eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
2.1هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین پیشنهاد،تبلیغ وتبادل👇 @yamahdi_1403 https://eitaa.com/joinchat/4221632789C0d32769a76
مشاهده در ایتا
دانلود
📗 ✍️وقتی آیت الله بیدآبادی(ره) قلب زن رقاص و اشرار را از شیطان تخلیه کرد در كتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد اول، آمده است كه روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند،تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند.پس از شور و مشورت با یکدیگر،به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان(تفریحی) بکنند! به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ بیدآبادی(رضوان الله علیه) می افتد که در حال گذر بودند.گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و از تجرد درآورند.ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد،به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند.سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند. به محض ورود ایشان،زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت،از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم آیت الله بیدآبادی(نور الله قبره)می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی،صفا آوردی!! ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند:چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی! آن عالم سالک در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند.آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود،در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته،وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد! جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند.زن مزبور،در حال رقص گهگاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز می نماید،این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید:گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را! پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند،ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید: تغییر دادم......... به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج می شود،آن جماعت به طرف ایشان به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید. در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند: در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم..... 👇👇👇 🌺🌸🌺🌸 @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
@Aminikhaah07 Be Vaghte Shaam (1403-09-02) Masjed Shahid Beheshti.mp3
زمان: حجم: 39.59M
🔈 🔰 فصل سوم؛ قبیله سلمان، جلسه هفتم * ظهور و شرط تعداد؛ آیا مومنان به حد نصاب می‌رسند؟ [4:35] * ایمان در شیب صعودی؛ حکایت اویس قرنی و اتصال ناب [11:21] * شیب لغزان ایمان؛ از اوج تا افول دل‌های خسته [15:48] * توکل؛ شاه‌کلیدی برای حرکت در شیب صعودی [20:33] * توکل؛ مرز بندگی خدا و ولایت شیطان [29:39] * اهل توکل؛ همان "عباداً لنا" که اسرائیل را نابود می‌کنند [32:41] * ایمانت به خدا باشد، ابزار و شخصیت‌ها وسیله اوست [35:14] * شیطان، طبیب بیمار دل‌ها با نسخه ظاهرگرایی [35:56] * سوره منافقون؛ زنگ بیدارباش هر جمعه برای مومنان [40:25] * تعطیلی عمدی، نسخه منافقین برای وابستگی به دشمن [41:40] 📌 فقر و گرسنگی، حربه منافقین برای متهم‌کردن پیغمبر (صل‌الله‌علیه‌وآله) به ناکارآمدی [44:02] * بیماردلان، شتابان به‌سوی کفار؛ بهانه‌ای به‌نام معیشت [49:39] * تمسخر و ایجاد تردید، ابزار منافقین در برابر مقاومت مومنان [53:34] * طوفان‌های دهه 60 آمدند، اما امام خمینی ایستاد؛ توکل، رمز پیروزی بود [1:02:18] * ترس از دشمن، ابزار شیاطین انسی برای خروج از توکل [1:06:51] * آسمان در برابر این عشق، حیران مانده است؛ ماجرای وداع با پیکر مادر... [1:21:15] ⏰ مدت زمان: ۱:۳۵:۵۳ 📆 ۱۴۰۳/۰۹/۰۲