eitaa logo
🌍زندگی رنگی🎨
52 دنبال‌کننده
277 عکس
55 ویدیو
2 فایل
زندگی انگار طیفی است از رنگها؛گاهی سبز گاهی زرد گاهی سیاه و... تا دنیا دنیاست، بالا و پایین هم هست ، مهم اینست ماچه گونه می بینیم؟👓 @zendegi_rangiiii
مشاهده در ایتا
دانلود
💠✨ هنگام تولد در گوشمان اذان میگویند ولی نمازی نمیخوانند! هنگام مرگ برایمان نماز میخوانند بدون اذان! گویا اذان هنگام تولد برای نمازی است که هنگام مرگ میخوانند! چه کوتاه است زندگی!
امشب خواهشم خلاص شدن از دوریِ توست ... بهترین ها را برایم بخواه مهربانم... چه دعایی بهتر از دعای پدر....
گاهی ادم یه جاهایی تو زندگی تو موقعیتهایی گیر میکنه که شاید سخت باشه 😖شاید پیچیده باشه وادم ندونه😰 چیکار کنه مهم اینه بتونیم اون شرایط رو درست بگذرونیم و بخاطرش مسیر زندگیمون منحرف نشه 🛣، مثل این عدس کوچولو باورتون میشه؟! دیدم درمقابل جریان آب مقاومت کرده و تو سوراخ ظرف شویی گیر کرده و جوونه زده😍 کاشتمش تو گلدون ورشد کرده 🌱 یه کم ازش یاد بگیریم😉 @Zendegi_rangiiii
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ زیبای «خانه پدری» بمناسبت شهادت پدرمون امیرالمؤمنین« ع» التماس دعا @Zendegi_rangiiii
#معرفی_کتاب📚 ادواردو یه رمان خیلی شیرین درباره تنها وارث خاندان آنیلی که فیات و مازراتی و لامبورگنی و فراری و باشـگـاه فـوتبـال یـوونتـوس ایتالیا فقط بخشی از ثروت شون بود... ادواردو تنها وارث همه ی اینا بود، اما یه شرط داشت... #ادواردو #بهزاد_دانشگر
📚 «ازکدام سو❓» رمانی جذاب خصوصا برا نوجوونا نرجس شکوریان فرد
قبلاًها فکر میکردم تورا فقط دراین لحظه ها میتوان حس کرد:وقتی دست لای بوته های شبنم خورده میکشم...وسط بوی خوش گل محمدی ...زیر نم نم بارون ،وقتی نسیم روح نواز بهاری میخوره توصورتم،وقتی... محدودت کرده بودم به ذهن کوچک خودم... بعد که میرفتم وسط بیابان ..نمیتوانستم پیدایت کنم... چه قدر نمیفهمم تورا! بس که من کوچکم وتو بی نهایت.‌‌.. تو هستی مثل نفس،: آرام...بی صدا...همیشگی مثل خون در رگها... اصلا خودت آدرس داده بودی من مثل همیشه نفهمیدم...: «واذا سئلک عبادی عنی فإنی قریب»... خسته شدیم از از
آخرین لحظات و خداحافظی از بهترین مهمونی عمرمون...خدا کنه میزبان ازمون راضی باشه...❤️
شیتاله!🌟💫⭐️
🌍زندگی رنگی🎨
شیتاله!🌟💫⭐️
جاده لحظه به لحظه میپیچید و‌ حال منم از این رو به اون رو میشد...سرمو تکیه دادم به شیشه ماشین که نگاهم به آسمون افتاد؛تاریک بود و پرستاره...حالا دیگه کلا محو ستاره ها بودم ویادم رفت که تا همین چندثانیه پیش چه حال بدی داشتم..گذرزمان رو حس نمیکردم...یاد این جمله افتادم که میگفت : (نگاهت به آسمون باشه زمین گیر نمیشی)، راست میگفت! دستای کوچولوشو گرفتم سمت آسمون؛مامان جون نگاه کن ،ستاره! دلم میخواد از همین حالا با آسمون آشنا بشه...تا بلکه مثل من زمین گیر نشه و راه های آسمونو یاد بگیره ... به زبون کوچولوی خودش که هنوز نمیتونه خیلی کلماتو بگه گفت: شیتاله! کلی هم از دیدنشون ذوق کرد.حالا دیگه حتی وقتی منم حواسم نبود با هیجان آسمونو نشون میداد:شیتاله..شیتاله...
وقتی حال دلت خوب باشه ...با هرچیز کوچیکی حال میکنی یه کوکو برات حکم بهترین و باکلاس ترین خوردنی دنیا را پیدا میکنه...بودن کنار عزیزانت حس ترین آدمو بهت میده .حتی وقتی پاییزه و هوا دلگیر هوای تو ترین حس ممکنو داره ..یکی از لباسای قدیمیتو برمیداری با ذوق میپوشی بِیاد خوبی که ازش داری. اماّ وای بروزی که حال دلت خوب نباشه‌‌... چلوکباب برات حکم پنیر داره!یه لیوان شربت زعفرون هم برا حکم زهرمار داره...حتی #جامجهانی و کشیدنای بهترین بازیکنای دنیام برات ذره ای هیجان نداره!لباس مارکدار مثل کهنه پیرهن میشه و....خلاصه... کنه همیشه دلمون حال خوبِ خوب باشه! پ.ن :مثل بازی خوب بچه ها تو ! !
پا به پای عمران راه رفتم...انتظار کشیدم...در جستجو بودم؛ عمرانِ تشنه لب شدم به شوق یافتن چشمه آب حیاط... براستی چه لذتی دارد غرق شدن در اعماقِ #اقیانوس_مشرق #معرفی_کتاب #رمان #مجیدپورولی_کلشتری