eitaa logo
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
860 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
634 ویدیو
581 فایل
خوشامدید ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ @zekrabab125 داستان و رمان @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ ╭━⊰⊱━╮╭━⊰⊱━━╮ من ثروتمندم💰💰💰 @charkhfalak110💰💰 ╰━⊰⊱━╯╰━━⊰⊱━╯ اینجا میلیونر شوید🖕 ❣ با مدیریت #ذکراباد @e_trust_Be_win ایدی مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔴برای راحتی شما 👇👇👇 ♦️☀️ 15 کتاب صوتی که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده👇 👇 https://eitaa.com/zekrabab125/32249 ♦️♦️♦️
☑️ لینکها برای راحتی شما 👇👇👇 ♦️♦️بیش از 500 و = شامل و مهم و ارزشمند 🌻و امکانات زیاد دیگر... را در این کانال کنید. 🔴🔵🔴 لینک راهنما که تا به الانه در کانال قرار گرفته 👇تماما مذهبی👇اسلامی 🍎لیست اول 👇 https://eitaa.com/zekrabab125/19259 💚 تعداد 51 نرم‌افزار و کتاب pdf کاربردی , رمان عقیدتی ، سیاسی ، و ..... 👆👆👆 🍎لیست دوم 👇 https://eitaa.com/zekrabab125/20779 💚 تعداد زیادی نرم افزارهای و کتاب pdf کاربردی ، عقیدتی ، حدیثی ، و .....👆👆 🍎لیست سوم👇 https://eitaa.com/zekrabab125/27333 💚 تعداد 130 کتابهای pdf = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆 🍎لیست چهارم👇 https://eitaa.com/zekrabab125/29115 💚 تعداد 100 کتابهای pdf و نرم‌افزار = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆 🍎لیست پنجم https://eitaa.com/zekrabab125/30402 💚 تعداد 76 کتابهای pdf و نرم‌افزار = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆 🍎لیست ششم https://eitaa.com/zekrabab125/31665 💚 تعداد 65 کتابهای pdf و نرم‌افزار = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆
🔴🔴برای راحتی شما 👇👇👇 ♦️☀️ 17 رمان آماده که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده👇 👇 https://eitaa.com/zekrabab125/32414 💚💚💚💚💚
🔴🔴 رماندجدید صوتی بنام ( ) روایتی درباره اسارت + دفاع از کشور و ناموس https://eitaa.com/zekrabab125/32218 شانزدهمین کتاب صوتی 👆 پایی که جاماند = 1 و 2 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32274 شانزدهمین کتاب صوتی 👆 پایی که جاماند = 3 و 4 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32333 شانزدهمین کتاب صوتی 👆 پایی که جاماند = 5 و 6 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32381 شانزدهمین کتاب صوتی 👆 پایی که جاماند = 7 و 8 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32438 شانزدهمین کتاب صوتی 👆 پایی که جاماند = 9 و 10 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32493 شانزدهمین کتاب صوتی👆پایی که جاماند= 11 و 12 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32542 شانزدهمین کتاب صوتی 👆 پایی که جاماند = 13 و 14 👆 .
💟 شروع رمان جدید ، مذهبی ، دلجسب 👇👇 https://eitaa.com/zekrabab125/32386 هجدهمین رمانی بنام ( ) صفحه 1 تا 4 👆👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32445 هجدهمین رمانی بنام ( ) صفحه 5 تا 8 👆👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32497 هجدهمین رمانی بنام ( ) صفحه 9 تا 12 👆👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32548 هجدهمین رمانی بنام ( ) صفحه 13 تا 16 👆👆
https://eitaa.com/zekrabab125/32558 4 کتاب محازی = معرفی برنامه‌های ضروری طلبه + بیانات استادعابدی + روایتی شنیده نشده از اسرا ، اسارت احمدمتوسلیان + رمان مهربانی چشمانت 👆👆
https://eitaa.com/charkhfalak110/37227 🔴 ختم 169 روزیکشنبه 👆 4 ذی‌القعده 🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴 💟 سلام دوستان گلم 📢 این ختم‌ها هرروزه پخش میشود فقط و فقط بخاطر ثوابی برای من و شما ! 📢 اینها #بالباقیات‌والصالحات است، اینها برای آخرتمون میمونه و خودبخود در ایدی الله ذخیره میشود ♦️ تا جایی که توان دارید وقت دارید این ختمها را در این روزها دنبال کنید..!!؟؟ برای آماده کردن جسم‌وروحتان خوب است ، .. ان‌شاءالله ، 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
animation.gif
1.34M
یا ایها الانسان....👆👆👆 https://eitaa.com/charkhfalak500/2727 👆👆👆 🌺🌺نمازشب فراموش نشود 💚 اعمال کامل خواب.. 💛 70 فایده وفضیلت درنماز شب ... 💙 اعمال نمازشب.. 🌙🌟💫🌛این شبها بیشتر بیدارید ✍ نمازشب 10 الی 15 دقیقه طول میکشه حتما امتحان کنید..👆👆 🙏التماس دعا دارم 🍃🍂🍁 ﷽ 🍁‌🍂🍃 💞 #احـادیـث_وکـلام_نـبـوی 💞 تذکرات قبل از خواب 🔔🔔 1 وضوء.🌹 2 نماز وتر🍃 3 سوره ملک📖 4 استغفار 5 اذکار خواب💎 6 خواندن سوره های قل🌴 7 تکاندن رختخواب🌸 8 خواندن آیت الکرسی🍂 9 خواندن تسبیحات اربعه 10 خواندن حداقل 10 صلوات 11 خواندن دوآیه پایانی سوره بقره📖 12ضبط ساعت براي نمازصبح🕰 #فراوانی_روزی ✍️ حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) : ✅ بدانید هیچ چیزی مؤمن را به خدا نزدیک نمی کند، مگر آنکه : ⇦ نماز شب ، ⇦ تسبیح و تهلیل گفتن ، ⇦ استغفار و گریه های نیمه شب ،⇦ خواندن قرآن تا طلوع فجر ، ⇦ متصل نمودن نماز شب به نماز صبح، پس هر که چنین باشد ، او را بشارت می دهم به فراوانی روزی که بدون رنج و زحمت و زور بازو به دستش آید . 📚 ارشاد القلوب ، ج ۲ ، ص ۱۷ 🙏دوستانی که اهل نیایش و شب زنده داری و خلوت به حضرت جل جلاله و نماز شب هستند خادم کانال و سایر اعضا روهم از دعای خیرشون بی نصیب نگذارند .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 🔰 #کاملترین_دعا 🔰 📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚 @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران @zekrabab125 داستان و رمان @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ @charkhfalak110 مطالب صلواتی 💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 🔴 !، بخش 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشته‌اند: 🔹ربيع بن خُثَيم از عابدان و زاهدان زمانش بود. اين عابد حقيقی كه از روی معرفت، خداوند والا ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ را عبادت مي‌كرد، در بيش‌تر عمرش روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها تا صبح مشغول عبادت می‌شد. او خواب را از گِرد خيمه‌ی چشمانش فراری داده و از بی‌خوابی، بسیار لاغر شده بود. 🔹روزی دخترش به او گفت: «پدرجان! چه کسی را بيش‌تر از همه دوست داری؟» ربیع پاسخ داد: «حضرت محمّد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ را.» دخترش گفت: «پدر! به حقّ آن حضرت، لحظه‌ای استراحت كن و بخواب.» 🔹ربيع خوابید و در خواب به او گفته شد: «در شهر بَصره بانویی به نام ميمونه‌ی زَنگی هست که همسر تو خواهد شد.» 🔹ربيع به بصره رفت. عابدان و زاهدان آن‌جا، به پيشوازش آمدند، مَقدمش را گرامی داشتند و علّت سفرش به شهرشان را پرسیدند. او گفت: «می‌خواهم ميمونه‌ی زنگی را دريابم تا بدانم که چگونه‌زنی است.» 🔹گفتند: «زنی عابد و زاهد است که گوسفندان مردم را به چَرا می‌بَرد و دستمزدی را كه برای این کارش می‌گیرد، به فقرا می‌دهد و هر شب فرياد برمی‌آورد: "آهای! مردم! عَجَب دوستدار خدا هستيد!"» 🌿 عجَبًا لِلمُحِبِّ كَيفَ يَنام! / كُلُّ نَومٍ عَلَی المُحِبِّ حَرام 🌿 ، آن كس كند كه خام بوَد / خواب بر عاشقان، حرام بوَد 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشته‌اند: 🔹... ربيع نشانی‌اش را پرسید و پیش او رفت. ديد که در یک بيابان، گرگی مشغول چَرانيدن گوسفندان او است و خودش دارد نماز می‌خواند! 🔹هنگامی که نمازش تمام شد، ربيع با صدای بلند گفت: «اَلسَّلامُ عَلَيکِ يا مَيمونَة!» او پاسخ داد: «عَلَيکَ السَّلامُ يا رَبيع!» ـ چگونه مرا شناختی؟! ـ کسی كه مرا به تو شناساند، تو را هم به من شناساند و آن عروسی در بهشت موعود خواهد بود! ـ از چه زمانی گرگ‌ها با گوسفندها آشتی كرده‌اند؟! ـ از روزی که من از خدا اطاعت می‌کنم. تا من از اطاعت او دست برندارم، گرگ‌ها گوسفندان مرا نمی‌درند. 🔹سپس میمونه به ربیع رو کرد و گفت: «ای ربيع! برایم آياتی از قرآن بخوان.» ربيع اين آيات مبارکه را تلاوت کرد: «اِنَّ لَدَينا اَنكالًا و جَحيمًا و طَعامًا ذا غُصَّةٍ و عَذابًا اَليمًا؛ [قطعاً در نزد ما عذاب‌هایی سخت و آتشی پُرشعله و غِذایی گلوگیر و عذابی پُردرد است.]» 🔹هنوز آيه به پایان نرسیده بود كه ميمونه فریادی کشید و جان به جان‌آفرين تسليم كرد! 🔹ربيع نقل کرده است: «جمعی از زنان آمدند که همراه خود، كفن و حَنوط (دارویی خوشبو که پس از غسل‌دادن مرده به او می‌زنند) برای او آورده بودند! از آنان پرسيدم: "شما از كجا فهمیدید كه او از دنیا رفت؟" گفتند: "او هميشه دعا می‌كرد كه خدايا! مرگ مرا در حضور ربيع بن خثيم قرار بده. هنگامی که شنيديم كه تو پیش او آمده‌ای، فهمیدیم كه دعایش مستجاب شده است."» مشاهده‌ی داستان‌های دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2019/05/153/ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 نقل شده است که ملکه شیرین، دختر سپهبد شروین که به ملکه سیده معروف بود، پس از مرگ شوهرش عملاً حکومت ری را به دست گرفته بود. بناهای زیبا و جمعیت بسیار فضایی پر شور در شهر به وجود آورده بود. اما بزرگترین غم ملکه سیده، فرزند جوانش بود. چرا که وی دچار بیماری مالیخولیا شده بود. مالیخولیا در آن زمان به بیماری اطلاق می شد که فرد دچار خیالات بیهوده شده و به همه چیز حس بدبینی یا بی اعتنایی پیدا می کرد. (من فکر نمی کنم که این نوع مشکلات روحی برای ما انسانهای امروزی زیاد عجیب باشد، نه؟) و این مرد جوان که “مجدالدوله” نام داشت، لب به غذا نمی زد و دچار توهم عجیبی شده بود: فکر می کرد که گاو شده است! پس در اطراف می گشت و داد می زد که “من گاو هستم! من را بکشید و با گوشت من غذایی لذیذ طبخ کنید!” از آن جا که همه ی طبیبان از درمان وی عاجز مانده بودند، دست به دامان حکیم ابوعلی سینا شدند. ابن سینا نیز بلافاصله درمان وی را شروع کرد: لباس قصابان بر تن خود کرد و باصدای بلند گفت “به آن جوان مژده دهید که قصاب  دارد می آید تا تو را بکشد!” پس  به جوان خبر دادند. ابن سینا با کارد و چاقو به اطاق وی رفت و گفت: ” این گاوی که می گویند، کجاست؟!” جوان شروع کرد به ماغ کشیدن. ابن سینا دستور داد که دست و پای گاو را ببندند و به میان خانه ببرندش تا آماده ی ذبح گردد. پس جوان را دست و پا بسته به میان خانه بردند و به پهلو روی زمین خواباندند. ابن سینا کنارش آمد، کارد و چاقو را به سبک قصابان به هم مالید و دست خود را روی پهلوی جوان گذاشت. وی را خوب معاینه کرد و گفت ” این چه گاو لاغری است! این که به درد قصابی نمی خورد! فعلاً علف به خوردش دهید تا چاق و فربه شود تا بعد خودم خدمتش برسم!” در نتیجه جوان شروع به خوردن آنچه ابن سینا دستور می داد کرد به امید آنکه فربه شود تا وی را قصابی کنند. اما در نتیجه غذاها و داروهایی که ابن سینا به وی داد یک ماه بعد به طور کامل شفا یافته بود! ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 آموزنده 👍 زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مؤمنی در آمد. مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه را نداشت. 🔻روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی میکنی، من زر و می خواهم! ⚠️مرد در خانه را باز کردو رو به زن میگوید: برو هرجا دلت میخواهد! زن با ناباوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده! غروب به خانه آمد . مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟ چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد . زن گفت: تو از کجا می دانی؟ مرد جواب داد: و نیز میدانم در کوچه پسرکی را کشید! زن باز هم متعجب گفت : مگر مرا تعقیب کرده بودی؟مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نیاندازم، مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم! 🍃هرکه باشد نظرش در پی کسان 🍃 پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان با ما همراه باشید ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 📝سقراط و مشتاق خرد و بصیرت زمانی دانش آموز مشتاقی بود که می خواست به خرد و بصیرت دست یابد. 🌷به نزد خردمند ترین انسان شهر؛ سقراط؛ رفت تا از او مشورت جوید. سقراط فردی کهنسال بود و در باره بسیاری مسائل آگاهی زیادی داشت. پسر از پیر شهر پرسید: "چگونه او نیز می تواند به چنین مهارتی دست پیدا کند؟" 👌 سقراط زیاد اهل حرف زدن نبود، تصمیم گرفت صحبت نکند و عملاً برای او توضیح دهد. او پسر را به کنار دریا برد و خودش در حالی که لباس به تن داشت، مستقیماً به درون آب رفت. او دوست داشت چنین کار عجیب و غریبی انجام دهد و مخصوصاً وقتی سعی داشت نکته ای را ثابت کند. شاگرد با احتیاط دستور او را دنبال کرد و به درون دریا قدم برداشت و همراه سقراط پیش رفت. آب تا زیر چانه اش می رسید سقراط بدون گفتن کلمه ای دستش را دراز کرد و بر روی شانه پسر گذاشت، سپس عمیقاً در چشمان شاگردش خیره شد و با تمام توانش سر او را به زیر آب فرو برد. 😍تلاش و تقلای پسر به نتیجه نرسید ولی پیش از آنکه زندگی پسر پایان یابد، سقراط اسیرش را آزاد کرد. پسر به سرعت به روی آب آمد و در حالی که نفس نفس می زد و به دلیل بلعیدن آب شور به حال خفگی افتاده بود به دنبال سقراط گشت، تا انتقامش را از پیر خردمند بگیرد! در نهایت تعجب دانش آموز، پیرمرد صبورانه در ساحل منتظر ایستاده بود. دانش آموز وقتی به ساحل رسید، با عصبانیت داد زد: "چرا خواستی مرا بکشی؟" مرد خردمند با آرامش سئوال او را با سئوالی جواب داد: "وقتی زیر آب بودی و مطمئن نبودی که روز دیگر را خواهی دید یا نه، چه چیز را در دنیا بیش از همه می خواستی؟" دانش آموز لحظاتی اندیشید سپس به آرامی گفت: 👌"می خواستم نفس بکشم" سقراط چهره اش گشاده شد و گفت 👌آری پسرم هر وقت برای خرد و بصیرت همین قدر به اندازه این نفس کشیدن مشتاق بودی آنوقت به آن دست می یابی." ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 👈 دزدی با ارزش دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت، اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد. خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت ای جوان، سطل را بردار و از چاه، آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید به تو بدهم، مبادا که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی. دزد جوان، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند. روز شد، کسی در خانه احمد را زد. داخل آمد و 150 دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه، به جناب شیخ است. احمد رو به دزد کرد و گفت دینارها را بردار و برو، این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی. حال دزد دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتاد. گریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت تاکنون به راه خطا می رفتم، یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی نیاز ساخت، مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه صواب را بیاموزم. کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت. 📗 ✍ عطار نیشابوری ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#هفدهمین کتاب صوتی🔊 ترجمه قرآن کریم 📖 مجموعه ۳۰ جزء ترجمه قرآن مجید ترجمه فارسی قرآن توسط استاد فولادوند با صدای استاد هدایت فر
سلام صبحتان بخیروخوشی ♦️دوستان دوباره میگم حتما معانی قران را گوش کنید ، با زبان ساده و روان ♦️حداقل میفهمیم خدا به انسان چه گفته ، ♦️این 30 صوت به هزاران صوت می‌ارزد ، 🔴برای دیگران بفرستید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Quran_-_Joze_01.mp3
6.84M
قسمت (1) 📖 کتاب صوتی🔊 قرآن کریم 📖 مجموعه ۳۰ جزء با ترجمه فارسی قرآن از نسخه استاد فولادوند با صدای استاد #هدایت_فر @charkhfalak500 @charkhfalak110 @zekrabab125 @zekrabab
📣 #رمان شماره #هجدهم ❤️ بنام #پسر_نوح 📝 نوشته‌ی: محمدرضا حدادپور جهرمی 📓 تعداد صفحات 66