eitaa logo
الوارثین؛ (مخصوص شرح زیارت عاشورا)
60 دنبال‌کننده
22 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
 قسمت یازدهم🏴🏴 👆👆 ادامه شرح زیارت عاشورا ظرفيت روحي و آرامش قلبي امام را ببينيد: در جنگ تحميلي اعضاء دفتر امام (ره) مي خواستند كه  سقوط آبادان را به ايشان خبر بدهند ، آقا در حال شروع نماز بودند و مي خواستند تكبيرة الاحرام نماز را بگويند كه متوجه رفت و برگشت اعضاء دفتر شدند و فرمودند : ماجرا چيست كه اينقدر رفت و آمد مي كنيد ؟وقتي به ايشان خبر سقوط آبادان را دادند ايشان با كمال اطمينان قلبي فرمودند : جنگ است ديگر و تكبيرة الاحرام گفتند و نماز را شروع كردند .  مثال ديگر از ارتباط الهي امام با حضرت صاحب الامر(عج)و شجاعت امام:وقتي كه در آخرين سال حكومت ننگين ستمشاهي، شاه در آخرين روزها دستور حكومت نظامي داده بود وســپهبد ازهاري اعلام كرده بود كه احدي نبايد در خيابان ها ظاهر شوند ، امام خميني (ره) دستور دادند كه مردم همه به خيابانها بريزند ، آن وقت بزرگاني چون مرحوم طالقاني ، مرحوم آيت الله مـرعشي ، حاج آقا لواساني به امام فرمودند كه : آقا شما مي دانيد داريد چه كار مي كنيد ؟مسئوليت كشته شدن ملت پاي كيست ؟ شاه دستور قتل عام مردم را داده است،كه امام فرموده بودند : كه اگر شخص ديگري دستور داده باشد شما چه مي گوييد ؟ كه علما گريه كرده بودند و فهميده بودند كه امام (ره) نخواستند بگويند مولا امام زمان (عج) دستور داده اند. اينها نمونه هايي از ويژگيهاي اخلاقي حضرت امام (ره)بود. حالا چه كسي مي تواند به امام خميني (ره) با اين ويژگي ها شبيه بشود ؟ اكنون وقتي از زبان معصوم (ع)مي شنويم كه مي فرمايد: 🏴🏴👇👇
قسمت دوازدهم🏴🏴 👆👆 ادامه شرح زیارت عاشورا حضرت علی اکبر عليه السلام شبيه ترين مردم  به رسول الله بود و( اشبه الناس خُلقاً) ،مي توان به عظمت عرفاني و روحي حضرت علي اكبر پي برد. و حالا اين علي اكبر وقتي به ميدان ميرفت ميتوان اندكي به شدت تاثّر حضرت حضرت اباعبدالله(ع) در اين لحظه پي برد. امام خميني كه خاك پاي رسول الله(ص) هم نمي شود  هر كسي توانايي شباهت به او را ندارد.در حادثه كربلا عاشقي و پاك بازي اباعبدالله الحسين عليه السلام در مرحله صعود و رشد در بالاترين آسمان ها قرار مي گيرد ، كه آسمانيان ظرفيت حمل عظمت آن را ندارند . در ماجراي به ميدان رفتن حضرت علي اكبر عليه السلام در روز عاشورا ، كمال عاشقي ابا عبدالله الحسين متجلي مي شود . علي اكبر كسي است كه خُلقاً شبيه ترين افراد به رسول اكرم است . در حالي كه هر كس نمي تواند خُلقاً به رسول اكرم (ص) شبيه بشود .حضرت امام ،افقهِ فقها ،اعرفِ عرفا، ازهدِ زُهّاد و اتقاي اتقيا بودند ايشان شخصيتي بودند كه پس از فوتشان  كه از مرحوم علامه طباطبايي در عالم رؤيا در مورد امام پرسيدند ، علامه فرمودند : وقتي امام فوت كردند ، ديديم يك ستاره دنباله داري مثل شهاب با سرعتي عجيب ازبالاي سر ما مانند برق گذشتند و دور شدند.پرواز را ببينيد؛ معلوم نيست امام با اين سرعت بالا كجاها مي رود وچگونه آسمانها را طي مي كند . آن وقت امام (ره)با اين عظمت فرمودند : قرآن هنوز تفسير نشده است و اين تفسيرها كه نوشته اند همه ترجمه است و هيچكس به كنه معارف آن نرسيده است .اين مطلب را يك عالم و مرجع تقليدو يگانه دهر مي گويد. قرآن مي فرمايد:  » لو انزلنا هذا القرآن علي جبلٍ لرايته خاشعاً«(17)اگر يكي از آيات قرآن _ چه يكي از آيات قرآن و چه همه قرآن _ بر كوه ها كه نماد استحكام و استقامت هستند نازل بشود، كوه ها منفجر مي شوند و تاب تحمل آن را ندارند . قسمتهای بعدی در فرداشب ارائه میشود
 قسمت دوازدهم 🏴🏴 ادامه شرح زیارت عاشورا در شب پنجم محرم از کتاب «در عظمت زیارت عاشورا» که برای اولین بار در فضای مجازی بصورت اختصاصی در گروه فدائیان رهبری درج میشود. 🏴مفهوم لقد عظمت الرّزيه🏴  اما جبرئيلي كه اين قرآن را بر رسول خدا (ص) نازل كرد و از عرش به پايين آورد و به او وحي كرد ، تحمل آن را دارد ، چون عظمتش از كوهها و آسمان ها و زمين بالاتر است . ولي همين جبرئيل كه جزو  «اهل السموات » است ، به استناد به اين فراز از زيارت عاشورا كه مي فرمايد :  «جلّت و عظمت مصيبتك في السموات و علي جميع اهل السموات » جبرئيل تحمل مصيبت امام حسين (ع) را نداشت و براو سنگيني مي كرد ، يعني جبرئيل قرآن را كه كوهها نمي كشند ، كشيد ولي مصيبت امام حسين بر او سنگيني مي كند . فهم اين مطلب يك راه دارد، آن هم صلوات بر محمد وآل محمد است: اللهم صل علي فاطمة و ابيها و بعلها و بنيها بعضي ها مي خواهند با فهم خودشان معارف را درك كنند ، اگر بخواهي با ملاقه خودت معارف را در سينه ات بريزند ، مقدار بسياراندكي بيشتر نمي تواني در آسمانهاي معارف اهل البيت صعود كني ، يك بچه اگر خودش بخواهد بزرگ بشود ، خواهد مرد ، يعني نه تنها رشد نمي كند بلكه از مسير اصلي هم منحرف مي شود ، پس بايد التماس و توسل كني تا در اين راه اهل البيت دستت را بگيرند ، بنابراين با صلوات بر محمد وآل محمد التماس كن تا عنايت كنند: اللهم صل علي فاطمة و ابيها و بعلها و بنيها زيارت عاشورا مي فرمايد : «جلت و عظمت مصيبتك في السموات و علي جميع اهل السموات » يعني اين مصيبت بر آسمان ها واهل آسمان ها سنگين و عظيم است . جبرئيل قرآن را كشيد، حالا چرا مصيبت حسين را نمي كشد ؟ مگر مصيبت حسين چگونه است؟ جبرئيل اين همه قتل را ديده است جبرئيل سربريدن حضرت يحيي را ديده است، او شهادت و مظلوميت  همه پيغمبران را ديده است . مگر تا به آن زمان هيچ زن و بچه اي اسير نشده بودند؟ پس رمز و حــــقيقت حادثه كربلا چيست كه بر اهل آسمان و اهل اسلام سنگینی می کند؟ 🏴👇👇
 قسمت سیزدهم 🏴🏴 عاشورا تجلــي گاه كامل قرآن است تمامي كمالات انساني كه وحي از آنها خبر مي دهد ، در حادثه كربلا تجسّم يافته است و جبرئيــل با آن همه هيبت ، در موقع نزول حقايق قرآن با كوچك شدن و نازل شدنش مي تواند نازل بشود ولي با بزرگ شدن آن ، و سير صعودي حقايق آن در آسمانها ، ديگر توان و ياراي همراهي با آن را ندارد و كسر مي آورد . من از بعضي مداحان و بزرگواران تقاضا مي كنم و دستشان را مي بوسم ، پايشان را مي بوسم ، اينجوري نگويند كه حضرت ابــا عبدالله الحســين گفت : علي اكبر جان آهسته تر برو براي اينكه من دلم مي سوزد كه تو زود بروي ، در صورتيكه حضرت فرمودند كه: علي اكبر جان آهسته تر برو مي خواهم با خدا معامله كنم و بگويم كه چگونه جگرم پاره پاره مي شود ، ميدانم كه گرگها و كفتارها مي خواهند تكه تكه ات كنند مي دانم كه جنازه ات در زير سم اسبها چطوري مي شود ، مي دانم كه سرت را و گلويت را مثل گوسفند مي برند ، اما مي خواهم قبلاً با خدا بگويم كه دارم چه كار مي كنم و آن حال عاشقي ام را به كمال برسانم ، مي خواهم در جگرم يك سلول هم سالم نماند ، اين زبان حال حضرت را بنده به زبان خودم مي گويم ، من شعورم نمي رسد كه حرفهاي حضرت اباعبدالله(ع) را تفسير كنم ، من به اندازه زبان خودم تفسير مي كنم . شما اين چنين ايثاري را در كدام داستان رستم و سهراب مي توانيد پيدا كنيد ؟ در چنين حادثه اي در عاشورا آسمان هفتم ايثار متجلي ميشود. غيرت چطور؟ ايمان چطور؟ آسمان هفتم ايمان ، در حادثه كربلا تجلي يافت . معرفت چطور ؟ بندگي چطور؟ عمل به دستورات الهي چطور ؟ 🏴👇👇
 قسمت چهاردهم 🏴🏴🏴🏴    ما تنها در نازل شده عاشورا توقف كرده ايم در حادثه كربلا تك تك آيه هاي قرآن در روز عاشورا توسط امام حسين متجلي مي شود. اگر مي خواهيد بفهميد كه چه خبري دارد مي شود ، بايد صلوات بفرستيد ، اللهم صل علي فاطمة و ابيها وبعلها و بنيها در آنجا كه جبرئيل قرآن را به رسول خدا وحي مي كرد ، برجبرئيل سنگيني نكرد و متلاشي نشد اما نوبت به تجلي همين قرآن در وجود حضرت ابا عبدالله كه رسيد ، يك دفعه قرآن يك موجود زنده شد و همه اسرار قرآن با سيد الشهداء از پرده بيرون افتاد ، اما هر كسي اين حقيقت را نمي فهمد و عمق آن را درك نمي كند . بعضي از ذاكرين اين شهادت را اينطوري شرح مي دهند كه حالا مثلاً سر يك نفر را ببرند و هر چه بيشتر سوزناك تر ماجرا را شرح مي دهند . البته همه اینها صحیح است و حتی مبالغه هم نیست و گریه کردن بر چنین ذکر مصیبت درست است. یکوقت مانند روشنفکر های غرب زده نشوید و اشتباه فکر نکنید که این قضیه را کوچک کرده اند و از اسمان هفتم به اندازه ادبیات کودکانه تنزل داده اند و شهادت امام حسین ع را در این اندازه کوچک ونزول یافته نگه داشه اند. درصورتی که روز عاشورا تجلی گاه کل قرآن کریم است ، اما تجلی قران ، غیر از کوچک شدن و نزول یافتن آن است. جبرئیل، قران کوچک شده و نزول یافته اش را آورده و به رسوال الله صلی الله علیه و آله وحی کرد. اما وقتی قرآن بزرگ می شود، جبرئيل ديگر نمي تواند با بزرگ شدنش بيش از آسمان هفتم بزرگ بشود . در اين حال قرآن از وجود حسين علیه السلام در آسمان متصاعد مي شود و ديگر جبرئيل تحمل بزرگ شدن قرآن را ندارد ، جبرئيل با كوچك شدنش مي توانست كوچك بشود ولي با بزرگ شدنش تا بينهايت نمي تواند بزرگ بشود . اين قرآن همينطور در حال بزرگ شدن و صعود به بالاتر از آسمان هفتم است ؛ و حضرت سيدالشهداء در حال رسيدن به مقام « ارجعي الي ربك راضية مرضية» است ، امام حسين(ع) در حال رسيدن به « حول العرش محدقين » است ، در اين حال است كه جبرئيل مي گويد : اگر ذره اي نزديك تر شوم مي سوزم و خاكستر مي شوم و ظرفيت من از اين حد بالاتر نيست اللهم صل علي فاطمة و ابيها و بعلها و بنيها🏴 پایان قسمت۱۴ قسمتهای بعدی در شب بعد ارائه می شود. ضمنا در پایان کتاب اول شرح زیارت عاشورا که در قطع متوسط و حدود بیش از ۷۰صفحه دارد و تاکنون در ۱۴ قسمت، نیمی از مطالب آن درچهار شب مطرح شده است ، منابع آیات وروایت ذکر میشود.
 قسمت پانزدهم 🏴🏴 ادامه شرح زیارت عاشورا در شب ششم محرم از کتاب «در عظمت زیارت عاشورا» که برای اولین بار در فضای مجازی بصورت اختصاصی در گروه فدائیان خامنه ای درج میشود. اللهم صل علي فاطمة و ابيها و بعلها و بنيها  أَيْن‌َ صَدْرُالْخَلائِق‌ِ ذُوالْبِرِّ وَ التَّقْوي‌'*** أَيْن‌َ باب‌ُ اللّه‌ الَّذي‌ مِنه‌ُ يُؤْتي‌ ***أَيْن‌َ وَجْه‌ُ اللّه‌ِ الَّذي‌ اِلَيْه‌ِ يَتَوَجَّه‌ُ الاَوْلِيآء   مروري بر مباحث جلسه قبل هدف بحث در مورد ضرورت و اهميت شرح زيارت عاشورا است. در جلسة قبل به عنوان مقدمه‌اي براي ورود به شرح زيارت عاشورا، چندين مبحث را شرح داديم كه آنها را مرور مي‌كنيم: 🔹 ولايت و امامت شرح داديم كه اصلاً جريان ولايت و امامت چيست و در اين راستا به قسمتي از روايت امام رضا(ع) اشاره كرديم كه ايشان در اين روايت مي‌فرمايند كه: اگر تمام ادبا، تمام فصحا، تمام عقلا، تمام انديشمندان، تمام متفكرين و تمام دانشمندان جمع شوند و بخواهند كه تا روز قيامت، امري از امور و شأني از شئون اهل البيت را توصيف كنند، نمي‌توانند و حارت الالباب، يعني عقل‌هاي ناب حيران مي‌شوند و همگي به عجز خود اقرار مي‌ورزند. 🔹 نزول قرآن، صعود انسان عرض كرديم كه قرآن نازل شده و كوچك شده است و در حد فهم و درك كودكانة ما شده است. اما ما نبايد براي هميشه در حد همين درك كودكانة خود بمانيم و فكر كنيم كه معناي «بسم الله الرحمن الرحيم» فقط همين است كه ما مي‌فهميم، بلكه اين معنا براي فهم انسان‌هايي كه در ادني مرتبه وجود و پست‌ترين مرحله وجود قرار دارند مي‌باشد. مثلاً در كودكي مفاهيم آب و بابا براي ما نازل شده بود. تنها مفهوم سطحي آن را ياد گرفتيم. اما معرفت ما نبايد در همان سطح متوقف گردد، بلكه هزاران باب معرفت در اين دو كلمه وجود دارد كه بايد آن ابواب را بگشاييم. بنابراين بايستي همين‌طور كه قرآن نازل شده و كوچك شده است تا اندازة ادبيات كودكانة ما انسان‌ها بشود؛ حالا بايد اين معارف از اندازة فهم كودكانة ما بالاتر برود و اندازة فهم و درك حضرت جبرئيل بشود. يعني تا اين اندازه بايد اين معارف در دل ما رشد كند و صاعد بشود. يعني همين «بسم الله الرحمن الرحيم» كه در ابتدا فقط معناي «به نام خداوند بخشندة مهربان» داشت، وقتي بالا برود و صاعد بشود آنچنان پرعظمت و حيرت‌آور خواهد شد كه اصلاً معلوم نخواهد شد كه انتهاي معارف مستتر در آن تا كجا است 🏴👇👇
🏴🏴 قسمت شانزدهم 🏴🏴🏴 🔹 نزول قرآن از مقام خزائن غيب «و ان من شيء الا عندنا خزائنه و ما ننزّله الا بقدرٍ معلوم» (سورة حجر ، آية 21) عظمت اين معارف به اندازه‌اي است كه حتي احدي نمي‌تواند آن را درك كند و دست انديشه‌اش به آنجا نمي‌رسد؛ اما تا حدي مي‌تواند بالا برود. عرفا با اين «بسم الله الرحمن الرحيم» طي الارض مي‌كنند؛ با اين «بسم الله» اسرار و معارف را باز مي‌كنند و با ملكوت صحبت مي‌كنند و هنوز زنده‌اند، اين بزرگواراني كه با اين «بسم الله» روي قبور راه مي‌روند و حالات اموات را درون قبور مي‌بينند و حالشان بد مي‌شود و كساني كه چشم باطن‌بين دارند با اين بسم الله تمام اسرار افراد را مي‌بينند. «به نام خداوند بخشندة مهربان» مربوط به كسي است كه هنوز در كلاس اول است و بعد از يك عمر هنوز در اين كلاس مانده است. جملة «به نام خداوند بخشندة مهربان» گرچه ترجمة زيرنويس «بسم الله الرحمن الرحيم» است ولي ترجمه‌اي است كه كودك كلاس اول و دوم ابتدايي به وسيله آن با مفاهيم «بسم الله» آشنا مي‌شود. اما شيعه بايد لحظه به لحظه و روز به روز به مفاهيم عميق‌تر آن دست يابد. 🔸 نزول ائمه اطهار عليهم السلام، صعود انسان گفتيم قرآن نازل شده و كوچك شده است تا اندازة فهم ما بشود تا ما صعود را شروع كنيم و دستمان را به آن ريسمان الهي بگيريم و فهممان را زياد كنيم و بالا برويم. همين‌طور ائمه اطهار عليهم الصلوة و السلام طبق نص صريح زيارت جامعة كبيره،  «خلقكم الله انواراً فجعلكم بعرشه محدقين»، هم از عرش نازل شده‌اند و كوچك شده‌اند تا حدي كه امثال شمر و يزيد مي‌توانند ايشان را شهيد كنند؛ يعني اين بزرگواران از روي عشق به خدا و عشق به شيعيانشان براي اين كه حتي يك نفر از بندگان را نجات دهند، از عظمتشان استفاده نمي‌كنند تا فرصت تصميم و هدايت براي آنان باقي ماند. در حالي كه اگر يك اشاره كنند آسمان‌ها از هم مي‌پاشد ولي با اين حال از سلطنتشان بر كل هستي استفاده نمي‌كنند. عاشقي را ببينيد؛ امام حسين(ع) مي‌گذارد كه شمر ملعون بر روي سينه مباركش بنشيند و سر مباركش را از بدن جدا كند تا بعضي از سياه‌دلان نگويند كه «خوب او كه امام حسين(ع) بود، من كه امام حسين(ع) نيستم و لذا نمي‌توانم راه آن حضرت را بروم». امام حسين(ع) مي‌فرمايد كه، ببينيد كه من در حد توان شما انسانهاي خاكي عمل مي‌كنم؛ مانند يك انسان خاكي رفتار مي‌كنم و در حد يك انسان مي‌جنگم.  🏴👇👇
 قسمت هفدهم 🏴🏴 بعضي‌ها وقتي مي‌خواهند از عظمت و شجاعت امام حسين(ع) حرف بزنند مي‌گويند كه: «امام حسين(ع) در كربلا، جنگ غرّايي كرد و مثلاً دويست نفر را به خاك افكند»، مفهوم اين جملات آن است كه گويا براي ايشان خيلي مهم است كه دويست نفر را به زمين بزند؛ در حالي كه امام حسين(ع) با يك اشاره مي‌تواند يك ميليارد نفر را زمين بزند؛ اما چرا در عاشورا فقط مثلاً دويست نفر را از پاي درمي‌آورد، براي اين كه به منِ روسياه بگويد، ببين من با شرايط جسم خاكي عمل مي‌كنم تا تو بتواني راه مرا پيروي كني. به همين دليل به پيشاني‌ام سنگ مي‌خورد؛ نيزه‌ها به سينه‌ام فرو مي‌روند و تيرها به چشمانم مي‌نشيند و در سطح تو عمل مي‌كنم تا تو بلند شوي و از من پيروي كني و در دفاع از دين خدا تيرها را بپذيري؛ سنگ‌ها را بر پيشانيت بپذيري؛ پيش چشمت زن و بچه‌ات را اسير كنند و در عين حال از دين اسلام دفاع كني. من از عرش آمده‌ام تا تو هدايت بشوي؛ مثل تو زميني زندگي مي‌كنم تا تو نگويي كه «امام حسين(ع) آسماني است و من نمي‌توانم از او پيروي و تقليد كنم». 🔹 زندگي ملكوتي اهل البيت عليهم السلام اما از آن طرف هم نبايد يادمان برود كه ائمه اطهار عليهم السلام آسماني هستند، كه شكي در آن نيست. به همين دليل نبايد يادمان برود كه يك وقت العياذ بالله مثل بعضي‌ها نگوييم كه «ائمه اطهار مثل ما هستند و انسان كامل اصلاً وجود ندارد و انسان كامل خود دست‌ساخته مداحان و سخنوران و عرفا است». 🔸 گوشه‌هايي از عظمت اهل البيت عليهم السلام حضرت مولا اميرالمؤمنين عليه السلام در خطبة البيان مي‌فرمايد: «انا سفينة نوح»؛ خيال مي‌كنيد حضرت نوح مي‌تواند همه حيوانات را در كشتي جا بدهد و آن وقت خودش هم آن را هدايت كند. «انا ثعبانٌ كليم»، عصايي كه حضرت انداخت و تبديل به اژدها شد و مي‌خواست زمين و قصر فرعون را ببلعد، آن من بودم. حضرت مولا اميرالمؤمنين(ع) مولاي دو جهان است. او مولاي تمام انسان‌ها از اول خلقت تا آخر قيامت است. همچنين در قيامت بهشتي‌ها و جهنمي‌ها را خود حضرت تعيين مي‌كند. «بكم ينزّل الغيث» ، اصلاً به اشارة شما باران مي‌آيد. «بكم يمسك السماء ان تقع علي الارض»، اصلاً به خاطر شماست كه آسمان‌ها و كهكشان‌ها بر هم نمي‌خورد. ائمه اطهار(ع) همه چيز در چنگشان است. پس بايد متوجه باشيم كه ائمه اطهار(ع) از كجا آمده‌اند. 🔹 ايثار و عاشقي اهل البيت عليهم السلام ائمه اطهار(ع) چقدر ايثار و فداكاري فرموده‌اند. چه‌جوري براي ما عاشقي كرده‌اند. سكينه را گذاشتند سيلي به صورت مباركش بزنند كه اگر به صورت بچة من زدند، دست از دين برندارم و نگويم كه «اين ديني است كه تا مي‌خواهيم مقدس شويم، برايمان مشكلات درست مي‌كنند.» آيا تو خيلي در پيشگاه خداوند متعال از حضرت زهرا(س) عزيزتر هستي و يا خون تو رنگين‌تر از آن بزرگواران است؟ 🔸 سينه زدن كافي نيست پيروي لازم است ما به ائمه اطهار(ع) اقتدا نكرده‌ايم؛ گذاشتيم آنها زجرهايش را بكشند و ما فقط گريه‌اش را بكنيم و سينه بزنيم؛ اگرچه خوب است ولي كافي نيست. چون سينه زدن و گريه كردن آن ترس و لرزها را ندارد؛ در حالي كه دندان‌هاي بچه از ترس به هم بخورد كه سر پدر را روي نيزه گذاشتند. اگر همين يك صحنه را تماشا كند، از ترس زهره‌اش مي‌تركد. اگر بچة خودتان خداي نكرده اين صحنه را تماشا كند چه مي‌شود؟ آيا حقه‌بازي نيست كه اين سختي‌ها مال آنها باشد و فقط گريه‌اش مال ما باشد. اما راه حل چيز ديگري است. ائمه اطهار(ع) اين گونه زندگي كردند كه ما بتوانيم مثل آنها زندگي كنيم. آنها آسماني بودنشان را به هر كسي نشان نمي‌دهند مگر اين كه همين‌طوري كه آنها از آسمان و عرش نازل شده‌اند كه دست ما را بگيرند، ما هم دستمان را توي دستشان بگذاريم و دستمان را به چادر حضرت زهرا(س) بگيريم و صاعد بشويم و همراه با آن بزرگواران ما هم به عرش برويم. پایان قسمت ۱۷ فردا شب قسمت های بعدی را پی خواهیم گرفت 🏴🏴🏴🏴
 قسمت هجدهم 🏴🏴 ادامه شرح زیارت عاشورا در شب هفتم محرم از کتاب «در عظمت زیارت عاشورا» که برای اولین بار در فضای مجازی بصورت اختصاصی در گروه فدائیان رهبری درج میشود 🏴 از مصباح الهدي بايد در شكافتن تاريكي استفاده كرد حضرت رسول اكرم(ص) فرمودند كه: «ان الحسين مصباح الهدي و سفينة النجاة»، رسول خدا(ص) در اين روايت شريف ندا برمي‌آورد كه: حسين(ع) آمده است تا دستتان را بگيرد و شما را درون كشتي نجات ببرد؛ سوار شويد؛ چرا نشسته‌ايد پاي كشتي گريه مي‌كنيد؟ سوار شويد. او چراغ هدايت است؛ چراغ را برداريد و راه بيافتيد؛ چرا پاي چراغ نشسته‌ايد و گريه مي‌كنيد، بلند شويد. 🏴 گريه كردن خوب است ولي كافي نيست اما در عين حال خداي ناكرده شبيه به روشنفكرنماها نشويم كه بگوييم گريه نكنيد. گريه اصل جريان است، كليد جريان است. به اين روايت كه «ريختن يك قطره اشك از سر اخلاص انسان را بهشتي مي‌كند» شخصاً، اعتقاد و يقين دارم. 🏴 سفر مشهد و كربلا و مدينه ، نبايد شكل توريستي به خود بگيرد اما كسي حقه‌باز است كه زيارت كربلا و مشهد رفتنش توريستي باشد و از سر عاشقي و جانبازي نباشد. هدف سفر مشهد و كربلا بايد از سر عاشقي باشد و الا توريستي مي‌شود. ما وقتي به كربلا مشرف مي‌شويم و خودمان را سينه‌خيز روي زمين مي‌كشيم، مأموران عراقي تعجب مي‌كنند كه اين ديگر چه كاري است. زيرا يك روايت داريم كه اگر پا نداشتي براي زيارت اباعبدالله الحسين(ع) خودت را بر روي زمين بكش و خودت را به حرم حسين(ع) برسان. حالا كه لياقت نداشتيم كه از كشورمان سينه خیز بیاییم و در همین یک تکه راه، داریم ادای عاشق هارا در میاوریم! 🏴👇👇
 قسمت نوزدهم 🏴🏴 🏴 گريه كليد قلب براي ورود به ملكوت است اگر از روي عشق به زيارت بروي دستت را مي‌گيرند، اما اگر كشته شدن را براي امام حسين(ع) بگذاري و گريه‌اش را براي خودت، اين حقه‌بازي است. گريه كليد است، بايد كليد داشته باشي؛ بدون كليد نمي‌توان وارد خانه شد. اما آيا ديده‌اي كسي كليد داشته باشد ولي پشتِ درِ خانه بنشيند؛ آخر اي ديوانه، چرا وارد به خانه نمي‌شوي؟ 🏴هنگام زيارت حضرت رضا(ع) اهل البيت از عرش آمده‌اند و چنان عاشق ما هستند كه انسان اصلاً خجالت مي‌كشد كه مثلاً در حرم مطهر امام رضا(ع) از ايشان حاجت بخواهد. عاشقي را ببينيد؛ حضرت امام رضا(ع) 1400 سال قبل جام زهر را نوشيده است. امام رضا(ع) مگر نمي‌توانست در مدينه باشد و در مدينه شهيد شود. پس چرا به مشهد آمده و غريب الغربا شده است؟ به خاطر من، براي اين كه زماني پيش نيايد كه نتوانم در مدينه به ديدارش بروم و امثال سعودي‌ها و صدام و وهابي‌ها و... نگذارند، و من تنها و بي‌پدر بمانم، و من روسياه بتوانم خدمت پدرم امام رضا(ع) بروم. عاشقي را ببينيد، اهل البيت براي ما چه كارها كه مي‌كنند. آن وقت مي‌بينيم كه بعضي‌ها وقتي كه به پابوس حضرت امام رضا(ع) مي‌روند مي‌گويند: «يا امام رضا! آيا حاجت ما را مي‌دهي؟» با اين حرفشان فرشتگان حول الحرم تعجب مي‌كنند كه اين چه حرفي است كه اين انسان مي‌زند. 1400 سال است كه امام رضا(ع) منتظر تو است كه فقط تو را ببيند. جام زهر نوشيده است و جگرش را پاره‌پاره كرده‌اند كه تو بيايي. اين چه سؤالي است كه مي‌پرسي؟ اين بي‌معرفتي است. ما ائمه اطهار(ع) را نشناختيم؛ ما در شناخت آنها كوتاهي كرده‌ايم. 🏴 حسين مني و انا من حسين تا اينجا گفتيم كه ائمه اطهار(ع) هم مثل قرآن نازل شده‌اند و آمده‌اند تا دست ما را بگيرند تا ما صاعد بشويم. حالا در اين جريان، امام حسين عليه السلام چه رسالتي را بر عهده دارد و چه كاري قرار است انجام بدهد. حضرت محمد مصطفي(ص) فرمودند كه: «حسين مني و انا من حسين». آنجا كه حضرت مي‌فرمايند: «حسين مني»، يعني رسالت حسين عصارة قرآن و اسلام است. حضرت رسول(ص) مي‌فرمايند كه «و انا من حسين» يعني اين كه عاشورا تجلي‌گاه اسلام، نمايشگاه كامل و عيني در عالم خارج يعني عالم بيرون از عالم ذهن است. يعني اين كه عاشورا نمايشگاه مجسم اسلام است؛ يعني هرچه پيامبر گفته، هرچه قرآن گفته، هرچه وحي گفته، هرچه روايت داريم، هرچه اسلام گفته و هرچه ارزش و هدف داريم، همه‌اش درون عاشورا در صورت يك نمايشگاه و آزمايشگاه كاربردي مجسم شده است و همه اينها به صورت زنده در عاشورا متجلي مي‌شود. 🏴👇👇
🏴قسمت بیستم 🏴 ▪️ تجلي آيات قرآن در عاشورا چقدر قرآن فرموده است كه صبر كنيد، «اصبروا و صابروا و رابطوا» بيش از صد آيه در قرآن كريم از مقام صابرين و عظمت صبر و امر به صبر ذكر شده است. اما اين مطالب در مورد صبر در عالم ذهن است و به صورت مفهوم است. ولي صورت تجلّي ندارد. اما اوج اين صبر در عاشورا متجلي شده است. وقتي كه قرآن مي‌فرمايد بندگي كنيد: «رجال صدقوا ما عاهدوا الله» اينها مفاهيم و معارف است ولي كجا آنها مجسم مي‌شوند؟ كساني كه قرآن در مورد آنها مي‌فرمايد كه «يحبّهم و يحبّونه» و يا كساني كه قرآن مي‌فرمايد: «اولئك حزب الله» اينها هدف و مفاهيم هستند؛ اما كجا اين مفاهيم متجلي شده؟ اين «حزب الله» و آن «رجال» كجايند؟ كربلا آنها را نشان مي‌دهد. و يا آنجا كه قرآن مي‌فرمايد: «و لو كانوا آباءهم و ابناءهم» آنهايي كه خانواده را خرج مي‌كنند، زندگي را خرج مي‌كنند، دارايي را خرج مي‌كنند، مقام و موقعيت را خرج مي‌كنند، جان خرج مي‌كنند، مال خرج مي‌كنند، و يا آنجا كه قرآن مي‌فرمايد: «انّ الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا بأموالهم و انفسهم في سبيل الله» آنهايي كه ايثار مي‌كنند و همه چيز خود را فدا مي‌كنند، اينها همگي تجسمش در عاشورا است. و الله العظيم دو سال طول مي‌كشد اگر كه بخواهيم حتي هر شب يك‌يك آيات قرآن را ذكر كنم و بگويم كه هركدام در كجاي عاشورا و چگونه در بالاترين مرتبة آن توسط حضرت سيدالشهداء عملاً متجلي گشت. آيه‌آيه از قرآن در دينداري، در بندگي، در عبادت، در طهارت، در عترت، در سخاوت، در دانش، در معرفت، در اخلاص، در ايثار و... در عاشورا متجلّي شد. حالا چشمت را ببند و دستت را وسط قرآن بزن و يك آية آن را بيرون بياور تا بگويم اين آيه در كجاي عاشورا مجسم شد. حالا مي‌بيني كه عاشورا تجلي‌گاه كل قرآن و كل وحي است؛ «و لا رطبٍ و لا يابسٍ الا في كتابٍ مبين» ، مي‌فرمايد هيچ تر و خشكي نيست مگر اين كه در قرآن مبين است. حالا در روايت «حسين مني و انا من حسين» وقتي تداوم حيات انديشه و فرهنگ رسول خدا(ص) از حسين(ع) باشد آيا تداوم انديشه و فرهنگ قرآنش از حسين(ع) نيست؟ وقتي كه رسول خدا(ص) مي‌فرمايد من از حسينم، آيا تجلّي وحي از حسين نيست، وقتي تداوم اسلامش از حسين(ع) است دينش از حسين نيست؟ ▪️ در ادامه این مطالب ، فردا شب قسمت های ۲۱، ۲۲ و ۲۳ خدمت شما ارائه می شود 🏴🏴🏴