eitaa logo
بصیرت و تشکیلات اسلامی
502 دنبال‌کننده
433 عکس
773 ویدیو
130 فایل
ارائه محتوای تشکیلاتی و مباحث مهدوی... 🏷🏷🏷🏷🏷 #امام_زمان (ارواحنافداه) #تشکیلات_اسلامی #تربیت_اسلامی سایت رسمی: 🌐 ziaossalehin.ir #️⃣ کانال و صفحه ویراستی: @ziaossalehin @sardabir313
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 نقش‌های مربــــے 🔻 مربى خوب آن نيست كه خود به‌جاى افرادش مى‏‌بيند و تصميم مى‌‏گيرد و از ديده‌‏ها و تصميماتش، براى آن‏ها سخن مى‌‏گويد، بلکه مربى‏ كسى است كه افراد را در جريان نيازها مى‌‏گذارد و آن‏ها را آزاد مى‌‏كند و آموزش مى‏‌دهد كه خود ببينند و حركت كنند و سپس در سر بزنگاه‌‏ها و در كنار حادثه‌‏ها تذكر مى‌دهد و يادآورى مى‌‏نمايد كه بيابند و پيش بتازند. 🔵مربى بايد فكر انسان را از جبرهاى حاكم آزاد كند؛ از جبرهايى كه در درون و در بيرون، انسان را به بند مى‌‏كشند. انسان گرفتار جبرهايى است: جبر تاريخ، جبر محيط، جبر وراثت، جبر تربيت، جبر طبيعت، از بيرون و جبر غريزه و جبر فكر و جبر عقل، در درون. اين آزادى دادن و به آزادى رساندن، يكى از كارهاى مربى است. (يَزَكّيهِمُ.) 🔵كار ديگر او آموزش دادن و تعليم دادن‏ و راه رسيدن تا قله‌‏ها را نشان دادن است. اوست كه بايد طرز برداشت و طرز تفكر را به انسان بياموزد و روش‌ها را به‌دست بدهد. (وَ يُعَلّمُهُمُ الُكِتابَ و الْحِكْمَةَ) 🔵و انسانى كه گرفتار نسيان‌‏ها و غفلت‌‏هاست، ناچار نيازمند تذكرها و يادآورى‌‏هاست. و اين هم مسئوليت سوم مربى است، كه با تذكرها، قطره‌هاى متراكم و زمينه‏‌هاى آماده را شعله‌ور كند و حركت و پيشرفت را فراهم سازد. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 نکاتی برای مربیان تربیتی ۱. در کار خود حرف‌های سردکننده ناامید کننده و باز دارنده را دور بریزید و فقط به خدا توکل کنید. ۲. در مجموعۀ خود جوری فعالیت کنید که انگار زیر ذره‌بین هستید. ۳. مراقب حرف‌ها و کارهای خود در بین متربیان باشید، گاهاً مربی ماهری با کار خوب به دلیل حرف مردم مجبور به رها کردن مسؤلیت خود می‌شود. ۴. در حلقات و مجموعه‌های مختلف شرکت کنید و از کارهای آنان ایده بگیرید. ۵. کار خود را رسمی و رسانه‌ای کنید اما به‌شرطی که برای ریا نباشد. ۶. در فعالیت خود صبر را اولویت بخشید. ۷. اگر می‌خواهید عمل خود را بسنجید آن را با هجمۀ فرهنگی دشمن مقایسه کنید. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
مربی باید چگونه باشد.pdf
177.8K
🚨 مربی باید چگونه باشد؟ 🔻 وقتی پا به عرصه انسان‌سازی و و آموزش می‌گذاری اولین چیزی که باید بیاموزی این است که تو در مقام یک چه ویژگی‌های را باید در خود داشته باشی. آن‌وقت دیگر فرقی نخواهد کرد که در پایگاه فرهنگی باشی یا مدرسه یا دانشگاه یا ... شنیدن بعضی از این ویژگی‌ها از زبان استاد راه رفته‌ای که خود به آنچه می‌گفت عمل می‌کرد خالی از لطف نیست؛ استاد مرحوم علی صفایی حائری که همه چیزش را وقف خدا و خلق او کرده بود... ✔️ ادامه مطلب در قالب فایل PDF 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 روش‌های مشاوره مؤثر به متربی 🔻 گرچه قبلا نکاتی را در بحث در مورد نصیحت‌کردن متربیان برای شما گفتیم که خیلی شبیه به برخی از قواعد و روش‌های مشاوره هستند، اما از آن‌جا که یکی از وظایف اصلی در مسیر تربیت متربیان همین مشاوره دادن است، باز هم به بیان روش‌ها و فنون مشاوره می‌پردازیم. روش‌هاي گوناگونی در مشاوره مطرح است که با هر یک می‌توان دسته اي از مشکلات متربیان را حل کرد. مربی باید از همه روش‌ها آگاه باشد تا به تناسب هر یک از مسائل و مشکلات از آن روش‌ها به صورت مجزّا و یا حتی به صورت تلفیقی استفاده‌کند. 🔷روش تعقلی قدیمی‌ترین روش مشاوره که در بین انسان‌ها معمول بوده، روش تعقلی است. محور در این روش عقل است. پیامبران، فلاسفه و دانشمندان، همیشه افراد را به تعقل، تشویق می‌کرده‌اند تا با ورزیده شدن در فکر و عقل بتوانند مشکلات فردي و اجتماعی خود را حل نمایند. در این روش، مشاور همانند معلم و راهنما عمل می‌کند و جریان مشاوره و راهنمایی یک جریان تعلیم و تربیت محسوب می‌شود. از خصوصیات آن این است که مشاور سعی دارد متربی را با واقعیت، حقیقت، توانایی‌ها و استعدادهاي خود، ارزش‌هاي اخلاقی و اجتماعی صحیح و … آشنا و علاقمند سازد. به نوعی اطلاعات در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد تا خودش نتیجه‌گیری کند و تصمیم بگیرد. 🔷روش مستقیم در این روش، مشاور مستقیما به تشخیص مشکل و نیاز متربی و ارائة راه حل‌هاي مناسب می‌پردازد و در سیرة معصومین نیز از این روش فراوان استفاده می‌شده است. مثلا بسیار اتفاق می‌افتاد که بعضی افراد از راه‌هاي دور به خدمت معصومین می‌رسیدند و درخواست نصیحت می‌کردند و یا در مورد مسأله‌اي نظر ایشان را می‌پرسیدند که ائمه معصومین علیهم السلام سریعا نصیحت یا راه حلی را مناسب با نیاز آن فرد که احساس می‌کردند بیان می‌فرمودند. اگر دیدید مخاطب شما به هر دلیلی مثل کم‌رویی یا حتی غرور نمی‌خواهد مشکلی را با شما در میان بگذارد، خودتان وارد شوید و او را به حرف بکشید. 🔷روش غیرمستقیم این روش اصولا برای نوجوانان مؤثر تر است. چراکه به استقلال آنها صدمه نمی‌زند و از طرفی حس غرورشان پیش خودشان نمی‌شکند. در این روش، مشاوره با فراغت بال محیطی گرم و پذیرا را براي فرد فراهم می‌کند تا متربی در فرایند مشاوره با آسودگی و دلگرمی به گفتگو و دادن اطلاعات لازم اقدام نماید. هدایت و رهبري بخش مهمی از فعالیت هاي جلسه مشاوره بر عهده خود متربی گذارده می‌شود. مشاور، صرفا زمینه هاي بروز احساسات، افکار و رفتار متربی را فراهم می‌کند و سعی دارد به انعکاس آنها به متربی بپردازد. بدین وسیله وي را به خودشناسی و بینش درست دربارة مشکلش راهنمایی می‌کند. تا خود او به راه حل مناسب برسد. در این روش مشاور به متربی یاري می‌دهد تا پس از بحث و گفتگوي آزاد دربارة مشکلش به کسب بینش و خودشناسی برسد و سرانجام خودش راه حلی را براي رفع مشکل پیشنهاد و پس از بررسی جوانب آن به انجامش می‌پردازد. 🔷روش پیشگیری این روش آماده سازي روحی، شناختی، انگیزه‌اي و رفتاري افراد را بر عهده دارد. شما در این مدل فرد را وادار به انجام فعالیت‌هایی می کنید تا پی به توانایی‌هایش ببرد. آگاهاندن فرد از توانمندي هایش، پرورش عزت نفس در او و توجه دادن به موفقیت هایش وي را در موقعیت مثبت تکاملی قرار خواهد داد در نتیجه احساس توانمندي مواجهه با مشکل در او پرورش یافته و با اندکی فکر و تلاش مشکل خود را حل می‌کند. آموزه هاي دینی تماما براي شکوفایی فطرت تنظیم شده است. عمل به این آموزه‌ها در شرایط و موقعیت‌ها مناسب، از انحراف افراد از مسیر فطرت پیشگیري می‌کند. ادامه دارد... 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨اخلاق تدریس (۱۷) 🔻 به‌کارگیری جملات کلیدی و پرهیز از اطاله کلام مختصرگویی و نغزگویی امر دیگری‌ست که تأثیرات بسیار زیاد و مهمی دارد و معینی خوب برای خبره است. ✅ امام علی علیه‌السلام در حدیثی می‌فرمایند: «اذا کان الایجازُ کافیاً کانَ الکثارُ عَیّاً و اذ کان الایجازُ مقصراً کان الاکثارُ واجباً» (هرگاه مختصرگویی کافی باشد، زیاده‌گویی خسته‌کننده خواهد بود و آن‌زمان که مختصرگویی کافی نباشد، زیاد سخن گفتن واجب است) شرح نهج البلاغه،ج 20 ص340 به بیان دیگر زیاده‌گویی نیز جایگاهی دارد. زیاده سخن گفتن مربوط به جایی است که مختصرگویی کافی نباشد در غیر این صورت نه‌تنها اثری نخواهد داشت بلکه کسالت‌آور است. استاد و مربی باید توضیحات اضافی را به جملات کلیدی و مختصر تبدیل کند و از به‌کارگیری جملات تکراری و مرسوم که غالباً افراد به‌کار می‌گیرند و گوش اغلب مستمعین نیز از آن‌ها پر است جداً اجتناب نماید. 👈یکی از هنرهای لازم برای تدریس شناسایی «جملات کلیدی» است. جملاتی کوتاه و مؤثر، نو و بدیع، جذاب و افسونگر 📚 گزیده‌ای از اخلاق تدریس (امیدواریان) ادامه دارد... 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 بزرگی و عظمت مربی ثمره تواضع و خلوص اوست 🔻 بزرگی و عظمت مربی ثمره تواضع و خلوص اوست، از این رو: ۱ - هرگز متربی را خدمت کار خود ندانید . ۲ - طوری سخت گیری نکنید که مجبور شوید آن را کاهش دهید . ۳ - به شاگردان خود اجازه سخن گفتن و سؤال کردن بدهید . ۴ - سخن شاگردان خود را بی مورد قطع نکنید . ۵ - انتظار نداشته باشید که شاگردان از شما اطاعت کورکورانه داشته باشند . ۶ - با جوانان و نوجوانان برخوردی متواضعانه و مناسب داشته باشید . ۷ - تجربیات تدریسی خود را در اختیار دوستان خود قرار دهید . ۸ - اوقات بازی و تفریح متربیان را نگیرید . ۹ - تا آنجا که امکان دارد متربیان را از حضور در مجموعه نکنید . ۱۰ - متربیان را طوری هدایت کنید که خودشان اعمال و کردارشان را کنترل نمایند . ۱ - بیش از اندازه در کار متربیان دخالت نکنید . ۱۲ - به حرف شاگردان خود گوش دهید و حتی به تذکرات آنان توجه کنید . ۱۳ - برای کودکان و نوجوانان کلمه «ساکت » ، «هیس » و مانند آن را زیاد بکار نبرید . ۱۴ - از شاگردان خود نخواهید که همواره در سکوت باشند و هیچ حرفی نزنند و هیچ حرکتی از خود نشان ندهند . 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 نقش‌هاى مربى 🔻 مربى خوب آن نيست که خود به جاى افرادش می‌بيند و تصميم می‌گيرد و از ديده‌ها و تصميماتش، براى آنها سخن می‌گويد، بلکه مربى کسى است که افراد را در جريان نيازها می‌گذارد و آنها را آزاد می‌کند و آموزش می‌دهد که خود ببينند و حرکت کنند و سپس در سر بزنگاه‌ها و در کنار حادثه‌ها تذکر می‌دهد و يادآورى می‌نمايد که بيابند و پيش بتازند. 🔹 آنجا که هدف تربيتى، غلتاندن و به دوش کشيدن نيست، بلكه هدف راه رفتن و به پا ايستادن انسان، انتخاب و اتخاذ اوست، در اينجا کار مربى و روش او هم عوض می‌شود. 🔷🔹در اين‌جا، مربى بايد فكر انسان را از جبرهاى حاکم آزاد کند؛ از جبرهايى که در درون و در بيرون، انسان را به بند می‌کشند. انسان گرفتار جبرهايى است: جبر تاريخ، جبر محيط، جبر وراثت، جبر تربيت، جبر طبيعت، از بيرون و جبر غريزه و جبر فكر و جبر عقل، در درون. انسان همراه اين جبرها است. و تنها با درگيرى و هماهنگ شدن همين جبرهاست که به آزادى مى‌رسد. 🔷🔹کار ديگر او آموزش دادن و تعليم دادن و راه رسيدن تا قله‌ها را نشان دادن است. اوست که بايد طرز برداشت و طرز تفكر را به انسان بیاموزد و روش‌ها را به‌دست بدهد. 🔷🔹و انسانى که گرفتار نِسيان‌ها و غفلت‌هاست، ناچار نيازمند تذکرها و يادآوری‌هاست. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 ویژگی‌های مربے از منظر قرآن 🔻 در اینجا به توضیح ویژگی‌هایی که قرآن کریم برای مربیان الهی، یعنی پیامبران گزارش کرده است، می‌پردازیم: ۱. اعتقاد و ایمان راسخ اولین و شاید مهم‌ترین شرط برای احراز مقام هدایت مردم، اعتقاد قلبی و ایمان شخصی مربی به چیزی است که مردم را به سوی آن دعوت می‌کند. قرآن شرط امامت در میان بنی‌اسرائیل را ایمان و یقین شخصی می‌داند: «و بعضی از آنها را چون صبر کردند و نسبت به آیات الٰهی یقین داشتند، امامانی قرار دادیم که مردم را به سوی آیات ما هدایت کنند.»(سجده: 24) ۲. عبودیت و بندگی تربیت دینی، که درصدد ایجاد ارتباط متربی با خداست، باید در دستان کسی باشد که در رابطه با مبدأ کمال به کمالی رسیده باشد. از روایات استفاده می‌شود که خداوند متعال هدایت و تربیت انسان‌ها را در نظام هستی به دست کسی می‌سپارد که طعم بندگی را بیش از دیگران، و حتی بیش از آنچه خود امام قبلاً احساس می‌کرده است، بچشد. ۳. صداقت در عمل در قرآن بر پایداری در دین تأکید شده است. از نظر قرآن، گفتار خوب آن است که گویندهٔ آن قبل از سخن، عمل کرده باشد: «چه کسی گفتارش از آنکه به سوی خدا دعوت می‏کند و کار پسندیده انجام می‏دهد و می‏گوید: من مسلمانم، بهتر است.»(فصلت: 33) در روایات آمده است که هرگاه عالِم به مقتضای علم خود عمل نکند، اثر موعظه از روی قلب پاک می‌شود؛ مانند باران که بر سنگ صیقلی نمی‌ماند. ۴. علم و آگاهی یکی از نکات قابل استفاده در داستان موسی و خضر، اشراف و علم دقیق حضرت خضر به مسائل تربیتی است (کهف: 60ـ82). از امام صادق(علیه‌السلام) به بیان‌های مختلف، بر اهمیت بینش در کار تأکیده شده است. ۵. سعه صدر سعه صدر ابزاری است برای توفیق و پیشرفت امر تعلیم و تربیت. حضرت موسی(علیه‌السلام) نگران همین امر است که پیش از هر چیز، شرح صدر می‌طلبد: «موسی گفت: پروردگارا! سینه‏ ام را گشاده کن.»(طه: 25) نعمتی که خداوند پیشاپیش به پیامبر اعظم(صلی‌الله علیه و آله وسلم) عطا کرده بود: «آیا سینه‏ ات را گشاده نساختیم.»(انشراح: 1) 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 نکته ناب تربیتی 🔹آقا مجتبی تهرانی رحمه الله: 💢در روایاتمان داریم که علی(علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) فرمود: 💠 إنَّما قَلبُ الحَدَث کَالأَرضِ الخَالیةِ ما ألقِیَ فیها مِن شَئٍ قَبِلَتهُ فَبادَرتُکَ بِالأَدَبِ قَبلَ أَن یَقسُوا قَلبُکَ 💠 ⚜️قلب بچّه مانند زمین خالی است که هر چه در آن ریخته شود آن را قبول میکند، پس من به تربیت تو مبادرت ورزیدم، پیش از آنکه قلبت سخت شود. این بچّه، هیچ چیزی در او نیست، هر چیزی در آن بریزی، مثل زمین میماندکه درآن بذری، درختی، بنشانی قبول میکند. این زمین صاف است. 🔵 حضرت فرمود من قبل از آنکه این دل تو سخت بشود شروع کردم. قبل از اینکه این زمین چیزی قبول نکند، تو را ادب کردم. فرزند ابتدا که می آید، پاک و تمیز است. فطریاتی هم همراه خودش آورده است چه در بُعد معنویاش، چه در بُعد انسانیاش. خدا در او نهاده، آمده است اینجا. تو هستی که الآن میخواهی پایه ریزی کنی. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 مرزهای ارتباط با مربی 🔻 باید توجه داشته باشیم که هیچکدام از ما رفیق متربی نیستیم بلکه مربی دلسوز و ناصحی هستیم که برای هدایت از در دوستی با او وارد می شویم و درست به همین دلیل است که باید مواظب باشیم هیچگاه رابطه عاطفی ما و متربی به مرحله وابستگی عاطفی تنزل پیدا نکند. نوجوان تا وقتی در عالم فیلم های هندی سیر می کند، کل رفاقت را در این می داند که "یک دوست" حتی حاضر باشد جانش را فدای دیگری نماید. اما کار تربیت یعنی خروج از دنیای تخیل و آرزوهای بی پایه و اساس و ورود به دنیای واقعیت ها. در دنیای تربیت، دوستی برای دوستی معنا ندارد بلکه در این وادی، هدف از دوستی رشد، تعالی و هدایت انسان هاست. مربی باید در دایره ارتباط کلامی خود با متربی به مرور زمان، انتظارات، هنجارها و ارزش های گروه را به متربی انتقال دهد تا او را از سردرگمی و بلاتکلیفی خارج نموده و با اهداف گروه آشنا نماید. در ارتباط شناختی هم هنر مربی به آن است که در روح و روان متربی نفوذ کند و ضعف ها و توانمندی های او را بشناسد تا بتواند برای هرکس نسخه ای منحصر به فرد و مناسب روحیات وتوانمندی های او را تدوین کند. وبالاخره از آنجا که تشویق، تقویت کننده رفتار مثبت در متربی است مربی به ناچار با اعضای گروه ارتباط تشویقی و تنبیهی نیز دارد. تشویق می تواند در گروه با بذل توجه به فرد صورت پذیرد. اما یادمان باشد که مرز ارتباط تشویقی با افراد آن است که آنان را دچار توهم خود برتر بینی نسبت به سایرین نکند. برای امور پیش پا افتاده، ابتدایی و تکراری صورت نپذیرد و به گفتار و رفتار متربی نسبت داده شود و نه شخصیت او. همچنین برای موفقیت در بکارگیری ابزار تشویق باید مراقب بود که در دام "خطای هاله ای" گرفتار نشویم یعنی دلیل ما برای تشویق فرد، داشتن صدای خوب، صورت نیکو، هوش سرشار، خانواده متدین و موفق و توان مالی و از این دست نباشد. به هر حال اگر تاکنون نتوانسته اید رفتار مورد نظر خاصی را در فرد نهادینه نمایید و در رفتار سازی موفق نبوده اید حتماً برای یک بار هم که شده تشویق فرد در حضور جمع را تجربه کنید. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 عواقب کوتاهی در بهره‌گیری از عوامل معنوی 🔻 هرگاه تربیتی در بهره‌گیری از عوامل معنوی کوتاهی به خرج دهد، گروه با مشکل عدم تعادل در بهره‌گیری معنوی مواجه خواهد بود. اتفاقی که عواقب ناگواری را در قدم اول متوجه گروه و در قدم بعدی متوجه اجتماع خواهد ساخت، چرا که رشد ناهمگون همواره و در هر فضایی آسیب‌های خاص خود را به همراه داشته است. خطرناک‌ترین آسیبی که در این زمینه در قدم اول متوجه مربی و متربی گروه نامتعادل خواهد بود بزرگ شدن غیر واقعی انسان‌هاست. اتفاقی که منجر به تاریکی باطنی است. باد شدن بادکنک‌وار انسان که از آن به عنوان استدراج نام برده می‌شود. استدراج یکی از خطرنا‌ک‌ترین اتفاقاتی است که بندگان خدا ممکن است به آن مبتلا شوند و به این معناست که انسان مبتلا به استدراج، چنان غرق در نعمت‌های الهی خواهد شد که متوجه رذایل اخلاقی خود نمی‌شود. مانند کسی که به صورت مداوم به فکر پرکردن انبار خود باشد، غافل از این‌که موش‌های زیادی در انبار لانه دارند. مراد و مرید بازی در تشکیلات‌، غرور، عُجب، بی‌حیایی، روشن‌فکر مآبی و حتی محصور شدن در حُریت از دیگر آثار خطرناکی است که در صورت برهم خوردن تعادل معنوی متوجه گروه و اعضای آن خواهد بود. نگاهی دقیق به تاریخ نیز بیان‌گر این است که همواره عدم تعادل معنوی، نتایج خطرناکی را در پی داشته، چنان که ایجاد جریان بیمار وهابیت یا زایش دیگر نحله‌های انحرافی که از تهدیدهای جدی در سیستم‌های تربیتی به حساب می‌آید نیز محصول این جریان است. هم‌چنین جریان خوارج را نیزباید به عنوان بزرگ‌ترین مدعای تاریخی عدم تعادل معنوی شناخت. گروهی که اتفاقا زیبایی‌های خاصی را هم دارا بودند. آرمان‌گرایی و حق مداری در کنار زهدپیشگی و دوری از دنیا باعث شده بود تا این گروه از شدت عبادت لباس‌های سخت و خشن برتن کنند. عاداتی که برای بسیاری دیگر کمال هم محسوب می‌شود، اما عدم تعادل نتایج عجیبی را نیز برای این گروه رقم زد. عدم بصیرت و قطع جریان توسل، سم این بیماری را چنان در وجود این گروه ریشه‌دار می‌کند که در جنگ نهروان حضرت علی(علیه‌السلام)‌ گریختگان از مهلکه را نیز، بر خلاف تمامی جنگ‌ها شایسته‌ نجات نمی‌داند، به گونه‌ای که تنها تعداد اندکی از این گروه می‌توانند متواری شوند. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 من یک مربی هستم؟ 🔻 امروزه که به تدریج ذائقه برخی مخاطبان جوان و نوجوان به مادیات بیش از معنویات گرایش پیدا کرده و الگوهای تربیتی غلط، نیازهای کاذب آنان را در مقابل نیازهای واقعی قرار داده است، مربی با این مسئله باید چگونه کنار بیاید؟ چقدر در مقابل خواست مخاطب کوتاه بیاید؟ چقدر همرنگ او شود و متناسب با ذائقه و نیاز جوان و نوجوان رفتارش را تغییر دهد؟ چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را به خود جذب کنیم؟ آیا این گونه جذبی، جذب به ما و اندیشه ما و مرام و مسلک ما خواهد بود یا جذب به مجسمه ای مخاطب پسند و یا بازیگری ایفای نقش کننده، مطابق با خواست تماشاچیان و اعضای گروه؟! به هر حال، در خصوص این مسئله مهم و حائز اهمیت، حتما باید به چند نکته اساسی توجه داشت: اول آنکه متاسفانه امروزه اکثر مربیان مسجدی نوعا از جایی شروع می کنند که مخاطب می خواهد، مسیری را طی می کنند که مخاطب می پسندد و به جایی می رسند که مخاطب تصمیم داشته به آنجا برسد. به دیگر سخن آنکه گاه مشاهده می شود که نه مربی طرح مشخصی برای تغییر رفتار در متربیان دارد، نه شکل جذب به گونه ای است که در متربیان انگیزه تغییر و تحول ایجاد کند و نه سیر نهایی این پروسه به رشد و تعالی و اصلاح فرد منجر می شود. این در حالی است که مربی در فرایند جذب حتی یک لحظه نباید از اصول، ارزشها و سیره عملی خود در زندگی کوتاه آمده و عقب نشینی کند تا مخاطب را راضی نگه دارد، اما در عین حال لازم است در مواجهه با مخاطبان انعطاف پذیری لازم را داشته باشیم و خشک و متعصب به نظر نرسیم. بنابراین، مربی باید در اولین برخورد با متربیان، سفیر مهربانی و محبت و دوستی باشد و با رفتار کردارش، شخصیت مخاطبان را تکریم نماید، ناآگاهی و کجروی آنان را به رخشان نکشد، در مقابل آنچه که هستند گارد نگیرد، 👈منتظر تغییر آنی و دفعی در مخاطبانش نباشد، گاه خود را به تغافل بزند، از خطاهای قابل اغماض آنها در اولین برخورد چشم پوشی کند، اما در عین حال نباید وانمود کرد که او نیز مثل برخی مخاطبان گروه انسانی است سطحی، هیجانی، احساساتی و دلبسته به نیازهای مادی و کاذب. مربی از آنجا که در تمام مراحل جذب، تثبیت و رشد، به هدفی ارزشمند می اندیشد، پس هیچگاه تغییر شکل نمی دهد و همواره شکل یک مسلمان متعهد و رسالتمند زندگی می کند، اما برای انجام این مهم، همواره در برخوردهایش، استراتژی های متفاوت اتخاذ می کند، گاهی روش موعظه در پیش می گیرد، گاهی به کسی هشدار می دهد، گاهی مستقیم و آشکار دعوت می کند و گاهی در خفا و پنهان افراد را هدایت می نماید. مربی گاهی با کسی دوست می شود که دلی صید کند و گاهی به کسی کم محلی می کند که او را وادار به حرکت نماید. مربی، هیچ وقت نباید تنها به تامین نیازهای کاذب در مخاطب بپردازد، بلکه اول باید طرحی نو در اندازد، شالوده ای جدید پایه ریزی کند، نیازهای واقعی افراد را در درون آنها احیا نماید و سپس به متربیانش کمک کند تا در زندگی نیازهای واقعیشان را برآورده نمایند. بنابراین و در این راه، همواره باید یازمان باشد که رشد و تعالی و کمال و معنویت و اخلاق، همیشه اصلی ترین نیاز یک مخاطب جوان و نوجوان است. پس بر این اساس، مربی باید در مسیر تاریک حرکت متربی در زندگی تنها یک چراغ روشن کند، در بیراهه یک تابلوی راهنما قرار دهد و در مقابل هر نیاز کاذب مخاطب، یک نیاز واقعی را به او معرفی کرده و در نهایت راه رسیدن به آن را نیز تا حد ممکن فرارویش ترسیم نماید. ✍️م.انصاری 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir