#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت1
📜 #پیشگفتار
هیچکس آیا توانسته است غم فاطمه سلام الله علیها در سوگ پدر به تصویر بکشد، جز نالههای بیت الاحزان فاطمه؟
در اندوه جگر سوز علی سلام الله علیه در مواجهه با فاطمهی میان در و دیوار و گاه شستن صورت نیلی و بازوی کبود فاطمه (ع)، هیچ هنرمند عارفی توانسته است مرثیه بسراید آنچنانکه از عمق رنج آدمی در چروکهای پیشانی علی (ع) خبر دهد و وسعت غمهای خلقت را در پهنای اشک علی (ع) بشناسد و بشناساند جز باز اشک پنهانی علی(ع) ؟
هیچکس را یارای آن بوده است که آلام محض زینب (س) را به هنگام دیدار سر بردار بر بام نیزهها بیان کند، جز خون جاری از سر مبارک زینب (ع)؟
اگر زینب سلام الله علیها با مشاهده سر برادر، حسین، روحی فداه، سلامت سر خویش را تاب آورده بود و سر برستون کجاوه نکوبیده بود، چه کسی عشق را، درد را و هجران را در آفرینش تفسیر میکرد؟
اینها دردهایی است که نویسنده را (اگر احساس داشته باشد) خاکستر میکند و قلم را (اگر به تعداد درختان عالم باشد) میسوزاند و دفتری به پهنای گیتی را آتش میزند.
سوز اشکهای فاطمه (ع)، هنوز پای عارفان را در بیتالاحزان او سست میکند و کمر ابرار را میشکند و آتش به جان اولیاء الله میاندازد.
معاذالله که رشحهی هیچ قلمی بتواند با اشک سوزناک علی (ع) به هنگام شستن پیکر فاطمه (ع) برابری کند.
کجاست اسماء؟
از او بپرسید، فرشتگانی که در اشکهای آن هنگام علی (ع) به تبریک غسل میکردند، بال و پرشان نسوخت؟
آنچه بر پیشانی تاریخ تشیع، چروکهایی اینچنین عمیق آفریده، دردهایی از این دست است.
دردهایی که گفتنی نیست، بیان کردنی نیست، تصویر و تصور کردنی نیست.
درد را (اگر بسیار عمیق باشد) به زخم تشبیه میکنند و زخم را (اگر بیش از حد سوزنده باشد) به اتش.
و حرارت کدام آتشی میتواند با هرم قلب علی (ع) در بیست و پنج سال سکوت خار در چشم و استخوان در گلوی او برابری کند؟
پس اینگونه دردها «مشبه» نیستند، «مشبه به» اند.
و تاریخ شیعه، آکنده از دردهایی اینگونه است.
غم کمر شکن و چاره سوز حسین (ع) در شهادت برادر علمدار، عباس، روحی فداه.
سکوت اندوهبار حسین (ع) جان عالمی بفداش، در برابر جگر پاره پاره امام بردار حسن، سلام الله علیه.
حسرت عمیق عباس برادر، عباس عمو، عباس پدر و عباس امید در جراحت مشک آب.
درد وصف ناشدنی سجاد (ع) در شهادت مظلومانهی پدر.
و از آن پس، همچنان انبوه درد بر درد و تراکم جراحت بر جراحت و زخم بر زخم و اتصال مدام جوی خون.
انگار که تاریخ را در سرزمین شیعه با خون رقم میزنند، بامظلومیت خون.
... و این قلم تنها کاری که میتواند بکند، اقرار و اعتراف به عجز است در مسیر شناخت الفبای این کتاب مظلومیت، چه رسد به شناساندن و تقریر و تصویر کردن آن.
والحمدلله رب العالمین
☘️ تقدیم به خاکپای مادر مظلومیت، فاطمه زهرا سلام الله علیها
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکْ
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🆔 @mahfa110