eitaa logo
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.3هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
7.6هزار ویدیو
557 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌹 👈هر روز یک صفحه از قران کریم براے سلامتے امام زمان(عج)،هدیه به روح پدران ومادران آسمانی.ارواح مومنین.و شهدا، فقها،دانشمندان، آمرزش گناهان و شفاے مریضان سوره مبارکه @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
سوره مبارکه از کتاب ترجمه خواندنی قرآن @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
سوره مبارکه از کتاب تفسیر یک جلدی مبین @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
122-maede-ta-1.mp3
3.98M
سوره مبارکه بخش اول مفسر: استاد قرائتی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
122-maede-ta-2.mp3
4.43M
سوره مبارکه بخش دوم مفسر: استاد قرائتی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
46.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تفسیر المهدی سوره بروج سایر سوره ها @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺° @zohoreshgh ❣﷽❣ ☀️ (ع) 😊 ✨بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ✨ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ☀️ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢ☀️ُ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ☀️ ❤️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی☀️ ✨یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨ ✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 °✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعدازخداوقبلہ،سوال درون قبر تنهاهمین دم اسٺ سلامُ علےالحسین هرثانیہ اگرچہ بگوییم این سلام نہ؛ بازهم ڪم اسٺ سلامُ علےالحسین ❤️ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
😍✋ دِلـــــم تَنگ أست این روزهـــــآ۔۔ ⇇یَقین دٰارم کہ مےدٰانے۔۔۔ صـِــــدا؎ِ غُربـــــت مَن را؛ أز احسٰاسم تُو مےخٰوانے۔۔۔𑁍➛ ⇦شُدم أز دَرد تنهـــــآیے، گُلے پَژمـُــــرده و غَمگین۔۔۔ ❍↲⃝ بیٰـــــا ا؎ أبـــــر پٰاییز؎، ڪِہ دَردم رٰا تُو مےدٰانے۔۔۔𑁍 ﴿سَـــــلٰام مـــُــولٰا؎ عَزیـــــزم𔘓⇉﴾ عج 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
ما عشق شهادتیم و این باور ماست سربند حسین ابن علی بر سر ماست یک جمله ی ما امید دشمن را برد "سید علی خامنه ای رهبر ماست" @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
چادر مشکی تو برایت امنیت می آورد خیالت راحت گرگ ها به دنبال شنل قرمزی هستند🙃... ❤️ 🌸🖇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
تا بزرگترین عید اسلام😍 پونزده روز دگر میرسم بہ جام غدیر ڪہ ڪامیاب شود سینہ ام زڪام غدیر علیسٺ ساقےڪوثر غدیر مسٺ علیسٺ علے امام غدیر و علے ڪلام غدیر 🌺🌟 🌺🌟 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🕋 ذیحجة الحرام 🕋 لبیک اللهم لبیک 🕋 نماز دهه اول ذی الحجه بین نماز مغرب و عشا مستحب است در هر شب از دهه اول ماه بین مغرب و عشا دو رکعت نماز بجا آورده شود، در هر رکعت آن سوره «فاتحة الکتاب» و «اخلاص» و این آیه خوانده شود: وَ واعَدْنا مُوسی‌ ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً وَ قالَ مُوسی‌ لِأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی‌ فی‌ قَوْمی‌ وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدین‌ . کسی که این نماز را بخواند در ثواب با حاجیها شریک می‌شود، گرچه حج نکرده باشد. ± پاداش خواندن سوره در شب‌های دهه اول ماه ذی‌الحجّه✨🌙 🕋🕌 سوره فجر را از شب اوّل ماه ذی الحجّه قرائت کنیم و ثواب آن را به مولایمان حضرت صاحب الامر علیه السلام تقدیم کنیم. 🕋🕌 رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس سوره فجر را در شب های دهه (اوّل ذی الحجّه) قرائت کند، خداوند او را می آمرزد و کسی که در ایّام دیگر بخواند، برای او در قیامت، نوری خواهد بود. 📚مصباح کفعمی_ص۴۵۰ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۷
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده ✍قسمت ۷۹ افشین یه کم ایستاد.بعد رفت. برنامه زندگی افشین و حاج محمود همین شده بود که افشین هر روز جلوی در مغازه به حاج محمود سلام میکرد. حاج محمود فقط جواب سلام شو میداد و میرفت تو مغازه ش.افشین هم بدون اینکه از در مغازه داخل بره،مدتی جلوی در می ایستاد،بعد میرفت. یک ماه دیگه هم گذشت. حاج محمود وقتی جواب سلام شو داد،گفت: _چی میخوای بگی؟ افشین سرش پایین بود. -من تمام تلاشمو برای خوشبختی دختر شما میکنم..سعی میکنم مرد باشم مثل شما. حاج محمود چیزی نگفت و رفت.بازهم افشین چند دقیقه ایستاد و رفت. پویان با فاطمه تماس گرفت. -سلام برادر...خوبین؟ -سلام..بله.خوبم.ممنون. صدای پویان سرحال بود. -اتفاقی افتاده؟ خیلی خوشحال به نظر میاین. -امروز آقای مروت باهام تماس گرفتن. گفتن که برم خونه شون. فاطمه هم خوشحال شد. -واقعا؟ چقدر خوب..خداروشکر. -خانم نادری،شما باهاشون صحبت کردین؟ -داداش ما رو! منو دست کم گرفتین؟ -ممنونم. -با کی میخواین برین؟ -تا قطعی نشده،نمیخوام به اقوامم بگم.فعلا تنها میرم. -منم جزو اقوام هستم؟!! معمولا خواهرها تو خاستگاری برادرشون هستن ها. پویان با ذوق گفت: _واقعا با من میاین؟ -برای کی قرار گذاشتین؟ -پس فردا عصر. -خوبه.با خانواده م صحبت میکنم.سعی میکنم بیام. بعد از شام همه تو هال نشسته بودن. فاطمه به امیررضا گفت: _داداشی،پس کی میخوای ازدواج کنی؟ امیررضا با تعجب گفت: _چرا؟!! چیشده مگه؟!! -تا حالا فقط خاستگار میومد،منم دوست دارم برم خاستگاری.عقده ای شدم خب. -متأسفم آبجی کوچیکه.من نمیخوام فعلا ازدواج کنم. -اینجوریه؟!..باشه.پس من برای یکی دیگه میرم خاستگاری. زهره خانوم گفت: _برای کی میخوای بری خاستگاری؟! -یه پسر خوبی هست.من مثل امیررضا دوستش دارم.میخواد بره خاستگاری مریم.اگه شما اجازه بدید،منم میخوام باهاشون برم. حاج محمود و زهره خانوم و امیررضا با تعجب و سوالی به فاطمه نگاه میکردن... 👈 .... ✍ نویسنده ؛ بانو «مهدی‌یارمنتظر قائم» 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.💖🍃💖.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════💖.🍃💖.═╝ ◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۷
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده ✍قسمت ۸۰ حاج محمود گفت: _الان جدی گفتی؟! -بله،اجازه میدید؟ امیررضا گفت: _تو مثلا به چه عنوانی بری؟!! -داداش،گوش نمیدی ها.به عنوان خواهر داماد دیگه. همه ساکت به فاطمه نگاه میکردن. -بابایی،لطفا اجازه بدید دیگه. -پسره رو چقدر میشناسی؟ -بابا جون،داداشمه ها. -مطمئنی کار درستیه؟ -بله. -فاطمه،من با حاج مروت رودربایستی دارم.نری اونجا آبروی منو ببری. -چشم بابا جونم.برم؟ -کِی هست حالا؟ -پس فردا عصر. با لبخند خواهشی به پدرش نگاه میکرد. -باشه،برو. -ممنون بابا جونم. حاج محمود به امیررضا گفت: _همش تقصیر توئه ها. امیررضا با چشم های گرد شده گفت: _چرا من؟!! -چون تو نمیخوای ازدواج کنی فاطمه عقده ای شده دیگه. همه خندیدن. با پیامک به پویان گفت که میره.پویان پیش افشین بود. -فاطمه ست،میگه میاد خاستگاری. افشین گفت: _خیالت راحت..آخرش فاطمه دست مریم خانوم رو میذاره تو دستت. روز بعد فاطمه قبل از اینکه بره دنبال مریم،با آقای مروت تماس گرفت. -سلام حاج عمو. -سلام دخترم. -حاج عمو اجازه میدید منم فردا با داداشم بیام خاستگاری؟ آقای مروت خنده ش گرفت. -بفرمایید،درخدمت هستیم. -ممنون عموجان..من الان میخوام برم دنبال مریم.اجازه میدید بهش بگم؟ -باشه. خداحافظی کردن و فاطمه حرکت کرد. مریم سوار شد.بعد مدتی گفت: _امروز پویان رو دیدم.باهاش قرار گذاشتم فردا باهم بریم یه جایی. مریم جاخورد. -کجا میخوای بری باهاش؟!! فاطمه با بدجنسی گفت: _یه جای خوب..الانم بهت گفتم که بعدا ما رو باهم دیدی تعجب نکنی. -یعنی چی؟!..همین الان قرار تو بهم بزن. -نمیخوام.اصلا تو که بهش جواب رد دادی دیگه.چه فرقی داره برات. مریم عصبانی شد.گفت: _پویان باید فردا بیاد خونه ما.. فاطمه نگاهش کرد.مریم طلبکارانه گفت: _چیه؟ فاطمه کنار خیابان توقف کرد و جدی گفت: _خیلی نامردی. مریم سوالی نگاهش کرد. -میدونی پویان چه حالی داشت وقتی بهش جواب رد دادی؟ میدونی الان چه اضطرابی رو داره تحمل میکنه؟..تو که دوستش داری چرا اذیتش میکنی؟ مریم خجالت کشید و سرشو انداخت پایین. -پویان برای من مثل امیررضا ست.حتی بیشتر از امیررضا هواشو دارم.چون امیررضا پدر و مادری داره که اگه منم حواسم بهش نباشه،اونا حواس شون هست.ولی پویان پدر و مادرهم نداره.من میخوام براش خواهری کنم.منم فردا باهاش میام خاستگاری. لبخندی زد و ادامه داد: _درضمن،حواستو جمع کن داداشمو اذیت نکنی که من خوب بلدم خواهرشوهر بازی دربیارم ها. مریم بدون اینکه به فاطمه نگاه کنه، لبخند زد.فاطمه حرکت کرد... 👈 .... ✍ نویسنده ؛ بانو «مهدی‌یارمنتظر قائم» 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.💖🍃💖.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════💖.🍃💖.═╝ ◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۸
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده ✍قسمت ۸۱ فاطمه حرکت کرد و هردو ساکت بودن. مریم گفت: _تو که لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمیبره؟ -موقعیت من با تو فرق داره.جریان پویان و افشین هم باهم فرق داره.اگه حاج عمو بدونه تو راضی هستی،خیلی راحت راضی میشه.بابای من میدونه من راضیم ولی راضی نمیشه. -تو اگه بخوای میتونی بابا تو راضی کنی. -من نمیخوام بابام فقط راضی بشه. میخوام پدر و مادرم برای افشین هم پدر و مادر باشن.میخوام مثل امیررضا باشه براشون.میخوام امیررضا همونقدر که برای من برادر خوبیه برای افشین هم باشه. -تو میتونی گذشته رو فراموش کنی،ولی شاید خانواده ت نتونن. لبخندی زد و گفت: _من که برای خوشبختی تو دعا میکنم.. خب تو هم برای من دعا کن دیگه. -جای داداشت خالی که بگه... فاطمه پرید وسط حرفش و باخنده گفت: _فاطمه تو دیگه خیلی پررویی. هردو خندیدن. فاطمه و پویان جلوی در خونه آقای مروت قرار گذاشتن.وقتی فاطمه رسید، پویان با گل و شیرینی ایستاده بود. وارد خونه شدن. همه ساکت بودن.فاطمه گفت: _راستش..من هیچ وقت قسمت اول خاستگاری رو نبودم.نمیدونم قبل از سینی چایی بزرگترها چی میگن. همه خندیدن. -حالا حاج عمو،خاله جون به ما تخفیف بدید و لطف کنید بگین عروس خانوم زودتر چایی رو بیارن. دوباره همه خندیدن. حاج مروت به همسرش اشاره کرد که بگه مریم چایی بیاره.چند دقیقه بعد مریم با سینی چایی وارد شد.فاطمه گفت: _به به،چه عروس خانوم خوبی،هزار ماشاءالله. همه خندیدن. مریم اول به پدرش،بعد مادرش،بعد به فاطمه چایی تعارف کرد و آروم گفت: -دارم برات. به پویان هم چایی داد و کنار مادرش نشست. بعد توضیحات پویان از پدرومادر و زندگیش و صحبت های آقای مروت، فاطمه گفت: _عموجان اگه اجازه بدید،آقا پویان و مریم باهم صحبت کنن. آقای مروت اجازه داد و مریم و پویان به حیاط رفتن.چهل دقیقه گذشت.فاطمه به ساعتش نگاه کرد. نیم ساعت به اذان بود.به مادر مریم گفت: _خاله جون،اگه حرفهاشون طول کشید، من میتونم همینجا نماز بخونم؟ -آره دخترم. پویان و مریم رفتن داخل.فاطمه نگاهی به پویان انداخت،سردرگم به نظر میومد. -داداش،حرفهاتون تموم شده؟ بریم؟ پویان با خجالت گفت: _تموم که نشده ولی... فاطمه احساس کرد پویان معذبه.مریم رفت پیش خانواده ش ایستاد.فاطمه به پویان نزدیک شد و گفت: _چیزی شده؟ -الان بریم ولی با آقای مروت صحبت کنید که یه قرار دیگه هم بذارن. -میخواین بریم مسجد نماز بخونیم و برگردیم؟یا معذبین همینجا نماز بخونین؟ پویان از اینکه فاطمه اینقدر خوب فهمیده بود،لبخند زد. -فکر کنم زشت باشه بگم میخوام اینجا نماز بخونم. -باشه،یه کاریش میکنم. برگشت سمت بقیه و گفت: 👈 .... ✍ نویسنده ؛ بانو «مهدی‌یارمنتظر قائم» 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.💖🍃💖.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════💖.🍃💖.═╝ ◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 #مهدی_شناسی ۸۲۶🌷 🌿شرح دعای ند
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 ۸۲۷🌷 🌿شرح دعای ندبه🌿 🔶‌فراز پنجم 🍀فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّرْتَ لَهُمُ الذِّکْرَ الْعَلِیَّ وَ الثَّناءَ الْجَلِیَّ، وَ أَهْبَطْتَ عَلَیْهِمْ مَلائِکَتَکَ، وَ کَرَّمْتَهُمْ بِوَحْیِکَ، وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِکَ، وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرِیعَةَ إِلَیْکَ وَ الْوَسِیلَةَ إِلی رِضْوانِکَ؛ پس از شرط خداوند که باید اولیا با زندگی ساده سخت ترین کار را انجام دهند و پذیرش آنان وعلم خدا به وفای آن ها، آنان را مورد قبول ویژه قرار داد و آنان را با قرب به خود، نام نیک، نزول ملائکه، ارتباط وحیانی، علم زیاد، وسیله ارتباط دیگران، واسطه شدن آنها بین خالق و مخلوق و رسیدن به رضوان خدا قرار دادی.🍀 💠در قرآن کریم هم از قبول شدن: «انما یتقبل الله من المتقین» و هم از قبول شدن نیکو: «بقبولٍ حسن» سخن به میان آمده است. 💠و در دعاها سخن از قبول کردن به بهترین وجه است: «باحسن قبولک». شاید دلیل اینکه قبول عادی، نیکو و نیکوتر مطرح شده است، تفاوت میان درجات تقوا است؛ هر کس تقوایش بیشتر است، نزد خدا گرامی تر و پاداش کارش بیشتر است. 💠در قرآن به نام نیک (قدرت لهم الذکر العلی والثناء الجلی) توجه شده است. حضرت ابراهیم علیه السلام از خدا خواست نام نیک او در تاریخ بماند: «واجعل لی لسان صدق فی الاخرین». خداوند به پیامبر قول داد که نام پیامبر را در تاریخ گسترش دهد: «و رفعنا لک ذکرک». 💠نزول ملائکه و کرامت از طریق وحی و علم در قرآن آیات زیادی دارد. در واسطگی اولیای خدا همین بس که خداوند به پیامبرش می‌فرماید: «و استغفرلهن الله؛ تو در حق آنان استغفار کن تا با استغفار تو آنها بخشیده شوند». 💠دعای انبیا و اولیا از یک سو و هدایت آنان از سوی دیگر وسیله رسیدن مردم به رضوان خداست. عج 👈 .... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢سعی کنید دائم به یاد امام‌زمان‌(عجل الله) باشید... 🎥حجت الاسلام عالی عج @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «زندگی امام زمانی» 👤 استاد 🔸 زندگی امام زمانی هم آسونه هم سخته... 💍 تجمل در ازدواج فرهنگ میشه و این خطرناکه... عج @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
Part02_کیمیاگر.mp3
6.95M
🌟🕌🌟🕌 ❤️أَشْـــــــهَدُ أَنَّ عَلــــــــــیّاً وَلیُّ اللّه ♡فقط حیدر امیرالمومنین است♡ 💠رمان معرفتی و بصیرتی 💠روایت واقعی در اثبات " حقانیت شیعه " 🌟قسمت 2⃣ 💠تولید از؛ کتاب گویای ایران صدا 💠نویسنده؛ رضا مصطفوی 💠راویان؛ شیما جان‌قربان، میلاد فتوحی 💠تهیه کننده؛ اشرف‌السادات اشرف نژاد 💠صدابردار؛ میثم جزی @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️