احد
ما از کثرت به وحدت میرویم. ما به سمت ملیک مقتدر میرویم. عند سدرة المنتهی میرویم. ما، دیگر من نیستیم.
ما حلّت به فنائک را نوشیده ایم. ما فنا نخواهیم شد. ما از چشمه بقا پارچ پارچ خواهیم نوشید. پارچ های دهنی را مدام در چشمه حیات می زنیم و پر میکنیم و مدام میزنیم توی رگ. ما به سمت نور مجتمع شده میرویم. ما آنقدر از حوض کوثر نور میخوریم که لقب چترباز را دریافت کنیم و ما را با اردنگی ملایمی به سمت بهشت هدایت کنند. ما از سر صبح قیامت تا شام شهادت همه اش ناهارِ نور میخوریم. و تو کجای این بحر طویلی؟ و بهشت طویله هایی دارد پر از حور و قصور....ما به دنبال طویله های بهشت نیستیم...به دنبال چیزهای دیگریم...چیزهایی بیش از حد تصور مغزهای کوچک. دلم از آدما پره. آدم ها خوبند، آدمند دیگر. یا ایها الانسان انّک ....انّک...کادح الی پروردگارت...فملاقیه...
پس او را ملاقات خواهی کرد. پس فکری بگیر...چاره ای بیندیش برای آن لحظه...لحظه ای که چشم سر کارایی ندارد...چشم سر ضعیف است...با تمام هشتاد میلیارد سلول عصبی روان ات او را درک خواهی کرد...
چاره ای بیندیش...زود باش تا یک کتک مفصل نزده ام تو را...
#ملاقات
#نور_مجتمع
#ملیک_مقتدر
#شام_شهادت
#کثرت
#وحدت