📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #پانزدهم 🌷 #مفهومی_شهدایی 💠 برگرفته از زندگی سردار جاویدالاثر #ح
📚 #مرد"
✍برگرفته از زندگی سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
🍂قسمت 74
✏️امروز در پانزدهمین سالگرد اسارت احمد متوسلیان، سیدمحسن موسوی، تقی رستگار مقدم و کاظم اخوان؛ خانواده آنها و بسیجیان و مردم همیشه در صحنه، در برابر دفتر نمایندگی سازمان ملل در تهران، دست به تحصن می زنند. این تعرض تروریستی و راهزنانه نسبت به اعضای یک گروه دیپلماتیک خارجی، طویل المدت ترین گروگان گیری سیاسی در تاریخ معاصر جهان به شمار می رود.
رضا نگاه از روزنامه گرفت. "هما" بچه بغل وارد اتاق شد و سلام کرد. رضا نگاهشان کرد و جواب سلام داد. در دست پسرش، احمد یک پاکت نامه بود. هما گفت: "نامه ی آقاجونه. پستچی آورد."
هما، احمد را زمین گذاشت. احمد به سوی رضا آمد و پاکت را به طرف او گرفت. رضا او را در آغوش گرفت و بوسید. پاکت نامه را از دستش گرفت. هما گفت: "ناهار حاضره. می آیی؟"
رضا پاکت را باز کرد و گفت: "اومدم."
کاغذ نامه را درآورد و خواند: "دلبندم، رضاجان. سلام. حالت چطور است؟ عروس و نوه ی نازنینم احمد چطور است؟ نمی دانی چقدر دلم برای پسرت پرپر می زند. دوست داشتم پیش شما بودم و در کنار پسر و عروس و نوه ام زندگی می کردم. دست احمد را می گرفتم و به خبابان و پارک می بردم و مثل همه ی پدربزرگ ها از بلبل زبانی و راه رفتن نوه ام لذت ببرم. اما دریغ و افسوس."
احمد دست انداخت تا نامه را بگیرد. رضا لپ احمد را کشید. بلند شد و به آشپزخانه رفت. احمد را به هما سپرد و به حیاط رفت.
"الان چند روز می شود که از فرانسه برگشته ام. یک سر به سفارت ایران رفتم. اول خیلی می ترسیدم. اما رفتم. رضا جان، من از خدا می خواهم دوباره به ایران برگردم. اما هم خجالت می کشم و هم به شدت می ترسم. آخر تو نمی دانی اینجا درباره ی ایران چه می گویند. همه می ترسیم. دیگر همه از هم می ترسیم. هیچ کس به دیگری اطمینان ندارد و اگر کسی حرفی از بازگشت به ایران بزند، به بزدلی و جاسوسی متهم می شود. اما من پیه همه ی این حرف ها را به تنم مالیده ام. دوست دارم این چند روز آخر عمرم را در سرزمین خود باشم. حتی اگر در گوشه ی زندان باشد. من زندانی بودن در کشورم را به آزادی در اینجا ترجیح می دهم. دوست دارم وقتی می میرم، مثل مش حسین و سیده خانم در امامزاده عبدالله دفنم کنند. دیگر سرت را به درد نمی آورم. نمی دانم هنوز از من بدت می آید یا نه. اما من از تمام کارهایی که کرده ام نادم و پشیمانم. پدر پیرت را حلال کن. به امید روزی که دیدارها تازه شود و من اگر شده، حتی ساعتی در کنار شما باشم. وقتی می میرم، کسی باشد که چشم ها و دهانم را ببندد و دو رکعت نماز برایم بخواند."
رضا نامه را تا کرد. به اتاق عمو حسین نگاه کرد. چقدر دلش برای آنها تنگ شده بود. به آشپزخانه برگشت. هما زیرچشمی نگاهش می کرد. رضا متوجه ی نگاه او شد. سر بلند کرد و به چشم های هما نگاه کرد. هما گفت: "چی شده؟ اتفاقی افتاده؟"
رضا اشتها نداشت. بشقاب غذا را پس زد و گفت: "آقاجون سلام رسونده. شاید به زودی برگرده."
شادی به چهره ی هما دوید.
-من جایی کار دارم. امروز برای همین از اداره مرخصی گرفتم.
-کجا می ری؟
-امروز سالگرد اسارت حاج احمده. بچه ها قراره جلوی نمایندگی سازمان ملل جمع بشن.
-منم می یام.
رضا خندید و گفت: "تو از من بسیجی تری. پس زود آماده شو حرکت کنیم."
ادامه دارد..
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #پانزدهم 🌷 #مفهومی_شهدایی 💠 برگرفته از زندگی سردار جاویدالاثر #ح
📚 #مرد"
✍برگرفته از زندگی سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
🍂قسمت آخر
✏️عده ی زیادی به همراه خانواده ی چهار اسیر، در برابر دفتر نمایندگی سازمان ملل جمع شده بود. پارچه نوشته هایی درمورد محکومیت این عمل صهیونیست ها دیده می شد. اکثر بسیجیانی که آمده بودند، مثل زمان جنگ لباس رزم به تن داشتند. رضا احمد را بغل گرفته بود. با افسوس به بسیجیان نگاه می کرد. جای خالی خیلی ها را در میان آنها می دید: حاج همت، حاج عباس کریمی، رضا چراغی، حاجی پور، بهمن نجفی، موحددانش، ناهیدی، نورانی و... .
یک نفر او را به اسم صدا زد. برگشت. سعید قاسمی بود. سعید، خندان به طرفش آمد و روبوسی کرد. احمد را از رضا گرفت و گفت: "ماشاءالله چه گل پسری شده!"
احمد غریبی کرد. سعید احمد را به رضا برگرداند و گفت: "نخواستیم بابا! مثل باباش گوشت تلخه!"
رضا خندید و گفت: "چه خبر آقا سعید؟ کی از لبنان اومدی؟"
-چند روزی می شه. راستی می دونی کی رو دیدم؟ باور نمی کنی.
-کی رو دیدی؟
-محمدگولدن! یادت میاد؟ جزء گروه علی اشمر بود.
رضا با تعجب گفت: "جدی می گی؟ مگه محمد بوسنی نبود؟"
-چرا. اما دوباره برگشته به لبنان. خیلی سلام رسوند.
-امان از این روزگار، آقا سعید. چه روزهایی با هم تو بوسنی و لبنان داشتیم.
-یادش به خیر. زود گذشت.
-اما تلخ گذشت.
سعید گفت: "من هر جا که قدم می گذارم، حاج احمد رو می بینم. نمی دونم چرا اینقدر این بشر تو ذهنم زنده س. باور کن خیلی جاها انگار از نزدیک دیدمش. تو خیبر، بدر، والفجر هشت، کربلای پنج، شلمچه، حلبچه، مرصاد، بوسنی، سارایوو. اصلا انگار هر جا قدم می گذارم قبل از من، حاج احمد اونجاست. انگار هنوز دل حاج احمد برای دفاع از مسلمونهای دنیا می تپه. به خدا اگر یه ذره از غیرت و جرات حاجی رو مسلمونها داشتند، کار به اینجا نمی رسید که تو هر گوشه ی دنیا به مسلمونها ظلم بشه."
سعید قاسمی گفت: "راستی خوب شد دیدمت. یک بنده خدا در به در دنبالت می گردد."
رضا با تعجب گفت: "کی؟"
-صبر کن. الان این جاها بود. آهان. پیداش کردم. آقای صمدی. محمد. بیا اینجا! جوانی 19، 20 ساله، چهارشانه و قد بلند با موهای کوتاه و چشمان درشت و محجوب و ابروی پهن به طرفشان آمد. جوان با رضا دست داد. سعید قاسمی گفت: "آقا رضا ایشان آقای محمدعلی صمدی هستند. عاشق و کشته مرده ی حاج احمده. باور می کنی شاید از خیلی از آقایون مسئول فرهنگی بیشتر حاج احمد رو می شناسه. کلی عکس مشتی از حاجی داشت که بچه های کنگره سرداران شهید و حسین بهزاد ماست فروش دودره کردند. حالا می خواد با شما مصاحبه کنه. درباره ی حاج احمد. رضا گفت: "اختیار دارید. منکه..."
سعید قاسمی رو به صمدی گفت: "گول حرف هایش را نخور. این سیدرضا پیک حاجی بود. آقا رضا، آقا صمدی زمانی که حاجی اسیر شد 3، 4 ساله بود. ببین عشق حاجی چی کرده که... سعید نتوانست ادامه بدهد. چشمانش خیس شد. رضا رو به صمدی گفت: "باشد اخوی. شماره ی تماس بده خدمتت می رسم."
صمدی گفت: "آقا سید من فقط به عشق حاجی دارم کار می کنم. اصلا وجود حاجی باعث شد من به این وادی بیفتیم."
رضا لبخند زد و گفت: "می دانم. روی چشم. پس شماره تلفن منو یادداشت کن." صمدی شماره تلفن رضا را نوشت. تشکر کرد و رفت. سعید قاسمی گفت: "بچه مطمئنیه. بعضی وقتها با مرتضی سرهنگی همکاری می کند. دفتر ادبیات و هنر مقاومت."
رضا حرفی نزد. نوجوانی یک پوستر به دست رضا داد. عکس درشت احمد و همت در مکه، در میان طرح گرافیکی پوستر جا گرفته بود.
-اونجا رو ببین! خانواده ی حاج احمدند. مادرش، خواهرش.
رضا به آن نقطه نگاه کرد. طاقت دیدن صورت شکسته و رنجور مادر احمد را نداشت. از سعید جدا شد. قدم زنان به سوی زن ها رفت تا هما را پیدا کند و احمد را به او بسپارد. چشمش به یک زن چادری افتاد که پوستر احمد و همت را در دست داشت. در انگشت زن یک حلقه ی طلایی بود. رضا احساس کرد آن حلقه به نظرش آشناست. به زن نگاه کرد. نگاه زن به سوی مادر احمد بود. رضا به ذهنش فشار آورد. زن آشنا بود. به ذهنش بیشتر فشار آورد. هما آمد و احمد را گرفت و برگشت. رضا حیران برگشت. هنوز در فکر آن زن بود. به یکباره سست شد. قلبش فرو ریخت. برگشت و به زن نگاه کرد. خودش بود، اعظم! شکسته و افتاده، با برق امید و انتظار در چشم. انتظار!
"پایان"
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
بقیع_در_آیینه_تاریخ مجموعه_مقالات.pdf
2.32M
📓 پیشنهاد دانلود #کتاب
#بقیع_در_آینه_تاریخ
✍مجموعه مقالات جمعی از نویسندگان
🔰بخشی از فهرست کتاب
➖تخریب بقیع به روایت اسناد
➖اجمالی از تاریخ حرم ائمه بقبع(علیهم السلام)
➖سلاطین اموی و بهره برداری سیاسی از قبور
➖ائمه(ع) و شخصیتهای بزرگ اسلامی ؛ اصحاب ؛ همسران و فرزندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) مدفون در بقیع
➖زیارت در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و خلفاء
➖بررسی قبر و ضریح منسوب به حضرت زهرا(سلام الله علیها)
➖واکنش مسلمانان و شخصیتهای اسلامی به توطئه تخریب قبور
|📖 مجموع 284 صفحه
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵
base.apk
3.67M
👆👆
🌼 نرم افزار منتهی الامال
❤️ زندگینامه چهارده معصوم علیهم السلام
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
❤️ «امام محمدباقر(علیهالسلام)»:
پشیمانی از عفو و گذشت بهتر از پشیمانی از عقوبت و #انتقام است (جبرانش آسانتر است).
📙(اصول کافی، ج ۳، ص ۱۶۸)
❤️ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
زشتترین عیبها کم گذشتبودن، و بزرگترین گناهان عجله در انتقام گرفتن است.
📙(فهرست غرر، ص ۲۵۳)
❤️«امام حسن عسکری(علیهالسلام)»:
بهترین دوستان تو آن کسی است که خطایت را فراموش کند و (تنها) خوبیهایت را به یاد داشته باشد.
📙(بحار، ج ۷۸، ص ۳۷۹)
❤️ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
تعجب میکنم از کسی که به فضل و عنایت (پروردگار) مافوق خود #امید دارد چگونه مادون خود را ناامید مینماید؟! (و از لغزش او نمیگذرد)
📙(فهرست غرر، ص ۳۰۹)
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
#نرم_افزار #همراه_با_اهلبیت #کاربردی #تربیتی #حدیث #اخلاقی
4⃣ نرمافزار های #مهم و #ارزشمند را از این کانال به دوستان خود تقدیم کنیم.
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵
eqra_v1.0.apk
3.58M
🌺🌺🌺
🌸 پیشنهادِ یکی از اعضای محترم کانال به اونایی که :
👈 دوست دارن قرآن بخونن ولی وقتشو ندارن.
✅ برنامه اِقرأ
🔹حجم : 3/4 مگابایت
🔹تعداد نمایش آیه و محدوده زمان نمایش آیات رو خودتون میتونین انتخاب کنین.
🔹این برنامه طوری سازماندهی شده که با هربار باز شدن قفل گوشی یه آیه از سوره ای که دوست دارید، روی صفحه گوشیتون میاد و میتونید کم کم با این روش کل قران رو ختم کنید.
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
4_5909066965623768464.mp3
2.5M
🌷﷽؛
🌹 قرائت کامل نماز صبح؛ استاد آقایی 🌹
برای صحیح خوانی و زیبا خوانی بارها گوش دهید
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
🐬🐠 @charkhfalak500
🐭🐹🐰 @charkhfalak110
🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125
🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab
🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
#اتل_متل
#اشعارکودکانه
اتل متل توتوله
بچه خوب چه جوره؟
بچه خوب مهربونه
لباش همیشه خندونه
بچه خوب مؤدبه
منظم و مرتبه
به هر کجا که میره
سلام یادش نمیره
بچه خوب تمیزه
پیش همه عزیزه
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
🐬🐠 @charkhfalak500
🐭🐹🐰 @charkhfalak110
🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125
🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab
🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
18.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدیو آموزشی گل نرگس
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
🐬🐠 @charkhfalak500
🐭🐹🐰 @charkhfalak110
🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125
🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab
🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
13.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اسکار
بفرست برا دوستات😍
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
🐬🐠 @charkhfalak500
🐭🐹🐰 @charkhfalak110
🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125
🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab
🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کلیپ حیوانات جنگل دو
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
🐬🐠 @charkhfalak500
🐭🐹🐰 @charkhfalak110
🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125
🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab
🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
قسمت قبلی برانامه کودکان 👆
🔴🔴برای راحتی شما 👇👇👇
♦️☀️ 14 کتاب صوتی که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده👇 #کلیک_کنید👇
https://eitaa.com/zekrabab125/30814
♦️♦️♦️
🔴🔴برای راحتی شما 👇👇👇
♦️☀️ 14 رمان آماده که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده👇 #کلیک_کنید👇
https://eitaa.com/zekrabab125/30753
💚💚💚💚💚
☑️ لینکها برای راحتی شما 👇👇👇
♦️♦️بیش از 500 #کتابهایpdf و #نرمافزارهای = شامل #رمانها #اعتقادی #اخلاقی #کاربردی و مهم و ارزشمند 🌻و امکانات زیاد دیگر... را در این کانال #دانلود کنید.
🔴🔵🔴 لینک راهنما که تا به الانه در کانال قرار گرفته 👇تماما مذهبی👇اسلامی
🍎لیست اول 👇
https://eitaa.com/zekrabab125/19259
💚 تعداد 51 نرمافزار و کتاب pdf کاربردی , رمان عقیدتی ، سیاسی ، و ..... 👆👆👆
🍎لیست دوم 👇
https://eitaa.com/zekrabab125/20779
💚 تعداد زیادی نرم افزارهای و کتاب pdf کاربردی ، عقیدتی ، حدیثی ، و .....👆👆
🍎لیست سوم👇
https://eitaa.com/zekrabab125/27333
💚 تعداد 130 کتابهای pdf = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆
🍎لیست چهارم👇
https://eitaa.com/zekrabab125/29115
💚 تعداد 100 کتابهای pdf و نرمافزار = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆
🍎لیست پنجم
https://eitaa.com/zekrabab125/30402
💚 تعداد 76 کتابهای pdf و نرمافزار = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆
🔴 👈شروع رمان جدید بنام #مــــرد
🔵✍✍زندگینامه سردار احمد متوسایان 🌷👇👇
https://eitaa.com/zekrabab125/30725
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 1 تا 7 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30789
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 8 تا 13 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30836
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 14 تا 19 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30876
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 20 تا 26 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30934
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 27 تا 33 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30993
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 34 تا 40 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31053
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 41 تا 47 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31104
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 48 تا 54 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31154
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 55 تا 61 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31220
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 62 تا 64 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31271
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 65 تا 69 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31294
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 70 تا 75 👆پایان
🔴🔴 کتاب جدید #صوتی همراه با نخسه pdf + ترجمه دعاهای صحیفه سجادیه ، هرکسی گوش نکند ضرر کرده ...!!!!👇👇👇
https://eitaa.com/zekrabab125/30775
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 1 و 2 👆 و #کتابpdf
https://eitaa.com/zekrabab125/30833
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 3 و 4 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30873
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 5 و 6 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30931
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 7 و 8 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30989
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 9 و 10 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31049
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 11 و 12 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31101
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 13 و 14 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31150
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 15 و 16 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31217
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 17 و 18 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31291
#پانزدهمین کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 19 و 20 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31301
3 کتاب مجازی = بقیع در تاریخ +زندگینامه 14 معصوم (ع) + قران کامل 👆👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31286
داستان کوتا قسمت 1141 تا 1145 👆
https://eitaa.com/charkhfalak110/35600
🔴 ختم 155 روزپنجشنبه 👆 9 شوال
🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴
♦️ تا جایی که توان دارید وقت دارید این ختمها را در این ماه عزیز دنبال کنید..!!؟؟ برای آماده کردن جسموروحتان خوب است ، .. انشاءالله ،
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚
.
💚🔵⚪️🔴💚🔵⚪️🔴💚🔵⚪️🔴💚
♣️♣️ رمانهای متنی که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده👇 #کلیک_کنید👇
💚 برای خواندن اولین داستان بلند بنام ↘️
رمان ( #پــــناه ) کلیک کنید 👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/13374
💚 برای خواندن دومین داستان بلند بنام ↘️
رمان ( #سجده_عشق ) کلیک کنید👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/15243
💚برای خواندن سومین داستان بلند بنام ↘️
رمان ( #تاپروانگی ) کلیک کنید 👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/15901
💚برای خواندن چهارمین داستان بلند بنام↘️
رمان ( #فرار_از_جهنم )کلیک کنید 👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/17199
💚برای خواندن پنجمین داستان بلند بنام↘️
رمان ( #مردی_در_اینه )جلد اول کلیک کنید👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/22872
💚برای خواندن ششمین داستان بلند بنام↘️
رمان ( #مردی_در_اینه )جلد دوم کلیک کنید👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/19607
💚برای خواندن هفتمین داستان بلند بنام↘️
رمان ( #هادی_دلها )کلیک کنید👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/20317
💚برای خواندن هشتمین داستان بلند بنام↘️
رمان( #فنجانی_چای_باخدا ) 122 قسمت👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/21209
💚برای خواندن نهومین داستان بلند بنام↘️
رمان( #اینک_شوکران ) 51 قسمت👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/23895
💚برای خواندن دهومین داستان بلند بنام↘️
رمان( #کف_خیابان ) 98 قسمت👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/24674
💚برای خواندن یازدهمین داستان بلند بنام↘️
رمان( #دختر_شینا ) 265 قسمت👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/27860
💚برای خواندن دوازدهمین داستان بلند بنام↘️
رمان( #راز_کانال_کمیل ) 53 قسمت👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/27901
💚برای خواندن سیزدهمین داستان بلند بنام↘️
رمان( #مبارزه_با_دشمنان_خدا ) 72 قسمت👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/28450
💚برای خواندن چهاردهمین داستان بلند بنام↘️
رمان( #دختران_آفتاب ) 171 قسمت👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/28891
💚برای خواندن پانزدهمین داستان بلند بنام↘️
رمان( #مـــرد ) 75 قسمت👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/30725