#ارتباط_صحیح_بین_مادر_و_همسر
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
@zendegiasheghaneh💞
رفتار صحیح با مادر و همسر برای جلوگیری از حسادت
مرد چطور مي تواند بين مادر و همسرش كه از نظر اعتقادي با هم تفاوت دارند با رعايت تعادل و به صورت شرعي رفتار كند و از ايجاد حسادت بين آن دو جلوگيري نماید؟
پيامبر اکرم (ص) : «مَن يَغفِر يَغفِرِ اللّهُ لَهُ وَ مَن يَعفُ يَعفُ اللّهُ عَنهُ؛ هر كس از خطاها درگذرد، خدايش از او درگذرد و هر كس گذشت كند خدا نيز از او گذشت كند» (1).
ابتدا به اين اصل كلّي مهم توجه کنید كه گاه مشكلات ميان افراد، پيچيده و چند بعدي است؛ بنابراين نبايد انتظار داشت خيلي سريع مثلاً با درخواست احترام شما از مادرتان براي همسرتان و يا بالعكس به سادگي حل شوند؛ زيرا گاه يك مشكل ممكن است در چند ثانيه رقم بخورد، اما حل آن به چند هفته و چند ماه زمان نياز داشته باشد؛ بسيار اتفاق افتاده كه قضايايي بين افراد رخ داده كه به صورت زخمي سر گشاده باقي مانده و در موقعيّت ديگر طغيان نموده است؛ لذا جا دارد ريشه اي تر عمل نموده و ابتدا مسائل حل نشده بين آن ها را حل نماييد.
در اين زمينه حضور يك ميانجي كارآزموده و منصف كه علاوه بر تبحّر در موضوع تخصّصي مورد اختلاف (به عنوان مثال ادعاي همسرتان براي تبعيض مادرتان و يا ادعاي مادرتان براي حسود بودن همسرتان)، بتواند به بهترين شكل، با تعبيرِ بجاي مفاهيم و قدرت اقناع منصفانه، طرفين را در كنار هم بنشاند و موضوع را حل و فصل نمايد، مي تواند بسيار سازنده و نتيجه بخش باشد.
@zendegiasheghaneh💞
راهکارهای مواجهه صحیح با این وضعیت :
1. به عنوان اوّلين گام شايسته است فردي كه همسر و مادرتان از وي حرف شنوي دارند به عنوان ميانجي، وساطت نموده و سعي نمايد از شدّت و حدّت ماجرا در ديد آنها بكاهد؛ البتّه يادتان باشد كه زماني مي توان اميد به موفقيّت يك وساطت داشت و در يك كلمه وساطت را كارساز دانست كه طرفين اينگونه بخواهند؛ وگرنه اگر حتّي يك طرف ماجرا اجازه ورود واسطه و ميانجي را به ماجرا ندهند مسأله به حال خود باقي خواهند ماند. سعي نماييد واسطه از ميان افراد مجرّبي انتخاب گردند كه در كارنامه سوابق خود موفقيّت هاي چشمگيري در اصلاح ذات البين داشته و به نوعي به اين امر شهرت داشته باشد؛ بنابراين خواهشمنديم اگر در اين زمينه داراي مهارت كافي نيستيد و يا اينكه ممكن است از سوي طرفين متّهم به عدم رعايت انصاف در قبال خود گرديد خودتان به صورت مستقيم وارد عمل نگرديد، بلكه به عنوان مثال از يك بزرگ فاميل و ... در اين زمينه بهره گيريد.
2. وساطت موفّق در اين ماجرا به عوامل متعدّدي بستگي دارد كه : الف) نگرش مثبت طرفين به حل اختلاف، ب) بردباري آنها، ج) انتظارات واقعي همسر و يا مادرتان از شما، د) همچنين انعطافپذيري آنان از جمله اين امور است؛ زيرا به عنوان مثال اگر همسر و يا مادر شما برخلاف شرايط واقعي موجود، انتظاري غيرواقعي از شما به عنوان همسر در برخورد با مادرتان داشته باشد كار ميانجي گري با شروع سختي همراه خواهد بود؛ پس ابتدا بايد با زيركي و تبحّري خاص، آنها را متوجه انتظار نادرستشان از شما براي جانبداري از خودشان نموده و با تأكيد بر فوايد سازش، اشاره به نمونه هاي عيني مشابه و برگشت دادن بخشي از مسئوليّت ماجرا به نحوه برخود آن ها( به گونه اي مناسب و در زماني مناسب كه در آنها مقاومت ايجاد نكند)، بهره گيري از فن آخرش چي؟! (3) و ... زمينه سازش را فراهم سازيد.
3. يادتان باشد احترام (احساس ارزشمندي و اعتبار ) اكتسابي است و اين خود همسر و يا مادرتان است كه بايد آن را به دست آورد. در واقع اين آنها هستند كه بايد خود را در موقعيت هايي قرار دهند كه احترامي را كه سزاوار آن هستند از راه هاي مختلف، به دست آورند.
4. خداي ناكرده همسر و يا مادرتان را به بي احترامي نسبت به طرف مقابل متهم نسازيد؛ زيرا اين كار شما، حس تحقير و ناپختگي را در آنها ايجاد مي كند.
5. پدر و مادر هر كسي «منحصر به فرد ترين» افراد زندگي او هستند و هيچكس نميتواند بيشتر از يك پدر و مادر داشته باشد؛ لذا بياحترامي به آن ها توهين به همسر محسوب مي شود كه به صورت غير مستقيم بيعلاقگي به همسر را تداعي مي نمايد؛ بنابراين جا دارد كسي كه به عنوان واسطه عهده دار تسهيل روابط همسرتان با مادرتان مي گردد اين واقعيّات را به همسرتان منتقل نمايد كه نوع برخورد وي با مادرتان علاوه بر آنكه مي تواند در ميزان علاقه شوهر به وي تأثيرگذار باشد، همچنين ممكن است وي را به مقابله به مثل نيز كشانده و كار را از آنچه كه هست بدتر سازد.
6. از ايجاد تغيير و اصلاح در رفتار هر كدام از اين دو نفر كه معتقدند طرف مقابل نسبت به وي دچار حسادت گشته، مأيوس نشويد، بلكه از وي بخواهيد براي خنثي كردن حسادت طرف مقابل منصفانه اين سؤالات را نزد خود پاسخ دهد كه :
- آيا ممكن نيست كه رفتار خودش باعث شعله ور شدن هر چه بيشتر حسادت طرف مقابل
شده باشد؟
- آيا خواسته و يا ناخواسته كاري نكرده كه طرف مقابلش احساس تحقير كرده و چنين گمان كند كه وي موفقيّت هاي خودش را به رخ او مي كشد؟!
اين سؤالات را از خود بپرسد؛ زيرا مهم است كه هر كسي اسباب حسادت و تنفر ديگران را نسبت به خود فراهم نسازد. از چنين فردي بخواهيد زماني كه كلاه خود را قاضي مي كند، اگر متوجه شد كه خودش رفتارها و برخوردهايي داشته كه به چنين حسّي در طرف مقابل دامن زده :
- هر چه سريعتر آنها را تغيير دهد.
- تا مي تواند با طرف مقابل خود صميمي و فروتن باشد و ارزش وي را نزد خود و ديگران بالا ببرد.
- با تقسيم موفقيت هاي خود با طرف مقابل، اعتماد به نفس وي را بالا برده و غيرمستقيم نشان دهد که به دنبال تخريب او نیست. به عنوان مثال عروس خانواده مي تواند موفقيّت خود را در خريد خانه، ماشين و ... به دعاي خير مادر شوهر و يا حتّي كمك هاي مالي هر چند جزئي وي مستند سازد و يا مادر شوهر موفقيّت فرزند خود در كسب موقعيّت شغلي بهتر پس از ازدواج را به اين مستند سازد كه عروس وي توانسته حامي خوبي براي پسرش باشد.
@zendegiasheghaneh💞
پی نوشت ها :
📚1. نهج الفصاحه، ح 2768.
📚2. الكافي، ج 2، ص 209.
3. بدين صورت كه از همسرتان نهايت انتظارش را از شما در برخورد با مادرتان پرسيده و دائم اين سؤال را مطرح نماييد كه آخرش چي؟! مگر قرار است چه اتفاقي پس از برخورد شما با مادرتان رخ دهد؟! آيا غير از اين است كه مي خواهد مادرتان رفتار خوبي با وي داشته باشد و ... . با اين سؤالات همسرتان درخواهد يافت كه قرار نيست چيز خاصّي در مواجهه شما با مادرتان اتفاق افتد، لذا كم كم به اين نتيجه خواهد رسيد كه بهتر است گذشته را فراموش ساخته و زمينه هايي را فراهم سازد كه رفتار مادر شوهرش با وي در حال و آينده مطابق انتظارش باشد.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@zendegiasheghaneh💞
⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#همسرانه
🎥نجات زندگی زناشویی در 5دقیقه
زیرنویس فارسی
💎ازسری فیلمهای آموزشی جیمی اوانس که طرفداران زیادی پیداکرده
💟 @zendegiasheghaneh💞
4_417001359770911220.mp3
1.75M
#مقایسه_کردن
‼️شوهر خود را با کسی مقایسه نکنیم.
🔽کانالی ویژه متاهلین 🔽
🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶
http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21
#کانال_آموزش_خانواده_بهشتی 👆
🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶
10.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#همسرانه
#مشاجره #دعوا
🔴درگیرهای زناشویی میتواند آینده رابطه را نجات دهد !!!!
ادامه کلیپهای آموزشی🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21
#کانال_آموزش_خانواده_بهشتی 👆
#همسرانه
#سیاست_های_مردانه
💖این را فراموش نکنید که زنها تا لحظه مرگشان هم منتظر نوازش و محبت هستند
💖و همواره از شما توقع محبت دارند،
💖اگر یک زن شاد میخواهی به همسرت محبت کن...
💖محبت برای یک زن مثل هوای برای تنفس لازم است.
💖💞💖💞💖💞
#سیاست_های_زنانه
💞خانهداری از جمله مسائلی است که بر عهده خانم خانه میباشد.
💞خانمهای باید طوری خانهداری کنند که،
💞شوهرشان با علاقه با خانه برگردد.
💞یعنی، نوع رفتار، عشق و محبت شما در خانه، نوع رسیدگی شما به کارهای خانه باعث شود،
💞شوهر با انگیزه و علاقه وارد خانه شود. نه اینکه به زور به خانه بیاید.
#خوش_اخلاقی
@zendegiasheghaneh
@shamimrezvan
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
🌹امام على عليه السلام:
هرچه محبّت دارى نثار دوستت كن، اما هرچه اطمينان دارى به پاى او مريز
غررالحكم حدیث 2463
➿〰➿〰➿〰
🌹حضرت فاطمه سلام الله علیه:
درجواب امام حسن عليه السلام كه پرسيده بود:
چرا براى همسايگان وديگران دعا مى كنى وبراى خوددعا نمى كنى؟فرمودند: اول همسایه، سپس خانه خود
علل الشرائع، ج 1،ص 183
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
دزدی فقط این نیست
از دیوار مردم بالا بری!
دروغ بگی صداقت، رو دزدیدی
بدی کنی خوبی ،رو دزدیدی
تهمت بزنی آبرو، رو دزدیدی
خیانت کنی عشق ،رو دزدیدی!
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی #پزشکی
#درمان_خارپاشنه
👈علت: سردی بدن
📝درمان ↯
❌پرهیز از سردیجات
👌بلعیدن تخم گیاه اسفند۴۰شب
👌سیاه دانه با عسل صبح و شب ۱ق.غ
👌گوش کوب را گرم کرده روزی ۲۰دقیقه کف پا بچرخانید
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#آی_پارا
#هشتادوچهار
گفتم : آی پارا برام هیچ کس مهم نیست . تو خونواده ی من رو می شناسی . غیر از آیناز محاله پدر و مادرم به این وصلت رضایت بدن . رضایت دادن و ندادن اونا برای من که پسرشون هستم مهم نیست . برای تو هم نباید مهم باشه .من به فرد مستقل و عاقلم و می دونم تو برام بهترینی . از هر لحاظ امتحانت رو پس دادی . من نمیخوام برم دختر یکی از اون خانهای قجری رو بگیرم که خودش قادر نیست آب دماغش رو بگیره. این خوشی رو ، این خوشبختی رو ازم نگیر . بذار کنارت باشم و بذار ازت آروم بشم . باش و بذار زندگی کنم . اونطور که آرزو دارم بذار زندگی کنم . قبول کن آی پارا! دستم رو بردم و سرش رو آوردم بالا. صورتش گلگون شده بود . بکارت روح این دختر داشت دیوانم می کرد . مشخص بود تنها مردی که تو زندگیش اینطور برای زمزمه ی عاشقانه سر داده منم . برای اولین بودن تو زندگیش به خودم می بالیدم . چشمام از روی چشما و صورت گل انداختش سر خورد و رسید به لبهای کودکانه ی سرخش. لبهایی که بی کمک سفید آب ، سرخاب ، به حد کافی وسوسه کننده بود . حق داشتم ؟ نداشتم ؟ نمی دونم!!! ولی می خواستم . می خواستم که ببوسمش . خودداری و دور از دسترس بودن ، آی پارا ، كل وجودش ناز بودن و همه ی تنم نیاز بودن ، وادارم کرد بی هیچ موقعیت سنجی و بی هوا ببوسمش. بوسه ای کوتاه و بغایت شیرین رو لبش زدم . دختر بینوا نزدیک بود غش کنه بس که خجالت کشید . اما زبانه های عشقم که حالا با نیاز جسمانیم هم نوا شده بودن ، نه تنها با این شهد شیرین راضی نشدن بلکه فکر تکرار دوباره ی این حس شیرین قوی از قبل تو مغزم رژه می رفت . سکوتش من رو جری تر و مصمم تر کرد تا دوباره بهش نزدیک بشم . تا خواستم ببوسمش ، دستش رو گذاشت رو لبم وسرش رو عقب برد و گفت : نه تایماز!!! این اولین بار بود که اسمم رو بی هیچ پسوند و پیشوندی از دهنش می شنیدم و شیرینیش اگه چه بیشتر از اون بوسه نبود اما کمتر هم نبود . سریع بلند شد و گفت : فکر کردین من کیم ؟ چون پدر و مادر بالا سرم نیست، می تونید بهم نزدیک بشین ؟ همین ...همین بوسه ...یه جور تعرض بود . اون وقت فرق شما با اون اجبی نجس چیه ؟ من که تو خلسه ی اون بوسه و گفتن اسمم از طرف آی پارا مونده بودم با این عکس العملش به خودم اومدم و فهمیدم در برابر این شیر غرنده که خیلی به اعتقاداتش پایبنده ، زیاده روی کردم . بلند شدم و گفتم : من معذرت میخوام . نمی خواستم حس بدی رو بهت القا کنم. من تو رو برای همسریم می خوام و می خوام تاج سرم باشی . واسه دلمشغولی نمی خوامت . دیدی که اول گفتم بریم عقد کنیم. ازم دلخور نباش آی پارا. قبول کن من خیلی وقته دارم تحمل می کنم . اما دیگه چقدر ؟ مگه از سنگم ؟ پاش بیفته از خیلی ها مردترم اما به خاطر نجابتت ، به خاطر حفظ غرورت پا پیش نذاشتم که خودت هم من رو بخوای . شاید چیزی نمیگی ، شاید حرف عاشقانه ای مبنی بر خواستنت به زبون نمی یاری ، اما بعضی وقتها گویا ترین جمله ها پیش حرف نگاه ، کم میارن . نگاهت میگه به من بیمیل نیستی . پس بردار این فاصله رو. بذار حست کنم . گفت : باشه میریم عقد می کنیم . اما با حضور آیناز . گفتم : آخه چطوری ؟ گفت : برو بیارش. برو بهش بگو چه قصدی داری . بیارش . وقتی اومد و گفت ؛ راضیه ! همسرت میشم . با عجز گفتم : وسط سال تحصیلیه . به چه بهانه ای بیارمش . رضایت اون برات بیشتر از خواستن من مهمه ؟ دلم ازش گرفت . اون بیشتر به حرف اطرافیان و رضایت اونا فکر می کرد تا دل تیکه پاره ی من . منی که با فراری دادنش ، همه ی پل های پشت و سرم رو خراب کرده بودم . منی که به خاطرش حاضر بودم جون بدم . حالا رضایت خواهرم براش مهمتر از خواستن من بود . غرورم رو صد تیکه شده دیدم و بیشتر از این خرد شدنش رو صلاح ندونستم و از اتاقش بیرون رفتم. از خونه زدم بیرون و به صفورا خانوم هم گفتم که برای شام منتظرم نمون. برای اطمینان از عمل بعدی ویکتوریا و آلن و همینطور برگردوندن اون عتيقه ها تو سفارت و نظمیه هم کار داشتم . می ترسیدم اینا برن قضیه رو یه جور دیگه بروز بدن . خوشبختانه اونا اونقدر عاقل بودن که حرفی از اون صندوق ها اونجا نزن. ظاهرا اصلا به سفارت مراجعه نکرده بودن و تو هتل اقامت داشتن. رفتم نظمیه و جریان صندوق ها رو گفتم . قرار شد فرداش مامور بیاد اونا رو با خودش ببره. نمیدونستم میخوان چیکار کن. راستش برام مهم هم نبود . شاید با گرفتن چند غاز رشوه دوباره بدن دست کسایی مثل آلن . واقعیتش خودم اونقدر درگیری داشتم که دیگه وقت واسه اینکارا نداشته باشم . مهم این بود که این دو تا جونور از من و اعتمادم واسه ضربه زدن به این مملکت استفاده نکنن. حالا اگه جور دیگه خواستن اینکار رو بکنن. اونقدری توان نداشتم که بتونم جلوشون رو بگیرم .
-------------------
••••●❥JOiN👇🏾