eitaa logo
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
886 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
634 ویدیو
581 فایل
خوشامدید ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ @zekrabab125 داستان و رمان @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ ╭━⊰⊱━╮╭━⊰⊱━━╮ من ثروتمندم💰💰💰 @charkhfalak110💰💰 ╰━⊰⊱━╯╰━━⊰⊱━╯ اینجا میلیونر شوید🖕 ❣ با مدیریت #ذکراباد @e_trust_Be_win ایدی مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
#بی_پر_پروانه_شو #قسمت166 هوم .. بد نبود .... دیداری تازه شد ... تی شرت آستین کوتاهو بلندمو که ک
هیجانمو کنترل کردم و لب گزیدم ... چشماموبستم .... ...همش اون کامنته میومد توی سرم و آدرنالین خونم بالا پایین میشد ... حس میکردم ش بیه دخترای نوجونی شدم که تازه وارد جامعه مجازی شدن و از هر کامنت برای خودشو ن خونه رویا میسازن ... پاکت و گذاشت جلومو باز لبخندی سراسر احترام پاشید تو صورتم -بفرمایید ... اینم حق الزحمه شما... تشکری کردم و پاکت و گذاشتم توی کیف کوچیکم نمیشمارید یوقت کم و کسر نباشه من شرمنده شم ... -اختیار دارید این چه حرفیه ... با اجازتون من دیگه رفع زحمت کنم بلند شدو دستشو دراز کرد سمت من -خوشحال شدم از آشناییتون خانوم پناه -منم همینطور آقای آسایش ... از طرف من سها کوچولو رو ببوسین... -ممنون از لطفتون حتما .... از دفتر تازه تاسیسش اومدم بیرون و راهی کتابخونه دانشگاه شدم .... صندلی و کنار کشیدم و کتابارو گذاشتم روی میز گوشیمو برداشتم صداشو خاموش کنم که چشمم به آر م اینستا گرام بالای صفحه افتاد ... سریع بازش کردم ... سامان تگم کرده بود با باز شدن تصویر دیدن عکسی که دسته جمعی گرفته بودیم کنار بچه های گروه غم عالم ریخت توی دلم ... نفهمیدم چشمام که شروع کردن به باریدن و قلبم کی مچاله شد از درد ... دست بردم و عکس دو نفرمونو برش زدم و گذاشتم ...میدونستم با دیدنش میفهمه کدوم عکسمونه با دیدن تائیدیه سبز رنگی که روی صفحه مانیتور بود دستامو از سر هیجان بهم کوبیدم ...بالاخره موافقت شد ... بالاخره میتونم همه وقت و انرژیمو بزار پای چیزی که دوسش دارم هوا فضا خستم میکرد ... روحمو ذهنمو ... حالا میتونستم برم دنبال علاقم ... دنبال نوشتن .... یک سال پیش فوقمم گرفتم و دیگه انگیزه ای برام نمونده بود برای ادامه تصمیمم قطع ی کردم ... انقدر ایندر اون در زدم تا بالاخره تونستم موافقت اساتیدو بگیرم و وارد رشتهه́ بشم ... میخواستم نویسندگی و شروع کنم ... میخواستم اینبار زندگی کنم وزندگیمو خلاصه کنم توی قلم و کاغذم ... داشت دوسال از اومدن به پاریس میگذشت و من روز به روز روحم بیشتربا پاریس اجین میشد ... این شهر منو وادار میکرد برم سراغ علاقم ... برم سراغ نوشتنم .... پاریس رنگ و بوی غریبی داشت ...توی کوچه پس کوچه هاش کنار سن توی کاباره هاش نمیگم عشق ولی حسی بود که بهت عشق میداد .. تو این مدت یاد گرفتم روی پای خودم وایستم و خودمو بالا بکشم و اینبار میخوام همه زندگیمو بزارم به پای نوشتنم .... پشت مانیتورم نشتم و فایل اصلیمو باز کردم ... شروع کرده بودم به نوشتن داستانم .... داستان زندگی خودم با چاشنی کمی آب و تاب ... . شاید زندگی من برای دیگران شیرین نباشه ولی تلخیاش برای من پر از خاطرس ... انگشتام تند تند روی کیبورد میشینه و بلند میشه و من حذ میکنم از صدای تق تق کلید های صفحه ... درست مثله یه پیانو زن ماهری که حذ میکنه از صدای نتایی که به صدا در میاره ..نمیدونم دقیق چند ساعت خیره مونده بودم به اون مانیتورو انگشتامو روی دکمه های کیبورد چپ و راست میکردم ..... با صدای مبایلم به خودم اومدم و برش داشتم .... سابین بود ... -الو -سلام سانی ... پفی کردم و خندیدم .... هیچوقت نمیتونم انگار این سانی گفتنارو از زبون سایمون و سا بین بندازم -سلام سابین ... چطوری ... خبری شده ؟ -نه بابا چه خبری با اکیب آخر هفته رو میخوایم بریم کوه میای ؟ با چشمایی گرد شده گفتم -کجا ؟... کوه!! -هوم ... من کوه دوست ندارم ... خسته میشم ...-نمیشی ...پس فردا رو آماده باش میام دنبالت -هوی ... سابین من نمیـ.. صدای بوقی که پیچید تو گوشم باعث شد حرفم تو دهنم بماسه ... چقد بیشعور بود که نمیذاشت من حرفمو بزنم... با حرص شمارشو گرفتم که رد کرد.... وقتی فردا آماده نشدم حالش جا میاد که برای کسی بیخودی تصمیم نگیره ... نگاهی به ساعت کردم ... هنوز چهار بعد از ظهر بود .. . بلند شدم آماده شم یه سر برم دانشگاه .. باید حسنارو میدیدم ...قرار بود امروز همراه هم برای خرید بریم بیرون ... یه تیشرت آستین کوتاه بلند سفید با ساپورت آبی پوشیدم و اسپورتای سفیدمم پام کردم . .. کیفمو برداشتم و یه شونه سر پایی به موهای بازم کشیدم و از خو نه زدم بیرون ... از ساختمون زدم بیرون ...هنوز قدم اول و برنداشته بودم که چشمم افتاد به میثم که دا شت برمیگشت انگار.... ماشینشو کنارم نگه داشت .. -خانوم شماره بدم؟ خندیدم و قری به گردنم دادم -آقا برو مزاحم نشو من شوهر دارم .. با شیطنت خندید -جونمی ... خوش به حال شوهرت .. ، مسیرسبز راه پولدار شدن 🌲 @Be_win مسیرسبز ☞☜ ایــتا 🌲 @Be_win_3 مسیرسبز ☞☜ تلگرام اینجا زندگیتو متحول کن 👆 نگی نکفتی
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
#بی_پر_پروانه_شو #قسمت167 هیجانمو کنترل کردم و لب گزیدم ... چشماموبستم .... ...همش اون کامنته می
بلند خندیدم .... این پسر هرچی میگذشت غرب زده تر و دله تر میشد ... -کجا میری -دانشگاه با حسنا قرار دارم میخوایم بریم خرید ... دستشو آورد بالا و یه خاک بر سر نثارم کرد -آخه خله آدم با اون دختره زشت بی ریخت میره خرید تو باید با یه آقای جنتلمن (لبه کت اسپرتشو صاف کردو قیافه گرفت)خوشتیپ و با کلاس بری خرید .... با دهن کجی گفتم -اونوقت کو این آقای خوشتیپ و باکلاس که از قضا یه جنتلمن واقعیم هستن؟ با قیافه ای آویزون گفت -اون چشمای وزغیتو یکم باز کنی میبینی کله گندشون جلوت وایستاده ... نگاهی به اینور اونور خیابون انداختم و رفتم سمت ماشینش سرمو بردم نزدیک شیشه و دستمو تکیه زدم بهش ... با انگشت اشارم بهش اشاره کردم بیاد جلو .. ابروهاشو کشید تو هم و با کنجکاوی سرشو آورد جلو ... تا به خودش بیاد با کف دست چنان کوبیدم تو پیشونیش که صدای آخش و عابرایی که تک و توک رد میشدنم شنیدن .. خندیدم و از ماشین فاصله گرفتم -خوردی عمو ... حالا برو ... برو خونه جنتلمن موقع برگشتن برات آبنبات چوبی میخرم . .. با حرص دنده رو جا به جا و زیر لب غرید . دختره دیوانه ترشیده ... لیاقت نداری ... گفت و پاشو گذاشت روی گاز .... خندیدم و راهمو ادامه دادم ... میثم خوب بود ... گاهی که حوصلت سر میرفت میتونست حکم بهترین سرگرمی و برات داشته باشه مخصوصا اینکه به خاطر نزدیکی زیادمون دیگه رومون تو روی هم باز شده بودو شیطنتامون دو جانبه .. چون پیاده رفتم درست سر ساعتی که باهم قرار داشتیم رسیدم سر قرار نگاهی به دورو اطراف کردم که یهو یکی زد پشتم و پخ کرد.... سریع برگشتم و با دیدن حسنا نفسمو دادم بیرون -مریضی عزیزم ؟ چرا سعی میکنی آدم بودن خودتوبا این رفتار مالیخولیایی زیر سوال ببر ی با فارسی دست و پاشکسته ای که یاد گرفته بود گفت -من آدم شم تو تنهایی .. به حرفش خندیدم و دستشو کشیدم ... -باشه بابا بیا فهمیدیم تو هم فارسی بلدی دنبالم کشیده شد -پس چی ... من فارسی و از تو بهتر صحبت میکنم ... -براوو ..بدو بیا دیرمون میشه همینجوری حرف میزدومن بی توجه بهش راه خودمو میرفتم ... -وای پناه نمیدونی چقد کسل کننده بود امروز ....تنهایی عصابم خورد شد کلیم حوصلم سر رفت اوه پس بیشتر حوصلت سر میره اگه بدونی با تغیر رشتم موافقت شد ... ماتش برد و زل زد بهم .... -چی گفتی ؟ شونه ای بالا انداختم و با خوشی خندیدم ... -درست شنیدی .... میرم دنبال علاقم ... دستمو کشید و تند چرخوند سمت خودش ... -وایستا ببینم ... جدی که نمیگی ....نگو که زده به سرت ... خندیدم ... -اتفاقا زده به سرم ... میخوام بقیه زندگیمو اونجوری که دوست د ارم زندگی کنم .. برم سراغ نوشتن ...علاقم .... عین ماهی که از تنگ افتاده باشه بیرون تند تند دهنشو باز و بسته میکرد اما کلامی از دهنش بیرون نمی اومد -تو .... تو ... احمقـ... تند دستامو تو هوا تکون دادم -آ...آ... احمق نیستم حسنا...فک کن من مگه چند سال دیگه میخوام زندگی کنم که خودمو درگیر یه سری فرمول بی سرو ته وعجیب غریب ب کنم ... میخوام برم سراغ علاقم ... چیزی که روحمو آروم کنه ... با حرص خندید -پناه ... واقعا .... درنوع خودت ...یه احمق ...بی نظیری .... خندیدم وخندید ... دنیا کوتاهتر از او نیکه وقتتو برای غصه خوردن توش تلف کنی ... تا چشم رو هم بزاری تمومه پس به قول دکتر شریعتی برای خوشبختی فقط یه چیز لازمه انم اینکه نفهمی .... خودمو میزنم به نفهمی و بیخیالی تا خوشبختی و با تمام وجودم لمس کنم .. ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانالها شوید 🔴🔴 در اینجا هم 👇 همراه با راهنمایی‌های مشاورین مجرب ، پولدار شوید👇 🌲 @Be_win مسیرسبز ☞☜ ایــتا 🌲 @Be_win_3 مسیرسبز ☞☜ تلگرام ❣ با مدیریت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انگیزشی و ثروت‌زا 💰💸💰
❣﷽❣ ✅ اگر میخواهید دراین #پروژه شرکت و #میلیونر شوید.. #حتما ....... #باید.. ✅ اینها را از ﺯﻧﺪﮔﯽ و اطراف ﺧﻮﺩ ﺣﺬﻑ ﮐﻨﯿﺪ که جان و روح و ذهنتان ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻤﺎﻧﺪ، 📢 تـــا 💯% موفق شوید 🌻01- ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ. 🌻02- ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺘﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 🌻03- ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻣﯿﺪﻫﺪ. 🌻04- ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﻣﯿﮑﻨﺪ. 🌻05- ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺳﻮﺀ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯿﮑﻨﺪ. 🌻06- ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮﺍﺕ ﻣﺨﺮﺏ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﺩ. 🌻07- شخصی که بی حرمتی برایش تفریح است. 🌻08- شخصی که در کارها شما را دلسرد میکند 🌻09- شخصی که به شما حرفهای منفی میزند 🌻10- شخصی که خودش عورضه هیچ کاری ندارد 🌻11- و بلاخص این اشخاص سمّی 👇 ترسوها شایعه‌ پردازها دمدمی‌ مزاج‌ها قربانی‌ها خودبین‌ها حسودها فریب‌ کارها دیوانه‌ سازها (دمنتورها) غیر عادی‌ها عیب‌ جوها مغرورها #تلاش_کن ، #طلاش_کن مسیرسبز راه پولدار شدن 🌲 @Be_win مسیرسبز ☞☜ ایــتا 🌲 @Be_win_3 مسیرسبز ☞☜ تلگرام اینجا زندگیتو متحول کن 👆 نگی نکفتی
هدایت شده از انگیزشی و ثروت‌زا 💰💸💰
❣﷽❣ 📢 واقعا مصمم هستید که پرواز کنید.؟! ☝️ اگر می‌خواهید هر چه سریعتر در کمتر از یکی دو روز احساس افسردگی و ناراحتی و غم و هر چیز ناراحت کننده را از خودتون دور کنید و به یک فرد شاد و زنده تبدیل بشید و حس تاب بازی کودکانه را در خودتان زنده کنید، 👈همین امروز تصمیم بگیرید. 👈تا دیر نشده در پروژه سرمایه‌گذاری کنید .. #پیشنهاد_منشی👇 این فرصت استثنایی رو از دست ندید✅ #تلاش_کن ، #طلاش_کن مسیرسبز راه پولدار شدن 🌲 @Be_win مسیرسبز ☞☜ ایــتا 🌲 @Be_win_3 مسیرسبز ☞☜ تلگرام اینجا زندگیتو متحول کن 👆 نگی نکفتی
❣﷽❣ #مژده #مژده #مژده خبرهای خوب برای #همشهریای_مشهدی 👈 شما از #شغل فعلی خود راضی هستید؟ 👈 شما از #درامد فعلی خود راضی هستید ؟ 👈 شما نیاز به #شغل_پاره وقت ندارید؟ 👈 با توجه به شرایط #اقتصادی موجود نیاز به #شغل_دوم ندارید؟ 👈 شما نیاز به شغل #پردرآمد ندارید؟ 👈 شما به شغلی نیاز ندارید که #زندگی شما رو عوض کند ؟ 👈 شما به #درآمدی نیاز ندارید که #آرزوهایتون رو عملی کند؟ 💪 ما میتونیم شما رو با یک #تجارت_قدرتمند و #فوق‌العاده آشنا کنیم که نیازهای شما رو بر طرف میکند 💪 ما کاری را #شروع کردیم که زندگی ما را هم از لحاظ نگرش و هم مالی تغییر داده است. 👌 ما حالمان #عالیه‌ و تا به امروز اینقدر خوب نبودیم و یکجا اینقدر #پول ندیده بودیم 👈 شما هم کنار ما عالی شوید، غصه پول💰را نخورید. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ✍ اگه میخوای %100 #پولدار_بشید ✍ با راهنمایی #مشاورین_مجرب 👈 کمی صبروتحمل و کمی‌تلاش، #میلیونرشو 👬خانم‌ها و آقایون 👥 #همشهریای عزیز ، #مشهدیای گلم ...!؟ 📌 حتما باید عضو کانال شوند ، 💚از #منشی کانال برای #نوبت مشاوره وقت #رزرو کنید ، 🙏 امیدوارم #پله‌های رشد و موفقیت را در کنارما و باحامی خوب وقدرتمند #کارشناسان طی کنید. دست دردست‌هم، کنارهم و باهم تا #بی‌نهایت اوج میگیریم 💪 🙏 #ان‌شاءالله 🔴 #مشهدیا_یک_سر_زدن 🔴 #یک_سوال_کردن 🔴 #به_شما_هیچ_ضرر_نمی‌رسونه 📣 این فرصت استثنایی رو از دست ندید✅ #پیشنهاد_منشی👆 #تلاش_کن ، #طلاش_کن مسیرسبز راه پولدار شدن 🌲 @Be_win مسیرسبز ☞☜ ایــتا 🌲 @Be_win_3 مسیرسبز ☞☜ تلگرام اینجا زندگیتو متحول کن 👆 نگی نکفتی
هدایت شده از انگیزشی و ثروت‌زا 💰💸💰
✍ حتما بخونید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا