eitaa logo
زیࢪچَٺࢪخُدا🤍🌱
236 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3هزار ویدیو
24 فایل
به‌نام‌آنکه‌دل‌ها‌تنهابا‌یادِاو‌آرام‌می‌گیرد👀🌸 ما‌گـم‌شدگـٰانیم‌کہ‌اندرخم‌دنیـٰا، تنهـٰاهنرِ‌ماست‌کہ‌مجنونِ‌حسینیـم🫀🤍 کپی از مطالݕب آزٰادْ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید: ✍یڪ روز مریم آمد و گفت: به من یڪ روز مرخصی بده. رفت و شب برگشت، دیدم سخت راه می رود! پرسیدم: "تصادف ڪردی؟" جوابی نداد... پاپیچش شدم تا بالاخره گفت ڪه روی لوله‌های نفت ڪه خدا می‌داند توی آفتاب داغ خوزستان چقدر داغ می‌شدند ! پرسیدم: چرا این ڪار رو ڪردی؟ گفت: شده بودم این ڪار رو باید می ڪردم تا یادم بیاید چه آتشی در آخرت منتظـر من است. گفتم: تو ڪه جز خدمت ڪاری نمی ڪنی. گفت: فڪر می‌ڪنی! 👈بعضی اشاره‌ها، بعضی سڪوت های نه به جا؛ همه‌ی اینها ڪوچیڪیه ڪه تڪرار می ڪنیم و برامون عادی می‌شن. زیࢪچَٺࢪخُدا🙂🔗 🌻🕊| @zirechatrekhoda
شب قبل از شهادت بابڪ بود. یه ماشین مهمات تحویل من بود. من هم قسمت موشکی بودم و هم نیروی آزاد ادوات. اون شب هوا واقعا سرد بود. بابڪ اومد پیش من گفت: "علی جان توی چادر جا نیست من بخوابم.پتو هم نیست. گفتم : تو همش از غافله عقبی. بیا پیش من. گفتم: بیا این پتو ؛ اینم سوییچ. برو جلو ماشین بخواب، من عقب میخوابم. ساعت 3شب من بلند شدم رفتم بیرون دیدم پتو رو انداخته رو دوش خودش داره .💭 وقتی میگم ساعت ۳صبح یعنی خدا شاهده اینقدر هوا سرده نمیتونی از پتو بیای بیرون گفتم: بابڪ با اینکارا شهید نمیشی پسر.. حرفی نزد.. منم رفتم خوابیدم. صبح نیم ساعت زود تر از من رفت خط و همون روز شهید شد💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌