.
پرواز خیال
✍نجمه صالحی
گاهی وسط یک کار جدی اتفاقی میافتد که ناگهان پرت میشوی به خاطرات خوب یا حتی تخیل! انگار حال دلت چند لحظهای عوض میشود!
دیروز وسط تدریس هنگامی که داشتم مباحث جدی یادداشتنویسی را بیان میکردم کنار پنجره دیدمش؛ چه زیبا بود! پروانه زیبایی که انگار هنگام پرواز خشک شده بود! دانشپژوهان مشغول تمرین یادداشت نویسی شدند و من مشغول عکس گرفتن از مهمان جدید!
پرت شده بودم به دوران کودکی، زمانیکه درباره هر چیزی تخیل میکردم! دخترک آویزان به بال پروانه، سرخوش در آسمان خیال؛ هر چه بالاتر میرفت تنهاتر میشد؛ دخترک رویا نمیدانست، پروانه را رها کند یا دست او را! چه دو راهی سختی؛ چه جهنمی بود تردید!
با صدای دخترها به جلسه برگشتم و ادامه ماجرا، تصمیم گرفته بودم برای خودم یادگاری بیاورمش اما آخر کارگاه با سوالات دخترها و همراهی و صحبت با آنها، غافل شدم از آن! آخر شب یکی از حاضرین جلسه عکس پروانه را برایم فرستاد که استاد جاگذاشتیش! و آه از نهادم بلند شد...
#خاطره_کارگاه
#خاطرات_تدریس
#خاطرات_خوابگاه
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60