#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت60
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد:
بیش از همه چیز بهت و حیرت بر دلهای مسجدیان سنگینی میکرد:
🤔عجبا! این فاطمه است یا فاتح قلههای فصاحت؟!
این زهراست یازه کما کیاست!؟ این بتوول است یا بانی بنای بلاغت!؟
این طاهره است یا طلایهدار کاروان خطابت!؟ این کیست؟ کجا بوده است؟
این همان کوثر همیشه جوشان است که خدا به پیامبر عطا کرده است!
... و این ابتدای وادی حیرت بود.
دلها که به کلام شما شخم خورده بود، اکنون آمادهی بذر میشد.
چه زمین لم یزرعی و چه بذر بینظیری!
✨«اَیُّها النّاس! اِعْلَموُا اَنّی فاطِمَةٌ وَ اَبی مُحَّمَد.»
✨هان ای مردم! بدانید که من فاطمهام و پدرم محمد است.
حرف اول و آخرم یکی است.
نه غلط در گفتارم جا دارد و نه خطا در کردارم راه.
پیامبری از خود شما به میان شما آمد که رنجهای شما بر او گردن بود و به هدایت شما حرص میورزید و با مومنان رافت و مهربانی داشت.
اگر بخواهید او را بشناسید، میبینید که پدر من بوده است نه پدر زنان شما و برادر پسر عموی (شوی) من بوده است نه برادر مردان شما.
و راستی که چه خوب نسبتی است این نسبت.
پس او رسالت خود را به انجام رسانید و با انذار آغاز کرد، از پرتگاه مشرکان رو بر تافت، شمشیر بر فرق آنان نواخت، گردنهایشان را گرفت، گلوگاهشان را فشرد و با بهترین زبان، زبان موعظه و حکمت، آنان را به سوی خدا دعوت کرد.
👌آنقدر بت شکست و آنقدر پشت افکار آنان را به خاک مالید که تا جمعشان از هم پاشید و هزیمت تنها گریزگاهشان شد.
شب گریخت و صبح مجال ظهور یافت و حق جلوهگری کرد و با کلام زمامدار دین، عربده های شیاطین، خاموش شد.
خارهای نفاق روفته گردید و گرههای کفر و شقاق گشوده گشت... و آنگاه زبان شما به گفتن «لا اله الا الله» باز شد.
و این در حالی بود که تهی و تنها بودید و پرتگاهی از آتش در کنارهی شما شعله میکشید.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110