﷽
🌄#والپیپر
🏴شب سوم: حضرت رقیه(س)
◇شب ِسوم شب ِسختیست خدا رحم کند
◇روضه امشب نَمیاز روضهی زهرا دارد !
🏴 روضه امشب کوتاه است ... دل ها بسوزد برای آن طفلی که در خرابه وقتی با سر پدر مواجه شد با تعجب پرسید:
◇ما هذا الرأس ؟ این سر کیست
◇ز خانهها همه بوی طعام میآمد
◇ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم 💔
#روضه
#شب_سوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🍃 زُهَیرا👈@zuhayra
﷽
🌄 #والپیپر
🏴شب چهارم: حر بن ریاحی
◇میخواست که او برهنهپا برگردد
◇شرمنده، شکسته، بیصدا برگردد
◇یک شب ز سپاه کوفیان مهلت خواست
◇تا حرّ به بهشت کربلا برگردد
🖋محمدفخارزاده
◇ حر ریاحی رضوان الله علیه به امام حسین (ع) عرضه داشت: من توبهکننده به سوی خدا هستم. آیا راه بازگشتی برای من هست؟!
◇امام حسین علیه السلام فرمودند: بله خداوند تو را میبخشد.
◇ آقای من! حسین جان، هَلْ تَرَى لِی مِنْ تَوْبَةٍ؟ آیا برای من هم راه بازگشتی هست؟🥀
◇ حسین جان، إِنَّ الله یُحِبُّ التَّوَّابین؛ آیا تو نیز بعد از توبه مرا دوست داری؟🖤
کی شود حر شوم و توبه مردانه کنم😭
#روضه
#شب_چهارم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🍃 زُهَیرا👈@zuhayra
﷽
🌄 #والپیپر
🏴شب سوم: عبدالله بن الحسن
◇از میان خیمه تا گودال … با سر آمده
◇این برادر زاده که جای برادر آمده
◇کیست این آزاده که پرواز دارد می کند
◇کیست این آزاده … انگار از قفس در آمده
◇هر طریقی بوده از عمه جدا گردیده و
◇از پس چشمان خیس خواهرت برآمده
◇با نوای لا افارق با نگاهی اشکبار
◇تا میان معرکه با حال مضطر آمده
◇خون ابراهیم در رگهاش جاری گشته است
◇مثل اسماعیل اگر تا زیر خنجر آمده
◇مثل سقای حرم ، با بوسه ی شمشیرها
◇دستش آویزان شده … از جای خود درآمده
◇آه … خنجر پشت خنجر … در میان قتلگاه
◇تا که تیری آمده ، یک تیر دیگر آمده
◇او به روی سینه ی معشوق مأوا کرده و
◇صبر تیر حرمله انگار که سر آمده
◇حق الطاف عمو را خوب جبران کرده است
◇این برادرزاده که جای برادر آمده🖤
#روضه
#شب_پنجم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🍃 زُهَیرا👈@zuhayra