eitaa logo
بشنو از زن چون حکایت می‌کند
400 دنبال‌کننده
256 عکس
159 ویدیو
11 فایل
🌹ضیافتی اندیشه ورزانه به نام حضرت مادر سلام الله علیها . 📩راه ارتباطی جهت پیشنهادات خوب شما رفیقان طریق: @Beshnoazzan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای خدایی که: کل یوم هو فی شان هستی، خدایی که اکثر مردم را به توصیف کردی: وعد اللّه، لايخلف اللّه وعده ولكنّ أكثر النّاس لايعلمون‌(اکثر مردم نمی‌دانند)• يعلمون ظهرا مّن الحيوة الدّنيا وهم عن الأخرة هم ( اکثر مردم از حقائق عالم غافلند.) همین‌چند وقت پیش بود که در تدارک بزرگداشت یک سالگی ط و ف ا ن الاقصی بودیم و نمی دانستیم که ما هنوز درک ط و ف ا نِ دوران را نداریم و تو خود بزرگداشت آن را به عهده گرفتی، آن‌گونه که‌ با خونی مقدس ، حجاب ها را برداشتی و ط و ف ا ن را ،ط و ف ا ن تَر کردی تا با شهادت سید حسن ، این حجاب های سختِ فریبنده‌ی دوران کنار رود و جان ما نیز در این هوای ط و ف ا ن ی نفسی تازه کند و ندای بی صدای وجود را شنوا گردد. اکنون شعاع که رمز آزادی جهان است ، تابیدن گرفته ؛ نور شهیدانی که خونشان است. ، امروز، ادامه انقلابی است که در ایران برپا کرده است . اکنون دست‌هایی که به عشق حسین برسینه‌هایشان فرود می‌آمدند،امروز سلاح بر‌داشته‌اند تا بر سینه یزیدیان بتازند وسیدحسن چه خوب رایحه شوق به شهادت را در مقاومت جاری کرده است. و چه طوفانی شدیدتر از بی قراری جان‌های مشتاق برای ؟ 🔻فرزندان مقاومت اکنون با خون سید حسن عهد و میثاقی دارند محکم‌تر از میثاق در حیات سیّد، آن ها اکنون به حکم خواب را از چشمانشان می‌رانند در انتظار مرگ خونینشان. 💠@ziafat_andishe
سیدعباس برای سخنرانی به کنار مزار شیخ راغب حرب می‌رود.دستش را روی قبر او می گذارد و به احمد، پسر شهید شیخ راغب حرب نگاه می کند و می گوید: "وصیتی داری که بخواهی برای پدرت برسانی؟" پس از اتمام مراسم ، محافظان سیدعباس، متوجه هلیکوپترهای جنگی اسرائیلی می‏شوند که حالت عادی نداشتند. این را، به سید می گویند. سیدعباس می گوید: "مگر ترسیده اید؟" محافظ ها به شوخی می‎گویند: "اگر شما از جان خودتان نمی‎ترسید، ما زن و بچه داریم." سید، خم می شود، سنگی را از زمین برمی‏دارد و به دست پسر پنج ساله اش حسین می‏دهد و می‎گوید: "با این سنگ، آن هلیکوپترها را بزن." بعد، سید به طرف بیروت حرکت می کند. همسرش ام یاسر و پسرش حسین نیز همراهش بودند. همسر سید، همیشه با او بود. 🔻چون سید به او گفته بود که من، خواهم شد. ✍️ عزیز، تاریخ شهادتتان ۱۶ فوریه ۱۹۹۳ نیست؛ شهادت شما همان زمانی است که به سید عباس گفتید تا خانه‌ای به پا کنید که درآن آسمان و زمینش به هم متصلند، و چگونه می‌توان از عالَمِ شما زبان گشود آن گاه که همه در فکر رهایی ار رنج هستند و تو به استقبال درد و رنج و سختی می‌روی ، شوق تو به چگونه وصف می‌شود آن گاه که تو خود رمز حیات را همراهی با سید یافته‌ای و حاضر شدن در این راه یعنی همان شوق لقاء‌اللهی تو. اکنون و ، همان هوشمندان تاریخند که هرگز در گریز از رنج‌ و سختی،برای خود ماوایی ندیدند و حیات عند رب را در این راه یافتند و اولوالعزمان تاریخ برای این‌ میثاق الهی گشتند. وبه راستی در این خانه چه معنایی دارد؟ ... 💠@ziafat_andishe