تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
┄┄┅┅✿❀🌍♥️🌍❀✿┅┅┄┄ @zohoreshgh ❣﷽❣ ☀️🕊🕋 #داستان_ظهور 🕋🕊☀️ #قسمت5⃣1⃣ ما
┄┄┅┅✿❀🌍♥️🌍❀✿┅┅┄┄
@zohoreshgh
❣﷽❣
☀️🕊🕋 #داستان_ظهور 🕋🕊☀️
#قسمت6⃣1⃣
لشكر امام زمان به مدينه، شهر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نزديك مى شود.
اگر چه تعداد زيادى از سپاه سفيانى، در سرزمين "بَيْدا" هلاك شدند; امّا هنوز گروهى از آنان شهر مدينه را در تصرّف دارند.
آنان در شهر مدينه جنايت هاى زيادى كرده اند و مسجد و حرم پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) را ويران كرده اند.
لشكر امام وارد مدينه مى شود و شهر به تصرّف امام در مى آيد.
امام وارد مسجد و حرم پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) مى شود و دستور تعمير آنجا را مى دهد.
آرى، اينجا، مدينه است، شهر حزن و اندوه !
در مدينه بود كه گروهى جمع شدند و درب خانه وحى را آتش زدند، هنوز صداى گريه فاطمه(س) در شهر طنين انداز است، قدم به قدم اين شهر، شاهد مظلوميّت فاطمه(س) است.
امام مى خواهد تا از دشمنان مادر مظلومش انتقام بگيرد. اگر ديروز نامردهايى، درِ خانه فاطمه را آتش زدند، امروز به امر خدا، آنان زنده مى شوند تا محاكمه شوند و در آتشى بس بزرگ سوزانده شوند.129
و اينجاست كه دل هر شيعه اى شاد و مسرور مى شود.
آرى، امروز دشمنانِ فاطمه(س) در آتش مى سوزند و به سزاىِ عمل ننگين خود مى رسند و همه دوستان خدا شاد مى شوند.
امام بعد از اينكه برنامه هاى خود را در شهر مدينه انجام داد به سوى شهر كوفه حركت مى كند; زيرا خداوند چنين خواسته است که مرکز حکومت کوفه باشد.
#ادامه_دارد....
📚 #نویسنده : دکتر مهدی خدامیان
✨🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤✨
http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db
♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
┄┄┅┅✿❀🌍♥️🌍❀✿┅┅┄┄
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴 @zohoreshgh ❣️﷽❣️ 🌴🌹#حوادت_فاطمیه 🌹🌴 #قسمت5️⃣ هفته غصب خلافت، روز اول تا 5 ربيع ال
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
@zohoreshgh
❣️﷽❣️
🌴🌹#حوادت_فاطمیه 🌹🌴
#قسمت6️⃣
32- نقشه بیعت از علی (علیه السلام) : اول ربیع الاول، چهارشنبه
عݥر به خلیفه چنین میگوید:"ای خلیفه پیامبر! تا زمانی که علی بیعت نکند بیعت مردم به درد نمی خورد، هر چه زودتر کسی را به دنبال علی بفرست تا او را به اينجا بياورد و او با تو بيعت كند".49
33 ـ هجوم اوّل: اوّل ربيع الاول، چهارشنبه
ابوبكر، قُنفُذ را به حضور مى طلبد و به او مى گويد: "نزد على(ع)برو و به او بگو كه خليفه رسول خدا تو را مى طلبد".50
او مردى بسيار خشن و سياه دل مى باشد و براى همين در اين روزها براى اهداف خليفه، خيلى مفيد است.51
قنفذ همراه با عدّه اى به سوى خانه على(ع)حركت مى كند و مى گويد: "اى على! هر چه زودتر به مسجد بيا كه خليفه پيامبر تو را مى خواند".
على در جواب مى گويد: "آيا فراموش كرده ايد كه پيامبر مرا خليفه و جانشين خود قرار داده است؟".
قنفذ نمى داند چه جواب بگويد، براى همين به سوى مسجد باز مى گردد.52
34 ـ هجوم دوم: اوّل ربيع الاول، چهارشنبه
ابوبكر مى بيند كه قُنفُذ تنها آمده است، او به فكر فرو مى رود، عُمَر مى گويد: "به خدا قسم، اين فتنه فقط با كشتن على تمام مى شود. آيا به من اجازه مى دهى كه بروم و سرِ او را براى تو بياورم؟" 53
ابوبكر رو به قُنفُذ مى كند و مى گويد: "برو به على بگو كه ابوبكر تو را مى طلبد، همه مسلمانان با ابوبكر بيعت كرده اند و تو هم يكى از آنها هستى و بايد براى بيعت به مسجد بيايى".54
قنفذ اين بار همراه با گروهى به سوى خانه على(ع) مى رود و مى گويد:
ــ اى على! ابوبكر تو را مى طلبد، تو بايد براى بيعت با او به مسجد بيايى.
ــ پيامبر به من وصيّت كرده است كه وقتى او را دفن نمودم از خانه خود خارج نشوم تا اين كه قرآن را به صورت كامل بنويسم.55
35 ـ عرضه قرآن: روز دوم ربيع الاول، پنج شنبه
مردم براى خواندن نماز در مسجد جمع شده اند. على(ع) وارد مسجد مى شود. همه تعجّب مى كنند، او كه قسم خورده بود تا قرآن را ننويسد از خانه خود خارج نشود.
على(ع) قرآن را نوشته است و به مسجد آورده است. او با صداى بلند با مردم سخن مى گويد: "اى مردم، من در اين مدّت، مشغول نوشتن قرآن بودم، نگاه كنيد، اين قرآنى است كه من نوشته ام، من به تفسير همه آيه هاى قرآن آگاه هستم چرا كه از پيامبر در مورد همه آنها سؤال كرده ام".56
عُمَر از جا بلند مى شود و مى گويد: "ما نياز به قرآن تو نداريم".57
وقتى كه عُمَر اين سخن را مى گويد على(ع)قرآنى را كه نوشته است به خانه خود مى برد. در اين قرآن به شان نزول آيات و تفسير صحيح آن اشاره شده بود. اگر مردم اين قرآن را مى پذيرفتند هرگز در فهم كلام خدا دچار انحراف نمى شدند.
36 ـ نقشه تطميع عباس: شبِ سوم ربيع الاول، شب جمعه
شب فرا مى رسد (پنج شنبه شب) ابوبكر و عُمَر با گروهى به خانه عباس مى روند، ابوبكر چنين مى گويد: "بعد از مرگ پيامبر، مردم مرا به عنوان خليفه انتخاب كردند و من هم اين مقام را قبول كردم، شنيده ام كه يك نفر مى خواهد ميان مسلمانان اختلاف بياندازد. اى عبّاس! چقدر خوب است تو هم مانند بقيّه مردم با من بيعت كنى. اگر تو اين كار را انجام دهى، من قول مى دهم كه بعد از خود، تو را به عنوان جانشين معرّفى كنم".58
عُمَر چنين مى گويد: "اى عبّاس، ما نمى خواهيم در ميان مسلمانان اختلاف بيفتد، ما نمى خواهيم كسى تو را به عنوان شخص تفرقه انگيز بشناسد".59
عبّاس چنين سخن مى گويد: "اگر مردم تو را انتخاب كردند آيا ما بنى هاشم از اين مردم نبوديم؟ آيا ما حق رأى دادن نداشتيم؟ اى ابوبكر! مگر اين خلافت ارث پدر توست كه به هر كس مى خواهى مى بخشى؟".60
خليفه همراه با دوستانش بدون خداحافظى از خانه بيرون مى روند.
37 ـ هجوم سوم: روز سوم ربيع الاول، جمعه
عده اى از ياران واقعى على(ع) در خانه او جمع شده اند (تحصن)، سلمان، مقداد، عمّار، ابوذر، در اين ميان طلحه و زبير هم هستند.61
ابوبكر دستور حمله به خانه على(ع) را مى دهد.62
عُمَر از جاى خود برمى خيزد و همراه با گروه زيادى به سوى خانه على(ع) حركت مى كند.
عُمَر با هواداران خود آمده است. درِ خانه به شدّت كوبيده مى شود. عُمَر مى گويد: "اى كسانى كه در اين خانه هستيد هر چه سريع تر بيرون بياييد، اگر اين كار را نكنيد اين خانه را آتش مى زنم".63
#ادامه_دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db
♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴 @zohoreshgh ❣️﷽❣️ 🌴🌹#حوادث_فاطمیه 🌹🌴 #قسمت5️⃣1️⃣ شب آخر، شب سيزدهم جَمادى الا
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
@zohoreshgh
❣️﷽❣️
🌴🌹#حوادث_فاطمیه 🌹🌴
#قسمت6️⃣1️⃣
90 ـ تنهايم بگذار!
فاطمه(س) رو به قبله مى خوابد و چادر خود را بر سر مى كشد.
او به سَلمى مى گويد: "مرا تنها بگذار و بعد از لحظاتى، صدايم بزن، اگر جواب تو را ندادم بدان كه من نزد پدر خويش رفته ام".
فاطمه(س) دست خود را زير گونه خود مى گذارد و چادر خود را بر سر مى كشد.
سَلمى از اتاق بيرون مى رود. صدايى به گوش فاطمه(س)مى رسد، كسى او را صدا مى كند: "دخترم! فاطمه جانم! نزد من بيا كه منتظرت هستم...".155
91 ـ صداى اذان
صداى اذان ظهر به گوش مى رسد، سَلمى مى آيد و فاطمه(س) را صدا مى زند، امّا جوابى نمى شنود: "اى دختر پيامبر!"، باز هم جوابى نمى آيد، او نزديك مى آيد، چادر را از روى صورت فاطمه(س) كنار مى زند. فاطمه(س) از دنيا رفته است.
او صورت فاطمه(س) را مى بوسد و مى گويد: "سلام مرا به پيامبر برسان".156
سَلمى شروع به گريه كردن مى كند. در اين هنگام، حسن و حسين (عليهما السلام)از راه مى رسند. آنها سراغ مادر را مى گيرند. سَلمى جوابى نمى دهد، آنها به سوى مادر مى روند.
آنها هر چه مادر را صدا مى زنند جوابى نمى شنوند. حسن(ع)كنار مادر مى آيد و مى گويد: "مادر، با من سخن بگو قبل از اين كه جان بدهم".
او روى مادر را مى بوسد، امّا مادر جوابى نمى دهد.
حسين(ع) جلو مى آيد و مادر را مى بوسد و مى گويد: "مادر! من پسرت حسين هستم با من سخن بگو". سَلمى، حسن و حسين (عليهما السلام) را دلدارى مى دهد و از آنها مى خواهد تا به مسجد بروند و به پدر خبر دهند.157
92 ـ خبر به على(عليه السلام) مى رسد
حسن و حسين (عليهما السلام) در حالى كه گريه مى كنند به سوى مسجد مى دوند. آنها نزد پدر مى آيند و خبر شهادت مادر را به پدر مى دهند.158
وقتى على(ع) اين خبر را مى شنود، بى قرار مى شود و از هوش مى رود. عدّه اى بر صورت على(ع) آب مى ريزند.
على(ع) به هوش مى آيد و مى گويد: "اى دختر پيامبر، بعد از تو چه كسى مايه آرامش من خواهد بود؟"
على(ع) همراه با فرزندان خود به سوى خانه حركت مى كند.
مردم خبردار مى شوند...
غوغايى در شهر به پا مى شود.159
93 ـ عايشه مى آيد
عايشه مى آيد، او مى خواهد وارد خانه على(ع) شود، امّا سَلمى، مانع او مى شود:
ــ تو نمى توانى وارد اين خانه شوى.
ــ براى چه؟
ــ فاطمه(س) وصيّت كرده است كه بعد از مرگ، به هيچ كس اجازه ندهيم كنار پيكر او بيايد.160
94 ـ مردم جمع مى شوند
مردم به سوى خانه على(ع) مى آيند. على(ع) از خانه بيرون مى آيد، حسن و حسين (عليهما السلام) هم همراه او هستند، آنها گريه مى كنند. مردم با ديدن گريه حسن و حسين (عليهما السلام)به گريه مى افتند.161
95 ـ ابوذر سخن مى گويد
على(ع) سخنى به ابوذر مى گويد و از او مى خواهد تا براى همه بگويد.
ابوذر رو به مردم مى كند و با صداى بلند مى گويد: "اى مردم، تشييع جنازه فاطمه (س) به تاخیر افتاده است، خواهش می کنم به خانه های خود بروید. 162
#ادامه_دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db
♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
4_196006905636717713.mp3
زمان:
حجم:
5.72M
#شهر_مه_گرفته
صداى موسيقى گوشخراشى مي آيد،
موسيقى عجيبيست!!!
صداى ما را از جهنم آخرالزمان ميشنويد...
#قسمت6⃣
http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db
♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
4_196006905636717723.mp3
زمان:
حجم:
2.63M
#شهر_مه_گرفته
صداى موسيقى گوشخراشى مي آيد،
موسيقى عجيبيست!!!
صداى ما را از جهنم آخرالزمان ميشنويد...
#قسمت6⃣1⃣
http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db
♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌴 #درقصر_تنهایی🌴 🌹غریبی امام حسن (ع) و حماسه صلح🌹 #قسم
🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴
@zohoreshgh
❣﷽❣
🌴 #درقصر_تنهایی🌴
🌹غریبی امام حسن (ع) و حماسه صلح🌹
#قسمت6⃣
امام حسن(ع) تصميم گرفته است تا لشكرى را آماده كند و به سوى شام حركت كند .
او مى خواهد تا جنگ بين او و معاويه در داخل مرزهاى شام انجام گيرد، آرى، اين در روحيه مبارزان، بسيار اثر دارد، همان طور كه حضرتعلى(ع) در جنگ با معاويه، لشكر خود را به صفين برد، (صفين در داخل كشور سوريه مى باشد) .
امام حسن(ع) هم مى خواهد موضع تهاجمى خود را حفظ كند براى همين براى آماده كردن لشكر خود برنامه ريزى مى كند و مى خواهد قبل از اين كه معاويه به عراق برسد او از عراق خارج شده و خود را به شام برساند .
آرى، هزاران نفر با امام حسن(ع) بيعت كرده اند و قول داده اند كه امام خود را در هر شرايطى يارى كنند .
امام، تلاش مى كند تا لشكر مجهّزى را به سوى شام بفرستد، امام به حُجْر دستور مى دهد تا براى تجهيز لشكر عراق اقدام نمايد .31
حُجْر تلاش زيادى مى كند ; امّا مردم كوفه آمادگى لازم براى حركت به سوى شام را از خود نشان نمى دهند، آرى، آنها آن قدر معطّل مى كنند تا اين كه سرانجام معاويه لشكر خود را به سوى عراق حركت مى دهد .
خبر مى رسد كه معاويه با لشكر شصت هزار نفرى از شام حركت كرده است و به سوى عراق مى آيد .
امام اعلام جهاد مى كند و بيش از چهار هزار نفر از بهترين ياران آن حضرت، آمادگى خود را براى جهاد اعلام مى كنند .
خواننده خوبم !
اين چهار هزار نفرى كه در اولين مرحله، اعلام آمادگى كردند گل سر سبد كوفه هستند و براى همين به سرعت نداى امام خود را اجابت مى كنند .
امام اولين سپاه خود را سامان دهى مى كند و فرماندهى آن را به عهده يكى از فرماندهان به نام كِنْدى مى سپارد و از او مى خواهد كه به سوى انبار حركت كنند و مانع پيشروى معاويه در خاك عراق بشوند .32
چهار هزار رزمنده به سوى مرزهاى شام حركت مى كنند .
من خيلى خوشحال هستم كه سرانجام مردم كوفه سر عقل آمدند و به يارى امام خويش شتافتند .
همسفر خوبم ! آيا موافقى ما نيز همراه اين لشكر به سوى مرزهاى شام حركت كنيم ؟
راه زيادى در پيش رو داريم پس بايد عجله كنيم و هر چه سريع تر خود را به منطقه انبار برسانيم و مانع ورود سپاه شام به عراق بشويم .
روزها مى گذرد و ما به پيش مى رويم، خدا را شكر كه ما به موقع به منطقه انبار رسيديم، هنوز دشمن به اينجا نرسيده است .
لشكر معاويه در نزديكى هاى شهر حلب اردو زده اند، معاويه منتظر است تا ديگر نيروهاى كمكى از شهرهاى مختلف شام به او ملحق بشوند .
او مى خواهد با لشكر شصت هزار نفرى به عراق حمله كند .
خبر به معاويه مى رسد كه كِنْدى، فرمانده امام حسن(ع) در انبار سنگر گرفته است .
معاويه از زيركى امام حسن(ع) ناراحت مى شود، آرى ديگر عبور از انبار كار بسيار سختى مى باشد .
معاويه به فكر فرو رفته است، ناگهان فكرى به ذهن او مى رسد .
آيا مى دانى او چه تصميمى گرفته است ؟
او مى خواهد فرمانده امام حسن(ع) را با پول و مقام خريدارى كند .
معاويه دستور مى دهد تا اين نامه براى كِنْدى نوشته شود :
من تو را دعوت مى كنم تا به من ملحق شوى كه در اين صورت تو را امير شهرى از شهرهاى شام مى كنم .33
معاويه نامه رسان خود را صدا مى زند تا اين نامه را همراه با كيسه هاى سكّه براى كِنْدى ببرد .
خواننده عزيزم !
آيا مى خواهى بدانى معاويه چقدر پول براى كِنْدى مى فرستد ؟
پانصد هزار درهم !
آرى، اين پول كمى نيست، واقعاً ايمان مى خواهد كه بتواند از اين همه پول بگذرد و وسوسه نشود .
نامه رسان معاويه، خود را به انبار مى رساند و سراغ خيمه فرماندهى را مى گيرد .
نيروها او را به خيمه كِنْدى راهنمايى مى كنند، او وارد خيمه مى شود .
نامه را همراه با سكّه ها تحويل كِنْدى مى دهد .
كِنْدى، فرمانده سپاه امام حسن(ع)، نامه را مى خواند، نگاهى به سكّه ها مى كند، برق سكّه ها چشم او را مى گيرد .
پانصد هزار درهم و حكومت بر شهرى از شهرهاى شام !
او سر خود را پايين مى اندازد و به فكر فرو مى رود .
آخر من با امام حسن(ع) بيعت كرده ام، او به من اعتماد كرده است و چهار هزار نيرو در اختيار من قرار داده است تا از مرز كشور دفاع كنم .
شيطان در وجود او رخنه مى كند و به او مى گويد : پانصد هزار درهم، پول كمى نيست ! با اين پول مى توانى تا آخر عمر راحت زندگى كنى، خانه زيبا براى خود بخرى و خوش بگذرانى . اى كِنْدى ! شانس به در خانه ات آمده است، بيا و از آن استفاده كن، تو ديگر خواب چنين پولى را هم نخواهى ديد .
#ادامه_دارد...
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌴 #درقصر_تنهایی🌴 🌹غریبی امام حسن (ع) و حماسه صلح🌹 #قسمت5⃣1
🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴🌴🌴
@zohoreshgh
❣﷽❣
🌴 #درقصر_تنهایی🌴
🌹غریبی امام حسن (ع) و حماسه صلح🌹
#قسمت6⃣1⃣
خبرهايى از گوشه و كنار مى رسد، آرى، اكنون اهل كوفه به صورت علنى به بدگويى از امام حسن(ع) مشغول هستند، كار به جايى رسيده است كه مردم هر جا كه مى نشينند سخن از كافر شدن امام حسن(ع) به ميان مى آورند .
آيا با اين مردم، ديگر مى توان به جنگ معاويه رفت .
كافى است كه امام حسن(ع) در جمع اين مردم حضور پيدا كند، آن وقت همين ها او را به شهادت خواهند رساند .
امام حسن(ع) در مدائن نيز گرفتار كسانى شده است كه براى ريختن خون او لحظه شمارى مى كنند و حتى ريختن خون امام را حلال مى دانند .90
امام مدّت زيادى فكر مى كند و به اين نتيجه مى رسد كه امروز تنها راهى كه مى توان از آن طريق اسلام را از خطر نابودى نجات داد صلح كردن با معاويه است .91
آرى، پيش از هر بهارى بايد زمستانى را تجربه كرد ; تا سكوت حاكم نشود فرياد چه مفهومى دارد ؟
امام، بزرگان سپاه را به نزد خود فرا مى خواند و به آنان مى گويد :
با شما چه بگويم و چه كنم؟ آيا از بىوفايى شما سخن گويم و يا ستم هايى كه نموده ايد را شرح دهم .
يادتان هست كه چگونه پدر مرا تنها گذاشتيد و آن روزى كه به يارى شما محتاج بود گروه گروه به دشمن او پيوستيد ؟
چقدر پدر مرا غصّه داديد تا آنجا كه آرزو كرد ديگر شما را نبيند و خداوند او را به جوار رحمت خود برد .
آيا يادتان هست آن روزى كه به نزد من آمديد و اصرار داشتيد كه من رهبرى شما را قبول كنم ؟
آن روز ، شما به من وعده يارى داديد و من سخن شما را قبول كردم و به شما اعتماد كردم و از خانه خود بيرون آمدم .
خدا خودش مى داند كه قصد داشتم دين اسلام را نجات بدهم ، امّا شما با من چه كرديد !
اميدوارم كه ديگر روى شما را نبينم .92
همه سرها پايين افتاده است، چه ننگى براى آنها بدتر از اين كه فرزند پيامبر آنها آرزو مى كند كه ديگر آنها را نبيند .
بعضى از كسانى كه اكنون نزد امام حسن(ع) نشسته اند همان كسانى هستند كه به معاويه نامه نوشته اند و آمادگى خود را براى قتل امام حسن(ع) اعلام كرده اند .
امام در قصر كسرى نشسته است و مى خواهد براى زنده ماندن اسلام، تصميم مهمّى بگيرد .
او مى خواهد جنگ با معاويه را متوقّف كند و با او صلح كند .
خيلى ها از من سؤال كرده اند كه چرا امام حسن(ع) راه سرخ شهادت را انتخاب نكرد، مگر امام حسين(ع) در كربلا فقط با هفتاد و دو نفر در مقابل دشمن تا پاى جان، مقاومت نكرد پس چرا امام حسن(ع)، با معاويه صلح كرد . يزيد نامه اى به امير كوفه نوشته و در آن نامه، دستور قتل امام حسين(ع) را داده بود .
آرى در كربلا، دشمنان با شمشير به جنگ آمدند ; امّا در مدائن، معاويه با نيرنگ و سياست به ميدان آمده است .
همسفر خوبم !
امروز معاويه مى خواهد تا امام حسن(ع) به دست ياران خودش كشته شود و براى همين است كه وعده عروس شام، سكّه هاى طلا و وعده حكومت را به مردم داده است .
او مى خواهد تا خود اهل كوفه، امام حسن و امام حسين(ع) را به قتل برسانند و بعد از آن، او به مرحله دوم نقشه خود بپردازد او مى خواهد پيراهن خونين امام حسن(ع) را بهانه اى براى قتل خودِ شيعيان قرار دهد .
معاويه مى خواهد به بهانه اين كه شيعيان، امام حسن و امام حسين(ع) را به قتل رسانده اند تمام شيعيان را نابود كند .
آيا شما مى توانيد مرحله سوم نقشه معاويه را حدس بزنيد ؟
معاويه كه مى خواهد بعد از نابودى شيعيان، اسلام را نابود كند ; تنها مانع بر سر راه معاويه، مكتب شيعه است، وقتى همه شيعيان نابود شده باشند بقيه مردم هم كه او را به عنوان خليفه رسول خدا قبول دارند .
آرى غير از شيعيان، ديگر همه مردم، اطاعت از امير را بر خود واجب مى دانند، اعتقاد آنها بر اين است كه اگر امير، اهل فسق و فجور هم باشد نبايد براى براندازى حكومتش اقدامى كرد .93
معاويه مى داند اگر امروز بتواند شيعيان را نابود كند ديگر هيچ كس با برنامه هاى او مخالفت نخواهد كرد و او به راحتى خواهد توانست اسلام و نام پيامبر را از بين ببرد .
تا اينجا، نقشه به خوبى پيش رفته است، امام حسن(ع) در قصر مدائن، تنهاى تنها مانده و يارانش آماده كشتن او هستند .
معاويه خيال مى كند به همين زودى ها خبر كشته شدن امام حسن(ع) به گوشش مى رسد .
اما او خبر ندارد كه در قصر مدائن حماسه اى در حال شكل گيرى است ;
حماسه صلح امام حسن(ع) !
حماسه اى كه اسلام را از خطر نابودى نجات مى دهد .
حماسه اى كه خير و بركتش براى اسلام بهتر از تمام دنياست .94
#ادامه_دارد...
💥 مباحث قبلی را در کانال ⤵️ دنبال کنیدودرثواب نشرش سهیم شوید و قدمی برای کسب معرفت امام زمان (عج) بردارید🙏 کپی با ذکر صلوات به نیت تعجیل درفرج حلال میباشد
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌴🌴🌴🍃🌹🍃🌴
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚 @zohoreshgh ❣﷽❣ 👈تـــا خـــ❤️ـــدا راهــ🕊ـــی نـیــست😍 #قسمت5⃣ خدايا! تو
💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚
@zohoreshgh
❣﷽❣
👈تـــا خـــ❤️ـــدا راهــ🕊ـــی نـیــست😍
#قسمت6⃣
خدايا! تو خودت دارى مى بينى كه مردم دارند هيزم جمع مى كنند تا ابراهيم(ع) را با آتش بسوزانند!
فريادها بلند است، هر كس مى خواهد از دين پدران خود حمايت كند، هيزم بياوريد، اى مردم! آتش، سزاى كسى است كه بت ها را شكسته و به دين ما اهانت كرده است.
بعد از مدّتى، تا چشم كار مى كند، هيزم جمع شده است، آتش زبانه مى كشد، ابراهيم(ع) را هم در منجنيق نشانده اند و مى خواهند او را به داخل آتش پرتاب كنند.
يكى با ابراهيم(ع) سخن مى گويد: اى ابراهيم! آيا هنوز هم سر حرف خود هستى؟ آيا نمى خواهى دست از يكتاپرستى بردارى؟
ابراهيم(ع) هيچ جوابى نمى دهد، او لبخندى بر لب دارد، همه اميد او به توست.
جبرئيل اين منظره را مى بيند; شعله هاى آتشى كه زبانه مى كشد، جمعيّتى كه براى تماشا آمده اند، تماشاى اين منظره براى جبرئيل سخت است. او منتظر است تا تو كارى بكنى، اگر تو چند لحظه ديگر صبر كنى، ابراهيم(ع) در آتش خواهد سوخت. چرا باران نمى بارد تا اين آتش خاموش شود؟ چرا باد و طوفان نمىوزد تا اين آتش را پراكنده كند و بر روى خود اين مردمِ بت پرست بياندازد؟
سرانجام صبر جبرئيل تمام مى شود، اكنون او با تو با تندى سخن مى گويد: اى خدا! مگر نمى بينى كه ابراهيم را مى خواهند در آتش بسوزانند؟ روى زمين، كسى غير از او تو را نمى پرستد، نگاه كن كه دشمن چگونه او را اسير كرده و مى خواهد او را در آتش بياندازد!
و تو به جبرئيل چنين مى گويى: اى جبرئيل! آرام باش! من هرگز در كار خود عجله نمى كنم، كسى عجله مى كند كه مى ترسد نتواند بعداً كارى انجام بدهد، من خداى توانايى هستم كه هر وقت بخواهم، مى توانم ابراهيم را نجات بدهم!... من آتش را براى او گلستان خواهم كرد.
آرى! تو مى خواستى به جبرئيل بفهمانى كه براى نجات ابراهيم(ع) نيازى به آب و باران و طوفان نيست. مخلوقات تو كه ضعيف و ناتوان هستند، براى برنامه هاى خود نياز به وسايل دارند، امّا تو خدايى و بى نياز از همه چيز!
تو نيازى به عجله ندارى، دوستانت را يارى مى كنى به گونه اى كه هيچ كس فكر آن را نمى كند، وقتى ابراهيم(ع) را به سوى آتش بياندازند، در يك چشم به هم زدن آن آتش بزرگ را به گلستانى تبديل مى كنى.
و چقدر پيش مى آيد كه من هم در زندگى خود به تو اعتراض مى كنم كه چرا كمكم نمى كنى. مى ترسم كه تو هم فرصت را از دست بدهى! اين مشكل من است كه تو را خوب نشناختم!
تو هرگز در كار خود عجله نمى كنى، درست در بهترين موقع دست مرا مى گيرى و كمكم مى كنى و تنها من مى مانم و شرمندگىِ از تو كه چرا به تو اعتراض كردم!7
#تاخدا_راهی_نیست
🔴نویسنده:' دکتر مهدی خدامیان
#ادامه_دارد....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🎶🔴🎶🔴🎶🔴🎶🔴🎶 @zohoreshgh ❣﷽❣ ✨ #سلوک_مهدوی #قسمت 5⃣2⃣ ☝️بعضی ها می گویند کارهای مس
🎶🔴🎶🔴🎶🔴🎶🔴🎶
@zohoreshgh
❣﷽❣
✨ #سلوک_مهدوی
#قسمت6⃣2⃣
👌کسانی که خدمت امام زمان (عج) مشرف و به دیدار ایشان نائل شدند وجمال نورانی حضرت (عج)☀️رادیدند این راه را باریاضت کشیدن و مقامات معنوی طی کردند.
⭕️دیدار باامام زمان (عج)به دو حالت است;
1⃣ کمال معنوی انسان
2⃣ حالت اضطرار
آن کسی که در حالت اضطرار امام زمان (عج)را می بیند ممکن است خیلی انسان معنوی نباشد, در حالت اضطرار گیر کرده ,آقا راصدا زده و آقا به دادش رسیده است.
⚠ مهم آن کسی است که از لحاظ معنوی به دیدار امام زمان (عج) مشرف شده باشد, باید ببینیم آن چه کارها واعمالی را انجام داد تا به محضر امام زمان (عج)مشرف شد. وچه توصیه هایی برای دیگران دارد تا آنها به محضر امام زمان (عج) مشرف بشوند .
◀️ یعنی این طور نیست که بگوییم فقط آیت الله بهجت یا سید علی قاضی به دیدار امام زمان (عج) نائل شد و بس, این ها انسان هایی نبودند که از غیب بیایند همین آدم هایی مثل من وشما بودند, تنها فرق شان این بود که 👈حرف خدا را در تمام مراحل زندگی یشان گوش دادند.
⛔️ انسان های عادی متأسفانه در یک برهه ای حرف خدا را گوش می دهند و بعد با یک گناه لغزش می کنند وپایین می آیند ,دوباره توبه می کنند و جلو می آیند و بعد بایک گناه دوباره پایین می آیند و این سیر ادامه پیدا می کند وبرای همین است که می گویند فردای قیامت ,این هااز روی پل صراط رد می شوند نه اینکه خدای نکرده بیفتند‼️ چون اصل عمرشان در راه خدا بودند ولی آن زمان هایی که گناه کرده اند به خاطر آن کارهایشان در سر پل صراط تکانی می خورند ولی باز با این حال نمی افتند چون اهل بیت دستشان رامی گیرند, خلاصه سریع نمی توانند رد بشوند چون یک عمر در یک طراط نبودند, یک ذره در این راه بودند و دوباره برمی گشتند و...!
💠 راه توبه همیشه باز است، امام باقر(ع) دریک روایتی حرف قشنگی زدند , اگرانسانی توبه کرد بعد از مدتی توبه اش راشکست دیگر آن گناهان قبلی بر نمی گردد ,گناهان قبل از توبه اش بخشیده شد, باید برای گناهان بعد از شکستن توبه,توبه بکند. بعد راویی از امام باقر (ع)سوال می کندکه هر بار توبه راشکست و بعد توبه کرد و این سیر ادامه پیدا بکند چه⁉️
امام باقر فرمود;هر زمانی که به سمت خدا برود, خدا توبه اش را
می بخشد...
💥اصلا این توفیق توبه را چه کسی می دهد، جزء امام زمان (عج) ..!!
چرا انسان ها این همه گناه می کنند حتی ممکن است سینه زن امام حسین (ع)هم باشند ولی توبه نمی کنند، چرا توفیق توبه را پیدا نمی کنند؟ این توفیق توبه راچه کسی در ذهن من وشما می اندازد؟!
☝️ به همین خاطر است که عرفا وبزرگان می گویند کسی که توبه می کند باید برای دو چیز شکر بکند;
1⃣. شکر برای اینکه خدا توبه اش راقبول می کند.
2⃣. اما شکر دیگر به این خاطر است که ،خدای متعال و امام زمان (عج) این توفیق را به او دادند که بتواند توبه کند.
📙در زیارات صحیفه سجادیه یامناجات های خمس عشر باید باشد در یکی از این دعاهاست,که می گوید خدایا تو راشکر می کنم برای اینکه توفیق توبه به من دادی.
درروایت هم داریم هر کس خدا به او توفیق توبه داد, یعنی توبه اش را قبول می کند این طور نیست که بنده ای بیاید وتوبه بکند و گریه و زاری در خانه خدا بکند و خدا او را نبخشد, اصلا چنین چیزی امکان ندارد چون خود خدا گفته 👈توبه کنید من می بخشم ولی شرطش هم این است که دیگر سمت آن گناه نروید.
💽 برگرفته از فایل سلوک
مهدوی شماره 4
🎤 استاد عبادی
#سلوک_مهدوی
#ادامه_دارد....
💥 مباحث قبلی را در کانال ⤵️ دنبال کنیدودرثواب نشرش سهیم شوید و قدمی برای کسب معرفت امام زمان (عج) بردارید🙏کپی با ذکر صلوات به نیت تعجیل درفرج حلال میباشد
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🎶🔴🎶🔴🎶🔴🎶🔴🎶
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚 @zohoreshgh ❣﷽❣ 👈تـــا خـــ❤️ـــدا راهــ🕊ـــی نـیــست😍 #قسمت5⃣1⃣ تو از موس
💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚
@zohoreshgh
❣﷽❣
👈تـــا خـــ❤️ـــدا راهــ🕊ـــی نـیــست😍
#قسمت6⃣1⃣
امسال باران نيامده است و قحطى همه جا را فرا گرفته است، مردم نزد موسى(ع) مى آيند و از او مى خواهند فكرى بكند.
موسى(ع) هم به آنان دستور مى دهد تا فردا همه در بيابان جمع بشوند تا براى آمدن باران، دعا كنند و تو را صدا بزنند.
صبح زود همه مردم از خانه هايشان بيرون مى آيند و به سوى بيابان مى روند، موسى(ع) دست خود را به سوى آسمان مى گيرد و مى گويد: بار خدايا! باران رحمتت را بر ما نازل كن!
همه مردم نيز آمين مى گويند، موسى(ع) منتظر است تا تو اين دعا را مستجاب كنى.
امّا تو به موسى(ع) چنين مى گويى:
ــ اى موسى! من دعاى شما را مستجاب نخواهم كرد.
ــ براى چه؟
ــ در ميان شما كسى است كه بر گناهى اصرار دارد، تا او در ميان شما باشد من دعاى شما را اجابت نمى كنم.
ــ بار خدايا! آن شخص كيست؟ او را به من معرّفى كن تا او را از جمع خود بيرون كنيم.
ــ نه! من اين كار را نمى كنم.
اكنون موسى(ع) رو به مردم مى كند و از آن ها مى خواهد تا همگى توبه كنند. اگر همه توبه كنند آن شخص گنهكار هم توبه خواهد نمود و آن وقت، رحمت تو نازل خواهد شد.
همه مردم به درگاه تو توبه كردند و بعد از لحظاتى، اين باران رحمت تو بود كه دشت هاى تشنه را سيراب مى كرد.25
موسى(ع) به اوج آسمان ها نگريست، نگاهش از آسمان ها گذشت، مردى را ديد كه در زير سايه عرش خدا جاى دارد، موسى(ع) تعجّب كرد، او مى خواست بداند كه اين مرد چه كرده است كه شايسته اين مقام شده است. شايد او، پيامبرى از پيامبران تو باشد، شايد هم...
موسى(ع) با خود گفت كه بهتر است از خود تو بپرسد كه آن مرد كيست و چه كارى انجام داده است كه روح او اين قدر اوج گرفته و زير سايه عرش تو جاى گرفته است.
ــ بار خدايا! آن مرد كيست كه به اين مقام رسيده است؟
ــ او كسى است كه به پدر و مادر خود نيكى نموده و در دنيا هرگز، سخن چينى نكرده است.
و آن لحظه بود كه موسى(ع) به فكر فرو رفت، چه كسى فكر مى كرد كه نيكى به پدر ومادر و ترك سخن چينى اين قدر نزد تو ارزش داشته باشد؟26
#تاخدا_راهی_نیست
🔴نویسنده:' دکتر مهدی خدامیان
#ادامه_دارد....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💚🌹💚🍃🌺🍃💚🌹💚
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🎶🔴🎶🔴🎶🔴🎶🔴🎶 @zohoreshgh ❣﷽❣ ✨ #سلوک_مهدوی #قسمت5⃣3⃣ 👌 در رابطه با میرزا جواد آقاملک
🎶🔴🎶🔴🎶🔴🎶🔴🎶
@zohoreshgh
❣﷽❣
✨ #سلوک_مهدوی
#قسمت6⃣3⃣
👌در رابطه با میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
📚 از میرزا جوادآقا 3کتاب به دست ما رسیده است که یکی از یکی بهتر است؛
1⃣ کتاب المراقبات, هر ماه قمری دستور عمل های خاص خودش را دارد ماه ذیقعده, ماه شوال...میرزا جواد آقا در این کتاب اعمال مخصوص هر ماه را آورده با توضیحات کامل که چه کاری انجام بدهیم .
2⃣ کتاب اسرار الصلاة، اگر کسی این کتاب را بخواند و خوب توجه بکند شیوه نماز خواندنش تغییر می کند، ایشان در این کتاب مفهوم رکوع, تشهد و ...تفسیر نماز و اذکار نماز را کامل توضیح می دهد.
3⃣ کتاب رساله لقاءالله، رساله رسیدن به دیدار خدا، میرزا جواد آقا در این کتاب راه هایی که انسان به خدا می رسد را توضیح داده است که انسان باید طهارتش چه طور باشد؟ غذا خوردنش چه طور باشد؟! در رساله لقاء الله توضیح داده تا برای رسیدن به خدا هم از لحاظ فیزیکی هم از لحاظ روحی انسان باید چه کارهایی را بکند،همچنین راه خالص شدن از گناه را توضیح داده است.
🤔 خیلی ها سوال می کنند چه طور از گناه خالص بشویم ؟ چه طور گناهی که درقلب رسوب کرده را رسوب زدایی بکنیم⁉️ ایشان گفته اند; راهش تقوا، تضرع در نیمه های شب است،استغفار بکند.
📃 روایت داریم چند چیز است که دل انسان را پاک می کند ،نیمه های شب قبل از اذان صبح قرآن خواندن, استغفار زیاد، چه طور یک انسان وقتی برایش مشکلی پیش می آید می رود پیش فلان ریس، فلان مسئول استغاثه می کند،اصرار می کند که آقا مشکل من را حل کن ، پیگیری می کند و زنگ می زند، همین را میرزا جواد آقا می گوید;👇👇
این پیگیری ها را هم نسبت به خدای متعال برای گناهان خودت داشته باش یعنی به سمت خانه خدا برو ،نه یک بار,نه دو بار، اصرار کن و بگو خدایا گناهان من را ببخش می خواهم😔
خوب بشوم ،مسیر خدا را طی کنم می خواهم به امام زمان(ع) نزدیکتر بشوم ⬅️ حتی روایت داریم که گریه کنیم و اگر اشک نیامد خودتان را به حالت گریه انداختن بیاندازید که به آن در مباحث دینی تباکی می گویند، خدا حتی در این حالت تباکی هم به انسان رحم می کند.
👌یک مورد هم درباره اخلاص میرزا جواد آقا ملکی تبریزی عرض کنیم; ایشان یک کتاب اخلاقی نوشت و می خواست کتابش را چاپ بکند و بعد بیرون بدهد،فهمید که مرحوم فیض کاشانی هم کتابی با همین موضوع نوشته است تردید پیدا کرد که کتابش را چاپ بکند یانه‼️توسل کرد به محضر امام صادق (ع),امام را درعالم رویا دید از ایشان سوال کرد من چه کار بکنم کتاب را چاپ بکنم یا فیض❓امام سکوت کرد، میرزا جواد آقابه ایشان گفت از کریم و بزرگواری چون شما بعید است سائل یا فقیری مثل من را رد کنید خواهشا جواب من را بدهید⁉️
امام صادق (ع)گفت ;کتاب فیض از کتاب تو بهتر است و میرزا جواد آقا وقتی دید کتاب فیض بالاتر است کتاب خودش را محو کرد،به این می گویند اخلاص ،اگر ما بودیم این کار را نمی کردیم.
🌟 یکی از بزرگان در مساجد بزرگ تهران یا قم پیش نماز بود،آیت الله بروجردی و دیگر عزیزان که از نجف آمده بودند به مسجد ایشان رفتند این بزرگوار هم از روی تواضع جایش را به آیت الله بروجردی داد و گفت ایشان از این به بعد باید پیش نماز شوند چون از من اعلم تر است،
👈 گذشت و گذشت همین آقایی که ایثار کرد به نجف حرم حضرت علی (ع) رفت آن جا هم پیش نماز مسجد نجف گفت; شما مقامت از من بالاتر است شما باید پیش نماز بشوید
⏪ بعد که رفت در محراب بایستد صدایی در گوشش گفت؛ جا دادی جایت دادیم،یعنی آنجا تواضع کردی ما هم این جا برایت جبران کردیم.
💠 نکته ی بعدی دباره ی میرزا جواد آقا،ایشان حتی بعضی از کرامت های خودش را می گفت،میرزاجواد آقا می گفت; من به عینه ،به چشم خودم دیدم که در وادی السلام (نجف آن قبرستان بسیار بزرگ کنار حرم امیرالمومنین) ارواح مومنین شب های جمعه کنار همدیگر حلقه می زنند.
🚫 میرزا جوادآقا خیلی به بحث گناه حساس بود،دریک جلسه ای نشسته بود که در آن جا غیبت شد، ایشان فقط غیبت را شنید با عصبانیت به طرف آن کسی که غیبت می کرد گفت 40 روز الان من را با این غیبت کردنت به زحمت انداختی ،
👈 ایشان با گناه نکردن به این مقام رسیدند که ارواح مومنین را می دید صدای ملائکه را می شنید این طوری به این مقام رسیدند❌ نه اینکه هر گناهی (غیبت, تهمت, دروغ... )را انجام بدهیم و بعد به راحتی بگوییم، خدا ما را می بخشد و بعد ادعای مسلمان بودن هم بکنیم اگر می خواهیم به مقامات بالا برسیم از بعضی چیز ها باید بگذریم.
💽بر گرفته از فایل سلوک
مهدوی شماره 5
🎤 استاد عبادی
#سلوک_مهدوی
#ادامه_دارد....
کپی آزاد
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🎶🔴🎶🔴🎶🔴🎶🔴🎶
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙ @zohoreshgh ❣﷽❣ #جلوه_های_پنهانی_امام_عصر #قسمت 5⃣ ꙮꙮ༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༴༅༴
⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙
@zohoreshgh
❣﷽❣
#جلوه_های_پنهانی_امام_عصر
#قسمت6⃣
ꙮꙮ༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༅༴༅ꙮ
◽️2. هدایت تشریعی
✍🏻هدایت تشریعی عبارت از آن است که خداوند برای موجوداتی که از نعمت عقل و شعور برخوردارند - مانند انسان - برنامه و قانون قرار داده و آنان را موظّف به اجرا و عمل به آن نموده است؛ لکن باید دانست که خداوند، هدایت تشریعی خود را به واسطه نزول وحی و فرستادن پیامبران به مردم ابلاغ می کند و پیامبران را از میان مردم انتخاب می فرماید؛ چنانکه آیات بسیاری در قرآن کریم شاهد و گواه این مطلب است. به عنوان نمونه، یک آیه را با توجه به شأن نزول آن، که مناسبت بیشتری با بحث دارد، ذکر می کنیم:
«وَجَعَلْنا مِنْهُمْ أئمَّهً یَهْدُونَ بِأمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآیاتِنَا یُوقِنُونَ» سجده، آیه(24)؛
و از آنان امامان و پیشوایانی قرار دادیم که مردم را به امر ما هدایت کنند. زیرا که آنان در راه هدایت به حق، صبر و شکیبایی کردند و به آیات ما یقین داشتند.
اꙮ༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅༴༅ꙮꙮ
#ادامه_دارد....
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙⚙