eitaa logo
یادداشت‌💌✍
379 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
108 ویدیو
14 فایل
📚۱عملکرد بانوان راوی‌شیعه عصر ابناء الرضا(ع) ۲روش‌های آموزش صید مروارید علم ۳زمزمه‌ قلب من ۴بر دین‌حسین علیه‌السلام ۵ره‌آورد پژوهش۲ ۶تاریخگذاری روایات وحی ✍️نجمه‌صالحی: مدرس‌حوزه و دانشگاه @salehi6 سایت شخصی 🌐https://zemzemh.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
. گوهری به نام خانوادهنجمه صالحی سرفه‌ها امانم را بریده بود، با هر نفسی انگار خنجری گلویم را خراش می‌داد. گاهی خسته می‌شدم حتی از نفس کشیدن! در این چند روز بیماری، دلم نمی‌خواست در بستر بمانم. بیشتر از هر روز دیگری با خانواده بودم، انگار چشمم دوباره گنج‌‌های زندگی‌ام را می‌دید. پدر و مادرم که بهترین گنج‌های روی زمین هستند و گاهی غافل می‌شدم از لذت بردن در کنار آن‌ها. مادر عزیزم که با نفس نصفه و نیمه‌اش، هروقت کنارش می‌نشینیم از زمین و زمان و از کارهای هفته و... سخن می‌گوید و دلش دو گوش شنوا می‌خواهد انگار. اما ما به‌خاطر وجود این تکنولوژی اغلب مزاحم از صحبت دو طرفه با مادر غافلیم، دوست داشتم بیشتر بشنومش! و اما پدر عزیزم که هر چه از علاقمندی به کتاب و کتاب‌خوانی دارم از کتاب خواندن‌های مداوم ایشان است. مردی مهربان‌‌تر و دوست‌داشتنی‌تر از او ندیدم البته فکر می‌کنم این اعتقاد قلبی همه دختران است در مورد پدرشان! در کودکی و نوجوانی بارها و بارها با پدرم به کتابفروشی می‌رفتیم، هر وقت کتابی خواستم، برایم تهیه کرده حتی الان که خودم می‌توانم، گاهی دوست دارم از پدرم بخواهم به خرید برود؛ چون می‌دانم لذت می‌برد از خرید کتاب! با ذوق اسم کتاب را می‌پرسد و سریع کتاب را می‌خَرد. او گاهی دوست دارد درباره کتاب‌هایی که خوانده صحبت کند، عشق لوازم‌التحریر دارد و در جلد کردن کتاب، استاد! هیچ وقت کتاب جلد کردن‌هایم را نمی‌پسندید برای همین حتی جلد کردن‌ کتاب‌های دخترم فاطمه را هم به عهده گرفت. عادتش این است اول چند صفحه‌ای از کتاب‌های درسی‌مان را می‌خوانَد بعد با حوصله کارش را شروع می‌کند‌. خلاصه که خواندن و افزودن اطلاعات به اندوخته‌های ذهنش را دوست دارد حتی این روزها که برای رفع تنهایی در فضای مجازی دور می‌زند، متن‌های کانالم را می‌خواند و ذوق می‌کند و نظر می‌دهد. این چند شب در کنارشان بودم و در سکوت اجباری به‌خاطر کم‌تر شدن سرفه‌های عذاب‌آور، نگاهشان می‌کردم. باید بیشتر قدر گوهرهای نایاب زندگی‌ام را بدانم که مطمئنم تا به حال مهربانی‌شان را جبران نکرده‌ام! خدا را شکر می‌کنم به‌خاطر وجود پدر و مادرم، به‌خاطر وجود خواهران و برادرانم و به‌خاطر وجود عزیزترین موجود زندگی‌ام، دخترم. پیامبر اکرم (ص) : بنده‏‌ای که مطیع پدر و مادر و پروردگارش باشد، روز قیامت در بالاترین جایگاه است. کنز العمال، ج 16، ص 467 پ.ن:چه بسا این بیماری‌، تلنگر و تذکری بود برای بیشتر قدر دانستنِ نعمت‌های زندگی‌ام! 🍃الحمدلله علی کل حال🍃 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادداشت‌💌✍
. گوهری به نام خانواده ✍نجمه صالحی سرفه‌ها امانم را بریده بود، با هر نفسی انگار خنجری گلویم را خر
دوباره تشکر فکر نمی‌کردم بعد از انتشار یادداشتم که کاملا دلی بود، این همه بازخورد بگیرم؛ ◇تعدادی از دوستان و اساتیدم، نگران حالم شدند و احوالم را پرسیدند؛ برایشان نوشتم الان بهترم به لطف خدا! ◇تعدادی از اقوام که از قضا همسایه کانالم هستند، برایم نوشتند چقدر دقیق به بعضی نکات اشاره کرده‌ام مثلا دخترعمو جانم نوشت:"چقدرررررر متنت قشنگ و دلچسب بود، عمو واقعی واقعی..." همراه چند ایموجی و استیکر... ◇بعضی‌ها هم ازم خواستند که بیشتر از پدرجان و شیرین‌کاری‌های گاه و بیگاهش بنویسم! ♡بابت پیام‌های احوال‌پرسی، خدا را شاکرم که چنین دوستان و اساتیدی دارم که نگران احوالم هستند الحمدلله. ♡بابت اظهار لطف اقوام هم باز خدا را شاکرم که توانستم تا حدودی حق مطلب را ادا کنم. ♡بابت درخواست‌شان در مورد نگارش خاطراتی در مورد پدر جان هم در آینده احتمالا گوشه‌هایی از کارهای خاص پدر و تکه کلام‌هایش خواهم نوشت. در کل از همه عزیزان ممنونم و سپاسگزارم که همراهم هستید🙏 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیباترین فراز دعای ابوحمزه ثمالی ♡إلَهِی إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ فَفِی ذَلِکَ سُرُورُ عَدُوِّکَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی الْجَنَّةَ فَفِی ذَلِکَ سُرُورُ نَبِیِّکَ وَ أَنَا وَ اللهِ أَعْلَمُ أَنَّ سُرُورَ نَبِیِّکَ أَحَبُّ إِلَیْکَ مِنْ سُرُورِ عَدُوِّکَ♡ 🕊خدای من می‌دونم که اگه من رو جهنم بفرستی دشمن شاد میشم ولی اگه بفرستی بهشت دل پیامبرت شاد میشه؛ می‌دونم که شادی پیامبرت برات مهم‌تر از شادی دشمنانته ...حالا خود دانی...🕊 ــــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
بازی زندگی ✍️نجمه صالحی بچه که بودیم وقتی در بازی دوز، هفت سنگ، قایم باشک برنده می‌شدیم به‌قدری خوشحال می‌شدیم که گویی از بلندای کوه قاف یک گُل خاص چیده‌ایم! یا شق‌القمری کرده‌ایم که مپرس! چه تلاشی می‌کردیم تا باکمک گرفتن از هوش و ذکاوتمان، در بازی اسم‌فامیل، نقطه‌بازی، مارپله و هوپ بازی اول شویم و هدف‌مان بُرد و پیروزی بود. چون اول شدن برای‌مان ارزشمند بود و بودن و ماندن در بازی برای‌مان هدف، نهایت تلاش‌مان را می‌کردیم حتی ساعت‌ها و روزها تمرین! کم‌کم که بزرگ‌تر شدیم اهداف‌مان هم بزرگ‌تر شد و قطعا ارزشش کمتر از بازی‌های کودکی نبوده و نیست! اما واقعا چقدر به هدف‌مان فکر کرده‌ایم؟ چه میزان برای رسيدن به آن تلاش کرده‌ايم؟ گاهی خیال می‌کنیم، تا ابد برای حرکت، رسیدن به هدف و به‌دست آوردن رؤیاها، فرصت داریم! در صورتی‌که زندگی، واقعی‌ترین بازی‌ای است که همه‌ی ما در آن قرار گرفته‌ایم و فرصت‌ها محدودند! مثل همین ماه رمضان که بیش از یک سوم آن گذشت! مولا امیرالمومنین علیه السلام می‌فرمایند:"اِغتَنِمُوا الفُرَص فَاِنَّها تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب*" بنابراین فرصت را باید غنیمت شمرد که زودگذر و از بین رونده است. بعد از سپری شدن چهار دهه از زندگی‌ام و کسب تجربه‌ به این نتیجه رسیده‌ام؛ اگر هر کس هدفی را که در نظر دارد همچو فرزندش، عزیز و با ارزش بداند بی‌شک برای به ثمر رسیدن آن از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد. کافی‌است بازی زندگی را جدی بگیریم و برای برنده شدن تلاش کنیم، همین! *نهج البلاغه/حکمت ۲۰ ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
. *نامه‌ای از ایتالیا* ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
یادداشت‌💌✍
. *نامه‌ای از ایتالیا* #نجمه_صالحی ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
. «نامه‌ای از ایتالیا» نجمه صالحی وارد دفتر گروه که شدم، یکی از اساتید پیشکسوت هم آنجا بودند. خانمی که در همه زمینه‌ها استادند از تاریخ گرفته تا هنر آشپزی و ...و هر از گاهی ما را از خوراکی‌های بی‌نظیر مستفیض می‌کنند! امروز که به‌خاطر ماه رمضان، بازار خوراکی کساد بود، فقط با کتاب‌هایشان ما را بهره‌مند کردند! هنگام تورق کتاب، نامه‌ای دیدم که قدمت بیش از دو دهه پیش را داشت و خودش سند تاریخی شده بود! نامه از طرف دوستی در کشور ایتالیا پست شده بود و استاد محترم که از یافتن نامه میان کتاب متعجب شده بودند با خواندن نامه، خاطراتی از دوست‌شان گفتند! حین صحبت ایشان به این فکر می‌کردم چقدر این نامه و نامه‌نگاری‌ها دلچسب بوده مثلا زمانی که منتظرش نیستی نامه‌ای از یک دوست به دستت برسد! نسل میانسال فعلی، شاید آخرین گروه نامه‌نگارِ کاغذی باشند، نامه‌ای که در بیم و امید رسیدنش به دست گیرنده بودند! از وقتی نامه، تبدیل به صفر و یک‌های زبان ماشین شد و تنها روی صفحه نمایش مخاطب نقش بست، چیزی همچون این نامه باقی نماند تا به دست آیندگان برسد! امروزه دیگر کسی تمبر جمع نمی‌کند و صندوق‌های پست کم رونق شده‌اند و چه بسا به زودی پستچی‌ به لیست مشاغل در آستانه انقراض بپیوندد! با آمدن اینترنت، وضعیت دنیا دگرگون شد؛ حالا نامه‌های الکترونیکی جایگزین نامه کاغذی شده‌اند بی تمبر و پاکت! و امواج، جایگزین کبوترهای نامه‌رسان و چاپارها! سنت نامه‌نگاری که با ساخت کاغذ و جوهر شکوفا شده بود و قرن‌ها مهم‌ترین وسیله ارتباطی افراد در فواصل دور، اکنون به نامه‌های خشک رسمی و اداری مبدل شده است. افراد زیادی هستند که با آمدن انواع و اقسام ارتباطات اینترنتی حتی یک بار هم نامه‌ای را تمبر نچسبانده‌ و در صندوق پست نینداخته‌اند و اگر هم اطلاعات یا تصویری در ذهن داشته باشند با کمک همین تکنولوژی است! شور و شوقی که در آن نامه‌نگاری‌ها وجود داشت هیچ وقت با صفر و یک ماشینی چشیدنی نخواهد بود! ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. عرب باش، راحت باشنجمه صالحی قرار شد در ماه رمضان، دوشنبه‌های هر هفته هیأت برگزار کنیم. با آدرسی که فرستاده بود به منزلش رفتیم، خودش را به زحمت انداخته بود! یکی از اساتید‌ عزیز که عرب‌زبان هستند با دیدن این رنگارنگیِ پذیرایی، به نشانه اعتراض، ضرب‌المثلی گفتند"عرب باش، راحت باش" واقعا هم خیلی راحت هستند و معتقدند نباید سخت گرفت، از وجودشان آرامش می‌بارد! البته میزبان می‌خواست نهایت محبتش را نشان دهد اما چه بسا همین تجملات عده‌ای را از پذیرایی منصرف کند! بگذریم، بعد از جمع شدن بساط افطاری و همکاری همیشگی که بین خانم‌های هیأت وجود دارد، بحث اصلی در جوی صمیمی گل انداخت! موضوع جلسه سیر تاریخی حجاب و آیات مرتبط با حجاب در صدر اسلام و اینکه آیا در زمان حکومت پیامبر یا حکومت امیرالمومنین علیهماالسلام اقداماتی برای برخورد با بدحجابی بوده یا نه؟ یکی از خانم‌ها درباره‌ی مقاله‌ای که نوشته بود، صحبت کرد و شواهدی از سیره پیامبر صلی الله علیه و آله درباره برخورد مستقیم و غیر مستقیم وی نظیر امر به معروف و نهی از منکر، تشویق، تنبیه و انذار و...گفت. دوستان دیگر هم از مطالعات تازه‌ای که داشتند، صحبت کردند و هر کس نکته‌ای گفت و حتی ایده یادداشت هم برای یکی دو نفر از خانم‌ها شکل گرفت! در آخر هم جمع‌بندی از مباحث مطرح شده! چند نفر نیز برای موضوعات پژوهشی‌شان نیاز به مشاوره داشتند که همفکری‌هایی انجام شد. خلاصه به لطف خدا اولین جمع دوستانه بانوان‌تاریخ‌پژوه در سال ۱۴۰۲ تشکیل شد، امیدوارم محفل‌های بعدی سادگی بیشتری حکمفرما باشد! ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا