قرار داده است" این جمله خبری تنها از کسی صادقانه خواهد بود که در رفتار و معیار با مولای مومنان علی بن ابیطالب(ع) همسویی کند و در اندازه خود به کردار آن ولی حق چنگ زده باشد اما اگر این جمله خبری با واقعیت منطبق نباشد، دروغ بزرگی است که به افعال خدا نسبت داده شده است.
۹۹/۵/۱۸
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
#پرویز_فتاح، فاتح قلعه پاستور
رئیس بنیاد مستضعفان گفت که ساختمان بنیاد باران(در اختیار رئیس دولت اصلاحات)، ساختمان مدرسه حداد عادل، ساختمان ۱۸۰۰ متری ولنجک(در اختیار اقای احمدی نژاد) و...، همه از اموال بنیاد مستضعفان است.طبق این مصاحبه معلوممیشود کسانی که زبانشان برای مطالبهگری ازهمه دراز تر است، دستشان نیز به سوی اموال مستضعفان چندانکوتاه نیست! اگر سخن اقای فتاح صحیح باشد و مانند ادعایش درباره خانهمرحوم هاشمی رفسنجانی تکذیب نشود، باید از او سپاسگزار باشیم که بیملاحظه از همه جناحها نام میبرد. ولی از او پرسشی نیز دارم و آن اینکه وی در این چند سالِ ریاست، چرا اینقدر با تاخیر اینمسایل را افشا میکند؟ و اساساً چرا تاکنون نسبت به بازپسگیری یا اخذ کرایه روز از این املاک اقدامی نکرده است؟
برخی گمان دارند که آقای فتاح نامزد #انتخابات_۱۴۰۰ خواهد شد. در نگاهِ من در این شرایط رئیسجمهور اصلاحاتی و اصولگرا و انقلابی و...درعمل تفاوتی با یکدیگر ندارند ولی احتمال نامزدی و شانس پیروزی فتاح را از همه رقیبان بالاتر می دانم آنهم نه به دلایلائتلافهای سیاسی که امثال زیباکلام گفته است. بلکه به دلایلی دیگر که به نمونهای از آن بسنده میکنم.
آقای فتاح در سال ۸۴ درجلسه رای اعتماد خود در مجلس غزلی زیبا قرائت کرد و با تشویق نمایندگان روبرو شد. او به جای آن که به رسم امانت نامی هم از سراینده ببرد گفت من این شعر را دیشب درحال گریه نوشتهام.( نگفت رونویسی کردهام) و چنین القا شد که خودش دیشب با حالت گریه آن غزل فاخر را سروده است! در این غزلخوانی با هر بیت صدای "احسنت" نمایندگان فرهیخته(!) بالا میرفت. اما من منتظر و امیدوار بودم که اقای فتاح در برابر این تحسینها، یک بار نام شاعر را بر زبان آورد یا حداقل بگوید "این غزل از مننیست". یا یک نماینده و یا دستکم رئیس مجلس و رئیس فرهنگستان ادب بگوید این شعر از شاعری بیچاره به نام "قیصر امینپور" است. ولی هیچکس هیچ نگفت و اقای فتاح در میان امواج "احسنت"با کسب ۱۹۴ رای مثبت به مقام وزارت رسید.
با همین نشانهها است که گمان دارم آقای فتاح می تواند قلعه پاستور را فتح کند!
۹۹/۵/۲۰
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
در عذرخواهی هم تبعیض؟!
رئیس بنیاد مستضعفان از کسانی که متهمشان کرده بود پوزش و حلالیت خواست. او از حداد عادل به طور ویژه و با ذکر نام ولی از دیگران بدون ذکر نامشان عذر و حلالیت خواست. ای کاش به او این نکته را هم گوشزد میکردند که پوزش باید با نوع خطا متناسب باشد و نه آنکه هنگام متهم کردن، نام دقیق اشخاصی را به زبان آورد ولی در هنگام عذرخواهی، به کلی گویی بسنده کند.
معلوم نبود اگر پای آقای حداد در میان نبود به این زودی کار به حلالیت خواهی و پوزش میکشید یا نه؟ زیرا پیشتر نیز آقای فتاح کسان دیگری را زیر سوال میبرد و هیچ عذری نمیخواست. کسانی را که دستشان از این دنیا و دنیای قدرت و دنیای تلویزیون کوتاه است.
البته رویداد اخیر مذاق جناب حداد عادل را نیز با مزه تلخ "اتهام تلویزیونی" آشنا کرد. باشد که امثال او درد دیگر متهمان یکطرفه تلویزیونی را بیشتر درک کنند و ...
۹۹/۵/۳۰
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
#عاشورا و فساد سیستم
خودداریِ امامحسین(ع) از بیعت، برخاسته از دو گونه اعتراض است. نخست به شخص(یزید) که از شرایط زمامداری بیبهره است و دوم به "خلیفه گُماری" که برخلاف قراردادصلح انجام شده و بدعتی بزرگ رقم زده است.اعتراض اول با "ماهیت" حکمرانی مشکل دارد ولی اعتراض دوم با "وجود" آن!
اعتراض نوع دوم، نه به یک پدیده بلکه به یک معیار و "ساز و کار" می تاخت که اگر به جای یزید میگُسار فردی عابد و زاهد هم گماشته میشد ادامه می یافت زیرا یک واکنش تاریخمند نبود و با یک فسادی واگیر روبرو می شد که میتوانست همه برشهای تاریخی را درگیر کند.(همانگونهکه کرده است)
اعتراض دوم سهم بزرگی در مقاومت امام(ع) دارد و برخورد خشن حکومت نیز با انحضرت زاییده همین اعتراضی است که موجودیت سیستم عریض و طویل را (نه یک شخص را) به خطر میانداخت. اساساً جنایت بزرگ کربلا از عهده یک حاکم تازه به دوران رسیدهای چون یزید خارج بوده است و تنها یک سیستم شبکهای و انگیزه دار میتوانست آن بسیج ضد حسینی را راه اندازی کند.
۹۹/۶/۳
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
#عاشورا و فساد قدرت
در کربلا یک سیستم نامشروع با قدرتی نامحدود چهره گشود و خود را کانونی معرفی کرد که از انحراف مصون است و از نظارت بیرون. گویی همه اشخاص فاسد میشوند ولی سیستم خلافت هرگز! چنین دستگاه اژدهاگونه میتواند همه صالحان و مصلحان را در یک حرکت ببلعد وجنایت کربلا نشان داد که "غول قدرت" وحشیتر از آن است که به خود واگذار شود و خود به خود به انسان و جهان ترحم کند.
۹۹/۶/۳
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
#روضه سیاسیون!
#حرّ، مباشر اصلی محاصره امام حسین(ع) بود که نخست، "ایمانش" را به "فرمان" فروخت و سپس جانش را به وجدان. امامحسین(ع)، از این مجرم بزرگ، کینهای به دل نگرفت و او را در یک لحظه بخشید.
در میان سیاسیون امروز، ظاهراً روضه حّر فراموش شده است که اینچنین، کینههای داخلی، از داخل سینههاشان سر ریز میشود. حتی در روضهها ؟!
۹۹/۶/۶
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43