#صفحه_468ازقرآن🌸
#جز24🌸
#سوره_غافر🌸
ثواب تلاوت این صفحه هدیه #شهید_علی_طلعتی_مطلق
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
❣ #یاصاحبالزمان
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا قُطْبَ الْعالَمِ...
🌱سلام بر تو ای مولایی که همه کائنات بر مدار تو میچرخد.
سلام بر تو و بر روزی که قبلهی دلهای اهل عالم خواهی شد!
📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها
#اللهمعجللولیکالفرج
#یاایهاالعزیز
🌱رو از من شکسته مگردان که سالهاست
رو کردهام به سوی شما ایهاالعزیز...
🌱ما، جان و مال باختگان را رها مکن
بگذار بگذرد شب ما، ایّها العزیز!
🌱خالیتر از دو دست من این چشمِ خالیاست
محتاج یک نگاه شما، ایّها العزیز!
#العجلمولایغریبمان
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻
✨بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ✨
🍃🌺در شروع هفته خدایا ...
هیچکس را از در خانه ات ،
نا امید بر نگردان🍃🌺
الهی به امید تو ❤️
#هردوبخوانیم
#خانوما #آقایون
❌پا توی کفش #خانواده_ها نکنید❌
🔵اولین قانونی که شما و همسرتان در تلخترین لحظات زندگی مشترکتان باید به آن پایبند باشید، قانون #منع_توهین است. نه شما و نه شریک زندگیتان، حتی در بدترین لحظات و در اوج #عصبانیت هم حق ندارید به خانواده هم توهین کنید و از بدگویی به خانواده هم به عنوان راهی برای کنترل شریک زندگی یا انتقام گرفتن از او استفاده کنید.
🔴اگر همسرتان با شما بد حرف زده، چرا باید همه حرفهای #ناخوشایندی که مادرش قبلا به شما زده بود را به رخش بکشید و در آخر هم بگویید «تو هم بچه همان مادری!»، مگر در همه روزهایی که شریک زندگیتان خوشایندترین جملات را در مقابلتان به زبان میآورد به او #یادآوری میکنید که خوب حرف زدن و مهربانی کردن را از چه کسی یاد گرفته است؟ پس بهخاطر عصبانیت، حرفی را نزنید که #حرمت_ها را از بین ببرد و شکافی را میان شما ایجاد کند که بعدا از پس ترمیم کردنش برنیایید
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#خانمها_بخوانند
#توصیه_به_خانم_ها
لطفا وقتی همسرتون از سر کار میاد و خسته اس، سعی کنید با #خوشرویی برید به استقبالش...😍👌
👈حتی اگر حالتون خوب نیست، حتی اگر از چیزی ناراحتین یا خسته این...
همون موقع ورود شروع نکنید به آه و ناله کردن😤
بعضی خانوما تا همسرشون میاد برای اینکه #توجه همسر رو جلب کنن سریع میگن وااای چقد سردردم
چقد امروز کار کردم. چقد خسته شدم و.... 😣
اینارو بگید 👈 اما بعد از استراحت... بعد از غذا خوردن...
اینجوری همسرتون رو هم از خودتون دور نمیکنید😊
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#همسفر2
دکتر #حبشی
#همسرداری
#قسمت1 ⬅️ #جلسه_اول
✍🏻می خوایم از یه اتفاقی صحبت کنیم که مهم ترین فصل زندگی انسان است.
👣اگر ورود خوبی به اون داشته باشیم می تونیم از حسنات وبرکات متعددش بهره مند شویم.
ولی اگر متاسفانه بخوایم شتابزده،ناشناخته،بدون سنجش های لازم
پادر این فصل عظیم بگذاریم،باید بگیم که بسیاری از سرنوشت های ناخواسته رو به خودمون دعوت کردیم.😧
چیز هایی که امروز داریم ازش فرار می کنیم وقبل از ورود به ازدواج
جزء اسیب های زندگی می شناسیم فردا دور ما حلقه خواهند زد ؛
چه باید بکنیم؟🤔
📌یه سوال اساسی است واگر بخوایم دراین،ورود خوبی داشته باشیم باید به چه شاخص هایی اعتنا کنیم ؟
من سعی می کنم که در این فرصتی
که در رابطه با معیار های گزینش همسر هست
به مفاهیمی که بتونه به طور کاربردی
در انتخاب شما درجریان زندگی کمکتون کنه اشاره هایی داشته باشم.
👀 ببینید کسی میتونه از یه میدان خوب
بهره مند بشه که موضوعات مربوط
به اون میدان را خوب شناسایی کرده باشه.👌
فرض کنید وقتی که یه نفر می خواد
رانندگی کنه🚘 اگر ندونه باچه وسیله ای،
باچه تجهیزاتی،چه عملیاتی روبه روهست
وتابلوهای راهنمای او دراین مسیر چی هستند،
این وسیله رو باید باچه سرعتی برونه و.....
طبیعیه که یاتصادف خواهد کرد
یابه خودش ووسیله خسارت خواهد زد😮
یامثلا خانومی که اشراف به عملیات طبخ غذا نخواهد داشت👩🍳
وشما مقداری مواد اشپزی در اختیار این خانم قرار دهید
وقتی این خانم اطلاعاتی از عملیات نداره،
بپردازه به این مواد طبیعیه که خسارت میزندو.....
بعضی ها بدون این اِشراف ها وارد ازدواج می شوند وبعد میگردند که ببینند تقصیر روبه عهده ی کی بگذارند😳
🔮آیا همسری که من انتخاب کردم قابل نیست؟
🔮آیا خانواده ها تاثیرنا بسزایی داشته اند؟
🔮آیاشرایط سنی دخیل بود؟
وچیزهایی مثل این......
خوب پس وقتی میتونیم ازاین میدان
سرافراز وسربلند بیرون بیایم که
اول بدونیم کجا داریم پامیزاریم.
ازدواج چیه؟ازدواج یه میدان مشترک است.
من میرم برای یه قابلیت بزرگ؛
یعنی یک رابطه ی آمیخته وسیال.
خیلی ها متاسفانه وقتی از ازدواج
حرف می زنند می گردند دنبال یه خانم 🧕یا می گرده دنبال یه اقا🤵
برای آرزوها وآمال خودش؛
یعنی برای خودش یه ریختی از آمال وآرزوها آماده کرده ،الان می خواد
برای این کشش ها وگرایش هاش
کسی رو انتخاب کنه.
🎯 یه ابزاری به کار بگیره تا بتونه این امالش روبهش برسونه وتامین کنه.
این ادم اولین مانع رو سر راه ازدواج گذاشته.😧
یعنی داره میگه که من برای ازدواج
اصلا آماده نیستم😳
یعنی زن برای مرد،مرد برای زن خودش سدپیش تشکیل زندگی مشترک.
😔چرا که این برایه ها اگر یه اختلافی باهم داشته باشند که قطعا دارندهم
در کیفیتشون،نوعشون،زمان بروزشون
طبیعیه که اختلاف هارو نشان داده
وظاهر کنه وادم هایی که اومده بودند باچه عشق ها وامید هایی برای رشد،
برای کمال،برای یک هدف های بزرگ ومقدس،ارمان های از پیش شناخته شده ؛
ولی می بینند که خودشون رو درگیر کردند....
رنج ها وفشارهاواحساس ارزوها دامنشون رومیگیرد.
👌من برای اینکه بتونم تومیدان ازدواج برم
باید ازخودم بپرسم برااین قابلیت آمیختگی چی دارم؟
شمادر همه ی رابطه های موجود عالم یه حدومرز هایی دارید.
در رابطه فرزند ووالد همینه👨👩👦
در رابطه ی با هم کیش وهم میهن و....
برای خودتون یه حدودی رو مقرر میکنید؛
یعنی در حوزه ی اون حدود کارکرد دارید
اما درازدواج هیچ حدی جایز نیست.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
دکتر #حبشی
#همسفر2
#قسمت1 ⬅️ #جلسه_دوم
👌من برای اینکه بتونم تومیدان ازدواج برم
باید ازخودم بپرسم برااین قابلیت آمیختگی چی دارم؟
شمادر همه ی رابطه های موجود عالم یه حدومرز هایی دارید.
در رابطه فرزند ووالد همینه👨👩👦
در رابطه ی با هم کیش وهم میهن و....
برای خودتون یه حدودی رو مقرر میکنید؛
یعنی در حوزه ی اون حدود کارکرد دارید
اما درازدواج هیچ حدی جایز نیست.
من میرم در یک رابطه ی آمیخته.
مثل چی؟
فرض کنید شما یه حبه ی قند دارید
دریک ظرف اب اندازید .🥛
این ها علی رغم اینکه ویژگی های مختلف دارند.....
بعضی ها گمان می کنند هرچی من هستم باید زن همون باشد یاباید مرد همون باشد.😮
خیر.دوتاویژگی کاملا باهم متفاوت اند
میاند باهم ترکیب می شوند🍸
(قند جامداست وآب مایع است
قندشیرین است وآب مزه ندارد ومثل این ها)
اما وقتی باهم ممزوج می شوند
چون باهم قابلیت بزرگ دارند،
قابلیت زوجیت،قابلیت آمیختگی ،میتوننددرهم سیال وروان بشند که نتیجه اش شربته دیگه.🤤
بعدازاین آمیختگی شما نه آب میبینی
ونه قند ولی هرقطره روکه
ازاین شربت بیرون بیاری حاوی آب وقند به صورت حل شده است.
آیا من دارم اینجوری به زندگی نگاه میکنم؟🤔
🧕خانمی به من مراجعه کرده بودند
در جریان مشاوره ها ومی گفتند
وقتی میام اینجا باشما صحبت میکنم یه چندروزی آماده میشم برای زندگی کردن....
✍🏻گفتم مسئله ی شما این نیست
که نوبت بگیری ویکم تجدید روحیه بشی
وباز بری چند هفته ای زندگی کنی
باز این انرژی تموم بشه بخوای بیای شارژ بشی
مسئله اینه که شما برای یه قابلیت،
آمادگی نداری...
واونم نمیتونی تواین زوجیت ممزوج بشی یعنی داری برای خودت زندگی میکنی🏠
مثل اون خاکی هست که شما میریزی تو آب.
تاوقتی که هم میزنی
احساس یک نواختی دارد زمانی که
رهاش کنی دوباره از نو.
اون تفکیک اتفاق می افته وهرکس برای خودش گوشه ای میگیره
وزندگی اون زوجیتش واون تکینه های ناشی از این زوجیت هست که دیگه تباه شده.
خبری ازش نیست😔
پایان قسمت اول.
🎊اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🎊
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
14-habashi01(www16117170481611717692.mp3
1.7M
┄━━━•●❥-🌹❀🌹-❥●•━━━┄
دکتر #حبشی
#قسمت_اول
←موضوع→
#همسفر2
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#جانم_میرود
به قلم فاطمه امیری
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#جانم_میرود #قسمت44 محمود که نمی خواست کم بیاورد پوزخندی زد ـــ من جام تو آشغالدونیه یا تو... بگ
#جانم_میرود
#قسمت45
_بیا تو عزیزم
باهم وارد خانه شدند
_برو تو اتاقم الان میام
مهیا به آشپزخونه رفت تا می خواست در یخچال را باز کرد یادداشتی روی در پیدا کرد
«مهیا مامان ما رفتیم خونه عمو احسان نذری دارن ممکنه دیر کنیم برات شام گذاشتم تو یخچال گرمش کن»
مهیا یخچالو باز کرد پارچ شربت را برداشت و درلیوانی لیوان ریخت لیوان را در سینی گذاشت و وارد اتاق شد
عطیه با شرمندگی به مهیا نگاه کرد
_شرمندم بخدا مهیا هم پیشونیتو داغون ڪردم هم الان مزاحمت شدم
مهیا لگدی به پاهای عطیه زد
_جم کن بابا این سناریوی کدوم فیلمه حفظش کردی بیا این شربتو بخور
_اصلا خوبت شد باید می زد سرتو میشکوند
مهیا خندید
_بفرما حالا شدی عطیه خانم خودمون
مهیا یک دست لباسی را کنار عطیه روی تخت گذاشت
_بگیر این لباسارو تنت کن از رو تخت هم بلند شو فڪر نکن بزارمت روی تختم بخوابی تا من برم برات رختخواب بیارم تو هم لباساتو عوض ڪن هم شربتو بخور
مهیا به اتاق جفتی رفت و رختخوابی از کمد درآورد به اتاق برگشت و کنار تخت خودش پهن کرد
_بلند شو از تختم می خوام بخوابم از صبح تا الان کلاس بودم
عطیه از روی تخت بلند شد.. هر دو سر جایشان دراز کشیدن
برای چند لحظه سکوت اتاق را فرا گرفت که با صدای مهیا شکست
_عطیه
_جانم
_دعوات با محمود سر چی بود
عطیه آه غمناکی ڪشید
_مواد و پولش تموم شده بود گیر داده بود برو از کسی پول بگیر برام بیار
لبخند تلخی روی لبانش نشست
_منم مثل همیشه شروع کردم دادو بیداد اونم شروع کرد به کتک زدنم مثل همیشه
_ای بابا
دوباره ساکت شدند که مهیا سر جایش نشست
_عطیه
_ای بابا بزار بخوابم
_فقط همین
_بگو
_شوهرت قضیه چاقو خوردن شهابو از کجا می دونست
_همه میدونن ولی اون شبی که شهاب چاقو خورد تو هم بالا سرش بودی محمود اونجا بود ولی چون تازه مواد کشیده بود قضیه رو چیز دیگه ای برداشت کرده بود
_اها بخواب دیگه
_اگه بزاری
مهیا نگاهش را به سقف اتاقش دوخت
چقدر امروز برایش عجیب بود اصلا فڪرش را نمی کرد امروزش اینطور رقم بخوره...
با صدای باز شدن در ورودی خانه زود از سرجایش بلند شد نگاهی به عطیه انداخت که غرق خواب بود از اتاق بیرون رفت
مهلا خانم که در حال آویزان کردن چادرش بود با دیدن مهیا با نگرانی به سمتش آمد
_وای مهیا چی شده چرا پیشونیت اینطوریه
احمد آقا با نگرانی به طرفشان آمد
_آروم مامان عطیه خوابیده
_عطیه؟؟
_بیاید بشینید براتون تعریف می کنم
روی مبل نشستند و مهیا همه ی قضیه را برایشان تعریف ڪرد
_وای دختر تو چرا مواظب خودت نیستی اون روز تو دانشگاه الانم تو کوچه پیشونیتو داغون کردی
_اشکال نداره نمیتونم که بایستم نگا کنم عطیه کتک بخوره
_کار درستی کردی بابا جان. خوب شد اوردیش پیشمون برو تنهاش نزار
مهیا لبخندی زد
_من برم بخوابم
به طرف اتاقش رفت
پتو را رو ی عطیه مرتب ڪرد و روی تخت دراز کشید...
* #از.لاک.جیـغ.تـا.خـــدا *
* #ادامه.دارد.. *
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
بامــــاهمـــراه باشــید
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#جانم_میرود
#قسمت46
گوشیش را برداشت و به زهرا پیام داد که فردا بیاد تا باهم به خانه مریم بروند
زهرا برعکس نازی این مراسم را دوست داشت و مهیا می دانست که زهرا از این دعوت استقبال می کند
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
_شهاب
_جانم بابا
_پوستراتون خیلی قشنگه
_زدنشون؟؟
مریم سینی چایی را روی میز گذاشت
_آره آقای مرادی امروز با کمک چند نفر زدنشون
شهاب سری تکون داد
مریم استکان چایی را جلوی پدرش گرفت
_دستت درد نکنه دخترم
_نوش جان راستی بابا میدونی پوسترارو مهیا درست کرده
_واقعا؟ احسنت خیلی زیبا شدن
شهین خانم قرآنش را بست و عینکش را از روی چشمانش برداشت
_ماشاء الله خیلی قشنگ درست کرده. میگم مریم چند سالشه؟ دانشجوه؟؟
با این حرف شهین خانم، مریم و شهاب شروع کردن به خندیدن
_واه چرا میخندید
مریم خنده اش رو جمع کرد
_مامان اینم می خوای بنویسی تو دفترت براش شوهر پیدا کنی بیخیال مهیا شو لطفا
محمد آقا که سعی در قایم کردن خنده اش کرد
_خب کار مادرتون خیره
شهین خانم چشم غره ای به بچه ها رفت و به قرآن خوندنش ادامه داد
شهاب از جایش بلند شد
_من دیگہ برم بخوابم شبتون بخیر
به طرف اتاقش رفت...
روی تخت دراز کشید و دو دستش را زیر سرش گذاشت
امشب برایش شب ِعجیبی بود
شخصیت مهیا برایش جالب بود وقتی آن را با آن عصبانیت دید خودش لحظه ای از مهیا ترسید
یاد آن روزی افتاد که به او سید گفت
خنده اش گرفت
قیافه اش دیدنی بود اون لحظه
تا الان دختری جز مریم اینقدر با او راحت برخورد نمیکرد...
استغفرا... زیر لب گفت
_ای بابا خجالتم نمی کشم نشستم به دختر مردم فکر می کنم
با صدای گوشیش سرجایش نشست گوشیش را برداشت برایش پیامک آمده بود از دوستش محسن بود
_سید فک کنم طلبیده شدی ها
شهاب لبخندی زد و ان شاء الله برایش فرستاد....
#از.لاک.جیـغ.تـا.خــدا
#ادامه.دارد...
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
بامــــاهمـــراه باشــید
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه_469ازقرآن🌸
#جز24🌸
#سوره_غافر🌸
ثواب تلاوت این صفحه هدیه #شهید_عبدالرحیم_حاجی_پور😍😍😍😍
@hefzequrankarim
♨️آیا ممکن است او چشم از تو بردارد⁉️
💢سعی کنید حتما بعد از نماز صبح #دعای_عهد را بخوانید که آخر مفاتیح است، آن دعا توسل به حضرت ولیّ عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است. امام زمان شماها را کمک می کند. هر روز هم ترک نکنید.
💢 روز یا شب یک قسمت #قرآن را بخوانید. نصف جزء، یک جزء، هرچه بیشتر بهتر، آن را هم هدیه کنید به خود امام زمان.
👌 خواه ناخواه ممکن نیست دست شما را نگیرد. تقدیم به او بکنی آیا ممکن است او چشم از تو بردارد؟
🖋آیت الله وحید خراسانی
#اللّهم_عجّل_لولیک_الفرج 🌹🌱
🍃🕊🍃🍃🕊🍃🍃🍃🕊
💥سلامتکده یکتا 💥
⏪ خانم عزیز❗️🧕🏻
محصولات آرایشی و بهداشتی رو انتخاب کن که👇
💥 سالم باشه 🐝🐝
💥 حلال باشه 😊
💥 شیمیایی و مضر ❌ ♨️نباشه
💥 بسلامتی و زیبایی پوست و مو هم کمک کنه👱🏼♀
⏪ در سلامتکده یکتا
همه چیز حتی لاک و خط چشم و ...گیاهی و ارگانیکه 😊👇👇
http://eitaa.com/joinchat/562954274Ceb8e9cb90e
💥قیمتهارومقایسه کن #نظراتو بخون یکی راضی نبود نخر❌❌
☀️روزى ڪه با
سـلام بہ تو آغاز مى شود
تا شـب
حسینى اسٺ تمـام دقایقش
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِالله الحسین
#خانمها_بخوانند 🧕🏻🧕🏻
✳️ اگر مجبور نیستید درآمد شخصیتان را در زندگی خرج نکنید.
اگر اینکار را بکنید ممکن است این توقع در شما بوجود بیاید که اینکار شما دیده شود و معمولا آقایان اینکار همسر را نمی بینند و این موضوع تولید مشکل می کند.
❇️ اگر شما از درآمد شخصیتان خیلی در خانه خرج کنید ممکن است این کارتان برای همسرتان توقع ایجاد کند و قسمتی از مخارج زندگی را به عهده شما بگذارد.
❎ البته همیشه استثنا وجود دارد، بعضی از زندگی ها بدون کمک خانم خانه واقعا تأمین نمی شود.
اگر در زندگی شما این حالت وجود داشت و قسمتی از رزق و روزی خانواده توسط شما تأمین شد مواظب باشید که هرگز منت نگذارید و بدانید خداوند رازق است و خودش تعیین میکند که رزق خانواده تان از چه دریچه ای تأمین شود.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══