😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
داستان 175
💢 الاغی که اسیر شد؛
خاطره ای جالب از دوران دفاع مقدس:
💠 در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند.
از قضا #الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود.
💠 یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت #دشمن رفت و #اسیر شد!
💠 چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن #مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم.
💠 اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد #یگان شد.
🔺الاغ زرنگ با کلی #سوغاتی از دست دشمن #فرار کرده بود.
✍ بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته برگشت اما بعضی ها هم هستند که اشتباهی یا عمدی رفتن داخل جبهه دشمن و هنوز هم به دشمن #سواری میدهند! و قصد #برگشتن هم ندارند
مرگ بر #دشمنان_خانگی
🌺
﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽
﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
✍داستان و رمان مذهبی ،آموزنده👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3917348874Ce0b1d80042
✍آرشیوقرانومفاتیحالجنان👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2579628042C1d6e2ab9ee
✍ مــطــالب صــلواتی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/365035524Cae91b421db
🔴کپی با ذکر صلوات🔴
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان 280
💢 گذر پوست به دباغخانه می افتد
📛 #انتقام
🌺⇦"هشام بن اسماعیل" ، والی امویان در مدینه بود. او آزار بسیاری به مردم مخصوصا امام سجاد می رساند.
سرانجام ، به دلیل اعتراض فراوان مردم، "هشام" عزل شد و به خاطر ظلمهای فراوان او دستور دادند تا هشام را در وسط #شهر ببندند تا دیگران هر چه میخواهند از او انتقام بگیرند.
مردم نیز یکی یکی می آمدند و #انتقام می گرفتند.
🌸⇦هشام می گفت:
"بیش از همه از علی بن حسین وحشت دارم زیرا به سبب آزارهایی که به او رساندم و لعن و نفرینی که نثار جد او علی بن اببطالب میکردم، #انتقامش سخت خواهد بود."
💐⇦روزی که امام سجاد علیه السلام "هشام" را در آن وضعیت دیدند به همراهانشان فرمودند:
"مرام ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از #دشمن خود انتقام بگیریم."
هنگامی که امام سجاد به طرف هشام بن اسماعیل می آمدند، رنگ در #چهره هشام باقی نماند، ولی بر خلاف انتظار وی، امام سجاد با صدای بلند سلام نمودند و با او دست دادند و به او فرمودند:
"اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم کمک کنم."
🍀⇦هشام فریاد زد :
"اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ"
👇👇
"خداوند می داند که #رسالت خویش را در کجا قرار دهد."
👌بعد از این رفتار امام سجاد، مردم مدینه نیز #انتقام گرفتن از هشام را متوقف ڪردند.
📙 شرح الاخبار، ج۳،ص۲۶۰
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان 264
🔔 #اخلاق_مومنانه
💢 گذر پوست به دباغخانه می افتد
📛 #انتقام
🌺⇦"هشام بن اسماعیل" ، والی امویان در مدینه بود. او آزار بسیاری به مردم مخصوصا امام سجاد می رساند.
سرانجام ، به دلیل اعتراض فراوان مردم، "هشام" عزل شد و به خاطر ظلمهای فراوان او دستور دادند تا هشام را در وسط #شهر ببندند تا دیگران هر چه میخواهند از او انتقام بگیرند.
مردم نیز یکی یکی می آمدند و #انتقام می گرفتند.
🌸⇦هشام می گفت:
"بیش از همه از علی بن حسین وحشت دارم زیرا به سبب آزارهایی که به او رساندم و لعن و نفرینی که نثار جد او علی بن اببطالب میکردم، #انتقامش سخت خواهد بود."
💐⇦روزی که امام سجاد علیه السلام "هشام" را در آن وضعیت دیدند به همراهانشان فرمودند:
"مرام ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از #دشمن خود انتقام بگیریم."
هنگامی که امام سجاد به طرف هشام بن اسماعیل می آمدند، رنگ در #چهره هشام باقی نماند، ولی بر خلاف انتظار وی، امام سجاد با صدای بلند سلام نمودند و با او دست دادند و به او فرمودند:
"اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم کمک کنم."
🍀⇦هشام فریاد زد :
"اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ"
👇👇
"خداوند می داند که #رسالت خویش را در کجا قرار دهد."
👌بعد از این رفتار امام سجاد، مردم مدینه نیز #انتقام گرفتن از هشام را متوقف ڪردند.
📙 شرح الاخبار، ج۳،ص۲۶۰
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1007
بهترین #دوست و بدترین #دشمن
به اتفاق دوستم به یک مهمانی دعوت شده بودم. همان طور که به جمع مهمان ها نگاه میکردم،
از دوستم پرسیدم: رفیق!
به نظرت چطور میشه از بین این همه آدم توی جامعه، دوست و دشمن رو شناخت؟!
کمی تامل کرد و با لبخندی گفت:
به سادگی!!!
دوست داری بدترین #دشمنت
و بهترین #دوستت
رو در این جمع بهت معرفی کنم؟
بهت زده بهش گفتم: آره!
مگه چنین چیزی هم ممکنه؟!
دوستم گفت: بله!
یه روش پیچیده و آسون داره
اول تو قلبت نیت کن و چشمات رو ببند
بعد با انگشت به یکی از جهات اشاره کن، من که از این روش جواب گرفتم!
با ناراحتی گفتم:
داری منو سر کار میذاری؟!
با لبخند گفت: البته که نه!
گفتم: مشکلی نداره،
پس الان امتحان میکنیم …
چشمهام رو بستم و نیت کردم تا بزرگترین دشمنم رو در اون مهمانی بشناسم و ناخودآگاه با انگشت اشاره به روبرو اشاره کردم…
وقتی چشمهام رو باز کردم،
از دیدنش جا خوردم…
دوستم گفت: در قضاوت عجله نکن!
بذار انگشتات رو ببینم
یکی از انگشتات نفر روبرویی رو نشون میده و یکی دیگه از انگشتات…
سه تاشون هم دارن خودت رو نشون میدن!!!
خب! با اکثریت آراء تصویب شد
خودت❗️
بله، #خودت کسی هستی که بزرگترین ضربهها رو ازش خوردی و نکتهٔ دیگه اینه که خودت هم میتونی بهترین دوست خودت باشی!
بستگی به خودت داره
و من هنوز مات و مبهوت به انگشتانم نگاه میکردم.
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
هدایت شده از انگیزشی و ثروتزا 💰💸💰
❣﷽❣
🔴 بزرگترین #دشمن موفقیت شما دراین #پروژه و خوشبختی در زندگیتان،
🔴 فکرهای منفی هستند. احساسات منفی شما را زمینگیر میکنند،
🔴 شما را از پای در میآورند و همه پیشرفت و شادی و لذات زندگی شما را میگیرند.
🔴 از همین الان با این دشمن مشترک مقابله کنید. انشاءالله موفق میشوید.
💥زندگی حال شما نتیجه افکار گذشته شماست
👇تحول زندگیت در 👇
#تلاش_کن #طلاش_کن💰
@Be_win
میلیونرشو در مسیرسبز👆
نگی نگفتی مدیریت ذکراباد
🚫کپیبدونلینکمجازنیست🚫