#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت44
نجواے حضرت زینب سلام الله علیها
هماندم که پیامبر سر بر بالش ارتحال گذاشت، همه فتنههای آتی از پیش چشم تو گذشت که تو آنچنان ضجه زدی و نوای وامحمداه را روانه آسمان کردی.😭
دستهای پدر هنوز در آب غسل پیامبر بود که دستهای فتنه در سقیفهی بنی ساعده به هم گره خورد و گره در کار اسلام محمدی افکند.
جسد مطهر پیامبر هنوز بر زمین بود که ابرهای تیره در آسمان پدیدار شد و باران فتنه باریدن گرفت. دین در کنار پیامبر ماند و دنیا در سقیفهی بنی ساعده متجلی شد.
در لحظهای که هارون در کار مشایعت موسی به طوری جاودانه بود، مردم در سقیفهی سامری آخرت میفروختند بیآنکه حتی به عوض دنیا بگیرند.
✨خسِرَ الدُّنْیا وَ الْاخِرة، ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمَبین.
معن بن عدی و عویم بن ساعده آمدند و به عمر گفتند:
- حکومت رفت، قدرت رفت.
- کجا؟
- از جاده سقیفه پیچید و رفت به سمت انصار.
- کاروانسالار؟
- سعد بن عباده.
عمر به ابوبکر گفت:
- تا دیر نشده بجنبیم.
بر سر راه، ابوعبیدهی جراح را هم برداشتند و شتابان عازم سقیفه شدند.
در سقیفه، سعد بن عباده، عبا پیچیده، شتر حکومت را در جلوی خود گذاشته بود و با تظاهر به کسالت و بیرغبتی، ان را به سمت خود میکشید.
وقتی این سه وارد سقیفه شدند، شتر را- اگر چه مجروح و پی شده- از چنگال انصار بیرون کشیدند و به دندان گرفتند و این در حالی بود که صاحب شتر، عزادار و داغدار، افسار و شتر را از یاد برده بود
عمر طبق معمول بنا را بر خشونت و دعوا گذاشت و با سعد به مشاجره پرداخت، اما ابوبکر یادش آورد که:
- «اَلرِفْقُ هُنا اَبْلَغ»
اینجا نرمش، بیشتر به کار ما میآید.
و ابوبکر خود، عنان را در دست گرفت، از مهاجرین و انصار هر دو تمجید کرد اما مهاجرین را برتر شمرد آنچنانکه آنان را شایسته امارت و انصار را شایسته وزارت قلمداد کرد.
بعدها عمر گفت که من در این راه هیچ مکری نیندوخته بودم مگر آنکه ابوبکر مثل آن یا بهتر از آن را به کار برد.
«ما شَیءٌ کانَ زَوَّرْتُه فِی الَطّریق اِلّا اَتی بِهِ اَوْ بِاَحْسَنَ مِنْه».
پیامبر پیش از این گفته بود:
✨«امت من را این دسته از قریش هلاک خواهد کرد.»
پرسیدند بودند:
- تکلیف مردم در این شرایط چیست؟
فرموده بود:
✨ای کاش میتوانستند از آن بر کنار بمانند.
قرار بر این شده بود که ابوبکر، حکومت را به عمر و ابوعبیده جراح تعارف کند و آنها با تواضع آن را به او برگردانند.
ابوبکر بعد از اتمام سخنرانی گفت:
- یا با عمر یا ابوعبیده جراح بعیت کنید و کار را تمام کنید.
عمر گفت:
- نه به خدا ما هیچکدام با وجود شما این کار را نمیکنیم. دستت را پیش بیاور تا با تو بیعت کنیم.
ابوبکر بیدرنگ دست پیش آورد و اول عمر و بعد ابوعبیدهی جراح و بعد سالم غلام حذیفه با او بعیت کردند. سپس عمر با زبان تازیانه از مردم خواست که وحدت مسلمین را نشکنند و با خلیفهی پیامبر! بعیت کنند.
پدر هنوز در کار تغسیل و تدفین بود که از بیرون در صدای الله اکبر آمد.
پدر مبهوت از عباس پرسید:
- عمو معنی این تکبیر چیست؟
عباس گفت:
- یعنی آنچه نباید بشود شده است.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکْ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت45
نجواے حضرت زینب سلام الله علیها
آنچه پدر کرد، غفلت و غیبت نبود، عین حضور بود. در آن لحظه هر که پیش پیامبر نبود، غایب بود. غیبت و حضور نسبی است
وقتی که دین خدا بر زمین مانده است، با دین و در کنار دین بودن حضور است. هر که نباشد، دچار وسوسه و دسیسه میشود. کسی که با چراغ و در کنار چراغ است که راه را گم نمیکند.
ماه باید در آسمان باشد و از خورشید نور بگیرد، به خاطر کرم شبتابی که نباید خود را به زمین برساند. ابرهای فتنه از سقف سقیفه گذشتند و خانهی پیامبر را احاطه کردند، همهمه در بیرون در شدت گرفت و در آنچنان کوفته شد که ستونهای خانهی پیامبر لرزید.
⭕️بیرون بیائید، بیرون بیائید و گرنه همهتان را آتش میزنیم. صدا، صدای عمر بود.
تو با که یک دنیا غم از جا بلند شدی و به پشت در رفتی اما در را نگشودی.
✨تو را با ما چه کار؟ بگذار عزاداریمان را بکنیم.
⭕️باز هم فریاد عمر بود:
علی، عباس و بنی هاشم، همه باید به مسجد بیایند و با خلیفهی پیغمبر بیعت کنند.
✨کدام خلیفه؟ امام و خلیفهی مسلمین که اینجا بالای سر پیامبر است.
⭕️مسلمین با ابوبکر بیعت کردهاند، در را باز کن و گرنه آتش میزنم.
👌یک نفر به عمر گفت:
- اینکه پشت در ایستاده، دختر پیغمبر است، هیچ میفهمی چه میکنی؟ خانهی رسول الله..
⭕️عمر دوباره نعره کشید:
این خانه را با هر که در آن است، آتش میزنم.
بزودی هیزم فراهم شد و آتش از سر و روی خانه بالا رفت.
تو همچنان پشت در ایستاده بودی و تصور میکردی به کسی که گوشهایش را گرفته میتوان گفت که هدایت چیست؟ خیر کجاست و رسالت چگونه است.
در خانه تنی چند از اصحاب رسول الله هم بودند، اما هیچکس به اندازهی تو شایسته دفاع از حریم پیامبر نبود.
تو حلقهی میان نبوت و ولایت بودی، برترین واسطه و بهترین پیوند میان رسالت و وصایت.
محال بود کسی نداند آنکه پشت در ایستاده، پارهی تن رسولالله است.
هنوز زود بود برای فراموش شدن این حدیث پیامبر که:
✨فاطِمَةُ بِضْعَةُ مِنّی، فَمَنْ اذاها فَقَدْ اذانی وَ مَنْ آذانی فَقَدْ آذَاللَّه.
فاطمه پارهی تن من است، هر که او را بیازارد، مرا آزارده است و هر که مرا بیازارد خدا را.
وقتی آتش از در خانه خدا بالا رفت، عمر، آتش بیار معرکهی ابوبکر، آنچنان به در حریم نبوت لگد زد که فریاد تو از میان در و دیوار به آسمان رفت.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکْ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت46
مادر! مرا از عاشورا مترسان. مرا به کربلا دلداری مده.
عاشورا اینجاست! کربلا اینجاست!😭
اگر کسی جرات کرد در تب و تاب مرگ پیامبر، خانهی دخترش را آتش بزند، فرزندان او جرات میکنند، خیمههای ذراری پیغمبر را آتش بزنند😭
من بچه نیستم مادر!
شمشیرهایی که در کربلا به روی برادرم کشیده میشود، ساختهی کارگاه سقیفه است. نطفهی اردوگاه ابنسعد در مشیمهی سقیفه منعقد میشود.
اگر علی اینجا تنها نماند که حسین در کربلا تنها نمیماند.
حسین در کربلا میخواهد با دلیل و آیه اثبات کند که فرزند پیامبر است. پیامبری که تو در خانهی او و در حریم او مورد تعدی قرار گرفتی.
تعدی به حریم فرزند پیامبر سنگینتر است یا نوهی پیامبر؟
مادر! در کربلا هیچ زنی میان در و دیوار قرار نمیگیرد.
خودت گفتهای. ما حداکثر تازیانه میخوریم، اما میخ آهنین بدنهایمان را سوراخ نمیکند.
مادر! وقتی تو را از پشت در بیرون کشیدند، من میخهای خونین را دیدم.
نگو گریه نکن مادر! باید مرد در این مصیبت، باید هزار بار جان داد و خاکستر شد.😭
ما سخت جانی کردهایم که تاکنون زنده ماندهایم.
نگو که روزی سختتر از عاشورا نیست.
در عاشورا کودک شش ماهه به شهادت میرسد، اما تو کودک نیامدهات- محسنات- به شهادت رسید.
من دیدم که خودت را در آغوش فضه انداختی و شنیدم که به او گفتی:
- مرا بگیر فضه. که محسنام را کشتند.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکْ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت_47
پیش از این اگر کسی صدایش را در خانه پیامبر بالا میبرد، وحی نازل میشد که
✨ «پایین بیاورید صدایتان را»
اگر کسی پیامبر را به نام صدا میکرد وحی میآمد که
✨«نام پیامبر را با احترام بیاورید.»
هنوز آب تغسیل پیامبر خشک نشده، خانهاش را آتش زدند. آن آتش که عصر عاشورا به خیمهها میگیرد.
مبداش اینجاست.
دختر اگر درد مادرش را نفهمد که دختر نیست.
من کربلا را میان در و دیوار دیدم وقتی که نالهی تو به آسمان بلند شد.😭
بعد از این هیچ کربلایی نمیتواند مرا اینقدر بسوزاند.😭
شاید خدا میخواهد برای کربلا مرا تمرین دهد تا کاروان اسرا را سرپرستی کنم، اما این چه تمرینی است که از خود مسابقه مشکلتر است.😭
در کربلا دشمن به روشنی خیمه کفر علم میکند، اما اینها با پرچم اسلام آمدند، گفتند از فتنه میهراسیم، کدام فتنه بدتر از این؟
دیگر چه میخواست بشود؟
کدام انحراف ایجاد نشد؟ کدام جنایت به وقوع نپیوست؟ کدام حریم شکسته نشد؟
کاش کار به همین جا تمام میشد.
تو را که تا مرز شهادت سوق دادند، تو را که از سر راه برداشتند، تازه به خانه ریختند.? 😭
پدر که حال تو را دید، برق غیرت در چشمهای خشمناکش درخشید، خندقوار حمله برد، عمر را بلند کرد و بر زمین کوبید، گردن و بینیاش را به خاک مالید و چون شیر غرید:
- ای پسر صحاک! قسم به خدایی که محمد را به پیامبری برانگیخت، اگر مأمور به صبر و سکوت نبودم، به تو میفهماندم که هتک حرمت پیامبر یعنی چه؟
و باز خندقوار از روی او بلند شد تا خشم، عنان حملش را تصاحب نکند.
اما... اما... تداعیاش جگرم را خاکستر میکند.
به خود نیامدند و از رو نرفتند، عمر و غلامش قنفذ و ابنخزائه و دیگران ریسمان در گردن پدر افکندند تا او را برای بیعت گرفتن به مسجد ببرند.😭
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکْ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت48
ریسمان در گردن خورشید. طناب بر گلوی حق. مظلومیت محض.😭
تو باز نتوانستی تاب بیاوری. خودت نمیتوانستی به روی پا بایستی اما امامت را هم نمیتوانستی در چنگال دشمنان تنها بگذاری.
خود را با همهی جراحت و نقاهت از جا کندی و به دامن علی آویختی.
- من نمیگذارم علی را ببرید.
نمیدانم تازیانه بود، غلاف یا دستهی شمشیر بود، چه بود
عمر آنقدر بر بازو و پهلوی مجروح تو زد که تو از حال رفتی و دستت رها شد.
انگار نه بر بازو و پهلوی تو که بر قلب ما میزد، اما ما جز گریه چه میتوانستیم بکنیم؟
و پدر هم که خود در بند بود.
تو از هوش رفتی و پدر را کشان کشان به مسجد بردند. در راه رو به سوی پیامبر برگرداند و گفت:
یَا بْنَ اُمّ اِنَّ الْقَوم اسْتَضْعفونی و کادُوا یَقْتُلُونَنی.
برادر! این قوم بر ما مسلط شدهاند و دارند مرا میکشند.
یعنی همان کلام هارون به برادرش موسی در مقابل یهود بنیاسرائیل.
شاید میخواست علاوه بر درد دل با پیامبر، یهود و سامری را تداعی کند.
و شاید میخواست این حدیث پیامبر را به یاد مردم بیاورد که به او گفته بود:
انت منی بمنزله هرون من موسی الا انه لانبی بعدی.
تو برای من مثل هارون برای موسایی (که برادرش بود و وزیرش) با این تفاوت که نبوت به من ختم میشود (و وصایت با تو آغاز میشود).
عمر به پدر گفت:
- علی بیعت کن.
پدر گفت:
- اگر نکنم چه میشود؟
عمر به پدر، به برادر و وصی پیامبر، به جان پیامبر گفت:
- گردنت را میزنم.
پدر گردنش را برافراشت و گفت:
- در اینصورت بندهی خدا و برادر پیامبر خدا را کشتهای.
عمر گفت:
- بندهی خدا آری اما برادر پیامبر نه.
پدر تا این حد وقاحت را تصور نمیکرد، پرسید:
- یعنی انکار میکنی که پیامبر بین من و خودش، صیغهی برادری جاری کرد؟
عمر گفت و ابوبکر هم:
- انکار میکنیم. بیعت کن.
پدر گفت:
- بیعت نمیکنم. من در سقیفه نبودم اما استدلال شما در آنجا این بود که شما از انصار به پیامبر نزدیکتر بودهاید، پس خلافت از آن شماست. من بر مبنای همین استدلالتان به شما میگویم که خلافت حق من است، هیچکس به پیامبر نزدیکتر از من نبوده و نیست. اگر از خدا میترسید، انصاف دهید.
هیچکدام حرفی برای گفتن نداشتند.
اما عمر گفت:
- رهایت نمیکنیم تا بیعت کنی.
پدر رو به عمر کرد و گفت:
- گره خلافت را برای ابوبکر محکم میکنی تا او فردا آن را برای تو باز کند. از این پستان بدوش تا سهم شیر خودت را ببری.
بخدا که اگر با شما غاصبان نیرنگ باز بیعت کنم.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکْ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت49
تو وقتی به هوش آمدی از فضه پرسیدی:
- امیرالمومنین کجاست؟⁉️
فضه گفت که او را به مسجد بردند.
من نمیدانم تو با کدام توان به سوی مسجد دویدی و وقتی علی ع را در چنگال دشمنان دیدی و شمشیر را بالای سرش فریاد کشیدی:
- ای ابوبکر! اگر دست از سر پسر عمویم برنداری، سرم را برهنه میکنم، گریبان چاک میزنم و همهتان را نفرین میکنم. به خدا نه من از ناقهی صالح کم ارجترم و نه کودکانم کمقدرتر.
همه وحشت کردند، ای وای اگر تو نفرین میکردی! ای کاش تو نفرین میکردی.
پدر به سلمان گفت:
- برو و دختر رسولالله را دریاب. اگر او نفرین کند...
سلمان شتابان به نزد تو آمد و عرض کرد:
- ای دختر پیامبر! خشم نگیرید. نفرین نکنید. خدا پدرتان را برای رحمت مبعوث کرد..
تو فریاد زدی:
- علی را، خلیفهی به حق پیامبر را دارند میکشند...
اگر چه وقت، دست از سر علی برداشتند و رهایش کردند.
و تو تا پدر را به خانه نیاوردی، نیامدی. ولی چه آمدنی. روح و جسمت غرق جراحت بود.
و من نمیدانم کدام توان، تو را بر پا نگاه داشته بود.😭
تو از علی، خستهتر. تو از علی مظلومتر، علی از تو مظلومتر.
هر دو به خانه آمدید اما چه آمدنی.
تو چون کشتی، شکسته، پهلو گرفتی.😭
و پدر درست مثل چوپانی که گوسفندانش، داوطلبانه خود را به آغوش مرگ سپرده باشند، غمآلوده، حسرت زده و در عین حال خشمگین خود را به خانه انداخت.
قبول کن که غم عاشورا هر چه باشد، به این سنگینی نیست.
پدر به هنگام تغسیل، روی تو را خواهد دید و بازوی تو را و پهلوی تو را.😭
و پدر را از این پس هزار عاشورا است.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکْ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت50
دفعتا خبر آمد که فدک از دست رفت و این برای شما بانوی من که تازه داغ غصب خلافت دیده بودید، کم غمی نبود.
کارگزاران شما هراسان آمدند و گفتند:
- خلیفه ما را از فدک بیرون کرد و افراد خود را در آنجا گماشت.
شما در بستر بیماری بودید. رنگ رویتان زرد بود و دستهایتان هنوز میلرزید، فروغ نگاهتان رفته بود و دور چشمانتان به کبودی نشسته بود.
از هماندم که عمر در را بر پهلوی شما شکست 😭 و جان کودک همراهتان را گرفت و شما فریاد زدید:
- فضه مرا دریاب!
من فهمیدم که کار تمام است و شده است آنچه نباید بشود.😭
شما مضطر و مضطرب از بستر بیماری جهیدید و گفتید:
- چرا؟!!⁉️
و شنیدید:
- فدک را هم غصب کردند، به نفع حکومت غصبی.
- چرا؟!⁉️
این چرا دیگر جوابی نداشت، نه فقط کارگزاران شما که خود خلیفه هم برای این چرا پاسخی نداشت.
من که کنیزیام- به افتخار- در خانهی شما، میدانم که:
«فدک قریهای است در اطراف مدینه، از مدینه تا آنجا دو- سه روز راه است. این باغ از ابتدا دست یهود بوده است تا سال هفتم هجرت.
در این سال که اسلام، نضج و قدرتی فوقالعاده میگیرد، یهود، بیمزده، از در مصالحه درمیآیند و. و این باغ را به شخص پیامبر هدیه میکند تا در امان بمانند.
پیامبر آن را میپذیرد و باغ در دست پیامبر میماند تا آیه «واتِ ذَالْقُرْبی حَقَّهُ»... نازل میشود و پیامبر به دستور صریح خداوند، فدک را به شما میبخشد.»
👌این، واقعیتی نیست که کسی بتواند آن را انکار کند.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکْ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت51
👌ادامه ی نجوای خانم فضه:
اگر پدرتان رسول خدا هم پیش از ارتحال، همهی مسلمانان را جمع میکرد و سئوال میفرمود: فدک از آن کیست؟ همه بیتامل میگفتند
:
- فاطمه.
اینکه حالا چرا همه خفقان گرفتهاند و دم برنمیآورند. من نمیدانم. حداقل باید همان فقرا و مساکینی که از این باغ به دست شما روزی میخورند و حالا نمیخورند صدایشان دربیاید، اما انگار ایمان مردم هم با پیامبر، رخت بربست و جای آن را رعب و وحشت و حب دنیا گرفت.
شما برخاستید، با همان حال نزار و تن بیمار.
پس از وفات پدر بزرگوارتان، هر روز چروک تازهای بر پیشانی. مبارکتان مینشست، اما از این حادثه، آنچنان برآشفتید که من مبهوت شدم.
مرا ببخشید بانوی عالمیان! با خودم فکر کردم که این فدک مگر چیست که غصب آن زهرای مرضیه را اینگونه برمیآشوبد؟
فدک ملک با ارزش و پردرآمدی است. درست، اما برای فاطمهی بریده از دنیا و پیوسته به عقبی که مال دنیا، ارزش نیست، تازه، از فدک هم که خود هیچگاه بهره نمیبردید.
فدک در تملک شما بود و فقر از سر و روی این خانه میبارید. فدک از آن شما بود و نان جویی هم سفرهی شما را زینت نمیداد.
فدک ملک شخص شما بود و روزها و روزها دودی از مطبخ این خانه بلند نمیشد. شوی شما علی، جان عالمی بفداش هزاران هزار درهم را در ساعتی بین فقرا تقسیم میکرد، دستهایش را میتکاند و گرسنگیاش را به خانه میآورد.
پس چه رازی بود در این ماجرا که شما چون اسپندی از بستر بیماری خیزاند و به سوی ابوبکر کشاند⁉️⁉️
من این راز را دریافتم. اما چه فرقی میکند که فضهی خادمهای این راز را دریافته باشد یا نیافته باشد.
کاش مردم این راز را میفهمیدند، ایمانشان را طوفان حادثه برده بود، عقلشان چه شده بود؟
فدک برای شما باغ و ملک نبود، روی دیگر سکهی خلافت بود.
🔰و شما به همان محکمی که در مقابل غصب خلافت ایستادید، در مقابل غصب فدک مقاومت کردید، شما در ماجرای غصب فدک درست مثل غصب خلافت، انحراف از اصل اسلام و پیام پیامبر را میدیدید.
👌فدک یعنی خلافت و خلافت یعنی فدک، فدک بعد اقتصادی خلافت است و خلافت بعد سیاسی فدک و خلافت و فدک یعنی اسلام، یعنی پیامبر، یعنی سنت نبوی.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکْ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت52
وقتی جنازهی پیامبر بر زمین است، میتوان حکم او را در خاک کرد، وقتی هنوز رطوبت قبر پیامبر خشک نشده، میتوان کلام او را لگدمال کرد، هر اتفاق و انحراف دیگری بعید نیست.
و اسلام بعد از چهار روز پوستین وارونه میشود بر تن خلق الله که جز تمسخر برنمیانگیزد.
و این بود آنچه جگر شما را میسوزاند و بر جان شما- سرور زنان عالم- آتش میافکند.
غضبناک و خشم آلود به ابوبکر فرمودید:
✨فدک از آن من است، میدانی که پدرم به امر خدا آن را به من بخشیده است، چرا آن را غصب کردی؟⁉️
ابوبکر گفت:
👈بر این مدعایت شاهد بیاور.
به شما، به مخاطب آیه «اِنّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرّجْسَ اَهْلَ الْبَیْت وَ یُطَهرّکُمْ تَطْهیراً».
گفت: شاهد بیاور. به کسی که کلامش حجت است گفت که شاهد بیاور.
یعنی، زبانم لال، پناه بر خدا، صدیقهی کبری، راستگوترین زن عالم دروغ میگوید،
یعنی آنکه رسولالله دربارهاش فرمود:
✨«اِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَّلَ فَطَمَ ابْنَتی فاطِمَةَ و وَلَدَها وَ مَنْ اَحَبَّهُمْ مِنَ النّارِ فَلِذلِکَ سُمّیَتْ فاطِمَه».
خداوند عزوجل دخترم فاطمه را و فرزندان و دوستدارانش را از آتش جهنم مصون داشت و بدین سبب، فاطمه، فاطمه نامیده شد، صحت سخنش با گواه، اثبات میشود؟!⁉️
یعنی آنکه به تصریح پیامبر، خشم خدا درگروی خشم اوست و رضای خدا، در گروی رضای او. باید کلامش بواسطهی کسی دیگر تایید شود؟!⁉️
بانوی من! جسارت حد و مرز نمیشناسد، بخصوص در وادی جهالت.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکْ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت53
ادامه ی نجوای خانم فضه:
بانوی من! جسارت حد و مرز نمیشناسد، بخصوص در وادی جهالت.
ولی شما پذیرفتند، شما عصاره صبرید، شما اسوه استقامتید.
فرمودید:
- باشد، شاهد میآورم.
و علی را که گواه خلقت بود، به شهادت بردید.
- کافی نیست، یک نفر برای شهادت کافی نیست.
عجب! پس وا اسلاماه! وامحمداه!... خلیفه نشنیده است این کلام پیامبر را که:
✨الْحَقُّ مَعَ عَلی وَ عَلیٌّ مَعَ الْحَقْ، یَدُورُ مَعَهُ حَیْثُما دَار.
همیشه حق با علی است و علی با حق است. حق به دور علی میگردد، حق دنباله روی علی است، هر جا علی باشد حق حضور میبابد.
این کلام به آیهی قرآن میماند، نص صریح کلام پیامبر است. پیامبر آنقدر این کلام را در زمان حیات خویش تکرار کرده است که هیچکس ناشنیده نماند.
و این یعنی کلام علی حکم است. عین عدالت است و اطاعت میطلبد.
خلیفه در محضر آب، دنبال خاک برای تیمم میگشت. چه طهارتی! چه تیممی! چه نمازی!
جانتان از درد در شرف احتراق بود اما صبوری کردید و شاهدی دیگر بردید.
امیمن شاهد دیگر شما به خلیفه گفت:
- شهادت نمیدهم مگر اینکه اعترافی از تو بگیرم.
- چه اعترافی؟⁉️
- کلام مشهور پیامبر در مورد من چیست؟⁉️ خودت این را از زبان رسول نشنیدی که فرمود «امایمن از زنان بهشتی است؟»
- راستش چرا، شنیدم. همه شنیدند.
- من زنی از زنان بهشت شهادت میدهم که پس از نزول آیه
✨«وَاتِ ذَالْقُرْبی حَقَّهُ...»
پیامبر، فدک را به امر خدا به فاطمه بخشید.
خلیفه خلع سلاح شد:
- باشد، فدک از آن تو.
- بنویس!
- نیاز به...
- بنویس!
و خلیفه نوشت که فدک از آن زهر است.
تمام؟ نه، عمر وارد شد:
- چه کردی ابوبکر؟
- هیچ فدک از آن فاطمه بود، گرفته بودم شاهد آورد، پس دادم.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت54
ادامه ی نجوای خانم فضه:
عمر نوشته را از شما گرفت، بر آن آب دهان انداخت و آن را پاره کرد. بند دل ما را.
کاش من درون سینهتان بودم و به جای آن جگر نازنینتان میسوختم. کاش شما دختر پیامبر نمیبودید، کاش فاطمه نمیبودید، کاش اینقدر خوب نمیبودید، کاش اینقدر عزیز نمیبودید که دل ما اینقدر آتش نمیگرفت.
اشک در چشمان شما نشست ولی سکوت کردید. هیهات از این سکوت و صبوری!
امیرمومنان علی، آهی از سردرد کشید و گفت:
- چرا چنین میکنید؟
گفته شد:
- شهود کماند، باید بیشتر شاهد بیاورید.
امام علی رو به ابوبکر کرد و فرمود:
- اگر مالی در دست کسی باشد و من ادعا کنم که آن مال از من است، تو از کدامیک شاهد طلب میکنی؟ از آن که مال در دست است و ذوالید است یا من که ادعا میکنم.
ابوبکر گفت: حکم اسلام این است که باید از مدعی، شاهد طلب کرد نه از آنکه مال در دست اوست.
علی فرمود:
- پس چرا از فاطمه شاهد میخواهی در حالیکه فدک در تملک و تصرف او بوده است.
ابوبکر در مقابل این برهان روشن از پای درآمد و سکوت کرد ولی عمر با جسارت جواب داد:
- علی! رها کن این حرفها را، فدک را پس نمیدهیم.
علی، کوه استوار حلم فرمود:
✨انّا للَّهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُون... وَسَیعْلَمُ الَّذین ظَلَمُوا اَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون.
به یقین آنها هم میدانستند که علی برای حفظ اصل اسلام، مامور به سکوت است و گرنه هیچگاه تا بدین پایه جرات جسارت نداشتند.
بانوی من! وقتی به خانه بازگشتید، گریه امانتان را ربود، آنچنانکه صدای ضجهتان فضای خانه را پر کرد. پدرتان را صدر میزدید و از حاکمیت جور، شکوه میکردید.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت55
ادامه ی نجوای خانم فضه:
ناگهان تصمیم غریبی گرفتید. اعلام کردید که به مسجد میروید و سخنرانی میکنید. آخرین حربهای که در دست مظلوم میماند، اظهار مظلومیت است و افشاگری.
👌باشد تا حجت بر همگان تمام شود. آنها که خود را به خواب زدهاند، بیدار نمیشوند، اما شاید آنها که به خواب برده شدهاند تکانی بخورند. هر چند وقتی که خورشید ولایت، محبوس خانه شده است، شب جاودانه است و خواب مستمر.
اما: ✨وما عَلَی الرَّسُولِ اِلّا الْبَلاغ.
خبر مثل رعد در فضای مدینه پیچید و شهر را لرزاند.
- فاطمه به مسجد میآید!
- دخت پیامبر میخواهد سخنرانی کند!
- احتمالا مساله غصب خلافت است
- شاید ماجرای غصب فدک باشد.
- برویم.
مسجد به طرفه العینی غلغله شد. مهاجرین و انصار از هم پیشی میگرفتند.
کودکان بر دوش مردان قرار گرفتند تا یادگار پیامبر را به محض ورود ببینند. انگار جمعیت میخواست دیوارهای مسجد را درهم بشکند یا لااقل عقب براند.
خلیفه مصلحت نمیدید منعتان کند و بیداری مردم و رسوایی خویش را دامن بزند. خود و اعوان و انصارش در مسجد پخش شدند تا رشته کار از دستشان در نرود و طوفان دردهای شما، تخت بیبنیان خلافت را از جا نکند.
آرام اما با شکوه و وقار از خانه درآمدید. چون پا گذاشتن ماه در عرصهی آسمان، این شما بودید یا پیامبر که بر زمین میخرامیدید!؟
همه گفتند: انگار پیامبر زنده شده است. شبیهترین فرد- حتی در راه رفتن- به پیامبر.
زنان بنی هاشم، چون ستارگان شب تیره، دور ماه وجودتان را گرفتند و جلال و جبروتتان را تا مسجد همراهی کردند.
وقتی شما قدم به مسجد گذاشتید، نفس در سینهی مسجد حبس شد، در پشت پردهای که به دستور شما آویخته شده بود، قرار گرفتید و مدتی فقط سکوت کردید. سکوتی که یک دنیا حرف در آن بود. و آنها که گوش شنیدن این سکوت را داشتند، ضجه زدند.
و بعد سکوت کردید، سکوتی که عطش را دامن میزند و تشنگی را صد چندان میکند و... لب به سخن گشودید:
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت56
ادامه نجوای خانم فضه:
🔰شما بانوی من در مسجد لب به سخن گشودید:
✨بسم الله الرحمن الرحیم
🕊سپاس خدای را بر آنچه انعام فرموده و شکر هم او را بر آنچه الهام نموده و ثنا و ستایش بر آنچه از پیش ارزانی داشته.
✨حمد به خاطر همه نعمتها و مواهب و هدایایی که پیوسته بشر را احاطه کرده و پیاپی از سوی او بر انسان نازل شده.
شمارهی آنها از حوصلهی عدد بیرون است و مرزهای آن از حد جبران و پاداش فراتر و دامنه آن تا ابد از حطیهی اداراک بشر گستردهتر.
مردمان را ندا داد تا با شکر استمرار و ازدیاد نعمت را طلب کنند.
و ستایش خلایق را با افزایش نعم خویش بر انگیخت و دعا را وسیله افزونی نعمتها قرار داد.
✨و شهادت میدهم که «لا اله الا الله» خدایی که هیچ شریکی برایش متصور نیست.
کلمهای که تاویل آن اخلاص است و دلها به آن گره خورده است و اندیشهها از آن روشنی یافته است.
خدایی که چشمها را توان دیدن او نیست و زبانها را قدرت وصف او نه.
✨خدایی که بال و هم و اندیشه و خیال، تا اوج درک ذاتش نمیرسد.
🔰اشیاء را آفرید بیآنکه پیش از آن چیزی موجود باشد و آنها را با قدرت و مشیتش بیهیچ قالب و مثالی تکوین فرمود، بیآنکه به خلقت آن محتاج باشد، یا در آن فایدتی بجوید، مگر تثبیت حکمتش و هشیار کردن خلایق بر طاعتش و اظهار قدرتش و رهنمایی مردم به عبودیتش و عزت بخشیدن به دعوتش.
👌سپس ثواب را در مقابل طاعت و عقاب را در برابر معصیت قرار داد تا بندگان از خشم و انتقام و عذابش به سوی جنات رحمتش شتاب بگیرند.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت57
ادامه سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد به روایت خانم فضه:
❣️شهادت میدهم که پدرم محمد، بنده و رسول خداست.
💠و خداوند او را انتخاب کرد پیش از آنکه به سوی مردم گسیل دارد و نامزد رسالتش کرد پیش از آنکه او را بیافریند و او را برگزید و برتری بخشید، پیش از آنکه مبعوثش کند.
❣️و آن هنگام که بندگان در عالم غیب پنهان بودند و در سر حد عدم و در هالهای از ترس و وحشت و ظلمات سیر میکردند.
💠از آنجا که خداوند علم و احاطه و معرفت به عواقب امور و حوادث روزگار و منزلگاه مقدرات داشت، او را برانگیخت تا کار خدایی خویش را به اتمام رساند و حکم قطعی خویش را امضا کند و مقدرات حتمیاش را نفوذ بخشد.
❣️پس محمد رسول خدا با امتهایی مواجه شد، فرقه فرقه شده در مقابل آئینها و زانو زده در مقابل آتشها و فروافتاده در مقابل بتها و گرفتار آمده در دام انکار خدا.
پس خدای تعالی با محمد تاریکیها را روشن کرد و تیرگیهای ابهام را از دلها زدود و ابرهای سیاه را از مقابل دیدهها کنار زد.
💠پیامبر کمر به هدایت مردم بست و آنها را از گمراهی نجات بخشید و نور بصیرت بر چشمهای تاریکشان پاشید و آنها را به سوی دین محکم و استوار سوق داد و به صراط مستقیم فراخواند.
تا اینکه خداوند او را به اختیار و رغبت و ایثار او و با دست رافت خویش به سوی خود برد.
پس محمد (ص) اکنون از شر این دنیا در آسایش است و گرد او را فرشتگان نیکوکار فراگرفتهاند و خشنودی پروردگار غفار بر او سایه افکنده و همجواری خداوند جبار نصیبش گردیده.
❣درود خدا بر پدرم، پیامبر او و امین وحی او و برگزیدهی او و منتخب و مرضی او.
و سلام و رحمت و برکت خدا بر او.
💠سکوت بر مسجد سایه افکنده بود، زمان از حرکت ایستاده بود و تپش قلبها نیز...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت58
❣نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد:
شما انگار در این دنیا نبودید و هیچکس را نمیدیدید. انگار در عرش بودید و خدا و پیامبر را وصف کردید و بعد به فرش بازگشتید، به مسجد و در میان مردم و رو به آنها فرمودید:
💠شما ای بندگان خدا!
مرجع و نگاهبان و پرچمدار امر و نهی خداوندید و حاملان دین او و وحی او و امناء خداوندید بر خویشتن و مبلغان اوئید به سوی امتها.
❣زمامدار حق اکنون در میان شماست با پیمانی که از پیش با شما بسته است.
یادگاری که برای شما باقی گذاشته است، کتاب ناطق خداست و قرآن صادق و نور فروزان و شعاع درخشان.
💠کتابی که حجتهای آن روشن است، بواطن آن آشکار، ظواهر آن متجلی و پیروان آن مفتخر و مورد غبطهی اقوام دیگر.
❣کتابی که تبعیت از آن، انسان را به سوی رضوان سوق میدهد و گوش جان سپردن به آن، نجات را به ارمغان میآورد و حجتهای نورانی خداوند بواسطهی آن شناخته میشود.
❣تفسیر فرایض و واجبات و حدود محرمات و روشنایی بینات و کفایت براهین و استدلالات و فضائل و محسنات و رخصتها و موهبتها و اختیارات و شرایع و مکتوبات، همه و همه به واسطهی قرآن شناخته میشود.✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت59
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد:
✨خداوند ایمان را آفرید برای تطهیر شما از شرک. و نماز را آفرید برای تنزیه شما از کبر. و زکات را برای تزکیه جان شما و افزایش روزی شما.
✨و روزه را برای تثبیت اخلاص شما.
✨و حج را برای پایداری دین شما.
✨و عدل را برای تنظیم قلبهای شما.
✨اطاعت و امامت ما را بر شما واجب کرد برای نظام یافتن ملت و در امان ماندن از تفرقه.
✨و جهاد را وسیلهی عزت اسلام قرار داد
✨و صبر را وسیلهای برای جلب پاداش حق.
✨مصلحت عامه را در گروی امر به معروف قرار داد
✨و نیکی بر پدر و مادر را سپری ساخت برای محافظت از آتش قهر خودش
✨و پیوند خویشان را وسیلهی افزایش جمعیت و قدرت ساخت
✨و قصاص را وسیلهی حفظ خونها
✨و وفاء به نذر را موجب آمرزش
✨و رعایت موازین در خرید و فروش را برای از میان رفتن کم فروشی
✨و نهی از شرابخواری را برای دوری از پلیدیها
✨و پرهیز از تهمت ناروا را حجابی در برابر غضب خداوند
✨و ترک سرقت را وسیلهای برای ورود به وادی عفت قرار داد.
✨و شرک را حرام کرد تا خدا پرستی جامهی اخلاص بپوشد.
👌پس تقوای خدا پیشه کنید آنچنانکه شایسته است و جز در لباس اسلام نمیرید.
👌و فرمانبردار خدا باشید در آنچه امر فرموده و از آنچه نهی کرده که همانا بندگان اندیشمند خدا به مقام خشیت او نائل میشوند.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت59
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد:
✨خداوند ایمان را آفرید برای تطهیر شما از شرک. و نماز را آفرید برای تنزیه شما از کبر. و زکات را برای تزکیه جان شما و افزایش روزی شما.
✨و روزه را برای تثبیت اخلاص شما.
✨و حج را برای پایداری دین شما.
✨و عدل را برای تنظیم قلبهای شما.
✨اطاعت و امامت ما را بر شما واجب کرد برای نظام یافتن ملت و در امان ماندن از تفرقه.
✨و جهاد را وسیلهی عزت اسلام قرار داد
✨و صبر را وسیلهای برای جلب پاداش حق.
✨مصلحت عامه را در گروی امر به معروف قرار داد
✨و نیکی بر پدر و مادر را سپری ساخت برای محافظت از آتش قهر خودش
✨و پیوند خویشان را وسیلهی افزایش جمعیت و قدرت ساخت
✨و قصاص را وسیلهی حفظ خونها
✨و وفاء به نذر را موجب آمرزش
✨و رعایت موازین در خرید و فروش را برای از میان رفتن کم فروشی
✨و نهی از شرابخواری را برای دوری از پلیدیها
✨و پرهیز از تهمت ناروا را حجابی در برابر غضب خداوند
✨و ترک سرقت را وسیلهای برای ورود به وادی عفت قرار داد.
✨و شرک را حرام کرد تا خدا پرستی جامهی اخلاص بپوشد.
👌پس تقوای خدا پیشه کنید آنچنانکه شایسته است و جز در لباس اسلام نمیرید.
👌و فرمانبردار خدا باشید در آنچه امر فرموده و از آنچه نهی کرده که همانا بندگان اندیشمند خدا به مقام خشیت او نائل میشوند.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت60
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد:
بیش از همه چیز بهت و حیرت بر دلهای مسجدیان سنگینی میکرد:
🤔عجبا! این فاطمه است یا فاتح قلههای فصاحت؟!
این زهراست یازه کما کیاست!؟ این بتوول است یا بانی بنای بلاغت!؟
این طاهره است یا طلایهدار کاروان خطابت!؟ این کیست؟ کجا بوده است؟
این همان کوثر همیشه جوشان است که خدا به پیامبر عطا کرده است!
... و این ابتدای وادی حیرت بود.
دلها که به کلام شما شخم خورده بود، اکنون آمادهی بذر میشد.
چه زمین لم یزرعی و چه بذر بینظیری!
✨«اَیُّها النّاس! اِعْلَموُا اَنّی فاطِمَةٌ وَ اَبی مُحَّمَد.»
✨هان ای مردم! بدانید که من فاطمهام و پدرم محمد است.
حرف اول و آخرم یکی است.
نه غلط در گفتارم جا دارد و نه خطا در کردارم راه.
پیامبری از خود شما به میان شما آمد که رنجهای شما بر او گردن بود و به هدایت شما حرص میورزید و با مومنان رافت و مهربانی داشت.
اگر بخواهید او را بشناسید، میبینید که پدر من بوده است نه پدر زنان شما و برادر پسر عموی (شوی) من بوده است نه برادر مردان شما.
و راستی که چه خوب نسبتی است این نسبت.
پس او رسالت خود را به انجام رسانید و با انذار آغاز کرد، از پرتگاه مشرکان رو بر تافت، شمشیر بر فرق آنان نواخت، گردنهایشان را گرفت، گلوگاهشان را فشرد و با بهترین زبان، زبان موعظه و حکمت، آنان را به سوی خدا دعوت کرد.
👌آنقدر بت شکست و آنقدر پشت افکار آنان را به خاک مالید که تا جمعشان از هم پاشید و هزیمت تنها گریزگاهشان شد.
شب گریخت و صبح مجال ظهور یافت و حق جلوهگری کرد و با کلام زمامدار دین، عربده های شیاطین، خاموش شد.
خارهای نفاق روفته گردید و گرههای کفر و شقاق گشوده گشت... و آنگاه زبان شما به گفتن «لا اله الا الله» باز شد.
و این در حالی بود که تهی و تنها بودید و پرتگاهی از آتش در کنارهی شما شعله میکشید.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت61
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد:
هیچ نبودید. به جرعهای آب میمانستید و لقمهای که به دمی خورده میشود.
ضعفتان، طمع برانگیز بود.
آتش زنهای بودید که روشنی نیافته خاموش میشدید.
زیر پا بودید، لگدمال عابران.
آب متعفن مینوشیدید، خوراکتان از برگ درختان بود. ذلیل و درمانده بودید و همیشه در هول و هراس از اینکه پایمال این و آن شوید.
بعد از این حال و روز، خدای تعالی شما را با محمد (ص) نجات داد- درود خدا بر او-
چه بلاها که از دست مردم کشید، از گرگان عرب و سرکشان اهل کتاب.
هرگاه که آتش جنگ برمیافروختند، خدا خاموشش میکرد. هر دم که شاخ شیطان عیان میشد یا اژدهای مشرکین دهان باز میکرد، پیامبر برادرش علی را به کام اژدها میفرستاد.
و او- علی- تا پشت و پوزهی دیو صفتان بد کنشت را به خاک نمیمالید و آتش کینههایشان را به آب شمشیر خاموش نمیکرد بازنمیگشت.
غرق بود در عشق خدا و پر تلاش در مسیر خدا و نزدیک با رسول خدا.
او مردی مرد بود از دوستان خدا و هست؛ سید اولیاء خدا، همیشه تلاشگر، همیشه مقاوم همیشه خیر خواه و همیشه قبراق و حاضر به یراق.
ولی شما... شما در آن گیرودار، خوب آسوده زیستید و خوب خوش گذاراندید و گوش خواباندید و چشم دراندید تاکی چرخ روزگار علیه ما بگردد.
همان شما که از جنگها میگریختید و دشمن پشتتان را بیشتر میدید تا رویتان را، همان شما چشم براه گردش روزگار علیه ما شدید
... تا پدرم وفات کرد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت62
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد:
تا پدرم وفات کرد...
خدا خانهی پیامبران و جایگاه برگزیدگان را برای او ترجیح داد.
و بعد... علائم خفته نفاق در شما آشکار شد و از اعماق وجودتان سر برآورد.
لباس دین برایتان کهنه شد و سر دستهی گمراهان زبان درآورد.
و ناچیزان هیچگاه به حساب نیامده سر جنباندند و اظهار وجود کردند.
و عربدههای سراب پرستان و باطل جویان در عرصهی دلهای شما پیچید.
و شیطان از مخفیگاه خود سر برآورد و شما را به نام خواند.
شما را بلافاصله آشنای کلامش یافت و پاسخگوی دعوتش و آماده برای پذیرفتن خدعه و فریب و نیرنگش.
شما را از جا بلند کرد و دید که چه راحت برمیخیزید و شما را گرم کرد و دید که چه آسان گرم میشوید و آتش در خرمن کینههاتان انداخت و دید که چه زود شعله میگیرید.
پس به اغوای شیطان بر شتری نشانه گذاشتید که از آن شما نبود و بر آبشخوری وارد شدید که غصب محض بود.
خطایی خواسته و اشتباهی دانسته!
و این در حالی بود که از عهد پیامبر هنوز چیزی نگذشته بود.
زخم مصیبت هنوز تازه بود و دهان جراحت هنوز به هم نیامده بود و پیامبر هنوز بیرون قبر بود.
بهانه آوردید که از فتنه میترسیدیم (و خلیفه برگزیدیم) و ای که هم الان در فتنه افتادهاید و هماکنون در قعر فتنهاید و راستی که جهنم برکافران احاطه دارد.
پس وای بر شما! چطور تن دادید!؟ چطور راضی شدید؟! چه کردید؟! به کجا میروید؟!
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت63
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد:
این کتاب خداست در میان شما! همه چیزش روشن است. احکامش درخشان است، نشانههایش چشمگیر است، نواهیاش واضح است و اوامرش آشکار، اما شما آن را پشت سر انداختهاید، زیر پا گذاشتهاید.
آیا از آن گریزان شدهاید؟ یا غیر آن را به حکمت میطلبید.
آه که ستمکاران جانشین بدی برای قرآن برگزیدند.
«و آنکه غیر از اسلام دینی بجوید از او پذیرفته نمیشود و او در قیامت از زیانکاران است».
چندان درنگ نکردید که فتنهها آرام گیرد، ناقهی خلافت را پیش از آنکه حتی رام شود، به سوی خود کشیدید.
آتش فتنهها را برافرختید و شعلههای آن را دامن زدید. گوش یبه زنگ شیطان گمراه کننده شدید و کمر به خاموش کردن انوار دین حق و سنت نبی برگزیده او بستید. به بهانهی گرفتن کف از روی شیر، ان را تماما مخفیانه نوشیدید. و با انبوه مردم بر فرزندان و خاندان پیامبرتان حملهور شدید.
اما ما صبر کردیم، خنجر بر گلو و نیزه بر شکم، تاب آوردیم و دم نزدیم. تا جائیکه شما فکر میکنید که ما ارث نمیبریم. تا جائیکه حکم جاهلیت را بر ما جاری میکنید. و چه حکمی بهتر از حکم خداست برای کسانی که ایمان دارند؟
آیا نمیدانید؟ میدانید. برایتان از خورشید میانهی روز، روشتنتر است که من دختر پیامبرم.
آی مسلمانان! آیا این حق است که ارث من به زور گرفته شود؟!
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت64
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد:
عجب نوبر زشتی آوردهای!
آیا عمدا کتاب خدا را ترک گفتید و پشت سر انداختید یا نمیفهمید؟!
آیا قرآن نمیگوید:
«سلیمان از داود ارث برد»
آیا قرآن در ماجرای زکریا نمیگوید که:
«زکریا عرضه داشت: خدایا به من فرزندی عنایت کن تا از من و آل یعقوب ارث ببرد.»؟
این کلام قرآن است که:
«خوشیاوندان در ارث بردن بر بیگانگان ترجیح دارند.»
و این نیز که:
«سفارش خداوند در مورد اولاد این است که ارث پسران، دو برابر ارث دختران.»
و باز میفرماید:
«اگر کسی مالی از خود بگذارد، برای پدر و مادر و بستگان به طرز شایسته وصیت کند و این حقی است بر عهدهی پرهیزکاران.»
آیا شما گمان میبرید که من هیچ ارث و بهرهای از پدرم ندارم؟!⁉️
آیا خدا آیهای مخصوص شما نازل کرده و پدرم را استثناء نموده؟!
یا میگوئید: اهل دو مذهب از یکدیگر ارث نمیبرند و من و پدرم پیرو دو مذهبیم؟!
آیا شما به عموم و خصوص قرآن از پدرم و پسر عمویم (علی) واردترید؟
بیا! بگیر! این مرکب آماده و مهار شده را بگیر و ببر.
دیدار به قیامت! که چه نیکو داوری است خدا و چه خوب دادخواهی است محمد (ص) و چه خوش وعدهگاهی است قیامت.
در آن روز اهل باطل زیان میکنند و پشیمانی در آن روز بیفایده است و برای هر خبری قرارگاهی است. پس خواهید دانست که عذاب خواری افزا بر سر چه کسی فرود خواهد آمد و عذاب جاودانه بر چه کسی حلول خواهد کرد.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت65
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد:
مسجد انباشته از سنگ بود یا آدم؟ پس چرا آتش نگرفت؟ پس چرا نسوخت؟ پس چرا آب نشد؟
آن رودی که پیامبر جاری کرده بود از مردم، چه زود برکه شد، چه زود تعفن پذیرفت، چه زود گندید!‼️
ما زنان نه روسپید که مو سپید شدیم در مقابل آنهمه مردان نامرد.
یک مرد نبود در میان آنهمه جمعیت که برخیزد و بگوید که فاطمه تو راست میگویی؟
یک شمشیر نبود در میان آنهمه نیام خالی که حق را از باطل جدا کند؟
در میان آنهمه جنازه و جسد، یک دست مردانه نبود که گوسالهی سامری را در هم بشکند و حقانیت موسی و هرون را به اثبات بنشیند.
زنان بنی هاشم با خود اندیشیدند که شاید کسی برخاسته، ما نمیبینیم، شاید صدایی درآمده ما نمیشنویم، سر کشیدند و گوش خواباندند اما قبرستان مسجد، سوت و کور بود و حفار القبور حقوق، خرسند این سکوت.
فقط شاید دومی به اولی گفته باشد: خدا بکشد او را، چه خوب سخن میراند.
مردههای هفت کفن پوسانده با زلزله از خاک بیرون میافتند اما زلزلهی این کلمات، خاک از قبر دل هیچ زندهای بلند نکرد.
شما شاید فکر کردید که رگ غیرت انصار را بجنبانید، شاید آنها نه برای شما که برای نجات خود از این مرگ زود رس و خفت بار کاری بکنند.
رو کردید به انصار و ادامه دادید:
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت66
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد:
💠رو کردید به انصار و ادامه دادید:
«ای جوانمردان! ای بازوان ملت! و ای یاوران اسلام!
این خمودی و سستی و بیتوجهی نسبت به حق من برای چیست؟
این تغافل و سهلانگاری در برابر ستم چراست؟⁉️
آیا پدرم رسول خدا (ص) نمیفرمود:
✨«حرمت هر کس با احترام به فرزندش داشته میشود»؟⁉️
چه سریع یادتان رفت و چه با عجله از راه فرو افتادید و چه تند به بیراهه پیچیدید.
شما میدانید که حق با من است و میبینید که حق پایمال میشود و میتوانید از من حمایت کنید و حق مرا بگیرید، اما نمیکنید.
آیا میگوئید که پیامبر مُرد؟ و تمام؟
آری این مصیبتی بزرگ است،
مصیبتی در نهایت وسعت. شکافی است که هیچگاه پر نمیشود و زخمی است که هر روز بازتر میشود.
زمین، تیرهی غیبت اوست و ستارگان بیفروغ از هجران او.
در مرگ او کوههای امید و آرزو متلاشی است و خارهای یاس آشکار.
با مرگ او احترام از میان رفته است و هیچ حریمی محفوظ نیست.
بخدا که این مصیبت، بدمصیبتی است، بزرگ بلیهای است.
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت67
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد (ادامه ی سخنان حضرت به انصار):
با مرگ پیامبر اکرم صلی الله علیه واله احترام از میان رفته است و هیچ حریمی محفوظ نیست.
بخدا که این مصیبت، بدمصیبتی است، بزرگ بلیهای است.
بلیه و مصیبتی که هیچ حادثه توانفرسا و طاقت سوزی مثل آن نیست.
اما کتاب خدا این مصیبت را پیش از ورود خبر داده بود، همان کتابی که در خانههای شماست و شب یا روز، آرام یا بلند، با تلاوت یا زمزمه میخوانید و گفته بود که:
این حکمی حتمی است و قضائی قطعی که پیش از این هم بر انبیاء و رسل وارد شده است و آن خبر این است:
✨و ما محمد الا رسول قدخلت من قبله الرسل، افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجزی الله الشاکرین.
و محمد جز پیامبری نیست که پیش از او هم پیامبرانی آمدهاند، اگر او بمیرد یا کشته شود شما به گذشته برمیگردید و هر کس به جاهلیت گذشته روی برد، به خداوند زیانی نمیرساند و خدا پاداش سپاسگزاری را میدهد.
ای فرزندان قبله! (بانوی شرافتمندی که نسبت شما بدو میرسد)
آیا رواست که میراث پدرم پایمان شود و شما نظارهگر باشید؟⁉️
آیا رواست که ندای تظلم مرا بشنوید و دم برنیاورید؟⁉️
صدای من در میان اجتماعتان طنین میافکند، دعوت مرا میشنوید و از حال و روزم خبر میشوید.
(😭امان از دل مادرمون)
شما از ابزار دفاع از حق، چیزی کم ندارید.
دارای عده و عدهاید. نفرات دارید، نیرو دارید، ابزار دارید، سلاح و زره و سپر دارید،
اما پاسخ دعوت مرا نمیدهید؟
به داد من نمیرسید؟
فریاد استغاثه مرا میشنوید، اما یاریام نمیکنید؟
شما که به شجاعت و جنگاوری معروفید.
شما که به خیر و صلاح شهرهاید.
بر شما که نام انصار و یاور نهاده شده.
شما که دست چین شدید، برگزیده شدید. شما چرا؟
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110