eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
80 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
گوشیش را برداشت و به زهرا پیام داد که فردا بیاد تا باهم به خانه مریم بروند زهرا برعکس نازی این مراسم را دوست داشت و مهیا می دانست که زهرا از این دعوت استقبال می کند 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 _شهاب _جانم بابا _پوستراتون خیلی قشنگه _زدنشون؟؟ مریم سینی چایی را روی میز گذاشت _آره آقای مرادی امروز با کمک چند نفر زدنشون شهاب سری تکون داد مریم استکان چایی را جلوی پدرش گرفت _دستت درد نکنه دخترم _نوش جان راستی بابا میدونی پوسترارو مهیا درست کرده _واقعا؟ احسنت خیلی زیبا شدن شهین خانم قرآنش را بست و عینکش را از روی چشمانش برداشت _ماشاء الله خیلی قشنگ درست کرده. میگم مریم چند سالشه؟ دانشجوه؟؟ با این حرف شهین خانم، مریم و شهاب شروع کردن به خندیدن _واه چرا میخندید مریم خنده اش رو جمع کرد _مامان اینم می خوای بنویسی تو دفترت براش شوهر پیدا کنی بیخیال مهیا شو لطفا محمد آقا که سعی در قایم کردن خنده اش کرد _خب کار مادرتون خیره شهین خانم چشم غره ای به بچه ها رفت و به قرآن خوندنش ادامه داد شهاب از جایش بلند شد _من دیگہ برم بخوابم شبتون بخیر به طرف اتاقش رفت... روی تخت دراز کشید و دو دستش را زیر سرش گذاشت امشب برایش شب ِعجیبی بود شخصیت مهیا برایش جالب بود وقتی آن را با آن عصبانیت دید خودش لحظه ای از مهیا ترسید یاد آن روزی افتاد که به او سید گفت خنده اش گرفت قیافه اش دیدنی بود اون لحظه تا الان دختری جز مریم اینقدر با او راحت برخورد نمیکرد... استغفرا... زیر لب گفت _ای بابا خجالتم نمی کشم نشستم به دختر مردم فکر می کنم با صدای گوشیش سرجایش نشست گوشیش را برداشت برایش پیامک آمده بود از دوستش محسن بود _سید فک کنم طلبیده شدی ها شهاب لبخندی زد و ان شاء الله برایش فرستاد.... .لاک.جیـغ.تـا.خــدا .دارد... 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 بامــــاهمـــراه باشــید ‌  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌸 🌸 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه 😍😍😍😍 @hefzequrankarim
♨️آیا ممکن است او چشم از تو بردارد⁉️ 💢سعی کنید حتما بعد از نماز صبح را بخوانید که آخر مفاتیح است، آن دعا توسل به حضرت ولیّ عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است. امام زمان شماها را کمک می کند. هر روز هم ترک نکنید. 💢 روز یا شب یک قسمت را بخوانید. نصف جزء، یک جزء، هرچه بیشتر بهتر، آن را هم هدیه کنید به خود امام زمان. 👌 خواه ناخواه ممکن نیست دست شما را نگیرد. تقدیم به او بکنی آیا ممکن است او چشم از تو بردارد؟ 🖋آیت الله وحید خراسانی 🌹🌱 🍃🕊🍃🍃🕊🍃🍃🍃🕊
در مجموعه کانالهای ما باشید 😊👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥سلامتکده یکتا 💥 ⏪ خانم عزیز❗️🧕🏻 محصولات آرایشی و بهداشتی رو انتخاب کن که👇 💥 سالم باشه 🐝🐝 💥 حلال باشه 😊 💥 شیمیایی و مضر ❌ ♨️نباشه 💥 بسلامتی و زیبایی پوست و مو هم کمک کنه👱🏼‍♀در سلامتکده یکتا همه چیز حتی لاک و خط چشم و ...گیاهی و ارگانیکه 😊👇👇 http://eitaa.com/joinchat/562954274Ceb8e9cb90e 💥قیمتهارومقایسه کن بخون یکی راضی نبود نخر❌❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️روزى ڪه با سـلام بہ تو آغاز مى شود تا شـب حسینى اسٺ تمـام دقایقش اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِالله الحسین ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧕🏻🧕🏻 ✳️ اگر مجبور نیستید درآمد شخصیتان را در زندگی خرج نکنید. اگر اینکار را بکنید ممکن است این توقع در شما بوجود بیاید که اینکار شما دیده شود و معمولا آقایان اینکار همسر را نمی بینند و این موضوع تولید مشکل می کند. ❇️ اگر شما از درآمد شخصیتان خیلی در خانه خرج کنید ممکن است این کارتان برای همسرتان توقع ایجاد کند و قسمتی از مخارج زندگی را به عهده شما بگذارد. ❎ البته همیشه استثنا وجود دارد، بعضی از زندگی ها بدون کمک خانم خانه واقعا تأمین نمی شود. اگر در زندگی شما این حالت وجود داشت و قسمتی از رزق و روزی خانواده توسط شما تأمین شد مواظب باشید که هرگز منت نگذارید و بدانید خداوند رازق است و خودش تعیین میکند که رزق خانواده تان از چه دریچه ای تأمین شود. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد ⭕️چی رو تغییردادی اونو بگو...🤔 💢 اون تلاشی که برای تغییرعادت انجام دادی؛ ارزش داره ✔️شما همتون بلدین 👈🌺 (لیس للانسان الا ماسعی) برای انسان هیچی جز سعی و تلاشش نمی مونه... هیچی جز سعی انسان رو ارزش نمی ده...✅ 🔺شما الان خوبی هات رو بگو ببینم...!! خوبیاشو میشماره طرف☺️ میپرسم خب برااینا چه زحماتی کشیدی...؟!! ✅میگه نه ما کلا ژنتیکی نسل به نسل این کارا برامون آسون بوده...!! 🚫خب این که هیچی !!!! سگ ها هم ژنتیک باوفان!!! گاوها هم ژنتیک متینن !!!! ⚠️آقا شما اخلاق خوب رو تاحد حیوانات آوردین پایین...!! مگه فرقی داره،،، سگ مگه رفته وفا رو کسب کرده؟؟؟ 🔺تو هم خیالت راحت هرخوبی که ژنتیک داری روش کار نکردی!!!👈 عین خوبی های حیووناست...!! 🔺 حاج آقا یکم رعایت کن بهمون برنخوره، ‼️حالا بر بخوره چی میشه؟ ✅ مثلا همین برخوردن یه مرحله ازکاره...!! -نه خب یه جوری که ماجذب بشیم...!!🤗 ⚠️ ببین ‼️‼️‼️👇 اون راحتی رو، تو موقع شنیدن هم ول نمی کنی...!!؟؟؟؟؟ بوی راحت طلبی میاد باز👌👌👌 ‌  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
استاد درس بیست و هفتم 💐🙏 ✅خب یادتونه که گفتیم تو هفت سالگی بچه جشن ادب بگیرید😉 چراااا؟ الان میگم بهتون!!!!! 💠 روانشناسان میگن : که بچه از ۷ سالگی دوست داره« دستور » بشنوه...!! 👈دستور بهش بده !!!! ✅ ادب یکی از ویژ گی هاش اینه که با «««« دستوره...!!»»»» 🌀بعضی از پدرمادرا میگن که خب این بچه بزرگتره!! اون بچه کوچیکتره !!! 🔶ما رفتارامون دو جور باشه با بچه؟!! ✅بله که باید تبعیض بشه ؛ فرق کنه 🔹عالی ترین شاخص رشد یک انسان اینکه تبعیض رو قبول کنه.. 👈چه اشکالی داره ما باید تبعیضو تمرین کنیم. 🌀طلحه و زبیر چ مرگشون بود؟ تبعیضو قبول نمیکردن.. برگشتن گفتن: یارسول الله خب ماهم فامیلتیم دیگه! تحویل بگیر ✅چرا علی ابن ابیطالب رو اینقدر تحویل میگیری؟ 👈به همین راحتی بدبخت شدن! با نپذیرفتن دستور پیامبر👌 🔺ما که تو مدرسه ایی داریم میگیم ما در این مدرسه تبعیض داریم، شما امضاء بده از تبعیض ناراحت نمیشی... 👈بچه اتفاقا از تو خونه باید تبعیضو متوجه بشه.. ┄┅─✵💝✵─┅┄ ‌  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
🔹راهکار‌هایی برای مواجهه با بی‌مسئولیتی همسر 🔹 با عواقب بی مسئولیتی آشنایش کنید استفاده از عباراتی نظیر «تو اصلا مسئولیت پذیر نیستی» گرهی از مشکلات شما باز نمی‌کند بلکه کاربرد مکرر همین عبارات باعث می‌شود همسرتان بیشتر در این نقش فرو رود و واقعا قبول کند که بی‌مسئولیت است. در بسیاری از موارد و در شروع کار مطمئنا همسرتان به‌‌ همان میزانی که شما (به عنوان مثال) انتظار خرید داشته‌اید، هزینه نمی‌کند. مثلا شما فهرستی از ۵ نیاز ضروری منزل را به او داده‌اید، اما او در میان این ۵ نیاز، برخی از اقلام را خریده است و مثلا برنج نخریده است. در اینجا شما برنج را از وعده غذایی خود حذف کنید و یک غذای ساده بپزید. زمانی که او می‌پرسد: «چرا برنج نپخته‌ای؟»، شما فقط پاسخ دهید: «برنجمان تمام شده است ‌  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
👱 زنها دوست دارن شوهرشون ازشون تعریف کنه حس شنوايی فعال‌ترين حواس درخانم هاس دوست دارن علاقه شما رو حين اينکه در اعمالتان میبینند مکرراً از زبانتان بشنوند. ‌  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
تجسم کنید که دوستتون رو اتفاقی توی خیابون ببینید چطوری بهش سلام میکنید؟ سلامتون به همسرتون بعداز یک روز کار برای رفاه شما باید یه همچین سلامی باشه سلااااااااممممم ‌  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
متن پیام:سلام وقت بخیر. خدا قوت. ممنون از کانال بسیار خوب‌تون مطالبش واقعا عالی و اثر گزار هست. فقط یه مشکلی که وجود داره بعضی از ویس‌ها باز نمیشه اگه ممکن یه فکری براش بکنید یا اگه در پیام‌رسان دیگه‌ای هستید آیدی بدید تا ویس‌ها را از اونجا دانلود کنیم. سپاس‌گزارم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⏱ساعت:06:39:20 ب.ظ ⏰تاریخ:یکشنبه 1400 شهریور ✍ سلام ممنون از ابراز لطف شما ؛ متاسفانه این اختلال ایتاست که صوتهای قدیمی باز نمیشه بعضیها مجدد ارسال شده . صوتها رو دانلود وسیو کنید تا بمونه تو گوشیتون متاسفانه قبلیها رو نمیشه کاری کرد . هر کدوم میسر بود مجدد میفرستیم
به قلم فاطمه امیری ‌  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#جانم_میرود #قسمت46 گوشیش را برداشت و به زهرا پیام داد که فردا بیاد تا باهم به خانه مریم بروند ز
* به قلم خانم فاطمه امیری زاده _اومدم زهرا اینقدر زنگ نزن تماس را قطع کرد... و مقنعه را سر کرد رژ لب ماتی بر لبانش کشید به احترام این روز و خانواده مهدوی لباس تیره تنش کرد و آرایش زیادی نکرد کیفش را برداشت و از اتاق بیرون رفت... _کجا داری میری مهیا نمی دانست چرا اینبار از حرف مادرش عصبی نشد و دوست داشت جوابش را بدهد _دارم با زهرا میرم خونه مریم می خوان سبزی پاک کنن برا مراسم شهین خانم گفت بیام کمک مهلا خانم با تعجب گفت _همسایمون مهدوی رو میگی _آره دیگه.. من رفتم مهلا خانم با تعجب به همسرش نگاه کرد باورش نمی شد که مهیا برای کمک به این مراسم رفته باشد برای اطمینان به کنار پنجره رفت تا مطمئن شود مهیا با زهرا دست داد _خوبی _خوبم ممنون _میگم مهیا نازی نمیاد _نه نازی با خونوادش هر سال چون چند روز تعطیله این روزارو میرن شمال _مهیا کاشکی چادر سر می کردیم الان اینا نمی زارن بریم تو که مهیا لبخندی زد دقیقا این چیزی بود که خودش اوایل در مورد قشر مذهبی فکر می کرد _خودت بیای ببینی بعد متوجه میشی آیفون را زدند _کیه _باز کن مریم _مهیا خودتی بیا تو در باز شد وارد خانه شدن چندتا خانم نشسته بودند ودر حال پاک کردن سبزی بودن... از بین آن ها سارا و نرجس را شناخت با سارا و مریم سلام کرد شهین خانم به طرفش آمد _اومدی مهیا _بله اومدم آب قند بخورم برم _تا همه سبزیارو تمیز نکنی از آب قند خبری نیست بقیه که از قضیه آب قند خبری نداشتند با تعجب به آن ها نگا می کردند مهیا زهرا را به دخترا معرفی کرد جو دوستانه بود... اگر نگاه های نرجس و مادرش مهیا را اذیت نمی کردند به مهیا خیلی خوش می گذشت مریم قضیه دیشب را برای دخترا تعریف کرد سارا_آره دیدم می خواستم ازت بپرسم پیشونیت چشه زهرا_پس من چرا ندیدم سارا_کوری خواهرم دخترا خندیدند که صدای یاالله شهاب و دوستش محسن خنده هایشان را قطع کرد شهاب و محسن وارد شدن و یه مقدار دیگری از سبزی را آوردن _اِ این حاج آقا مرادیه خودمونه مگه نه مریم؟؟ چرا عمامه اشو برداشته مریم سرش را پایین انداخته بود و گونه هایش کمی قرمز شده بود _شاید چون دارن کار می کنن در آوردن مهیا نگاه مشکوکی به مریم انداخت محسن آقا با شهاب خداحافظی کرد و رفت... مهیا صدایش را بالا برد _شهین جوونم شهاب که نزدیک دخترا مشغول آب خوردن بود با تعجب به مهیا نگاه کرد _شهین جونم چیه دختراز مادرتم بزرگترم مهیا گونه ی شهین خانم را کشید _چی میگی شهین جون توبا این خوشکلیت دل منو بردی با این حرف مهیا آب تو گلوی شهاب پرید و شروع کرد به سرفه کردن _وای شهاب مادر چی شد آب بخور شهاب لیوان را دوباره به دهانش نزدیک کرد _میگم شهین جونم من از تو تعریف کردم پسرت چرا هول کرد ازش تعریف می کردم چیکار می کرد آب دوباره تو گلوی شهاب پرید و سرفه هایش بدتر شده بود... دخترا از خنده صورت هایشان سرخ شده بود _مهیا میکشمت پسرمو کشتی _واه شهین جون من چیزی نگفتم شهاب زود خداحافظی کرد و رفت سارا_پسرخالمو فراری دادی _ای بابا برم صداش کنم بشینه باما سبزی پاک کنه مهیا از جاش بلند شد که مریم مانتویش را کشید _بشین سرجات دیوونه .لاک.جیـغ.تـا.خـــدا .دارد.. 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 بامــــاهمـــراه باشــید ‌  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🌸 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه ‌  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این روزها تو فضای مجازی بین طرفداران زدن واکسن و مخالفین اون بحثهای زیادی در جریانه ؛ ما بعنوان کانالی که سعی داریم تا مشی زندگیمون بر مبنای رضای خدا باشه نکاتی رو خدمتتون عرض میکنیم . ۱. در دنیای پیچیده ای که باقی موندن بر مدار ولایت و رضایت امام زمان ( عج ) کار سختی شده همیشه باید حواسمون باشه در دعوای حق و باطل نگاهمون به ولی جامعه و رهبری باشه ۲. به سخنان و رفتار رهبری در زمینه هایی که اختلاف و دوقطبی ایجاد شده ؛ دقت کنید . در زمینه کرونا رهبر فرزانه ایران با زدن واکسن ایرانی برکت و همچنین رعایت پروتکلها نظیر زدن ماسک حتی در ایام محرم و در حسینیه امام خمینی که به تنهایی در اونجا مراسم داشتند ؛ نشون دادند که قضیه مهار کرونا و رعایت پروتکلها چقدر حائز اهمیته. ۳. تزریق واکسن ایرانی برکت توسط ایشون با وجود تمام حواشی نشان از اعتماد بالای ایشون‌به جوانان ایرانی و اعتبار بخشیدن به یک واکسن ایرانی در حد جهانی بود. پوشش خبری زنده واکسن زدن ایشون ؛ نشان از اهمیت موضوع داره . ۴. تمام ما موظفیم برای حفظ جان جامعه اسلامی تا زمان مهار کامل کرونا با رعایت پروتکلها جامعه پزشکی چه اطبای طب مدرن و چه اطبای سنتی رو یاری بدیم . و کلام آخر در تمام روزهای زندگی و مسائل ریز و درشت جامعه حامی ولایت بمانید که راه رستگاری و عاقبت بخیری از این مسیر میگذرد یا علی