eitaa logo
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.4هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
10.4هزار ویدیو
612 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر تبادل تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
4_196006905636717709.mp3
زمان: حجم: 4.99M
#شهر_مه_گرفته صداى موسيقى گوشخراشى مي آيد، موسيقى عجيبيست!!! صداى ما را از جهنم آخرالزمان ميشنويد... #قسمت2⃣ http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
4_196006905636717719.mp3
زمان: حجم: 4.68M
#شهر_مه_گرفته صداى موسيقى گوشخراشى مي آيد، موسيقى عجيبيست!!! صداى ما را از جهنم آخرالزمان ميشنويد... #قسمت2⃣1⃣ http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
4_196006905636717930.mp3
زمان: حجم: 2.96M
#ذوالقرنین_کیست؟!! استاد رائفی پور #قسمت2⃣ عالیه حتما گوش بدید و منتشر کنید👌👌 http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌴 #درقصر_تنهایی🌴 🌹غریبی امام حسن (ع) و حماسه صلح🌹 #قسمت1⃣
🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌴 🌴 🌹غریبی امام حسن (ع) و حماسه صلح🌹 ⃣ به راستى چرا امام، خودش را به عنوان فرزند پيامبر معرفى مى كند ؟ چرا نمى گويد من حسن بن على هستم ؟ نگاهى به اطراف خود كن، چه مى بينى ؟ بزرگان شهر كوفه، ريش سفيدان، اكنون مى خواهند با امام حسن(ع) كه كم سن تر از آنهاست و حدود سى و هفت سال دارد، بيعت كنند . امام حسن(ع) بايد به معرفى خود بپردازد تا مردم بدانند با چه كسى بيعت مى كنند ، در روى زمين غير از امام حسن و امام حسين(ع) كسى ديگر نيست كه فرزند دختر پيامبر باشد . آرى، در ميان اين جمعيّت، پيرمردانى هستند كه از ياران پيامبر بوده اند و به ياد دارند كه چقدر، آن حضرت به امام حسن(ع) علاقه داشت . نكته ديگر اين كه امام حسن(ع) به آيه تطهير اشاره مى كند، آيا مى خواهى حكايت اين آيه را برايت بگويم ؟ يك روز كه پيامبر در خانه اُمّ سَلَمه (همسر پيامبر) بود، او را صدا زد و فرمود : "اُمّ سَلَمه ! برو و از على و فاطمه و حسن و حسين بخواه تا به اينجا بيايند" .6 وقتى آنها وارد خانه شدند پيامبر به احترام آنها از جاى برخاست و از آنها دعوت كرد تا كنار او بنشينند . اُمّ سَلَمه ديد كه پيامبر دست راست خود را باز كرد و على(ع) را در آغوش خود گرفت . آنگاه دست چپ خود را باز نمود و حسن(ع) را در آغوش گرفت . حسين(ع) هم آمد و دست خود را در گردن پيامبر انداخت، و روى سينه پيامبر قرار گرفت . وقتى كه فاطمه(س) هم در مقابل پيامبر نشست، پيامبر نگاهى به آسمان كرد و چنين فرمود : "بار خدايا ! اينها، خاندان من هستند، از تو مى خواهم تا آنان را از هر بدى پاك گردانى" .7 نگاه پيامبر به سوى آسمان بود، چه صحنه قشنگى ! يك شمع و چهار پروانه ! جبرئيل فرود آمد و "آيه تطهير" نازل شد . (انّما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهّركم تطهيراً) "و خداوند مى خواهد شما خاندان را از هر پليدى پاك كند" . اكنون، مردم بيش از پيش امام حسن(ع) را شناخته اند . حتماً نام عبّاس، عموى پيامبر را شنيده اى ؟ او دو پسر دارد يكى به نام عبد الله و ديگرى به نام عُبيد الله . اين دو برادر امروز در كوفه هستند و هر دو از علاقمندان به امام حسن(ع)مى باشند . اما اگر با من تا آخر كتاب همراه باشى متوجّه مى شوى كه چگونه، راه اين دو برادر از هم جدا شده و يكى از آنها (عبيد الله) بزرگترين ضربه را به حكومت امام حسن(ع) مى زند . نگاه كن ! عبد الله بن عبّاس، از جا بر مى خيزد و در كنار منبر مى ايستد رو به مردم مى كند و مى گويد : "اى مردم ! اين آقا فرزند پيامبر شما و جانشين امام شماست، برخيزيد و با او بيعت كنيد" !8 با تمام شدن سخن عبد الله بن عبّاس همه مردم، آمادگى خود را براى بيعت كردن با امام حسن(ع)، اعلام مى كنند و در جواب عبد الله بن عبّاس مى گويند : "ما بسيار امام حسن(ع) را دوست داريم، به راستى كه او شايسته خلافت مى باشد" .9 مردم دسته دسته به سوى امام مى روند و با او بيعت مى كنند . همسفر خوبم ! امام حسن(ع) وقتى هجوم مردم را براى بيعت مى بيند از آنها قول مى گيرد كه همواره به سخنان و دستورات او گوش فرا دهند و مردم نيز با صداى بلند مى گويند : "ما همه گوش به فرمان تو هستيم" .10 آيا مى دانى چند نفر در كوفه با امام حسن(ع) بيعت مى كنند ؟ بيش از چهل هزار نفر !11 اكنون بيعت با امام تمام شده است، و امام حسن(ع) زمام حكومت را به دست مى گيرد، و براى شهرهاى مختلف فرماندارانى را منصوب مى كند، عبد الله بن عباس را به سوى شهر بصره مى فرستد . امام حسن(ع)، دو ماه به بررسى اوضاع مى پردازد و سعى مى كند مسائل داخلى را سر و سامان بدهد .12 البتّه لازم است بدانى كه محدوده حكومت امام حسن(ع) فقط عراق نيست، بلكه تمام مناطق اسلامى (به غير از شام) زير نظر كوفه اداره مى شوند . آرى كوفه به منزله پايتختى براى حجاز (مكه و مدينه)، يمن، ايران و . . . به شمار مى رود .13 ... 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌴 #درقصر_تنهایی🌴 🌹غریبی امام حسن (ع) و حماسه صلح🌹 #قسمت1⃣1⃣
🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌴 🌴 🌹غریبی امام حسن (ع) و حماسه صلح🌹 ⃣1⃣ امام، نامه ها را تحويل مى گيرد و آنها را در جايى مخفى مى كند . او مى داند كه اگر اين خبر در ميان سپاه پخش شود و آبروى بزرگان كوفه برود، در لشكر آشوب به پا خواهد شد . امام در فكر است كه با اين مردم چه كند . نامه رسان ديگرى از راه مى رسد و خدمت امام مى آيد . او از طرف قَيس آمده است، امام نامه را باز مى كند و آن را مى خواند . در نامه آمده است كه عُبيد الله بن عبّاس، پسر عموى امام، فريب معاويه را خورده و به خاطر يك ميليون درهم به لشكر معاويه پيوسته و با او بيعت كرده است .69 اين خبر، براى امام بسيار سخت تمام مى شود، چه كسى بهتر از پسر عموى امام كه او هم فريب معاويه را خورده است . معاويه اين بار با سكّه هاى طلا به جنگ آمده است . امام با خود فكر مى كند اگر او به جنگ معاويه برود، در همان شب اول بسيارى از اين مردم به لشكر معاويه خواهند پيوست . چون معاويه همراه خود آن قدر پول آورده است كه بتواند تمام سپاه كوفه را بخرد . وقتى كه پسر عموى امام، به خاطر پول، امام را تنها بگذارد ديگر تكليف بقيه مردم روشن است . ممكن است گروهى از شيعيان واقعى باقى بمانند ولى امام مى داند كه تعداد آنها بيش از پنج هزار نفر نخواهد بود، خوب، پنج هزار نفر در مقابل شصت هزار نفر چه كار مى توانند بكنند .70 اگر جنگ شروع شود، معاويه، همه اين شيعيان را به قتل خواهد رسانيد و خاندان بنى هاشم را قتل عام خواهد كرد . معاويه مى خواهد هيچ اثرى از خاندان پيامبر باقى نماند . در اين جنگ ممكن است معاويه هزاران نفر از ياران خود را از دست بدهد امّا براى او كارى ندارد كه ياران جديدى براى خود درست كند . هر كس كه پول را دوست داشته باشد مى تواند در لشكر معاويه قرار گيرد، او با پول بيت المال مى تواند هزاران نفر ديگر را به سوى خود جذب كند . اما براى اين كه يك نفر، پيرو مكتب شيعه باشد بايد پول را دوست نداشته باشد، دلش از محبت دنيا خالى باشد تا بتواند تا آخر عمر، شيعه باقى بماند . درست است كه الآن قَيس و ياران باقى مانده او قسم خورده اند تا پاى جان در راه امام حسن(ع) جانفشانى كنند . امّا اگر اينها كشته شوند ديگر نمى توان به آسانى، جايگزين آنها را پيدا كرد . بايد سال ها بگذرد تا افرادى همچون اينان تربيت شوند، تربيت افرادى كه از پول بگذرند بسيار سخت است . خبرى در سپاه كوفه به سرعت منتشر مى شود : "قَيس كشته شد" . اين شايعه را هواداران معاويه در دهان مردم انداخته اند تا اگر كسى هم به فكر يارى كردن امام باشد روحيه خود را از دست بدهد .71 آرى، معاويه براى شكست امام حسن(ع)، از شيوه جنگ روانى استفاده مى كند و مى خواهد از اين راه روحيه سپاهيان امام را در هم بشكند . اكنون، موقع اذان است و همه سپاهيان امام براى نماز جمع شده اند . امام تصميم دارد تا از ميزان آمادگى سپاهيان خود براى جنگ با خبر شود، به راستى آيا اين مردم در مقابل معاويه جنگ خواهند نمود ؟ امام رو به آنان مى كند و چنين مى گويد : اى مردم ، معاويه ما را به صلح و سازش فرا مى خواند ، اگر شما آمادگى براى مرگ در راه خدا را داريد با شمشيرهاى خود به جنگ او برويم و اگر زندگى دنيا را انتخاب مى كنيد خواسته او را قبول كنم .72 سخن امام كه به اين جا مى رسد، عدّه اى فرياد مى زنند : "ما زندگى را دوست داريم، ما مى خواهيم زنده بمانيم ." .73 آرى، اين فرياد، اوج مظلوميّت امام حسن(ع) را نشان مى دهد، مردمى كه به اردوگاه امام آمده اند اهل جهاد نيستند، اينها عاشق زندگى دنيا هستند و از مرگ با عزّت نيز مى ترسند . امام مى داند كه اين مردم علاقه اى به جنگ ندارند، براى همين ادامه مى دهد : اى مردم ، من نمى دانم با شما چگونه رفتار كنم ، اين نامه قَيس است و به من خبر داده كه بزرگان شما همراه با فرمانده خود به سپاه معاويه پيوسته اند . اى مردم كوفه ، شما با من بيعت كرديد و من به اميد يارى شما از كوفه خارج شدم ، امّا اكنون اين گونه بىوفايى مى كنيد . بدانيد كه من ديگر از يارى كردن شما دل كنده ام و مى خواهم امر حكومت را به معاويه واگذار كنم .74 در اين ميان، عدّه اى از سپاهيان امام حسن(ع) به فكر فرو رفته اند، آرزوهاى زياد آنها بر باد رفته است . چون وقتى كه امام حسن(ع) خودش بخواهد با معاويه صلح كند ديگر معاويه حاضر نخواهد بود به كسى پول بدهد . ... 💥 مباحث قبلی را در کانال ⤵️ دنبال کنیدودرثواب نشرش سهیم شوید و قدمی برای کسب معرفت امام زمان (عج) بردارید🙏 کپی با ذکر صلوات به نیت تعجیل درفرج حلال میباشد 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌴 #درقصر_تنهایی🌴 🌹غریبی امام حسن (ع) و حماسه صلح🌹 #قسمت1
🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌴 🌴 🌹غریبی امام حسن (ع) و حماسه صلح🌹 ⃣2⃣ در اين ميان كه امام حسن(ع) با حُجْر سخن مى گويد يكى از ياران ايشان به نام سفيان وارد مى شود . نمى دانم آيا تا به حال نام او را شنيده اى ؟ او يكى از بهترين ياران امام حسن(ع) مى باشد، او گل سرسبد همه شيعيان زمان خود است .123 سفيان تا نگاهش به امام مى خورد چنين مى گويد : "السّلامُ عَلَيكَ يا مُذِلَّ المؤمنينَ : سلام بر تو اى كسى كه مؤمنان را ذليل و خوار نمودى" . همسفر خوبم ! آن روز كه امام حسن(ع) قصد جنگ داشت مردم گروه گروه به معاويه مى پيوستند و او را تنها مى گذاشتند، امروز هم كه او صلح كرده است بهترين يارانش با او اين گونه سخن مى گويند . حتماً مى خواهى بدانى كه امام حسن(ع) در جواب سفيان چه مى گويد . امام جواب سلام او را مى دهد و از او مى خواهد تا بنشيند و به سخنان او گوش بدهد . امام براى او سوره قدر را مى خواند . ( انّا انزلناه فى ليلة القدر، و ما ادريك ما ليلة القدر) اى سفيان، بدان كه شب قدر بهتر از هزار ماه حكومت بنى اميّه است .124 امام مى خواهد به او بفهماند كه نگاه به حكومت ظاهرى معاويه نكن، درست است كه او اكنون بر تمام كشورهاى اسلامى حكومت دارد ; امّا حكومت واقعى از آنِ امام است . آرى شب قدر كه فرا مى رسد فرشتگان بر من نازل مى شوند و پرونده سرنوشت همه مخلوقات را به نزد من مى آورند، حكومت حقيقى در شب قدر است . معاويه براى شهرهاى مختلف، حاكم معيّن مى كند و اكنون تصميم دارد تا به شام برگردد . او قبل از سفر خود دستور مى دهد تا همه مردم كوفه به مسجد بيايند . مسجد كوفه پر از جمعيّت است، اكنون او مى خواهد براى مردم سخنرانى كند براى همين بالاى منبر مى رود و مى گويد : اى مردم ! همانا حسن بن على خود را شايسته رهبرى مسلمانان نمى دانست و براى همين امر رهبرى و خلافت را به من واگذار كرد زيرا مرا شايسته اين مقام مى دانست .125 آرى، معاويه مى داند كه صلح امام حسن(ع) يك نوع كناره گيرى محسوب مى شود و او مى خواهد هر طور شده يك تأييد از آن حضرت براى حكومت خود بگيرد . امّا او نمى داند كه امام حسن(ع)، هيچ گاه نخواهد گذاشت او به اين هدف خود برسد . تا سخن معاويه به اينجا مى رسد امام حسن(ع) از جاى خود بلند مى شود و چنين مى گويد : اى مردم ! شما مى دانيد كه من فرزند رسول خدا هستم ، من از پيامبر هستم و پيامبر از من است . آيا آيه تطهير را فراموش كرده ايد؟ آن روزى كه پيامبر ، من ، پدر و مادر و برادرم را در زير عباى خود جمع كرد و رو به آسمان كرد و فرمود : "خدايا ! اينان ، خاندان من هستند از تو مى خواهم هر گونه پليدى را از ايشان دور گردانى" . و اين گونه بود كه خداوند ، آيه تطهير را نازل كرد : ( انّما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهّركم تطهيراً ) "و خداوند مى خواهد شما خاندان را از هر پليدى پاك كند" . امروز ، چه شده است كه معاويه خيال مى كند من او را شايسته خلافت دانسته و خود را سزاوار اين مقام نمى دانم؟ ! اى مردم ، معاويه ، دروغ مى گويد ، خاندان پيامبر به حكم قرآن ، شايستگى خلافت و رهبرى مسلمانان را دارند . امّا بعد از وفات پيامبر ، مسلمانان همواره به خاندان پيامبرشان ظلم و ستم نموده اند . امّت اسلام با چشم خود ديدند كه پيامبر در روز غدير خم ، پدر مرا به عنوان جانشين خود معين نمود امّا از پدر من روى گردانيدند و با ديگرى بيعت نمودند .126 معاويه از اين كه امام حسن(ع) اين گونه دارد حقايق را براى مردم بيان مى كند به وحشت مى افتد . آرى، امروز در پاى منبر، بزرگان شام نشسته اند، اهل شام تاكنون چنين سخنانى را نشنيده اند، ديگر صلاح نيست كه اهل شام حقايق را بشنوند . اهل شام خيال مى كنند كه حضرتعلى(ع) نماز هم نمى خوانده ; امّا امروز مى شنوند كه حضرتعلى(ع) و امام حسن(ع) به حكم قرآن معصوم هستند و خدا آنها را از هر گناه و معصيتى پاك نموده است . معاويه آشفته است، چه كند ؟ بايد هر طورى هست سخن امام حسن(ع)را قطع كند، چه بگويد، او چه فضيلتى براى خود يا پدرش دارد كه بگويد ؟ او چاره اى نمى بيند جز اينكه زبان به فحش و ناسزا باز كند، زبانم لال، او بالاى منبر به حضرتعلى(ع) جسارت مى كند، هر چه دلش مى خواهد و مى تواند ناسزا مى گويد .127 در اين ميان امامحسين(ع) از جا بر مى خيزد تا جواب معاويه را بدهد، امام حسن(ع) به او اشاره مى كند كه بنشيند .128 ... 💥 مباحث قبلی را در کانال ⤵️ دنبال کنیدودرثواب نشرش سهیم شوید و قدمی برای کسب معرفت امام زمان (عج) بردارید🙏 کپی با ذکر صلوات به نیت تعجیل درفرج حلال میباشد 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚 @zohoreshgh ❣﷽❣ 👈تـــا خـــ❤️ـــدا راهــ🕊ـــی نـیــست😍 #قسمت1⃣ خدايا!
💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚 @zohoreshgh ❣﷽❣ 👈تـــا خـــ❤️ـــدا راهــ🕊ـــی نـیــست😍 ⃣ خدايا! تو مى خواستى با آدم(عليه السلام) سخن بگويى. او اوّلين انسانى بود كه آفريده بودى، به همه فرشتگانت فرمان دادى تا بر او سجده كنند، چرا كه او گلِ سرسبد همه هستى است. وقتى تو زمين و هفت آسمان را آفريدى به خود آفرين نگفتى، امّا وقتى او را آفريدى، بر خود آفرين گفتى.2 و به راستى كه فقط خودت مى دانى كه اين انسان به كجا مى تواند برسد، او مى تواند از همه فرشتگان بالا و بالاتر برود و در ملكوت تو جاى گيرد. و اكنون مى خواهى با او سخن بگويى، مى خواهى همه خوبى ها را براى او خلاصه نمايى. او را صدا مى زنى و مى گويى: ــ اى آدم! من همه خوبى ها را براى تو در چهار جمله، خلاصه كرده ام. ــ آن چهار جمله چيست؟ اى خداى من! ــ جمله اوّل درباره من، جمله دوم درباره خودت، جمله سوم درباره ارتباط تو با من و جمله آخر در مورد ارتباط تو با ديگران است. ــ خدايا! جمله اى كه درباره خودت است، چيست؟ ــ فقط مرا پرستش كن و هرگز شريكى براى من قرار مده. ــ جمله اى كه براى من است، چيست؟ ــ من پاداش كارهاى خوب تو را وقتى مى دهم كه تو به آن پاداش، بيش از همه وقت نياز داشته باشى; روز قيامت كه بشود، تو پاداش كارهاى نيك خود را خواهى ديد و خوشحال خواهى شد. ــ جمله اى كه در مورد ارتباط من و توست، چيست؟ ــ تو بايد مرا بخوانى و حاجتت را از من بخواهى و من هم بايد صداى تو را بشنوم و حاجتت را روا كنم. ــ جمله اى كه در مورد ارتباط من با مردم است، چيست؟ ــ تو بايد آنچه را براى خود مى پسندى، براى ديگران هم بپسندى، با مردم به گونه اى رفتار كنى كه دوست دارى با تو آن گونه رفتار كنند.3 نویسنده :' دكتر مهدى خداميان .... 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚 @zohoreshgh ❣﷽❣ 👈تـــا خـــ❤️ـــدا راهــ🕊ـــی نـیــست😍 #قسمت1⃣1⃣ موسى(ع) ك
💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚 @zohoreshgh ❣﷽❣ 👈تـــا خـــ❤️ـــدا راهــ🕊ـــی نـیــست😍 ⃣1⃣ شبى از شب ها به موسى(ع) گفتى كه مى خواهى او را نصيحت و موعظه كنى. موسى(ع) خيلى خوشحال شد، او دوست داشت بداند كه نصيحت هاى تو چيست، او مى خواست آن را بشنود و به ديگران هم بگويد، نصيحت هاى تو خيلى با ارزش هستند و اگر همه به آن عمل كنند، حتماً به خوشبختى دنيا و آخرت خواهند رسيد. و تو بار ديگر با موسى(ع) سخن مى گويى: اى موسى(ع)! من چهار نصيحت براى تو دارم: 1 - تا زمانى كه يقين نكرده اى همه گناهان تو را بخشيده ام، فكر خود را مشغول عيب ها و گناهان ديگران مكن! 2 - تا زمانى كه گنجينه هاى ثروت من تمام نشده است، غم روزى خود را مخور و نگران نباش! 3 - تا زمانى كه مى بينى من همه كاره اين دنيا هستم به كسى غير از من دل مبند و فقط اميدت به من باشد. 4 - تا زمانى كه شيطان زنده است، از دسيسه و فريب هاى او ايمن مباش.17 تو با موسى(ع) اين چنين سخن گفتى: "من عبادت كسى را قبول مى كنم كه دوستان مرا را بشناسد و حقّ آنان را ادا كند". موسى(ع) به سخن تو فكر مى كرد، او دوست داشت بداند دوستان تو چه كسانى هستند، براى همين از تو سؤال كرد: ــ خدايا! آيا منظور تو از دوستانت، ابراهيم و اسحاق و يعقوب(عليهم السلام) هستند؟ ــ آنان كه نامشان را بردى، دوستان من هستند، امّا منظور من كسانى بود كه به خاطر آن ها آدم و حوّا و بهشت را آفريدم. ــ خدايا! آنان چه كسانى هستند؟ ــ محمّد. كسى كه نامش را از نام خود گرفته ام، من محمّد هستم و او محمّد. ــ بار خدايا! مرا از امّت محمّد قرار بده. ــ اى موسى! اگر مقام و منزلت او و خاندان او را بشناسى، از امّت او خواهى بود. اى موسى! هر كس آن ها را بشناسد و به حقّ آن ها اعتراف كند، نزد من مقامى بزرگ خواهد داشت و قبل از آن كه او حاجتش را از من بخواهد، من او را حاجت روا خواهم نمود و در گمراهى ها هدايتش خواهم نمود.18 . 🔴نویسنده:' دکتر مهدی خدامیان .... 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚 @zohoreshgh ❣﷽❣ 👈تـــا خـــ❤️ـــدا راهــ🕊ـــی نـیــست😍 #قسمت1⃣2⃣ موسى(ع) مه
💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚 @zohoreshgh ❣﷽❣ 👈تـــا خـــ❤️ـــدا راهــ🕊ـــی نـیــست😍 ⃣2⃣ عدّه اى از مسلمانان در مسجد نشسته اند، آن ها با يكديگر سخن مى گويند. يكى از آن ها خيلى به خود مغرور شده است، او خيال مى كند خودش به تنهايى توانسته، بنده خوبى باشد و دور گناه نرود. تو صداى او را مى شنوى، او براى ديگران از بدى و زشتى گناهان سخن مى گويد: "اى دوستان من! مواظب باشيد كه شيطان شما را فريب ندهد، مبادا فريب وسوسه هاى او را بخوريد. اگر گناهان انسان زياد بشود از رحمت خدا بى بهره مى ماند و ديگر خدا او را نمى بخشد. من يك نفر را مى شناسم كه از بس گناه كرده است، خدا ديگر او را نمى بخشد، من حاضر هستم قسم بخورم كه هرگز خدا او را عفو نخواهد كرد". تو اين كلام او را مى شنوى و مى دانى از چه كسى سخن مى گويد و منظور او كدام بنده توست. تو اكنون از اين سخن به خشم مى آيى. او چه كاره است كه بگويد تو چه كسى را ببخشى و چه كسى را نبخشى؟ تو همان لحظه اراده مى كنى و تمام گناهان آن گناهكار را به يك چشم بر هم زدن مى بخشى و گوينده اين سخن را از درگاه خود مى رانى و هيچ كدام از كارهاى خوب او را قبول نمى كنى، باشد كه ديگر كسى براى رحمت و مهربانى تو، اندازه اى مشخص نكند، مهربانى تو هيچ اندازه اى ندارد!37 ــ اى موسى! از تو مى خواهم كه شكر نعمت هاى مرا به جا آورى! ــ بارخدايا! من همواره شكر نعمت هاى تو را نموده ام. ــ از تو مى خواهم كه حقّ شكر مرا ادا كنى و شكرگزارى را به نهايت آن برسانى. ــ خدايا! من چگونه مى توانم چنين كارى بكنم؟ تو نعمت هاى زيادى به من داده اى. من هرگز نمى توانم شكر همه اين نعمت ها را انجام بدهم، من حتّى نمى توانم نعمت هايى را كه به من داده اى بشمارم تا چه رسد كه بخواهم شكر همه آن نعمت ها را به جا آورم. خدايا! اگر من شكر همه نعمت هاى تو را هم به جا آورم، مى دانم كه اين شكر كردن من، فقط با توفيقِ تو بوده است، اين شكر كردن، خودش نعمت ديگرى از طرف توست، من بايد اين نعمت را هم شكر كنم. ــ اى موسى! تو حقّ شكر مرا ادا كردى و شكرگزارى را به نهايت آن رساندى! ــ چگونه؟ ــ وقتى كه تو اعتراف كردى كه شكر كردن تو هم نعمتى از نعمت هاى من است، ديگر حقّ شكرگزارى را ادا كرده اى.38 خدايا! من دوست دارم، هميشه به ياد نعمت هايى كه تو به من داده اى باشم، تو كمكم كن كه بنده شكرگزارى باشم. كمكم كن كه ديگر هرگز به نداشته هايم فكر نكنم! كارى كن كه من هميشه به داشته هايم فكر كنم، به نعمت هايى كه تو به من داده اى، انديشه كنم. من مى دانم وقتى به نعمت هايى كه تو به من داده اى فكر كنم به طور ناخودآگاه، نعمت هاى ديگر را به سوى خود جذب مى كنم. آرى! ذهن من وقتى همواره به زيبايى ها بيانديشد، زيبايى ها را به سوى خود جذب مى كند. 🔴نویسنده:' دکتر مهدی خدامیان .... 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙ @zohoreshgh ❣﷽❣ #جلوه_های_پنهانی_امام_عصر #قسمت1⃣ ꙮꙮ༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༴༅
⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙ @zohoreshgh ❣﷽❣ ⃣ ꙮꙮ༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༅༴༅ꙮ 💠 ✍🏻یکی از موضوعات بسیار مهمی که از دوران زندگی پیامبر گرامی اسلام تاکنون در جامعه اسلامی مورد بحث و گفتگو بوده است، موضوع غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) "آخرین وصیّ و جانشین آن حضرت" می باشد. از آن جایی که این موضوع از نظر پیامبر اکرم و ائمه معصومین (علیهم السلام) دارای اهمیت فراوانی است، روایات و آثار زیادی از ایشان در این باره رسیده که از حیث کثرت در حدّ تواتر و بلکه مافوق آن است؛ به طوری که از صدر اسلام تاکنون صدها اثر علمی، تاریخی و حدیثی توسط علما و دانشمندان اسلام، اعمّ از شیعه و سنّی، درباره غیبت و مسئله مهدویت در اسلام به رشته تحریر در آمده است. ➕البته علما و دانشمندان اسلام، هر یک، از زاویه ای خاصّ، این موضوع را تجزیه و تحلیل کرده و گوشه ای از آن را بیان نموده اند. در این راستا ما نیز در صدد آنیم که این موضوع مهمّ را با عنایت خداوند متعال و با لطف حضرت مهدی (علیه السلام) به قدر امکان مورد بحث و بررسی قرار دهیم و بحث را با ارزیابی علل و اسباب غیبت آن حضرت آغاز می کنیم. .... ⃣ 🔹بدون شکّ هیچ پدیده ای در جهان طبیعت، بدون علّت و سبب محقق نمی شود. زیرا بنیاد نظام عالم بر اساس اسباب و مسبّبات نهاده شده است و برای پیدایش هر چیز، باید علّت و سبب، مخصوص آن را جستجو کرد و از هر علّت و سبب، مسبّب و معلول خاصّ آن را انتظار داشت. ➕به عبارت دیگر، به طور کلی پدیده ها و موجوداتی که در عالم محقق می شود دو نوع است: ▫️1.پدیده های مادی ▫️2 .پدیده های معنوی بدیهی است که هر کدام از این دو پدیده، دارای علل و اسباب خاصّ خودش می باشد که در پیدایش آن پدیده، نقش دارد. اꙮ༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅ꙮꙮ .... @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙ @zohoreshgh ❣﷽❣ #جلوه_های_پنهانی_امام_عصر #قسمت 1⃣3⃣ ꙮꙮ༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༴༅༴
⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙ @zohoreshgh ❣﷽❣ ⃣3⃣ ꙮꙮ༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༅༴༅ꙮ ▫️چگونگی ارتباط غیبت با ترس از کشته شدن ✍🏻بیان ارتباط غیبت با ترس از کشته شدن این است که گر چه خداوند متعال قادر است هر زمان که بخواهد حضرت ولی (عصرعلیه السلام) را بر تمام حکومت های موجود غالب گرداند، امّا چون جریان امور در این جهان بر اساس اصل اسباب و مسبّبات قرار دارد، تا اسباب ظهور از راه های معمولی و مناسب فراهم نشود، قیام آن حضرت به تأخیر خواهد افتاد و اگر پیش از فراهم شدن مقدّمات لازم و ضروری، آن حضرت ظاهر شود، از گزند دشمن در امان نخواهد بود؛ همان طور که اگر پیامبر اکرم نیز در آغاز بعثت در مکه، دست به جهاد و مقابله مستقیم با مشرکین می زدند موفقیّتی نصیب آن حضرت نمی شد و احیاناً با خطراتی نیز مواجه می شد. اꙮ༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅ꙮꙮ .... ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈• @zohoreshgh ❣﷽❣ 🔴 #راز_نجات_از_بیماری_وبا ( #کرونا) ☘ در خا
•┈••✾◆🌺✦✧✦🌺◆✾••┈• @zohoreshgh ❣﷽❣ 📚 📚 قصه های زیبای قرآن ⃣ ماجراي وادي مورچگان 🐜🐜 در یکی از مسافرتهای تارییخی سلیمان که سپاهیان او از جن و انس و پرندگان با او همراه بودند و با عظمت تمام بسوی مقصد، راه می پیمودند. عبورشان به وادی مورچگان افتاد. یکی از مورچه ها که سمت بزرگی آنها را داشت، اعلام خطر کرد و فریاد زد: ای گروه مورچگان‼️ به خانه ها و پناهگاههای خود بگریزید، تا سلیمان و سپاه او شما را زیر پای خود لگد کوب نکنند. سوره نمل آيه 18 باد، صدای آن مورچه را به گوش سلیمان رسانید، سلیمان دستور داد او را حاضر کردند. پرسید مگر نمی دانی من پیامبر خدا هستم، و ظلم و ستم، در حریم انبیاء راه ندارد؟ گفت چرا. پرسید: پس چرا این سخن گفتی و مورچه ها را از ما ترساندی⁉️ گفت: من دیدم اگر مورچه ها این تشکیلات عظیم و سلطنت تو را ببینند، نعمتهائی که خدا به آنها داده کوچک می شمارند و ناسپاسی میکنند. خواستم آنها را از چنین خطری حفظ کنم. سلیمان جواب او را عاقلانه دید و ساکت شد، آنگاه مورچه پرسید: ای سلیمان‼️ هیچ می دانی چرا بساط تو روی باد حرکت می کند⁉️ و چرا از میان تمام قدرتها، قدرت باد مأمور حمل و نقل بساط تو شده است‼️ گفت: نمی دانم. مورچه گفت: برای آن است که به تو اعلام کند این بساط و این سلطنت دوام و بقائی ندارد و بر باد است.بساط و و تخت سلیمان بباد گردش داشت که آگهیت دهد کاین بساط بر باد است داستان سليمان و بلقيس قسمت بعد ... 👈 ....... 🌺✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨🌺 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ •┈••✾◆🌺✦✧✦🌺◆✾••┈•