eitaa logo
🌷ܝ̇‌ࡅ࡙ܝ‌ -ܥ݆ࡅ߳ܝ‌-ܢܚ݅ܣܥ‌‌ߊ‌ء -ܥ‌‌ܝ‌-ߊ‌ܩߊ‌ࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷
767 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
24 فایل
بسم‌رب‌الشہداء والصدیقین 💫‌ نام کانال: زیر چتر شهدا🌹 ‌‌شروع‌خادمی:1401/11/05🇮🇷 پایان خادمی:انشاءالله‌شہادٺ♥️ شهید دعوتت کرده پس بمون😉🍃 ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید🙏 لینک کانال: @zirechatreshohada1401 مدیر کانال: @razmandegan1400
مشاهده در ایتا
دانلود
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - تحدیرجزء23(معتزآقائی).mp3
4.08M
❤️⃝⃡🇮🇷 تلاوت جزء بیست و سوم 23 کریم ❤️⃝⃡🇮🇷به روش تندخوانی ترتیل سریع ( تحدیر) 👤قاری : استاد معتز_آقايی ⏰۳۳ دقیقه ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-برای-خدا..... عکس نوشته شماره 18 به یاد سردار دلها قاسم سلیمانی از اعضاء ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز چهاردهم چله صلوات بیاد شهید میرزا قاسمی 🌹
🦋🦋🦋 پسرم قبل ازخدمت سربازی کارجوشکاری ودرب پنجره سازی را انجام می داد بعد از اینکه به شهادت رسید یک موتوربرق برای جوشکاری داشت که من آن را به هنرستان فنی مهریز اهداء کردم . 🌹🌹🌹 چند روز بعد از اینکه این موتوررا ما به هنرستان دادیم یک روز ازطرف هنرستان آمدند درب منزل وگفتند یکی از قطعات موتورکم هست اگر درخانه مانده است به ما بدهید آن روزخیلی دنبال آن قطعه گشتیم ولی پیدایش نکردیم به مادرشهید جریان را گفتم ایشان هم خیلی گشت ولی پیدانشد 🌺🌺🌺 همان شب شهید به خواب مادرش آمده بود وآدرس دقیق آن قطعه را به مادرش گفته بود صبح بعد ازنماز مادرشهید به من گفت حاجی من دیشب چنین خوابی دیدم بروید اینجاایی که شهید درخواب به من گفته را نگاه کنید من هم رفتم همان مکانی که مادرش می گفت را گشتم دیدم دقیقا درهمان محل آن وسیله گذاشته شده بود. من مادرش آنروز بی اختیاراشک ریختیم وگریه کردیم . 🌷یادکنیدشهداراباذکرصلوات🌷 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
همیشه‌ میگفت : زیباترین‌ شهادت را میخواهم! یک بار پرسیدم: شهادت خودش‌ زیباسـت؛ زیباترین‌ شهادت چگونه‌ است؟! در جواب گفت : زیباترین‌ شهادت این‌ است ڪه جنازه‌ای هم‌ از انسان‌ باقی نماند...🥀 همان طور هم شد........ 🪴 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هفتمین سالگرد مربی عزیزم در دوره افسری دانشگاه به یادتم شهادتت مبارک🌹 شهید ابراهیم عشریه ۱ شهریور ۵۶ در نکا به دنیا آمد و دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در نکا و خدمت سربازی را نیز در تهران گذراند. بعد از خدمت سربازی در کنکور شرکت کرد و در پیام نور شهرستان بهشهر در رشته ریاضی محض پذیرفته شد.در سال ۹۲ کارشناسی ارشد را در تهران خواند. شهید ابراهیم عشریه، یکی از مربیان و اساتید تاکتیک فنون نظامی و فارغ‌ التحصیل دانشگاه از افسری امام حسین (ع) بود که بعنوان یک مستشار از قم به سوریه رفت و به شهادت رسید. شهید ابراهیم عشریه ۲۰ اسفند سال ۹۴ راهی سور یه شد.۲۵ فروردین ۹۵ در منطقه العیس سوریه مفقودالاثر شد. با گذشت ۵۴ روز خبر شهادت او رسماً تأیید شد و بعنوان شهید جاویدالاثر نام گرفت. پیکر مطهر او بعد از گذشت ۳ سال از شهادتش در سوریه کشف و شناسایی شد. به روایت همسر شهید: ابراهیم به نماز اول وقت، گوش کردن به روضه اهل‌ بیت (ع)، خوش‌ اخلاقی، احترام به پدر و مادر تأکید داشت. عاشق ولایت فقیه بود، میگفت اگر در منزل بحث سیاسی شود فرزندان با انقلاب و امامشان آشنا شده و زندگی اهل‌ بیت (ع) و اینکه چه بر سر آل‌ الله آمد مطلع و آگاه میشوند. اشعار حافظ شیرازی و فیض کاشانی را میخواند و به نماز شب اهمیت میداد.چندسال بعنوان راوی به مناطق جنوب اعزام شد، عاشق خواندن و مطالعه خاطرات شهدا بود. تولد: ١٣۵۶/۶/١ مازندران، نکا شهادت: ١٣٩۵/١/٢۵ جنوب حلب، منطقه العیس مزار: مازندران، گلزار شهدای نکا ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
بیاد مربی شهیدم مربی عزیز مرا شفاعت کن دلم برات تنگ شده ان شاء الله توفیق شهادت نصیب ما هم بشه معرفی کتاب شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه کتاب مجاهد عشق ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 دعای روز بیست چهارم ماه رمضان 💠 🔆 اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ، وَأَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ، وَأَسْأَلُكَ التَّوْفِيقَ فِيهِ لِأَنْ أُطِيعَكَ وَلَا أَعْصِيَكَ، يَا جَوادَ السَّائِلِينَ. ┅═══••✾❀✾••═══┅ 🍃 خدایا، در این ماه آنچه تو را خشنود می‌کند از تو درخواست می‌کنم و از آنچه تو را ناخشنود می‌کند به تو پناه می‌آورم و از تو در این ماه توفیق اطاعت و ترک نافرمانی‌ات را خواستارم، ای بخشنده به نیازمندان. التماس دعا 🙌 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
4_6035360259919316676.mp3
3.94M
جزءبیست وچهارم تندخوانی قرآن توسط استادمعتزآقائی التماس دعا ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
با سلام وارادت وقبولی طاعات وعبادات شما سروران عزیز🙋 برای شرکت در نظر سنجی کانال وشرکت در مسابقه فرصتی باقی نمانده است 🙏 منتظر نظرات ارزشمند شما خوبان هستیم👌 پیام ها سنجاق شده است👆 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
روز پانزدهم چله صلوات بیاد شهید علی آقچه لو🌹
🕊🕊🌹🕊🌹🕊🕊 روزه گرفتن جرم سنگینی بود، بچه‌ ها غذای ظهر را می‌ گرفتند و در یک پلاستیک می‌ ریختند چهار گوشه آن را جمع کرده و گره می‌ زدند سپس این غذا را در زیر پیراهن خود پنهان می‌ک ردند و افطار می‌ خوردند اگر موقع تفتیش از کسی غذا می‌ گرفتند او را شکنجه می‌ دادند. آن غذای سرد ظهر با غذای مختصری که احیانا در شب می‌ دادند را بچه‌ ها به عنوان افطار می‌ خوردند و تا افطار بعد به همین ترتیب می‌ گذشت. یاد باد آن روزگاران یاد باد شادی روح و و سلامتی ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلت گرفته(((:💔 🔸دنبال کانالی میگردی که تورو به شهدا نزدیک کنه ✅ زودی بیا اینجا 👇👇 🥀 جمع شهیدانم ارزوست 🥀 👇اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
🍂 که همراه مادر قرآن تلاوت کرد توی همون جعبه چوبی که بود رفتم سرش را تو بغل گرفتم و براش زیارت عاشورا خوندم. بعد هم آیه نور را خواندم، آیه نور را که براش خوندم، دیدم زبانش درحال حرکته😳، گفتم شاید چون مادرم خیال می کنم. دقیق توجه کردم دیدم بله زبانش درحال حرکته. دوباره هم آیه نور را خوندم، باز زبان او در حال حرکت بود. بعد هم که برای دفن کردن، بردنش من خودم زودتر رفتم تو قبر خوابیدم چون قدش خیلی بلند بود گفتم: قبر را بلندتر بکنند و بیشتر کندند. وقتی که دفنش کردند من سرگذاشتم روی خاکش وگفتم: چون مردم بعد از دفن می رن منزل ما و منزل شلوغه، باید برم ، بهش گفتم : علی جان نترس الان می رم منزل و زودی برمی گردم. سر که گذاشتم روی خاک، دیدم اون پائین خونه ایه و چند تا اتاق داره! در یکی از اتاق ها در حال استراحته و از اون یکی اتاق، یک دختر زیبارویی بیرون آمد و یک چادر حریر سرش بود، به من نگاه کرد و لبخندی زد😊 که درهمون حال من را از روی قبر بلند کردند . "به روایت مادر ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا