eitaa logo
یادداشت‌💌✍
347 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
99 ویدیو
13 فایل
📚عملکرد بانوان راوی‌شیعه عصر ابناء الرضا(ع) روش‌های آموزش صید مروارید علم زمزمه‌ قلب من بر دین‌حسین علیه‌السلام ره‌آورد پژوهش۲ ✍️نجمه‌صالحی: نویسنده و پژوهشگر، مدرس‌حوزه و دانشگاه سایت شخصی 🌐https://zemzemh.ir/ https://eitaa.com/zemzemh60
مشاهده در ایتا
دانلود
میدان مسابقه بدون اینکه کسی بگوید و تقسیم کار کند از جا بلند شدند، یکی آب کتری را گذاشت، دیگری استکان‌ها را در سینی چید، همه مرتب سرجای خود نشسته بودند. برای آمدن به مکان موردنظر هم به صورت خودجوش با هم هماهنگ شده بودند و هم‌مسیرها با یک ماشین می‌آمدند! اینجا هیچ‌کاری بدون نیت و بدون روح نیست و قطعا کاری که محتوا داشته باشد هیچ وقت ناقص و ضعیف اجرا نمی‌شود. سخنران و مستمع در این محفل نداریم، همه نظرشان را می‌گویند و در بحث مشارکت می‌کنند، به رشد علمی هم کمک می‌کنند، گاهی آخر جلسه تجربه‌های زیسته خود را بیان‌ می‌کنند! در پذیرایی مهمانان، از هم پیشی می‌گیرند، السابقون و السابقونی برپاست! در هیأت بانوان تاریخ‌پژوه، خواهری پررنگ است، به خوبی پیداست! انگار دخترانِ شهرستانی جمع نیز، دیگر مثل اوایل، احساس غریبی نمی‌کنند! به لطف خدا حس نزدیکی به هم پیدا کرده‌ایم؛ برای همین هرکس، در هیأت هر کاری به‌عهده‌اش است احساس می‌کند مهم‌ترین کار عالم را انجام می‌دهد! کارهاکاملا مشارکت‌جویانه است، از برپایی هیأت تا اداره آن! انگار همه سهیم هستند و احساس تعلق می‌کنند! بحث‌ها با آرامش و به نوبت، بین حاضرین رد و بدل می‌شود، در آخر هم، با اشک بر سالار شهدا علیه‌السلام، جمع حاضر سرشار از انرژی از یکدیگر جدا می‌شوند. اینجا رفاقت و خواهری موج می‌زند، اینجا هیأت یکدلی است! کاش همه جا و همه روز، هیأتی مدیریت می‌کردیم! وقتی در هیأت هستم، عجیب یاد جامعه ظهور می‌افتم! 🍃الحمدلله🍃 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
♻️بازدید از نمایشگاه مسجد جامعه پرداز روز سه شنبه با جمعی از دوستان نویسنده حوزوی برای بازدید از نمایشگاه به مسجد جمکران رفتیم. برای رفتن به جمکران، دوستان با هم هماهنگ شدند و از یک مکان راه افتادند تا از هزینه سفر کاسته شود و مهربانی بیشتر. این بخش اول مهربانی بود، حین بازدید از نمایشگاه رابطه‌های عاطفی شکل گرفت و دوستان با هم گرم گرفتند و بیشتر رفیق شدند. اما این دوستی در خود نمایشگاه تمام نشد، بانوان تحریریه برای بازگشت به منزل باز هم هماهنگ شدند و این محفل جمکرانی به محفل ماشینی هم تبدیل شد. امواج رفاقت و همدلی بین آن‌ها حس می‌شد. بعد از هیأت بانوان تاریخ پژوه، این دومین بار بود گوشه‌ای از جامعه مهدوی برایم به تصویر در آمد. 🍃الحمدلله علی کل حال🍃 ✍️نجمه صالحی ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
🔆جشن متفاوت هیأت‌های مذهبی از قدیمی‌ترین نهادهای فرهنگ مردمی و اجتماعی هستند که حول محور حب آل الله علیهم‌السلام فعالیت می‌کنند. محبان اهل‌بیت علیهم‌السلام در این مراسم شرکت می‌کنند و سیره علمی معصومین علیهم‌السلام را به صورت کاربردی و عملی یاد می‌گیرند و به رشد علمی و معنوی خود و دیگران کمک می‌کنند. اگر این هیأت مذهبی که با نیت خالص پدید آمده با روش صحیح، عالمانه و عاشقانه هدایت شود، می‌تواند بیشترین نقش را در رشد و تعالی فرد، جامعه و فرهنگ آن داشته باشد که هیچ حرکت و تشکل سازمانی، توان رقابت با آن را نخواهد داشت. در هیأت بانوان تاریخ‌پژوه، استاد و طلبه کنار هم قرار می‌گیرند و با تکیه بر گفتگو و تبادل اطلاعات علاوه براینکه به رشد علمی هم کمک می‌کنند، رابطه صمیمی خاصی را به هم هدیه می‌دهند؛ نگاه‌هایشان نسبت به هم صمیمی است و دوست دارند به هم خوبی کنند. دوشنبه‌های امام حسینی، این هفته همراه جشنواره غذا شد و با مولودی‌خوانی، جو سالم و شادی بین بانوان تاریخ‌پژوه جریان یافت. ✍️نجمه صالحی 🍃 الحمدلله علی کل حال 🍃 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
کلم‌پلوی تاریخی ✍️محبوبه زمانی باعجله از کلاس بیرون آمدم تا کوفته ریز کلم پلو را درست کنم، مدتی است با تأسیس هیأت، همراه عده‌ای از دوستان در مورد موضوعات تاریخی صحبت می‌کنیم، اما یک‌دفعه ایده جشنواره غذا آمد وسط بحث‌های تاریخی نشست! ما مادران عاشقِ آشپزی هم، زود بدون رودربایستی و مِن ومِن پذیرفتیم! یکی نبود این وسط بگوید:« خانم معلم شما با این دغدغه‌هایی که داری وقت پختن غذا داری!؟» وقتی به خودم آمدم دیدم، قول دادم که کلم پلوی‌شیرازی بپزم! من هم که حاضرم سرم برود ولی قولم نرود! خلاصه تند تند داشتم کوفته را سرخ می‌کردم، برنج در قابلمه تند تند قل می‌خورد، تلفن یک‌سره زنگ می‌خورد، زنگ روی زنگ، جواب یک به یک را می‌دادم و وسط صحبت‌هایم از شاهکارم هم حرف می‌زدم! امیدم به مقام اول شدن در جشنواره هم بود و نگاهم به کارهای روی هم انباشته شده! کلاس کامپیوتر، مشاوره تلفنی، رفتن به جامعه‌الزهرا و بردن دوستان نازنین به هیات، که لااقل برای اول شدنم رأی بدهند!!! اما چه عرض کنم، گوش شیطان کر! هنگام خوردن و شروع تست غذاها، انگار نه انگار! یادشان نبود باید رأی اول را به من بدهند و آنچه که نباید پیش بیاد آمد!! کلم پلو‌‌ها ماند روی دست‌های نازنیم!! تا چند روز مهمان دوستان تاریخ بودم با این ایده‌های تاریخی‌شان که ارائه کردند!! کلم پلو خوردم و با خود می‌گفتم:« واقعا وسط دل بحث تاریخ، کلم پلوی تاریخی از کجا جوانه زد؟!!» ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
🔮قول دادن ممنوع ✍️مریم زارعی مادرها خوب می‌دانند که نباید قول بدهند و تضمین کنند که فلان کار را حتما انجام می‌دهند. زیرا همواره فسقلی‌های ریزه میزه‌ غیرقابل پیش‌بینی، وجود دارند تا نگذارند تو به نحو احسن کار را انجام دهی! من هم قول ندادم اما دلم می‌خواست در هیأتی که هر دو هفته یک‌بار حالِ دلِمان را خوب می‌کند و استاد و شاگرد را کنار هم قرار می‌دهد و با نیت خالص به بحث و گفتگو می‌پردازد، فعال باشم. دلم می‌خواست در جشنواره غذا که استثنائا این هفته به مناسبت میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر برگزار می‌شود، شرکت کنم. از روز قبل مواد کوفته را خیس کرده بودم و صبح از خواب بیدارشدم تا قبل از بیدار شدن بچه‌ها، کوفته را بار بگذارم؛ اما تا دم و دستگاه را آوردم، صدای «مامان مامان!» به گوش رسید! بله، اولی بیدار شده بود. نفس عمیقی کشیدم و در حال شکرگزاری بودم که: «خدایا ممنون که بیدار نشد!» صدای گریه دومی بلند شد! خواستم از فرط خوشحالی،بخوانید گریه و آه، به سجده روم که تلفن زنگ خورد! تلفن را جواب دادم و بی‌خیال کوفته شدم،گفتم اول به بچه‌ها صبحانه دهم تا بعد در نهایت آرامش مراحل مقدماتی کوفته را انجام دهم! ساعت تقریبا ده شده بود و هنوز کوفته‌ای در راه نبود! دستگاه را روشن کردم تا مواد را چرخ و آسیاب کنم. فسقلی دوم از صدایش ترسید و گریه کرد، فسقلی نخست که مشغول بازی بود سریع آمد و گفت « این چیه؟ می‌خوام کمکت بدم!»[ پروردگارا،همین را کم داشتیم]گفتم: «آبجی را ساکت کنی بهترین کمک به من است.»اما او اصرار داشت که جور دیگر کمکم دهد! قیافه من آن لحظه دیدنی بود! بعد از آسیاب کردن مواد کوفته، دیدم دومی از گریه هلاک است. او را در تاب گذاشتم تا آرام شود، اما اولی گریه کرد که: «من هم می‌خوام سوار تاب شوم.» [خدای من! در سه سال عمر شریفش شاید دو بار تاب بازی کرده باشد!] گفتم:« نوبت آبجی پر شود بعد تو.» اما گوشش بدهکار نبود و همچنان گریه می‌کرد؛ خلاصه اینکه، دستی به تاب و بچه بود و دستی به غذا و کوفته! اینکه طعمش خوب شد یا نه، نمی‌دانم اما این را خوب می‌دانم که ابر و باد و ماه و فلک کاری می‌کنند که در روزهای پر کار، بچه‌ها هم پر سر و صدا شوند، حکمتش را نمی‌دانم! اما خوشحالم از اینکه اجازه می‌دهند من با وجود دو تا فسقلی در جلسات هیأت شرکت کنم. ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
دوشنبه‌های امام حسینی، وعده‌گاه تاریخ‌دوستان و تاریخ‌پژوهان مدتی است دوشنبه‌ها‌، وعده‌گاه بانوان‌تاریخ‌دوست شده اما به دور از چارچوب اداری و رسمی؛ تجمعی صمیمانه برای تاریخی‌ها. نام این جمع صمیمی را با نام هیأت عجین کردیم تا متبرک شود به نام و یاد اهل بیت علیهم‌السلام. باوجود اینکه نام هیأت دارد اما متفاوت است با دیگر هیأت‌ها؛ ماهیت این تجمع، گفتگومحوری است و در واقع منبری و سخنران نداریم تا مثل همیشه، یک نفر گوینده و مابقی شنونده باشند. هیأت ما مکانی است برای اظهارنظرهای مختلف، حول یک موضوع تاریخی از پیش تعیین شده. جمعیت ما هرچند زیاد نیست اما بسیار صمیمی و خوش‌فکر است. استاد و شاگرد، تاریخی و غیر تاریخی در اینجا به بحث و گفتگو می‌پردازند و گره‌های ذهنی‌شان را باز می‌کنند. آنچه هیأت ما را زیباتر می‌کند، نام و روز برگزاری آن است و زمان آغاز فعالیت آن که مصادف بود با دهه اول محرم و این تقارن زیبا، برکت و نشاط آن را دو چندان کرد و از آن وقت است که روزهای دوشنبه‌ما، رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. ✍️زهرا مهرجویی ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
مریم زارعی جلسه نوزدهم هیئت درباره‌ی «برخورد امام علی علیه السلام در مجازات افراد متخلف» بود و نکاتی بیان شد: در روایات گزارشی مبنی بر برخورد امام علی علیه السلام با شخصی که کشف حجاب کرده باشد، وجود ندارد به چند دلیل اول: به خاطر اینکه در آن زمان حجاب مختص بانوان آزاده بوده و شأنیت می‌آورده برای زن؛ هنگامی که کسی اسیر و برده بوده، پوشش را از او می‌گرفتند. (گزارش‌هایی وجود دارد که عمر با اسیرانی که حجاب داشتند برخورد تندی داشته است.) دوم: در آن زمان به محض اینکه آیه‌ای یا حکمی از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله گفته می‌شد؛ همه اجرا می‌کردند و دغدغه‌ی مسلمانان آن زمان، کشف حجاب و نداشتن پوشش نبود! ( ام سلمه نقل می‌کند که بعد از نزول آیه «یدنین علیهن من جلابیبهن» زنان انصار از منازل‌شان با پوشش‌هاى مشکى خارج مى‌شدند به گونه‌اى که به نظر می‌رسید بر سر ایشان کلاغى نشسته است.) سوم: مردم آن زمان اگر هنجاری را می‌پذیرفتند، عمل می‌کردند و هنجار شکن نبودند. بنابراین در زمان امام علی علیه‌السلام در مورد حجاب، هنجار شکنی‌ای اتفاق نیفتاد که به موجب آن امام برخوردی داشته باشند. [البته موضوعات مهم دیگری هم گفته شد که به دلیل وجود بچه‌ها کامل متوجه آن نشدم(مزاح)] ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
✍زهرا بهجتی پور دوشنبه خاطره انگیز در یکی از روزهای رمضان سال ۱۴۰۲ هجری شمسی؛ از چند روز قبل متوجه جلسه شدم ولی در ایام ماه رمضان هماهنگ کردن وقت و کارها برایم سخت است.دوست داشتم هیأت بروم برای همین به نیت حضرت زهرا سلام الله علیها که مثل همیشه خواهر عزیزم خانم زمانی متوسل به این بانوی دو جهان می‌شوند، کارهایم را هماهنگ کردم. کارهای منزل را انجام دادم، خانه میزبان نزدیک بود. پیاده با بچه‌ها راه افتادیم، کوچه‌ پس کوچه‌ها را رد کردیم که ناگهان در یک کوچه فرعی متوجه شدم به مقصد رسیدیم؛ زود رسیده بودیم و بچه‌ها خوشحال شدند. مخصوصا دختر کوچکم که عاشق میزبان است و با شوق و اشتیاق بسیار همراهم بود. سفره‌ی افطار به نیت امام حسین علیه السلام پهن و جلسه رنگ حضرت زهرا سلام الله علیها گرفته بود. افطاری ساده در ماه پر برکت رمضان جلسه را نور باران می‌کرد و خواهران روزه دار با شرایط سنی مختلف کودک و نوجوان و جوان و میانسال ....‌رنگ و‌ عطر خاصی به جلسه داده بودند و الحمدلله گفتگو و تبادل مطالب در مورد موضوع جلسه انجام شد. در این دورهمی‌ها به برکت اهل بیت علیهم السلام حال و هوای دل عوض می‌شود و یاد این خاندان نورانی، صفابخش مجلس است. خدایا دوستان و اساتیدم را حفظ کن و انشالله در مکتب اهل بیت علیهم السلام  عامل به سیره عملی و علمی آنها باشیم . پ.ن:موضوع جلسه: زمینه‌های پیدایش خوارج و شناخت شخصیت ابن ملجم لعنه الله علیه ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60