eitaa logo
@Imam7tom
387 دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
15.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
کانال امام موسی کاظم علیه االسلام حاوی مطالب مذهبی
مشاهده در ایتا
دانلود
2⃣ (ص) چیست و ایشان(ص) در معراج چه دید⁉️ در آن شب بر آن حضرت نازل شد و مرکبی را که نامش «»(2) بود برای او آورد و (ص) بر آن سوار شده و به سوی حرکت کرد و در راه در چند نقطه ایستاد و نماز گزارد، یکی در و هجرتگاهی که سالهای بعد رسول خدا(ص) بدانجا فرمود، یکی هم ، دیگر در طور_سینا و - زادگاه حضرت (ع) - و سپس وارد مسجد اقصی شد و در آنجا نماز گزارده و از آنجا به آسمان رفت. 🍀و بر طبق روایاتی که (ره) و دیگران نقل کرده اند از جمله جاهایی را که آن حضرت در هنگام سیر بر بالای زمین مشاهده فرمود بود که به صورت 🔆بقعهای 🔅میدرخشید و چون از نام آن نقطه را پرسید پاسخ داد: اینجا سرزمین است که بندگان مؤمن و شیعیان اهل بیت تو در اینجا گرد میآیند و انتظار فرج دارند و سختیها و اندوهها بر آنها وارد خواهد شد. 🍀و نیز در روایات آمده که در آن شب به صورت زنی زیبا و آرایش کرده خود را بر آن حضرت عرضه کرد ولی رسول خدا(ص) بدو توجهی نکرده و از وی درگذشت. 👈سپس به آسمان دنیا صعود کرد و در آنجا را دید، آنگاه دسته دسته به استقبال آمده و با روی خندان بر آن حضرت سلام کرده و تهنیت و تبریک گفتند، و بر طبق روایتی که در تفسیر خود از امام (ع) روایت کرده رسول خدا(ص) فرمود:🔻 ای را در آنجا دیدم که بزرگتر از او ندیده بودم و(بر خلاف دیگران) 😡چهرهای درهم و 😡خشمناک داشت و مانند دیگران تبریک گفت و خنده بر لب نداشت و چون نامش را از پرسیدم 🔶گفت: این مالک،🔥 خازن دوزخ است🔥 و هرگز نخندیده است و پیوسته 😡خشمش بر دشمنان خدا و 🔥🔥گنهکاران افزوده میشود. بر او سلام کردم و پس از اینکه جواب سلام مرا داد از 🔷خواستم دستور دهد تا را به من نشان دهد و چون سرپوش را برداشت🔥🔥🔥 لهیبی از آن برخاست که فضا را فرا گرفت و من گمان کردم ما را فرا خواهد گرفت، پس از وی خواستم آن را به حال خود برگرداند.(3) 🍀و بر طبق همین روایت در آن جا را نیز مشاهده کرد که لوحی از نور در دست او بود و پس از گفتگویی که با آن حضرت داشت عرض کرد: همگی 🌍 دنیا در دست من همچون درهم💰(و سکهای) است که در دست مردی باشد و آن را پشت و رو کند، و هیچ خانهای نیست جز آنکه من بدان سرکشی میکنم و چون بر مرده ای گریه میکنند بدانها میگویم: 🔹گریه نکنید که من باز هم پیش شما خواهم آمد و پس از آن نیز بارها می آیم تا آنکه یکی از شما باقی نماند، در اینجا بود که (ص) فرمود: براستی که بالاترین مصیبت و است وجبرئیل در پاسخ 🔶گفت: پس از مرگ سختتر از آن است. 👈🔷و سپس فرمود: و از آنجا به گروهی گذشتم که پیش روی آنها ظرفهایی از گوشت پاک و گوشت ناپاک بود و آنها ناپاک را میخوردند و پاک را میگذاردند، 📚 . فقه السیرۀ، صص 151 - 150. دارد.....
✍🏻 علامه مجلسى در جلاءالعيون نگاشته: سيد بن طاووس رضى اللّه عنه روايت كرده است به سند معتبر از حضرت صادق عليه السلام كه: 🕋 در سالى از سالها هشام بن عبدالملك به آمده در آن سال من در خدمت پدرم به حج رفته بودم ، پس من در روزى در مجمع مردم گفتم كه حمد مى كنم خداوندى را كه محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلم را به راستى به پيغمبرى فرستاد و ما را به آن حضرت گرامى گردانيد، پس ماييم برگزيدگان خدا بر خلق او و پسنديدگان خدا از بندگان او و خليفه هاى خدا در زمين . پس كسى است كه متابعت ما كند، و و بدبخت كسى است كه مخالفت ما نمايد و با ما دشمنى كند، ◾️ پس برادر هشام اين خبر را به او رسانيد و در مكه مصلحت در آن نديد كه متعرض ما گردد و چون به دمشق رسيد و ما به سوى معاودت كرديم پيكى به سوى عامل مدينه فرستاد كه پدرم را و مرا به نزد او به دمشق فرستد، چون وارد دمشق شديم سه روز ما را بار نداد، روز چهارم ما را به مجلس خود طلبيد چون داخل شديم هشام بر تخت پادشاهى خود نشسته و لشكر خود را مسلّح و مكل دو صف در برابر خود باز داشته بود و آماج خانه يعنى محلى كه نشانه تير در آن نصب كرده بودند در برابر خود ترتيب داده بود و بزرگان قومش در حضور او به گرو تير مى انداختند، چون در ساحت خانه او داخل شديم پدرم در پيش مى رفت و من از عقب او مى رفتم چون به نزديك رسيديم به پدرم گفت كه با بزرگان قوم خود تير بينداز، پدرم گفت كه من پير شده ام و اكنون از من نمى آيد اگر مرا معاف دارى بهتر است ، هشام سوگند ياد كرد كه به حق آن خداوندى كه ما را به دين خود و پيغمبر خود عزيز گردانيده تو را معاف نمى گردانم ، پس به يكى از مشايخ بنى اميه اشاره كرد كه و تير خود را به او بده تا بيندازد. 🏹 پس پدرم كمان را از آن مرد گرفت و يك تير از او بگرفت و در زه كمان گذاشت و به قوت كشيد و بر ميان نشانه زد پس تير ديگر بگرفت و بر فاق تير اول زد كه آن را تا پيكان به دو نيم كرد و در ميان تير اول قرار گرفت ، پس تير سوم را گرفت و بر فاق تير دوم زد كه آن را نيز به دو نيم كرد و در ميان نشانه محكم شد تا آنكه نه تير چنين پياپى افكند كه هر تير بر فاق تير سابق آمد و آن را به دو نيم كرد و هر تير كه آن حضرت مى افكند بر جگر هشام مى نشست و رنگ شومش متغير مى شد تا آنكه در تير نهم بى تاب شد و گفت : نيك انداختى اى ابوجعفر و تو ماهرترين و عجمى در تيراندازى چرا مى گفتى كه من بر آن قادر نيستم . پس ، از آن تكليف پشيمان شد و عازم قتل پدر من گرديد و سر به زير افكند و تفكر مى كرد و من و پدرم در برابر او ايستاده بوديم . علیه السلام 📚 منتهی الآمال / ج2 / ص162-163
♻️ شفاعت ️(سلام الله علیها) از شیعیان 🌷 علیه السلام فرمودند : حرمى دارد که است ، (ص) حرمى دارد و آن است و (ع) حرمى دارد و آن است و قم ؛ کوفه کوچک است که از هشت در بهشت، سه در آن به باز مى‌‌‌‌‌شود. زنى از فرزندان من در قم از دنیا مى‌‌‌رود که اسمش دختر امام موسى بن جعفر(ع) است و به او همه من وارد مى‌‌‌شوند. 📗 « بحارالأنوار ، ‏۵۷ ; ۲۲۸ »
📌 مهمان نوازی حضرت ✅ شب که کم کم بساط و سفره آرامش خود را همراه با تاریکی اش بر محیط مدینه می گستراند نوری از دور دست ها توجه هر رهگذر و هر بی پناهی را به خود جلب می کرد. ✅ این شعله آتشی بود که هرشب بر بام خانه برمی افروخت تا اگر مستمندی یا بیچاره ای و یا مهمانی که پناه ندارد، به سمت شعله های کرامت بیاید و پای سفره اطعام و مهمان نوازی اش بنشیند. ✅ هیزم میهمان نوازی اش را آنچنان زیاد می کرد که هر فقیر و درمانده ای از دورترین نقطه آن را ببیند و نظرش را جلب کند حضرت علی اکبر علیه السلام آنقدر دراین صفت مشهور شد که به «نار القری*» لقب گرفت. 📚 منهاج الدموع ‏تاليف علي قرني گلپايگاني/ص123. * (نار القری به معنای آتش فروزان است. چون آن حضرت در بالای پشت بام آتشی می افروختند که در میان عرب آن آتش به معنای این است که در آن محل میهمانی است.)
✴️مجموعه احاديثي از منابع روايي درمورد (١) 1 - جابر از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود: جوانى(جوانمردي) از بنى هاشم كه خالى در کف دست راست خود دارد با بيرقهاى سياهى از طرف خراسان خروج ميكند كه در جلو او خواهد بود و با اصحاب سفيانى جنگ كرده آن‏ها را شكست ميدهد. 📚فتنه و آشوبهاى آخر الزمان، متن، ص: 36 عقد الدرر /128 ، الحاوى 2/68 و ملاحم ابن طاووس /53 . 2 - سفيانى لشكرى به ميكشد و امر ميكند هر كسى را كه از بنى هاشم در آنجا باشد حتى زنهاى آبستن را بكشند، اين كار را بعلت آن ميكند كه يك نفر هاشمی با اصحاب خود از طرف مشرق خروج ميكند.  📚 فتنه و آشوبهاى آخر الزمان، متن، ص: 40- باب 108 3- رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله ياد كرد كه دچار اهل بيتش می‏شود تا اينكه خدا مردى را با بیرق سياه از طرف مشرق بفرستد كسى كه آن بيرق را يارى كند خدا او را يارى ميكند و كسى كه نصرت آن را ترك كند خدا نصرتش را ترك ميكند، بعدا می ‏آيند نزد مردى كه نامش نام من است و او را سرپرست خود ميكنند و خدا او را يارى و تأييد مينمايد. 📚فتنه و آشوبهاى آخر الزمان، باب 100 متن، ص: 38 4- بنى فلان حتما سلطنت ميكنند وقتى سلطنت نمودند و كارشان به كشيد، پراكنده ميشوند و دولتشان از كف ميرود، تا آنگاه كه خراسانی و سفیانی يكى از مشرق و ديگرى از مغرب مانند اسبانى كه مسابقه ميدهند يكى از اين طرف و ديگرى از آن طرف سعى می‏كنند زودتر وارد شوند! و نابودى بنى فلان بدست آنها خواهد بود. و يكنفر از آنها باقى نميماند. 📚 مهدى موعود-ترجمه جلد سيزدهم بحار، متن، ص: 1012 5- امام محمد باقر(ع) : «ناگزير بني عبّاس بايد به حكومت رسند، پس چون به حكومت رسيدند و دچار اختلاف شدند و كارشان دچار از هم پاشيدگى شد ، خراساني و سفيانى بر ايشان خروج كنند، اين از مشرق و آن ديگر از مغرب و همچون دو اسب مسابقه به سوى كوفه از يك ديگر پيشى جويند. 📚غيبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 366
✔️ ایشان زنده هستند.... شیخ راوندی از علیه السلام روایت کرده است: روزی همراه پدر بزرگوارم حضرت علیه السلام به باغ های ایشان رفتم ، در راه به صحرایی رسیدیم، در آنجا پیرمرد ریش سفیدی را دیدیم، پدرم به احترام آن شخص از اسب پایین آمد و دست و پای آن شخص را بوسید. من خیلی تعجب کردم ، سپس با هم نشستند و شروع کردند به حرف زدن ، پدرم به آن شخص می گفت : فدایت شوم! فدایت شوم! سپس بعد از مدتی آن پیرمرد خداحافظی کرد و ناپدید شد. من با تعجب به پدر بزرگوارم عرض کردم: ای پدر بزرگوارم ! این شخص چه کسی بود که دست و پایش را بوسیدی و به او گفتی فدایت شوم؟! پدرم فرمودند : ای پسر بزرگوارم ! این شخص که دیدی جد بزرگوارت علیه السلام بود. 📚 _المعاجز : ح 102 ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
🌺پیشگامان در ولایت 🔸انس بن مالک می‌گوید: «روزی خدمت پیامبر‏صلی‏ الله علیه و آله نشسته بودم که حضرت ابوالحسن‏ علیه‏السلام وارد شد. پیامبر اکرم ‏صلی صلی الله علیه و آله فرمود: یا ، نزد من بیا، بعد دست به گردن او انداخته و میان دو چشم او را بوسید و فرمود: ‌ای علی! خداوند تورا بر عرضه کرد. ، برای تو سبقت گرفت پس خداوند آنرا بوسیلة ، زینت بخشید. سپس آسمان چهارم پیشی گرفت و خداوند آن را با «» زینت بخشید، بعد سبقت گرفت خداوند آنرا به «» آذین کرد. سپس ولایت را به عرضه کرد پس برای پذیرش آن پیشی گرفت و خداوند آن را بوسیله «»، زینت بخشید. بعد سبقت گرفت و خداوند آن را به واسطة «من» زینت بخشید. بعد از آن، پیشی گرفت و خدا آن را به واسطة «تو» زینت داد. بعد ، برای پذیرش ولایت تو پیش قدم شد و خداوند آنرا بواسطه «عرب» [اشعریها] زینت بخشید و دری از درهای بهشت را به سوی آن باز کرد.» 📚بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 60،‌ ص 216
✔️فردا سلام الله علیها . فردا پانزدهم رجب سال ۶۲هجری قمری مطابق با سیزدهم فروردین سال ۶۱هجری شمسی حضرت سلام الله علیها شهید شدند. مرحوم عبیدلی_نسابه نوه_ششم علیه السلام متوفی ۲۷۷قمری در کتاب اخبار زینبیات حضرت علیهاالسلام رادر روزیکشنبه ۱۵رجب نقل کرده اند. عبیدلی نسابه نخستین کسی است كه بر نسب طالبیین کتاب تصنیف نموده ونقل ایشان ازحدود ۱۲۰۰سال قبل رسیده است. لذا باتوجه به قدمت این قول از زمان غیبت صغری وکلام شیخ مفید وصدها تن از بزرگان شیعه دیگر این روز قابل تشکیک نیست وهمين دليل کفايت ميکند. . هنگام ولادت حضرت زینب علیهاالسلام صلی الله علیه و آله بسیار گريستند. حضرت عليهاالسلام علت گریه راپرسیدند؟ پیامبرفرمودند: ای فاطمه سلام الله علیها بعدازمن و تواين دختر دچاربلاها ومصائبى میشود. "یابضعتی... إنَّ من بکی علیهاوعلی مصائِبها... کثَوابِ من بکی علی أخَوَيها" اى پاره تنم كسى كه براو ومصائبش گريه كند مانندثواب كسى است كه بر برادرانش و علیهم السلام گريه كند. . بعدازجریان وپس ازتحمل رنج اسارت ومراجعت اسراء به ، از گریه مخدرات تمام شهر گریان ونالان بودند. خبر به ملعون دادند که این وضع درمدینه به ضرر توخواهد بود وباید تدبیری کنیم. یزید خبیث نیز دستورداد که حضرت زینب سلام الله علیها وهمه مخدرات وامام سجاد علیهم السلام را ازمدینه تبعیدکنند وبه شام بفرستند. حاکم مدینه نیزبه این دستورعمل کرد وامام سجاد علیه السلام وهمه مخدرات را بامصائبی بطرف شام فرستاد. حضرت زینب سلام الله علیها از امام سجاد علیهماالسلام خواستند که دعاکنند قبل ازدیدار یزید ازدنیا بروند. ازطرفی در شام ازطرف یزید حضرت زینب علیهاالسلام رامسموم کردند. در روز ۱۵رجب حضرت زینب علیهما السلام درمکانی که سکونت داشتند به عبدالله بن جعفر فرمودند بسترمرا زیر آفتاب بیانداز میخواهم مثل برادرم زیرآفتاب جان بدم. بانو در زیر آفتاب گریه میفرمود وتشنه بودند اما لب به آب نزدند. نهرآبی کنار باغ بود، خودرا کنارنهر رسانده وبا نگاه به آب، آنقدر گریه نمودند که غش کرده وبه آب افتادند. آب بدن مبارک راحرکت داد، باغبانی میخواست راه آب برای باغش بازکند با بیل به درون آب زد و به سرمطهر حضرت اصابت کرد وخون تازه جاری شد. بعدازگذشت یکسال ونیم ازعاشورا براثر تازیانه های اسارت و سَم با دلی پراز اندوه دق کرده وشهید شدند. وپیکر مطهرشان در و یا مصر دفن شد. 📚اخبارالزینبیات ص۱۱۵ 📚رياحين الشريعة ج۳ص۳۸ 📚خصائص زینبیه ص۵۳ 📚أنوارالشهادة مرحوم کثنوی ناسخ التواریخ حضرت زینب (طرازالمذهب) ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
✔️هشتم شوال المکرم : تخریب قبور عليهم السلام ....... در اين روز در سال 1344 هجری‌ قبور ائمه بقيع عليهم السلام و نيز قبر حضرت در احد به دست تخريب شد. 📚(مستدرك سفينة البحار: ج 6، ص 65 - 66) علت و انگيزه تخريب اين قبور مطهر در كتب مختلفي كه بر رد عقائد ضاله وهابيت تأليف شده، بيان گرديده است. آنان اضافه بر قبور مطهر عليهم السلام، ديگر قبور را هم تخريب نمودند كه عبارتند از: قبر منسوب به سلام الله عليها، قبر مطهر سلام الله عليها مادر عليه السلام، قبر مطهر حضرت سلام الله عليها، قبر ابراهيم پسر صلي الله عليه و آله، قبر اسماعيل فرزند حضرت عليه السلام، قبر دختران پيامبر صلي الله عليه و آله، قبر حليمه سعديه مرضعه پيامبر صلي الله عليه و آله، و قبور شهداي زمان پيامبر صلي الله عليه و آله. وهابيان در سال 1343 در گنبدهاي قبر حضرت عبدالمطلب، ابي طالب، ، و زادگاه پيامبر صلي الله عليه و آله‌و فاطمه زهرا سلام الله عليها را با خاك يكسان كردند. در نيز قبر حوا و ديگر قبور را تخريب كردند. در گنبد منور نبوي را به توپ بستند ولي از ترس مسلمانان قبر شريف را تخريب نكردند. در شوال 1343 با تخريب قبور مطهر ائمه بقيع عليهم السلام اشياء نفيس و با ارزش آن قبور مطهر را به يغما بردند. قبر حضرت حمزه عليه السلام و شهداي احد را با خاك يكسان كردند، و گنبد و مرقد حضرت عبدالله و آمنه پدر و مادر پيامبر صلي الله عليه و آله، قبر اسماعيل پسر حضرت صادق عليه السلام و ديگر قبور را هم خراب كردند. در همان سال به معلي حمله كردند، و ضريح مطهر را كندند و جواهرات و اشياء نفيس حرم مطهر را كه اكثرا از هداياي سلاطين و بسيار ارزشمند و گرانبها بود، غارت كردند و قريب به 7000 نفر از علماء، فضلا و سادات و مردم را كشتند. سپس به سمت رفتند كه موفق به غارت نشدند و شكست خورده برگشتند. 📚 (كشف الارتياب: ص 77. شهداء الفضيلة (علامه اميني): ص 388) ➖➖➖➖➖➖➖ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
✍ زندگی‌نامۂ (ع)✨ ➖➖➖➖➖➖ 🏴💐 نام : 👈 موسى‏. 🏴🍃 كُنیه : 👈 ابوابراهیم، ابوالحسن، ابوعلى و ابواسماعیل. 🏴💎 القاب : 👈 كاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصّالح. 🔹(امام موسی كاظم در میان به «باب الحوائج» معروف است).🔹 🏴☀️ مَنصب : 👈 معصوم نُهم و امام هفتم شیعیان. 🏴💖 تاریخ ولادت : 👈 هفتم ماه صفر سال ۱۲۸هجرى. 🏴🏝 محل تولد : 👈 اَبواء (منطقه‌ای میان و ) در سرزمین حجاز (عربستان كنونى). 🏴📜 نسب پدرى : 👈 امام جعفر ابن محمد ابن على ابن حسین ابن على ابن ابیطالب (علیهم السلام) 🏴💚 نام مادر : 👈 حمیده مُصفّاة. این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان و به احكام و مسائل بود كه امام صادق(ع) زنان را در یادگیرى مسائل و احكام دینى به ایشان ارجاع میداد. و درباره ‏اش فرمود: ✨«حمیده، تصفیه شده است از هر چركى؛ مانند شمشِ طلا. پیوسته او را حفاظت و پاسبانى نموده تا رسیده است به من.»✨ 🏴💠 مدت امامت : 👈 از زمان شهادت پدرش؛ امام_جعفر_صادق (ع)، در شوّال ۱۴۸هجرى تا رجب سال ۱۸۳هجری، به مدت ۳۵سال. آن حضرت در سنّ بیست سالگی به رسید. 🏴🌷 تاریخ و علت شهادت : 👈 ۲۵رجب سال ۱۸۳هجری، در سن ۵۵سالگی به وسیلۂ زَهرى كه در به دستور هارون‌الرّشید به آن حضرت خورانیده شد. 🏴🕌 محل دفن : 👈 مكانی به نام مقابر قریش در (در سرزمین عراق) كه هم اكنون به کاظمین معروف است 🌹🍃
✔️5 شهادت حضرت سلام الله علیها حضرت سكينه سلام الله عليها دختر امام عليه السلام 56 سال پس از واقعه ، در شب پنجم ربيع الاول سال 117 هجری‌ در وفات كرد. 📚قلائد النحور: ج ربيع الاول، ص 26 قيض العلام: ص 206 مستدرك سفينة البحار: ج 4، ص 67 مستدكات علم رجال الحديث: ج 8، ص 580 رياحين الشريعة: ج 3، ص 280 مادر ايشان حضرت سلام الله عليها است كه با هم در واقعه كربلا حضور داشتند، و همراه با اسرا به كوفه و شام رفتند. در صبح روز رحلتش محمد بن عبدالله (نفس زكيه) چهار صد دينار عطر و عود خريد و پيرامون تابوت آن حضرت در مجمره‌ها سوزانيد. خالد بن عبدالملك حاكم كه در نظر داشت با به تعويق انداختن تشييع جنازه بر اثر گرمي هوا به بدن مطهر جسارت شود، گفت: «صبر كنيد من براي نماز خواندن بر جنازه مي‌آيم»، ولي نيامد. لذا جنازه مبارك آن حضرت تا شب دفن نشد. پس از آن حضرت عليه السلام و به قولي يحيي بن حسن عليه السلام و به قولي محمد بن عبدالله نفس زكيه بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام به خاك سپردند. 📚فيض العلام: ص 205 - 206 رياحين الشريعة: ج 3، ص 280 - 282 ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨