eitaa logo
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
1.4هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
16.5هزار ویدیو
69 فایل
داریم چہ میکنیم با دل امــام زمان(عج)!! چقــدر گنـاه؟ چـقدر نامـردی و بی حیایی؟ جز مــا کیو داره؟ چقدر سر در دنـیا؟ کجاست امـامت بچہ شیعہ!! 👈دختر، پـسر شیعہ به دل امامت رحم کن مـرام داشتہ باش!! امــامت تنــهاست" کپے پستهای کانال حـلال° تبادل: @HHSSKK
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم حضرت معصومه(س) نایب الزیاره تمامی عزیزان هستیم
بنـام خالق زیباییها... بنام همراه اول و آخر...
سـلام گــل نرجس" سلام آقای غریب... سلام ای طرید و فرید و وحید و شرید... نــام : مـــهدے(عج) ســن :۱۱۸۸ در فــراق اسـتان : صــاحب عــالم ولے از همہ جـا رانده شــده ` هـیچکس راهش نداد" @zoohoornazdike
🌸🌿 🌸🌿 🌸🌿 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به _دهقان امیری😍
••وعده ما هر روز صبح دعای عهد•• « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » @zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع 🖤 کارگران مشغول به کار احداث ضریح هشتم شوال سال روز تخریب امامان🖤 بقیع توسط وهابیون محضر شریف امام زمان (عج الله) و اعضای محترم کانال تسلیت عرض می کنیم. 🖤 @zoohoornazdike
وقتی شهید باکری فرمانده نام‌آور لشکر ۳۱ عاشورا به پشت تریبون رسید، قبل از هر اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند را برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تایش کرد و به جای زیر پایش بر روی تریبون نهاد و آنگاه با لحنی آرام جمله‌ای را گفت که هرگاه و در هر شرایطی برای هر کسی گفته‌ام متأثر شده است: خاک بر سرت مهدی آدم شده‌ای که بیت‌المال را به زیر پایت انداخته‌اند؟ شهید مهدی باکری @zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ استاد رائفی پور شمارش معکوس آخر الزمان 5 محبین امام زمان(عج) ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... @zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبل از ظــــهور!! اوضاع پیش روی جهان! ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... @zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیروز روسیه # لبیک یاخامنه ای ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... @zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈🏻اجـازه بـده برای رسیدن به تو سختی بکشند.... 👈🏻چرا که انسانها ذاتا برای کسی یا چیزی که به زحمت به‌دست‌آورده‌اند قائلند @zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهدی جان.. می‌رسد روزی که با دستان پرمهر شما از رواق و صحن اینجا رونمایی می‌شود ▪️تنها زائر بقیع، در انتظار اذن قیام است. بارالها! به غربت ائمه بقیع سوگند، روز انتقام را نزدیک فرما! ◼️ سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم‌السلام تسلیت باد. ┄┄┅✿❀🖤❀✿┅┄┄ 🌟اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌟 @zoohoornazdike
و در انتظارت آقا صبر کاسه‌ی صبر هم لبریز شد... یارا دلها تب و تاب ندارن بهر دیدار لبها هر دم زمزمه کنند آقا بیا جانها ز فرط فراق به لب آمده چشمان شب و روز به باران افتاده غما بین که چه سان بد به دلها بنشسته! دستان به سوی شما روان گشته گوشها هر دم در انتظار بنشیدن ندای انا بقیة الله‌ان... میدانید که شنیدن صدای شما شده تمام آروزی منتظران... بیا برگرد آقا تمام جوارحم در تنمای شما چشم انتظار مانده..." "السلام علیــڪَ یا بَقیة‌اللهِ الاَعظم" @zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
های یاوران مهدی شنبه های مهدوی نــام : مـــهدے(عج) ســن :۱۱۸۸ در فــراق اسـتان : صــاحب عــالم ولے از همہ جـا رانده شــده ` هـیچکس راهش نداد" @zoohoornazdike
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
سلام التماس دعا دارم 🤲 زینب خانم ۶ساله تو کماست به دعای شما محتاجیم
هو الشافی سلام دوستان با عنایت خداوند و توسل به حضرت زینب (س) و نفسهای گرم شما بزرگواران زینب عزیز از کما خارج شده و به آغوش گرم خانواده برگشته. 🌺 تشکر از عزیزانی که در ختم صلوات جهت شفای زینب عزیز یاریگر ما بودند. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 بر چهره دلگشای مهدی صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
‹بسـم‌اللّٰـه‌الرحمـن‌الرحیـم..!"› #سه‌دقیقه‌درقیامت🤍-! #پارت۳ ±مجروح‌عملیات عمليات به خوبي انج
‹بسـم‌اللّٰـه‌الرحمـن‌الرحیـم..!"› 🤍-! ۴ ±پايان‌عمل‌جراحی عمل جراحي طولاني شد و برداشتن غده پشت چشم، با مشكل مواجه شد. پزشكان تلاش خود را مضاعف كردند. برداشتن غده همانطور كه پيشبيني ميشد با مشكل جدي همراه شد. آنها كار را ادامه دادند و در آخرين مراحل عمل بود كه يكباره همه چيز عوض شد... احساس كردم آنها كار را به خوبي انجام دادند. ديگر هيچ مشكلي نداشتم. آرام و سبك شدم. چقدر حس زيبايي بود! درد از تمام بدنم جدا شد. يكباره احساس راحتي كردم. سبك شدم. با خودم گفتم: خداروشكر. از اين همه درد چشم و سردرد راحت شدم. چقدر عمل خوبي بود. با اينكه كلي دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روي تخت جراحي بلند شدم و نشستم. براي يك لحظه، زماني را ديدم كه نوزاد و در آغوش مادر بودم! از لحظه كودكي تا لحظهاي كه وارد بيمارستان شدم، براي لحظاتي با تمام جزئيات در مقابل من قرار گرفت! چقدر حس و حال شيريني داشتم. در يك لحظه تمام زندگي و اعمالم را ديدم! در همين حال و هوا بودم كه جواني بسيار زيبا، با لباسي سفيد و نوراني در سمت راست خودم ديدم. او بسيار زيبا و دوست داشتني بود. نميدانم چرا اينقدر او را دوست داشتم. ميخواستم بلند شوم و او را در آغوش بگيرم. او كنار من ايستاده بود و به صورت من لبخند ميزد. محو چهره او بودم. با خودم ميگفتم: چقدر چهرهاش زيباست! چقدر آشناست. من او را كجا ديدهام!؟ سمت چپم را نگاه كردم. ديدم عمو و پسر عمهام و آقاجان سيد پدربزرگم و ... ايستاده‌اند. عمويم مدتي قبل از دنيا رفته بود. پسر عمهام نيز از شهداي دوران دفاع مقدس بود. از اينكه بعد از سالها آنها را ميديدم خيلي خوشحال شدم.زير چشمي به جوان زيبا رويي كه در كنارم بود دوباره نگاه كردم. من چقدر او را دوست دارم. چقدر چهرهاش برايم آشناست. يكباره يادم آمد. حدود 25 سال پيش... شب قبل از سفر مشهد... عالم خواب... حضرت عزرائيل... با ادب سلام كردم. حضرت عزرائيل جواب دادند. محو جمال‌ايشان بودم كه با لبخندي بر لب به من گفتند: برويم؟ باتعجب گفتم: كجا؟ بعد دوباره نگاهي به اطراف انداختم. دكتر جراح، ماسك روي صورتش را درآورد و به اعضاي تيم جراحي گفت: ديگه فايده نداره. مريض از دست رفت... بعد گفت: خسته نباشيد. شما تلاش خودتون رو كردين، اما بيمار نتونست تحمل كنه.يكي از پزشك‌ها گفت: دستگاه شوك رو بياريد ... نگاهي به دستگاهها و مانيتور اتاق عمل كردم. همه از حركت ايستاده بودند! عجيب بود كه دكتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من ميتوانستم صورتش را ببينم! حتي ميفهميدم كه در فكرش چه ميگذرد! من افكار افرادي كه داخل اتاق بودند را هم ميفهميدم. همان لحظه نگاهم به بيرون از اتاق عمل افتاد. من پشت اتاق را ميديدم! برادرم با يك تسبيح در دست، نشسته بود و ذكر ميگفت. در آستانه ظهور @zoohoornazdike