👠 چقدر باحیا راه میروند!! «تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیاء»! (۱_۳)
✍🏼... وقتی موسی (ع) در جریان یک حادثه از #مصر فرار کرد و بیرون رفت. دل را به خدا سپرد. با اینکه در شرایط سختی قرار گرفت؛ شرایطی که شخص باید عصبی باشد، باید التهاب داشته باشد، تمام سالهای شاهزادگی او در دربار فرعون تباه شد، او در جایگاه #شاهزاده بود اما با یک ماجرای سهل و ساده که پیش آمد، ناگهان همهچیز از بین رفت. او دیگر شاهزاده نبود؛ یک فراری بود؛ جایگاهش هم خدای ناکرده جایگاهِ نامیدی و یأس بود، جایگاهِ التهاب و کفر گویی و عصبیت بود، اما او میگوید: خدایا! هرچه تو صلاح بدانی، به هر سمتی که تو بخواهی، خدا هم هدایتش میکند و او را به سرزمین #مَدیَن میرساند، موسی (ع) کنار چاه آبی نشست تا چند دقیقهای استراحت کند، دید کسانی سر چاه آب ایستادهاند و دارند آب میکشند، میبیند دو تا دخترخانم به خاطر ازدحام جلو نمیآیند، به آنها میگوید ماجرای شما چیست؟ میگویند پدر ما خیلی پیر است، ما باید گوسفندان را بچرانیم، آمدهایم اینجا، منتظریم تا خلوت بشود برویم جلو، موسی (ع) میرود جلو از چاه آب میکشد و گوسفندان را سیراب میکند؛ و آن دختر خانمها میروند.
⏰ ساعتی بعد آن دو تا دختر خانم میآیند، میگویند پدر ما شما را صدا کرده است، میگوید بیا. #موسی(ع) که یک آواره است و همه چیزش را از دست داده؛ میگوید باشد، بلند میشود و راه میافتد. از اینجا به بعد را مدنظر داریم، اینکه آن خانمها چهکار میکنند؟ خدا در سوره قصص آیه ۲۵ میفرماید: «تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیاء»، موسی (ع) میبیند آن دو دخترخانمی که دارند آن جلو حرکت میکنند، خیلی #با_حیا راه میروند، حیا در وجودشان نشسته است؛ آنقدر باحیا هستند که حتی در راه رفتنشان هم اثر گذاشته؛ البته موسی (ع) هم خیلی غیور رفتار میکند، میگوید به دختر خانمها که دختران حضرت شعیب (ع) بودند؛ میگوید: من جلو حرکت میکنم، شما هرجایی که من باید بپیچم یک سنگ بیندازید تا به آن سمت حرکت کنم. آنها حیا میکنند؛ موسی (ع) هم حُرمت نگه میدارد. این دوتا رفتار را عنایت بفرمایید. موسی (ع) دست پرورده مکتب وحی است، #با_غیرت رفتار میکند؛ نه با جسارت.
🌎 در دنیای ما، فلان هنرپیشه در فیلمها از هر بهانهای استفاده میکرد تا با خانمها حرف بزند. شاید شما مخاطبان تراب باش هم یادتان باشد؛ قدیمها صف زیاد بود. صف گوشت، صف پیاز، صف نفت، صف چی و چی. ماها میرفتیم توی صف، مثلا یک خانم جلو بود، یک مقدار دست دست میکردیم که آقای دیگری بیاید تا ما با فاصله بایستیم. چون یک ساعت آدم باید صف بایستد، چرا پشت سر یک خانم بایستد؟! چرا #حریم نگه ندارم؟! اما توی صف میبینیم آن آقا از هر بهانهای استفاده میکند تا با خانمهای پشت سری یا خانم جلویی حرف بزند و همیشه یک لبخند، گوشه لبش است. من میگفتم آن آقا در خانهاش اصلاً لبخند میزند که وقتی دارد با خانمها حرف میزند همیشه لبخند روی لبش هست؟ در ادارهجات هم این روزها تعامل بر اساس #بیحیایی زیاد شده.
https://eitaa.com/montazeran_Mouud
👠 چقدر باحیا راه میروند!! «تَمْشِي عَلَی اسْتِحْياءٍ» (۲_۳)
✍️... #موسی (ع) دست پرورده مکتب وحی هست، از طريق وحی ياد داده شده است که چگونه رفتار کند. لذا وقتی با دختران شعیب (ع) مواجه میشود؛ بسیار باغیرت رفتار میکند؛ او که اينجا اينگونه رفتار میکند، در دربار #فرعون هم همين بوده است. نه اينکه چون از قصر بیرون آمده؛ حالا که آواره شده، حرمت نگه میدارد. او از اول حرمت نگه میداشت، او از اول غيور بود. حتی در دربار فرعون هم غيور بود. حتی در آن شرايطی که شاهزاده بود هم #غيور بود، #حرمت نگه میداشت، حرمت شکن نبود. از طرفی دختران شعيب هم دست پروردگان #مکتب_وحی هستند؛ چگونه حرکت میکنند؟ «تَمْشِي عَلَی اسْتِحْياءٍ»، با حياء نگاه میکنند، با حياء صحبت میکنند، با حياء راه میروند. در عمرتان تاحالا راه رفتن با حياء از کسی ديدهايد؟ کسی که طوری راه برود که بگوييم چقدر #با_حياء راه میرود. البته منظور اين نيست که نديده باشيم، زياد هم ديدهايم. من خودم توی کوچه معمولاً سرم را پايين میاندازم؛ به خانمها نگاه نمیکنم، خودم را عادت دادم که سرم را میخواهم بياورم بالا، کمی با تأنّی بياورم بالا. احياناً اگر در مسير نگاه من، خانم قرار دارد، زودتر آدم متوجه بشود، فرصت داشته باشد که سرش را پايين بياورد. فوری سرش را نگيرد بالا اين طرف و آن طرف را نگاه کند. يک ذره خودمان را به نوع تقیدات عادت بدهيم؛ میتوانيم، چيز سختی نيست. چرا آدم نامحرم را ببيند. من سرم را میاندازم پايين، اما آدم متوجه میشود که اين خانمی که دارد میآيد و خيلی هم با حياء رفتار میکند، حتماً از خانمهای مؤمن و باتقوا است.
🌹 «تَمْشِي عَلَي اسْتِحْياءٍ»، #حياء در راه رفتنِ برخی از دخترخانمها بسیار بارز است. خانمها بايد اين باشند، اين آیه از #قرآن، الگوی رفتار يک خانم در جامعه است. خداوند میتوانست اينجا بفرمايد «تَمْشِي» یعنی آن خانم میرفت، چرا اين صفت او را دارد قيد میکند، حتما مسئلهای هست. خداوند اين را دارد برای ما میفرمايد. خانمهای شيعه بايد با حياء راه بروند. قبل از آن با حياء صحبت کنند، قبل از آن با حياء نگاه کنند. #دريده نگاه نکنند، دريده حرف نزنند.
🧩 خانمهای ما بايد الگوی رفتاریشان در جامعه طبق این آیه باید «تَمْشِي عَلَي اسْتِحْياءٍ» باشد و آقايان ما هم الگوی رفتاریشان در این داستان باید موسی (ع) باشد. مرد توی جامعه باید با غيرت رفتار کند، نباید مثل يک حيوان رفتار کند، بلکه باغيرت رفتار کند، غيرتی که صفتش شده است، موسی (ع) در کاخ فرعون هم همين طور بود، #حرمت_شکن نبود، موسی (ع) نمیدانست که پدر آن دخترخانمها شعیب (ع) است! وقتی میگويند پدر ما يک پيرمرد است، نمیتواند حرکت کند، دعوت کرده است شما بياييد. میگويد؛ باشد، نمیداند پدرشان کيست؟ اما ياد گرفته است که غيرت بورزد، ياد گرفته است که حرمت بورزد. از هر فرصتی برای حرمت شکنی استفاده نمیکند و بخواهد باب گفتگو با #نا_محرم را باز کند.
🚨 در جامعه ما، #زندگی_کارمندی، غيرت را از مردان میگيرد و حياء را از خانمها میرباید. سال اول، اين آقای جوان و اين خانم جوان که استخدام میشوند، آقا باغيرت رفتار میکند و خانم هم با حياء رفتار میکند، پنج سال بعد گذر شما به آن اداره بيفتد، میبينيد که آقا از هر چيزی دارد با آن خانم همکار صحبت میکند،خانم از هر چيزی دارد صحبت میکند، ديگر آدمهای روز اول نيستند. اصلاً اين فضا بد است، فضایِ #اختلاط بين زن و مرد خيلی چيز بدی است.
❗ما اگر طالبِ #امنیت هستیم؛ بايد حرمت نگه داريم، بايد غيرت بورزيم. هر دفعه که چشم شما به نامحرم میافتد، حجابی بر شما اضافه میشود. چرا اينقدر راحت نامحرم را نگاه میکنی؟ چرا اينقدر راحت تصاوير فيلمهای سينمايی را در ذهنت میآوری؟ تصاوير اين هنرپيشه، تصاویر آن هنرپيشه، چرا اينقدر راحت به نامحرم فکر میکنی؟ آقا و خانمی که رعایت نمیکنی! چرا فکرت #صاحب ندارد؟ چرا نگاهت صاحب ندارد؟ آقا! چرا آن خانم نامحرم از چشم شما احساس امنيت نمیکند؟ بعضی خانمها در مواجهه با برخی از آقایان مؤمن میگويند اين آقا که خيلی مؤمن است، چرا ما از چشمش احساس امنيت نمیکنيم، بعضی وقتها به ما نگاه میکند. اگر امنیت از #طلسماتِ_دیّاران و فشارهای روانی #جنیّان را خواهانیم؛ باید طوری رفتار کنیم که نامحرم از وجود ما، از نگاه ما و از کلام ما احساس غیرتورزی و امنیت کند.
🏇 #با_ما_همراه_باشید
🔚 #ادامه_دارد
https://eitaa.com/montazeran_Mouud
🧕 «تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَآءٍ»
🔻«فَجَآءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَآءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَآءَهُ وَ قَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»
🌷پس یكی از آن دو [دخترخانم] در حالی كه خواستار #حیاء_ورزی بود و با حیاء گام برمیداشت، نزد موسی ع آمد [و] گفت: پدرم تو را میطلبد تا پاداش اینكه [دامهای] ما را آب دادی به تو بدهد. چون #موسی ع نزد #شعیب ع آمد و داستانش را بیان كرد، شعیب ع به موسی ع گفت: دیگر نترس كه از آن گروه ستمكارِ فرعونی نجات یافتهای.
📔 سورهی قصص - آیهی ۲۵
https://eitaa.com/montazeran_Mouud
▪️اگر #آدم ابوالبشر به مفارقت بهشت، و حوا به مصیبت هابیل دچار شد، زینب کبری هم به فراق حرم جد، مادر و برادر بزرگوارش که از بهترین باغهای بهشت بود، مبتلا شد و به فراق و مصیبت دو هابیل خود دچار گردید.
▪️اگر نوح (ع) به زحمت قوم خود دچار شد و به برکت پنج تن آل عبا خلاصی یافت، زینب کبری به کوفیان و شامیان دچار، و غرق در دریاهای بلاها شد.
▪️اگر #ابراهیم(ع) به آتش نمرودیان دچار و به قربانی کردن فرزند خود مأمور شد، زینب کبری در روز عاشورا به آتشی بدتر از آتش نمرودیان گرفتار آمد و سوختن خیمهگاه حسینی را به چشم دید. ابراهیم در آن حال در فکر بیمار بدحال و کودکان سرگردان نبود؛ آتش هم بر ابراهیم(ع) گل و ریحان شد، ولی زینب کبری دو اسماعیل خود را به قربانگاه فرستاد.
▪️ اگر #یعقوب(ع) به هجران یوسفش دچار شد و آنچنان گریست که دیدههایش نابینا شد و درنهایت فراق به وصال تبدیل شد، زینب کبری به فراق دو فرزند چون یوسفش و شش برادر و چند تن جوان هاشمی دچار شد که مانند نداشتند و یکیک ایشان را در برابر دیدگانش کشته یافت و صبر پیشه کرد.
▪️اگر #موسی(ع) به فرعون و قارون دچار شد و سرانجام آنها را نفرین کرد و به عذابشان انداخت، زینب کبری به پسر مرجانه و یزید مبتلا شد که صدها بار بدتر از فرعون و قارون بودند و باز هم صبر پیشه کرد.
▪️ اگر میخ بر فرق #زکریا(ع) نهادند، بر سر و کتف زینب کبری چنان با تازیانه و نیزه زدند که جای آن ضربهها ورم کرد.
▪️ اگر #یحیی(ع) را سر بریدند و به حضور سلطان آوردند، زینب کبری را اسیر کردند و سر برادر را با او داخل مجلس یزید ملعون نمودند.
▪️اگر بسیاری از پیامبران را بعد از آزارهای بسیار کشتند، زینب کبری را نیز بعد از اذیتهای فراوان اسیر کردند و بايد دانست که تحمل هریک از مصیبتهای بانو از قتل دشوارتر مینمود.
▪️اگر #یوسف صدیق(ع) به چاه و زندان دچار شد، زینب کبری هم زندان ابنزیاد و خرابه شام بلا را به چشم دید.
▪️بدخواهان و دشمنان بر سر مبارک رسول خدا(ص) خاکستر پاشیدند؛ شامیان از خدا بیخبر هم خاکستر سوخته و دستههای نی آتشزده را بر سر زینب کبری ریختند.
🏴 #عقیله_بنیهاشم سلاماللهعلیها با برادرش #امام_حسین علیهالسلام هم در همه داغها و مصیبتها شریک و البته در پاداش آن نیز سهیم بود و پاداش متوسلان به هر دو بزرگوار هم یکی است.
📚 و اینگونه است زینب، صفحه ۲۴۵ (بازآفرینی خصائص زینبیه، سیدنورالدین جزایری)
https://eitaa.com/joinchat/716112268C5f40584416