eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
2هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
6 فایل
کانال تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4221632789C0d32769a76 ارتباط با ادمین👇 @yamahdi_1403
مشاهده در ایتا
دانلود
! سلیمان بن خالد گفت: به امام صادق عرض کردم: فدایت شوم! مردم گمان میکنند که آدم (ع) دختر خود را به ازدواج پسرش در آورده. حضرت فرمود: مگر نمی دانی پیامبر فرمود: در صورتی که آدم این کار را کرده بود من هم [دخترم] زینب را به ازدواج [پسرم] قاسم در می‌آوردم و از رویه ی آدم روگردان نمی شدم. گفتم: مردم می‌گویند کشته شدن هابیل به دست برادرش قابیل نیز به خاطر همین بود که خواهر قابیل زشت رو بود؛ از این رو اختلاف بین دو برادر حاصل شد. فرمود: خجالت نمیکشی به پیامبری مثل آدم (ع) این گونه نسبت میدهی؟! پرسیدم: پس علت این که قابیل برادرش را کشت چه بود؟ فرمود: به واسطه ی وصیت و جانشینی الهی بود؛ زیرا خداوند به آدم وحی کرد که اسم اعظم و وصیت نبوت را به هابیل اختصاص دهد، قابیل که برادر بزرگتر بود پس از اطلاع خشمگین شد و اعتراض کرد. خداوند به آدم وحی کرد برای این که امتیاز هر کدام آشکار گردد، بگو قربانی کنند از هر کدام قبول شد، او صاحب امتیاز است. در آن زمان رسم بود هر کس قربانی می‌کرد وقتی مورد قبول واقع میشد که آتشی آسمانی قربانی را فرا گیرد. خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ "مائده" »: [ ای پیامبر! ] حکایت دو فرزند آدم را برای آنها بخوان هنگامی که هر یک از آن دو قربانی کردند، از یکی قبول شد و از دیگری مقبول واقع نگشت. هابیل گوسفنددار بود، گوسفندی فربه از میان گله ی خود جدا کرد و به محل معین آورد؛ ولی قابیل که کشاورزی میکرد یک دسته از گندم‌های بی ارزش را که دانه‌های لاغر داشت با خود به آن محل آورد. در این هنگام شراره ای از آسمان فرود آمد و قربانی هابیل را فرا گرفت و معلوم شد که خداوند قربانی او را قبول کرده است؛ از این رو قابیل بر برادر خود حسد ورزید و زمینه ی کشتن او را فراهم کرد. روزی قابیل گریبان برادر خود را گرفت و او را به وسیله ی سنگی کشت. پس از کشتن سرگردان شد که با جسد برادر خود چه کند. در این هنگام دو کلاغ را مشاهده کرد که با یکدیگر می‌جنگند، یکی از آن دو دیگری را کشت و با چنگال خود زمین را حفر کرد و لاشه را در آن جا پنهان کرد. قرآن، تجربه آموختن قابیل را این گونه حکایت می‌کند: «یَا وَیْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِیَ سَوْءَةَ أَخِی فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِینَ "مائده"» ای وای بر من! از کلاغی کمترم که بدن برادرم را بپوشانم. وی پس از انجام عمل پشیمان شد. 📙پند تاریخ 152/2 ؛ به نقل از: بحار الأنوار 11/ 228 و 245. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥گریه های عجیب رسول ترک ... حبیب ابن مظاهر را خواب دیدن پرسیدن: یا حبیب تو با آن درجه ای که داری ایا کاری هست که دلت بخواهد انجام دهی و حسرت ان را میخوری؟! حبیب ابن مظاهر فرمود: که برگردم و در مصیبت ابا عبدالله گریه کنم. 🎙 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حضرت عیسی (ع) از قبرستانی می‌گذشت، پیرمردی را بر سر قبری مشاهده کرد. سبب این کار را پرسید، عرض کرد: من با همسرم عهد بسته بودم که هر کدام زودتر از دنیا رفتیم دیگری بر سر قبر او معتکف شود تا اجل او نیز برسد. اکنون همسرم از دنیا رفته و من بر سر قبرش نشسته ام. حضرت عیسی (ع) پرسید: می‌خواهی او را زنده کنم؟ پیرمرد عرض کرد: این کار، کمال احسان است، سپس آن زن با دعای حضرت زنده شد، پیرمرد همراه زنش به سوی صحرا رفتند تا جایی که پیرمرد خسته شد، سر بر زانوی همسرش گذاشت و خوابید. در همان لحظه، شاهزاده ای از آن جا عبور می‌کرد، چشمش به زن زیبایی افتاد که سر پیرمردی را روی زانو گذاشته است، گفت: تو با این زیبایی این جا چه می‌کنی؟ زن گفت: این پیرمرد، مرا دزدیده است. جوان گفت: پس آهسته سرش را بر زمین بگذار و با من بیا. چیزی نگذشته بود که پیرمرد بیدار شد و از پی آنها دوید؛ ولی به آنها نرسید. بالاخره از دست آنها به پادشاه شکایت کرد. پادشاه گفت: اگر حضرت عیسی (ع) تو را تصدیق کند، گفته ات را می‌پذیرم. عیسی (ع) آمد و آن زن را نصیحت کرد؛ ولی او قبول نکرد، آن گاه حضرت فرمود: پس با یکدیگر مباهله کنید (در حق هم نفرین کنید)، از هر کدام که مستجاب شد حق با اوست. پیرمرد نفرین کرد و زن در دم جان داد. ندانی که مردان پیمان شکن ستوده نباشند در انجمن که هر کس ز گفت خود اندر گذشت ره رادمردی ز خود در نوشت شهان گفته ی خود به جا آورند ز عهد و ز پیمان خود نگذرند سپهبد کجا گشت پیمان شکن بخندد بدو نامدار انجمن بکوشید و پیمان خود نشکنید پی و بیخ پیوند بد برکنید مبادا که باشی تو پیمان شکن که خاک است پیمان شکن را کفن 📙پند تاریخ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 راهکار حفظ خانواده در آخرالزمان ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🎙 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عارفی سی سال، مرتب ذکر می گفت: استغفر الله مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار میکنی؟ ما که از تو گناهی ندیدیم! جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمداللهِ نابجاست! روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم حجره ی من چه؟ گفتند حجره ی شما نسوخته؛ گفتم: الحمدلله... معنی آن این بود که مال من نسوزد، مال مردم ارتباطی به من ندارد! آن الحمدلله از روی خود خواهی بود نه خدا خواهی چقدر از این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم که شاکر هستیم؟! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مرد بادیه نشین وارد شهر مدینه شد. سر راه، اول سر یک چاه رفت و کمی آب نوشید. بعد صورت خود را شست و لباس هایش را مرتب کرد و دوباره به راه افتاد. او با عشق زیاد به در خانه ی حضرت محمد (ص) رفت. در زد و پا به خانه ی او گذاشت. حضرت محمد (ص) با او گرم سلام و احوالپرسی شد. از حال و روز او و هم قبیله هایش پرسید. خانه ی حضرت محمد (ص) بوی گل می داد. وقت خداحافظی مرد بادیه نشین به حضرت محمد (ص) گفت: لطفاً مرا با حرفی زیبا نصیحت کنید تا وقتی که به قبیله ام رفتم، به دیگران هم آن را یاد بدهم. حضرت محمد (ص) گفت: هیچ وقت خشمگین نشو. مرد به قبیله اش برگشت. وقتی به میان مردم رفت، یکی از مردها به او گفت: وقتی تو به مدینه رفتی، چند نفر از جوان های قبیله ی ما، از قبیله ی همسایه دزدی کردند. آن ها هم فهمیدند و به سراغ خانه های ما آمدند. بعد مقداری از پول و ثروت ما را دزدیدند. حالا هم هر دو قبیله آماده اند تا با هم بجنگند. مرد بادیه نشین با عصبانیت شمشیر خود را برداشت تا با آن ها بجنگد؛ اما ناگهان یاد سفارش حضرت محمد (ص) افتاد. از کار خود پشیمان شد و آن پند با ارزش را به مردان قبیله اش گفت. آن ها در فکر فرو رفتند. او گفت: من خسارت شما را جبران می کنم. لطفاً دست از جنگ بردارید و باعث ناراحتی پیامبر نشوید! آن ها خوش حال شدند و تصمیم گرفتند که جنگ نکنند. خبر به قبیله ی همسایه رسید. آن ها هم همان تصمیم را گرفتند و گفتند: حالا که شما گذشت کردید، ما هم چیزهای دزدیده شده را به شما برمی گردانیم و با شما دوست می شویم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📔 از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت:آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود یکی را شب برایم ذبح کرد از طعم جگرش تعریف کردم صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد گفتند:تو چه کردی؟ گفت: پانصدذگوسفند به اوهدیه دادم گفتند پس تو بخشنده تری گفت:نه.چون او هرچه داشت به من داد،اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
بسم الله یک شیعه‌ای زمان موسی بن جعفر (ع) شیطان او را فریب داد. انسان فریب می‌خورد، انسان یک وقت می‌لغزد. در سوره‌ی مبارکه‌ ی نجم نگاه بکنید بندگان خوب را وقتی بحث میکند یکی از صفات آن‌ها این است «الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ» این‌ها کارهای بزرگ زشت را انجام نمیدهند. فواحش، گناه، «إِلاَّ اللَّمَمَ» گاهی می‌لغزند. میگویند عرب‌های جاهلی که دور بیت راه می‌رفتند، می‌گفتند: «إِنْ تَغْفِرِ اللَّهُمَّ تَغْفِرْ جَمّا» خدایا اگر می‌بخشی همه را ببخش. بعد از آن چیست؟ «وَ أَیُّ عَبْدٍ لَکَ إِلَّا لَمَّا» این کدام بنده است که نلغزیده است. ما هم یکی از آنها. زمان موسی بن جعفر (ع) شیطان یک شیعه را فریب دارد، رفت یک مقدار شراب خورد. یکی او را تشویق کرد، شیاطین انس هم داریم، شیاطین جن هم داریم. حالا یک مقدار بخور. چیزی نیست، طوری نمی‌شود. این هم خورد و وای! چه کار بکنم؟ چطور به نزد موسی بن جعفر بروم. دیگر خجالت می‌کشید برود. آقا پیغام داد، فرمود بگو که یک قدم از تو لغزیده است در عوض یک قدم از تو ثابت است. یک قدم تو لغزید و رفتی این شراب را خوردی ولی یک قدم تو که ما را قبول داری، ما را دوست می‌داری هنوز هست. بسیار زیبا است. حالا به هر حال الآن گناه کرده است، از ملکوت دور افتاده است. استغفار می‌کند، معذرت می‌خواهد. با کریم طرف حساب است. در مناجات شعبانیّه داریم که «یا اکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ» ای کریم ‌ترین کسی که گناهکاران از او معذرت می‌خواهند. ❤️استاد فاطمی نیا •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 📕 📘 ╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮       👉@zibastory👈 ╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کس به راهنمایی تو اعتنایی نکرد، نگران نباش؛ حوادث روزگار او را ادب خواهد کرد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 📕 📘 ╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮       👉@zibastory👈 ╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حُبُّ الحُسِین ❤️ عشق حسین... ✨ راه توسل سعادتمندان است و فروغ تابانش سراسر عالم را فرا گرفته است او همان نوه ای است که نسل محمد مصطفی (ص) همه از اوست هر اقلیم و سرزمینی را چهره ی نورانی اش روشنی بخشیده است بخشنده و بخشنده زاده است و جدش سرور عالم و بزرگ پایمردان است ❤️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 📕 📘 ╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮       👉@zibastory👈 ╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆همراه خدا 👆 گاهی ناگهان از دلِ تمام رنج‌هایت معجزه‌ای رنگ خدا دستت را می‌گیرد به تو می‌گوید دست در دست هم، از پس تمام سختی‌ها بر می‌آییم تازه همان لحظه متوجه میشوی که چه خدای بزرگ و مهربانی داری الهی شکرت که هستی 🌱🌸🦋 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 📕 📘 ╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮       👉@zibastory👈 ╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
🌺🍃تواضع حضرت موسی علیه السلام! امام باقر عَلَیهِ السَّلَامُ فرمود: وحی بر حضرت موسی عَلَیهِ السَّلَامُ به مدّت سی روز قطع شد، به همین جهت بر کوهی در حوالی شام- که به آن اریحا گفته می شد- بالا رفت و اظهار داشت: ای پروردگار! برای چه وحی و کلام خود را از من نگه و محبوس داشته ای؟ آیا به جهت گناهی است که مرتکب شده ام؟ پس من اکنون در محضر تو آمده ام تا به هر شکلی که راضی باشی مرا مجازات و تقاصّ گناهم را بگیری؛ و چنانچه وحی و سخن خود را به جهت گناهان بنی اسرائیل، بر من محبوس داشته ای، عفو و بخشش همیشگی تو (چه می شود)؟ خداوند وحی نمود: ای موسی! می دانی که با سخن وحی خود، چرا و برای چه تو را از بین دیگر بندگان، برگزیدم؟ حضرت موسی گفت: نمی دانم، ای پروردگار! خداوند فرمود: ای موسی! بر بندگانم توجّه نمودم و در بین ایشان کسی را متواضع تر از تو ندیدم، به همین جهت تو را از بین دیگر بندگان برگزیدم و مخصوص وحی و کلام خود قرار دادم. 🍃امام باقر عَلَیهِ السَّلَامُ فرمود: حضرت موسی هرگاه نماز به جای می آورد روی بر نمی گرداند مگر آنکه گونه راست و چپ خود را بر زمین گذارد. 📔متن و ترجمه کتاب شریف «الزهد»، ص:133 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 📕 📘 ╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮       👉@zibastory👈 ╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اکثریت حق نیستند... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 📕 📘 ╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮       👉@zibastory👈 ╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
✨﷽✨ ✅بس است، می‌ترسم مجادله شود! آیت الله استاد محمد مهدی شب‌زنده‌دار: مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری از والدشان مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم و ایشان از استادشان مرحوم آیت الله سید محمد فشارکی نقل می‌کردند که فرموده بودند: تا حدودی موفق شدم درسی که می‌گویم، برای خدا باشد؛ حتی ایشان فرموده بودند: من وظیفه‌ شرعی خودم می‌دانم که اگر یک طلبه‌ِ مستعدی سؤال کرد و اشکال درسی داشت، هر چقدر وقت می‌خواهد، بایستم و توضیح بدهم و مطلب را برایش جا بیندازم و رفع اشکال کنم؛ این را وظیفه‌ی خودم می‌دانم که به قصد قربت آن‎ را انجام بدهم. ولی فرموده بودند یک چیز برای من حل نشده بود که اگر یک مطلبی را تحقیق کردم، اگر کسی مناقشه کرد و همه‎ ساخته‌های مرا با مناقشه‌ خودش ابطال کرد، در آن جا برای خدا دفاع کنم، نه برای این‎که بگویم من درست فکر کرده‌ام؛ هنوز موفق به این نشده‌ام! ببینید چه جور موشکافانه اهل حساب و کتاب بوده‎اند. خوب محاسبه کرده، اشکالات و ضعف‎های خودشان را شناسایی می‎کنند و در صدد برطرف کردن آن هستند. 📚 پندهای سعادت، ج2، ص22- 20، استاد محمد مهدی شب زنده دار، نشر معارف. ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 📕 📘 ╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮       👉@zibastory👈 ╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان(عج الله) به مقدس اردبيلى فرمودند به محبين من بگو آن زمان كه احساس تنهايى ميكنيد؛تنها چيزى كه شمارا آرام ميكند من هستم… •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍قال امیرالمومنین (علیه‌السلام): چه کسی می‌تواند به تو اعتماد کند، هنگامی که با خویشان خود بی وفایی می‌کنی. 📚تصنیف غرر / ۵۳۰۹ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽کلیپ "دریای محبت" کاری از بنیاد علمی فرهنگی محمّد (ص) بمناسبت 🖤 شهادت امام حسن عسکری 【ع】 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️فرازی از قنوت امام عسکری علیه‌السلام: ✨خدایا... (مهدی من)، در راه تو، تلخی غم‌های جانگداز را جرعه جرعه می‌نوشد. غم‌ها یکی پس از دیگری او را در بر می‌گیرند، حادثه‌های دردناک به او هجوم می‌آورند، غصّه‌هایی گلوگیر بر او وارد می‌شود، و دردهایی که هیچ پهلویی تاب تحمل آن‌ها را ندارد! 👈 این‌ها به خاطر آن است که فرمانی از فرمان‌های تو را می‌بیند که (تحریف شده، ولی چون حضرتش اذن قیام ندارد) دستش از اصلاح آن کوتاه است، و نمی‌تواند آن گونه که تو دوست داری تغییرش دهد... پس او را که خواسته‌اش، اصلاح فراگیر امور مردم و عدالت آشکار در امت است آرزو به دل مگذار ...🤲 📚مهج‌الدعوات ص66 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: ...وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو فِیهَا مِنَ الْهَلَکَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِیهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِهِ. 💬 بخدا سوگند او (حضرت مهدی علیه السلام) آنچنان غيبتى خواهد داشت كه در آن دوران هيچ‌كس از هلاكت رهايى نمى‌يابد، مگر کسانی که خداوند آنها را بر اعتقاد به امامت وی ثابت‌قدم نگه دارد و به دعا برای تعجیل فرج توفیقشان دهد. 📚 کمال الدین ،ج2 ،ص 384. 📚 بحار الانوار، ج 102، ص 112. ✋ تنها راه نجات از گرفتاری‌های آخرالزمان، دعای زیاد و مداوم برای تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت، حضرت ولیعصر علیه السلام است. 👌نشر دهیم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥محب امیر المومنین در زمان مرگ 👤آیت الله فلسفی ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💰ثمره مال اندوزی و غفلت از آخرت چیست؟ آورده اند که: در زمان بنی اسرائیل، یکی از پیغمبران با اصحابش از گورستانی می گذشت و اصحاب گفتند: ای پیغمبر خـــــــــدا! از باری تعالی بخواه که یکی از اهل قبور زنده شده از مرگ و احوالات جان کندن و سوال نکیر و منکر و قبر و برزخ ما را خبر دهد. آن پیغمبر دست به دعا برداشت و از دعای او شخصی که تمام اعضای او سیاه بود از قبر بیرون آمد و به آواز فصیح گفت: ای اهل دنیا! نود سال است که من مُرده ام هنوز تلخی جان کندن از کامم بیرون نرفته است پس شما که در قید حیات هستید از حال خود غافل نشوید و از حلال و حرام اجتناب کنید و حق و باطل را بدانید که آنجا را مهیا کنید که کسی بعد از شما برایتان به جا نیاورد. و بدانید که همه می باید شربت مرگ را بچشید. پیغمبر به او گفت! ای مرد! تو در دنیا چه کرده بودی؟ 🌿گفت ای پیغمبر خــــــــدا من از اهل دنیا بودم، دنیا را دوست می داشتم و همیشه در پی جمع کردن مال حریص بودم و با اینکه می شنیدم در آخرت این گونه عذاب ها است ولی شیطان ملعون مرا از راه به در برده و دنیا را در چشم من شیرین کرد هر چه مال جمع کرده بودم همه را برای وارثان گذاشتم و با دست تهی به این مقام رسیدم و آن مال، وبال شد، هم اکنون وارثان می خورند و هیچ یادی از من نمی کنند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-_🪽🌱°° 🦋 او خواهد آمد با سپاهی از شهدا.... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توسل به پدر و مادر امام زمان عج استاد عالی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅بیچاره و فرومایه کسی که در بندِ خویش است! مرحوم استاد کریم محمود حقیقی- از شاگردان آیت الله نجابت شیرازی- می‌فرمودند: در یک جلسه‌ای که بحث جالب توحیدی بود، بندهٔ نادان در فکرِ یک کمبود مادی افتاده بودم، که یک دفعه حضرت آقا[آیت الله نجابت شیرازی] رو به من کرده و این بیت حافظ را خواندند و فرمودند: در مقامی که به یادِ لبِ او مِی نوشند سِفله آن مست، که باشد خبر از خویشتنش! 📚لطف حق، ص۶۳، کریم محمود حقیقی، نشر حوزه علمیه شهید محمد حسین نجابت. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•