چـــــ🖤ـــــادر
حـجابت ارزشش با خون #شهید برابرے میـڪند
مواظبشـ باش خواهرم ✋.
خواهرمــ سرمـ رفتـ
روسریـت نرود
جان شمـا و جان حـجابــ زهرایے❤.
دعای خیر مادر پشتوانه ی زندگیات خواهرم☺️🌹
#بانو_بهشتی🍀
#ریحانه #حجاب
#چادر #عفاف
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۶ _ممنونم. هدی نشست و دستانش را دور فن
🌸✨🌸✨
✨🌸✨
🌸✨
✨
🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء)
✨قسمت ۷
در خانه را که با کلید باز کرد دوباره صدای غرغرهای زن دایی اش را شنید.
_دختره پررو خجالت نمیکشی با پسر مردم تو خیابون میچرخی؟ باید آبروی ما رو جلو در و همسایه ببری؟ با خودشون میگن این دختره ننه اش هرجایی بوده یا باباش.خجالت بکش حیا کن. یکم از حورا یاد بگیر داییت میگه تا دانشگاه دنبالش کردم سرشو بالا نیاورده نگاه به کسی بکنه. تنها وجهه خوبش فکر کنم همین باشه اما تو همینم نداری.
_بسه مامان عه!مگه من زندونی شمام که هرچیزی بگین اطاعت کنم؟
_نخیر زبونتم دراز شده جلو مادرت ادب و حیا حالیت نمیشه. دختره چشم سفید رفتی با اون پسره ولگرد..
_ساسان..اسمش ساسانه مامان ولگرد نیست.
_حالا هر کوفتی هست. ازش دفاع نکن دختره پررو. یکم جلو مادرت حیا کن من نمیدونم چه گناهی به درگاه خدا کردم که تو افتادی تو دامن من..
حورا دیگر صبر نکرد و وارد خانه شد.
_سلام.
مریم خانم باز هم با عصبانیت جوابش را داد:
_علیک سلام. به به چه وقت اومدنه زود برو تو آشپزخونه سالاد درست کن. ناهارم که من درست کردم خجالت بکش یکم.
حورا بدون حرفی بعد از تعویض لباسهایش رفت تا سالاد برای ناهار درست کند...
فکرش مشغول حرف زندایی اش شد.
"یکم از حورا یاد بگیر داییت میگه تا دانشگاه دنبالش کردم سرشو بالا نیاورده نگاه به کسی بکنه. تنها وجهه خوبش فکر کنم همین باشه اما تو همینم نداری"
_چه عجب یکم ازم تعریف کرده بود.
_چی میگی با خودت دیوونه هم شدی!
نگاهی به زندایی اش نکرد و به کارش ادامه داد.
_داییت گفته امتحانات شروع شده باید بیشتر درس بخونی، کمتر کار کنی. منم مجبور شدن قبول کنم اما فکر نکن راحتی از صبح تا شب تو اتاقت باشیا.من دست تنهام کمکم میکنی اما بیشتر به درست میرسی که باز بعد امتحانات نری چغلی منو به دایی جونت بکنی. در ضمن اینم بگم که مهرزاد بخاطر جنابعالی همش تو اتاقش حبسه بچه ام شبا بعد شامت میری تو اتاق تا مهرزاد یکم بیاد پیش خانوادش. همه که مثل تو بی خانواده نیستن.
حورا به تک لبخند سردی اکتفا کرد و حرفی نزد. دلش میخواست همانجا جان بسپارد اما این توهین ها را از زبان زندایی اش نشنود.....
کاش نمی آمد به آن خانه..کاش...
"کاش گذر زمان دست خودمون بود! از بعضی لحظات سریع میگذشتیم و توی بعضی لحظه ها میموندیم"
کار درست کردن سالاد که تمام شد، ظرفش را روی اپن گذاشت و گفت:
_من ناهار نمیخورم موقع ظرف شستن صدام بزنید.
مریم خانم لبخند خبیثی زد و چیزی نگفت.
حورا درون اتاقش رفت و یک گوشه نشست. کتابش را به دست گرفت و شروع کرد به خواندن.
لحظاتی بعد دیگر متوجه چیزی نشد و بیهوش شد.
با صدای زنی عصبانی، از خواب پرید:
_مگه نگفتی ظرفت رو میشوری؟ بعد گرفتی خوابیدی؟ خواب به خواب بشی دختر پاشو برو ظرفا رو بشور.
حورا با چشمانی سرشار از خواب سرش را از روی کناب بلند کرد و برخواست.
ناگهان صدای مهرزاد آمد:
_من میشورم مامان بزار حورا خانم بخوابه.
مریم خانم دست زد به کمرش و گفت:
_هه حورا خانم!! چه غلطا! لازم نکرده بشوری خودش میاد میشوره.
_عه مادر من پس چرا ماشین ظرف شویی گرفتی؟
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #حورا
✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌸🍃🌸.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🌸.🍃🌸═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۷ در خانه را که با کلید باز کرد دوباره
🌸✨🌸✨
✨🌸✨
🌸✨
✨
🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء)
✨قسمت ۸
_اونش به تو ربطی نداره برو تو اتاقت.
مهرزاد با نارضایتی به اتاقش رفت و حورا با قلبی شکسته تمام ظرف ها را شست...
مارال که از مدرسه برگشت یک راست به اتاق حورا رفت و گفت:
_حورایی امتحانمو ۲۰شدم.
حورا خوشحال شد و بغلش کرد.
_آفرین عزیزدلم. خیلی خوبه.
_اومدم ازت تشکر کنم خیلی زحمت کشیدی همش بحاطر کمکای تو بود.
_و البته باهوشی خودت گل خوشگلم.
مارال با مظلومیت گفت:
_امشبم میای باهام علوم کار کنی؟
_فردا امتحان داری؟
_نه اما اگه تو نباشی نمیتونم درس بخونم.
_چشم خانمی تا اونموقع درسامو میخونم میام. الانم برو دست و صورتت و بشور، ناهارتو بخور، استراحت بکن.. بیدار که شدی میام عزیزم
_چشم..
گونه حورا را بوسید و گفت:
_دوست دارم حورا جونی.
مارال که رفت، حورا دلش قنج رفت برای این دختر کوچولو شیرین که هدیه خدا بود به او در این خانه...
تا شب درس هایش را خواند که بتواند راحت به درس مارال رسیدگی کند...ساعت ۸شب بود که به اتاق مارال رفت و ۱۰بیرون آمد...
شام را که خورد بدون فرمایش زندایی اش به اتاق رفت تا مهرزاد از اتاقش بیرون بیاید.
مکالمه آن شب بین خانواده ایزدی چندان جالب نبود. بحث درباره عروسی دخترعمه مریم خانم بود و برای حورا چندان جذابیتی نداشت چون در هیچ مهمانی او شرکت نمیکرد..یعنی او را نمیبردند.
بین کتابهایش نشست و مشغول درس خواندن شد تا اینکه خوابش برد...
اولین امتحانش فردا بود برای همین صبح زود برخواست و با عزم و اراده شروع کرد تا شب. شب هم بعد از شستن ظرف ها به تخت خواب رفت تا بتواند ۸ساعت قبل امتحان استراحت کند.
صبح زود برخواست و با صبحانه اندکی که خورد راهی دانشگاه شد. در راه آیتالکرسی و صلوات میخواند تا استرسش برطرف شود.
دانشگاه حسابی شلوغ بود. همیشه موقع امتحانات میان ترم همین قدر شلوغ میشد. به سختی هدی را پیدا کرد و با او مشغول حرف زدن شد.
ساعت برگزاری امتحان که رسید به کلاس های مربوطه رفتند و امتحان برگزار شد.
حورا به آسانی هر سوال را با بسم الله الرحمن الرحیم پاسخ میداد و میگذشت.
۴۵دقیقه که گذشت برگه را به مراقب داد و کلاس را ترک کرد.
هدی همیشه دیر میآمد و حورا نمیتوانست معطل شود. بنابراین سریع راهی خانه شد و پیامکی برای هدی فرستاد تا منتظر او نماند و برود.
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #حورا
✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌸🍃🌸.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🌸.🍃🌸═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۸ _اونش به تو ربطی نداره برو تو اتاقت.
🌸✨🌸✨
✨🌸✨
🌸✨
✨
🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء)
✨قسمت ۹
وارد خانه که شد سکوتی را شنید که غیر ممکن بود. هیچوقت در این ۱۷سال زندگی آنقدر خانه آرام نبوده. دلش میخواست بفهمد چه اتفاقی افتاده..
قدم به قدم که نزدیک در ورودی میشد استرسش بیشتر میشد.
جلوی در کفش های غریبه ای دید. با تردید کفش هایش را درآورد و رفت داخل.
صدای گفتگو های یواش و آرامی را میشنوید. بیخیال شد و بدون صدا وارد اتاقش شد..تا شب بدون مزاحمت درس خواند و کسی مزاحمش نشد.
در اتاق طبقه بالا مهرزاد کلافه قدم میزد. فکرش درگیر اتفاقات و حرفهای امروز بود که یواشکی از پشت در شنیده بود.
چرا مادر و پدرش نمیخواستند او بفهمد؟
چرا میخواستند برخلاف نظر حورا عمل کنند؟
فکر نبودن حورا در این خانه عذابش میداد.
در اتاقش قدم میزد و با خودش حرف میزد.
_بهش بگم؟ نگم؟ چیکار کنم؟ باید حورا رو باخبر کنم. نمیخوام در عمل انجام شده قرار بگیره و این وضعیت رو قبول کنه.باید بهش بگم اما.. اما حورا که با من حرف نمیزنه. اون که به من اصلا محل نمیده. منو آدم حساب نمیکنه. همین غرورش منو جذب کرده.
موقع شام رفت پایین تا بتواند اگر توانست با حورا حرف بزند.
_سلام.
با سلام سرسری خانواده،نشست سر میز و منتظر حورا شد..
شام را کشیدند و حورا نیامد. به مارال نگاهی کرد و گفت:
_مارال برو حورا رو صدا کن.
مادرش خیلی سریع گفت:
_نه حورا درس داره.
_ناهارم نخورد مادر من.
_تو به فکر خودت باش نمیخواد جوش کسیو بزنی.
مهرزاد با غیظ دندان هایش را بهم سایید و در دل گفت...حورا کسی نیست.. عشق منه..
شام را با بی میلی خورد و رفت بالا.
نیمه های شب بود و حورا مشغول دعا و نیایش...
مهرزاد آرام از پله ها پایین رفت و پشت در اتاق حورا ایستاد.
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #حورا
✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌸🍃🌸.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🌸.🍃🌸═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 #مهدی_شناسی ۹۴۹🌷 🍀اوصاف امام
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
@zohoreshgh
❣﷽❣
🌷 #مهدی_شناسی ۹۵۰🌷
🍀اوصاف امام زمان عجل الله فرجه🍀
🔶قاصم
💠به معنای شکننده و درهم کوبنده است و از القاب صاحب الزمان علیه السلام میباشد.
💠«او» است که میآید و ستمکاران و ظالمان و معاندان و غاصبان را در هم میکوبد.
💠 لذا در دعای ندبه دنبال چنین شخصی میگردیم: «أَینَ قاصِمُ شَوْکَةِ الْمُعْتَدِینَ»؛
«کجاست آن که شوکت و قدرت ستمکاران و متعدیان را در هم میشکند».
💠 در زیارت به ایشان سلام میدهیم:
«اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا قاصِمَ شَوکَةِ الْمُعْتَدِینَ»؛
«سلام بر تو ای در هم کوبنده شوکت و قدرت ستمکاران».
🔶قاطع
💠به معنای قطع کننده و برّان است.
از کتاب ذخیره و تذکرة الائمه نقل شده که اسم آن حضرت در کتاب قنطره، «قاطع» میباشد.
💠 در دعای ندبه آمده است:
«أَینَ قاطِعُ حَبآئِلِ الْکِذْبِ وَالاِفْتِرآءِ»؛
«کجاست آن که دسیسههای دروغ و افتراء و خدعههای اهل بدعت و ضلالت را از ریشه قطع خواهد کرد؟ »
💠لذا به آن حضرت چنین سلام میدهیم: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا طامِسَ آثارِ الزَّیغِ وَالاَهْواءِ وَقاطِعَ حَبائِلِ الْکِذْبِ وَ الافْتِراءِ... ».
«سلام بر تو ای آقایی که آثار اندیشههای باطل و هواهای نفسانی را محو و نابود میگردانی و جعل و دسیسههای دروغ و افترا را از ریشه قطع خواهی کرد. »
🔶قسط
💠به معنای عدالت و دادگری است و از القاب صاحب الزمان علیه السلام میباشد. و چون امام زمان علیه السلام برپا کننده عدل و داد در سراسر جهان است پس چنین لقبی زیبنده آن حضرت است.
💠از هدایة الکبری نقل شده که قسط لقب امام زمان علیه السلام است.
🔶قَصر مَشید
💠یعنی قصر و کاخ برافراشته.منظور امام است آن گاه که ظاهر شود و قیام نماید.
💠علی بن ابراهیم در مورد آیه شریفه «وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَشِیدٍ»میگوید:
«هذا مَثَلٌ لآلِ مُحَمَّدٍ لِلإِمامِ الْقآئِمِ دَلَّ عَلی غِیبَتِهِ فَالْبِئرُ الْمُعَطَّلَةُ الإِِمامُ وَهُوَ مُعَطَّلٌ لا یقْتَبِسَ مِنْهُ الْعِلْمَ... »؛
«این مثلی است برای آل محمّد، برای امام قائم که بر غیبت او دلالت دارد؛ پس چاه معطّل، آن امامی است که معطّل مانده و از علم او استفاده نمی شود... ».
#مهدی_شناسی
#قسمت_950
#اسامی_امام
#امام_زمان عج
📚اوصاف المهدی (عج)
✍احمد سعیدی
👈 #ادامه_دارد....
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اصلی ترین دلیل غیبت قائم آل محمد چیست؟
🔵 وظیفه شیعیان در این خصوص چیست؟
سخنران استاد رائفی پور
#وعده_صادق
#امام_زمان عج
💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
23.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ورود سامریها در همین حوالی
* اسراییلیها از جنس خودشان در میان استفاده میکنند.
⬅️ در آستانه تشکیل حکومت جهانی، گوساله پرستان مسلط شدند!
♨️ غربالهای شدید قبل از نصرت الهی
🔗 برگرفته از جلسات «جهاد با نفس»
#مقاومت #وعده_صادق #ظهور #لبنان #غزه #آخرالزمان #امام_زمان عج
💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
9.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️ چرا قرآن به زبان عربی نازل شده؟
#کامل_ترین_زبان
#وعده_صادق
#امام_زمان عج
💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲 گاهی راز اجابت دعا نه در خواسته ما، بلکه در نحوه ی خواستن ما از خداست.
#کلیپ | #استاد_شجاعی
منبع:جلسه ۳۲ از مبحث سبک زندگی شاد
#وعده_صادق
#امام_زمان عج
💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
کارگاه تفکر ۱۴.mp3
14.03M
#کارگاه_تفکر ۱۴
آنچه در پادکست چهاردهم میشنوید :
- شیوه درست مطالعۀ تاریخ چیست و خروجی این نوع تفکر چه تفاوتی در زندگی ما ایجاد میکند؟
- بهترین زمان تفکر و تمرکز چه زمانی است؟
- وقت نداشتن برای تمرکز و تفکر نشانۀ کدام بیماریهای روح است؟
- راهکار رسیدن به بیداری سحر چیست؟
منبع پادکست : جلسه ۶ کارگاه تفکر
#امام_زمان عج
💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
11.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مجموعه #موشن_گرافیک
#راه_نصرالله
🔹قسمت ۳ : دست برتر رسانه ای
پ.ن: روایتی از دستاورد های شهید سید حسن نصرالله و موفقیت ها و پیروزی های حزب الله با رهبری ایشان
#وعده_صادق #امام_زمان #لبنان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 ببینید سردار حاجی زاده چی از موشک خرمشهر میگه👏
خرمشهر ها در راهند🚀🔥
#ایران_قوی #وعده_صادق
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️