eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
724 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
204 ویدیو
17 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
«آن‌چه داریم...» ✍ فاطمه میری‌طایفه‌فرد توی آشپزخانه دارم ظرف می‌شویم و همه حواسم به تلویزیون است؛ دارد؛ مهمانان این برنامه از آمده‌اند. ◽◽◽ هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم شست دست چپ، این‌قدر مهم باشد که اگر برود لای در ماشین، این‌قدر از کار و زندگی بیفتم، کارها به کندی پیش می‌رود و شروع می‌شود. ◽◽◽ اسم برایم کافی است که بروم حدود ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، قبل این‌که شهر سوخته، بسوزد؛ دلم غنج می‌رود از این همه تمدن و اصالت که چشم هر ببیننده‌ای را پر می‌کند؛ بعد می‌روم سمت و تا نوک کوه کم‌کم بالا می‌روم، یاد می‌افتم که شاید روزگاری این‌جا زیسته‌است. ▫️▫️▫️ هنوز دارند می‌خوانند، سرم گیج می‌رود دستم را می‌گیرم به لبه میز آشپزخانه، پسرم می‌پرسد که چرا سرم گیج رفته؟ می‌گویم: «هیچی مامان نمی‌دونم چرا؟»، ولی می‌دانم چرا... از بالای کوه خواجه دریاچه را می‌پایم که خشک شده و سرم دوباره می‌چرخد. ▫️▫️▫️ هنوز دارند می‌خوانند، با وجد در پایان اجرا خودش را می‌خواند، توی دلم می‌گویم، اگر شناسنامه دومی می‌دادند یا چيزی شبیه به اقامت، دلم می‌خواست غیر از شهر خودم اقامت و را داشته‌باشم. مانند شهروند افتخاری، نه! برعکسش، افتخار داشتم به شهروندزابل‌بودن، افتخار داشتم به شهروندشوش‌بودن. با این دست که نمی‌شود کار کرد، می‌روم هم‌پای در شادی آل‌الله سهیم شوم. ◽◽◽ بعضی از اظهارنظرها نیاز به اطلاعات کافی دارد، بعد از اطلاع و اشراف، بروی با دل درست بگویی و نقد کنی و تازه بیرون‌گودنشسته لنگ بفرمایی... راستش من اصلاً در حیطه مداحی تخصص ندارم و این مهم را به اهلش می‌سپارم، نان نوشته‌های‌ من از تنور تمدن گرم می‌شود و کلی بحث سر ، یا آن و... برنامه با تمام فراز و فرود و نقدها و بحث‌ها تمام شد، پانزده شب مهمان تلویزیون ما بود، درست وقتی که کلی باید با کنترل ور بروی تا شاید در یکی از شبکه‌ها، یک برنامه درست و درمان بیابی... در این قحطی برنامه‌ها، مخاطب خودش را داشت و به یُمن ماه میلاد ارباب، شادی را به قدر و قد خودش مهمان خانه‌ها کرد. ▫️▫️▫️ شاید هیچ‌وقت پیش نیاید که آن گوشه بیرون‌زده در جنوب‌شرقی نقشه جغرافیایی ایران را ببینی، ولی دلت پر بکشد برای خاک این ملک که بوی ولایت و محبت می‌دهد. شاید هیچ‌وقت کنار ساحل خلیج همیشه‌فارس شعرهایی در وصف رئیس‌علی دلواری را نشنوی، ولی به برکت همین برنامه‌ها، حال و هوای بوشهر و جنوب، می‌آید پیشت، کنار خانواده‌ات؛ آن‌وقت اگر پولی و وقتی بود، عزم جنوب می‌کنی، خطه‌ای از این خاک که هیچ شبکه ماهواره‌ای از فوق‌العاده‌بودنش چیزی نمی‌گوید، از زیبایی‌های نهفته هرگوشه از این خاک نمی‌گوید و تو خودت باید به کشف برسی. هم‌پای اهل‌سنت کردستان وصف امام علی(علیه‌السلام) می‌کنی و در پیچ وتاب اورامانات بیشتر از هر وقت دیگر، ایرانی می‌شوی. این برنامه اقوام مختلف ایران، تنوع و کثرت در عین وحدت را خوب نشان داده‌بود. نظاره مراسم متنوع گوشه‌گوشه ایران، منهای تمام مؤلفه‌های تفاوت، واقعا زیبا بود. حس زیبای یکی‌بودن این سرزمین مادری زیر پرچم محبت و مودت اهل‌بیت(علیهم‌السلام) از نکات قابل تقدیر در برنامه بود. قطعاً ایراد‌هایی هست، قطعاً مسیر رسیدن به نقطه مطلوب، راهی طولانی‌است، ولی همین راه طی‌شده هم، چیزی جز در مسیر تمدن اسلامی قرارگرفتن نیست؛ می‌شود جای‌جای ایران را با همین مودت و رحمت به فرزندان‌مان معرفی کرد... @AFKAREHOWZAVI
. گاهی نقاط اشتراک طوفان می‌کنند ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد گاهی نقاط اشتراک طوفان می‌کنند، حتی یک نقطه کوچک و کم‌رنگ. آن ایام که اینستا داشتم، عکسی از آیت‌الله بهجت در حال استراحت را در صفحه شخصی خودم گذاشتم. هیچ یک از واکنش‌ها یادم نیست الا یکی. یک آقای انگلیسی و متنی که اشاره داشت به نورانیت عکس آقای بهجت و خواب شیرین ایشان. انگار نور ایشان را از پشت گوشی هم احساس می‌کرد. این‌ سوال برایم رونق گرفت که چطور این عکس را دیده‌اند و صفحه شخصی کم رفت و آمد من را چطور پیدا کرده‌اند؟ برای جوابم به صفحه او سری زدم. او یک هنرمند صنایع دستی بود، که گلدوزی اصلی‌ترین محل درآمد وی بود در مرکز شهر لندن، با مدرن‌ترین امکانات. خیلی عجیب بود برایم چون نقطه اشتراک همان یک عکس در صفحه من از پته دوزی کرمان بود. همان باعث شده‌بود یک نفر چشمش جذب نورانیت آیت‌الله شود. این را داشته باشید تا الان حدود دو سالی هست در صفحه‌ای در ایتا عضو هستم، آن هم سوزن دوزی بلوچی. راستش این مدل سوزن‌دوزی جدی‌ترین حالت گلدوزی است و البته باارزش‌ترین. به معنای واقعی هنری ایرانی‌ست. کم‌کم با راحله دوست شدم. کانال او پر از دوره بود، پر بود از آموزش‌های رایگان. راحله هم اسم قشنگی‌ست، به اسم روح‌الله هم می‌آید. اگر دختر داشتم شاید اسمش راحله بود. ولی امروز یک دختر دارم به اسم راحله در دورترین بعد جغرافیایی ایران، زیر پونز نقشه جغرافیا یکی از روستاهای اطراف زاهدان. دختر من دو تا بچه هم دارد. هنوز هم به سن قانونی نرسیده که رأی بدهد‌. نذر خدمت را برایش فرستادم، چقدر خوشش آمد. گفت من هم می‌خواهم در این نذر خدمت شرکت کنم. برایم عجیب بود تمام قد از آقای جلیلی دفاع کرد و برای دوره‌های سوزن دوزی‌اش تخفیف گذاشت. آن هم برای رأی آوردن آقای جلیلی. برای این کارش کلی هم حرف شنید و کلی هم بزرگ شد راحله ما. از جنوب شرقی ایران تا منتهی‌الیه اروپا، کلی نقاط اشتراک می‌توانی پیدا کنی، که دلی را فقط دلی را با خدا نرم‌تر کنی. قول داده‌ام بروم ببینمش. اول بار که و مرا مدهوش سیستان کرده‌بود. حالا مرام یک دختر سیستانی. @AFKAREHOWZAVI