🇮🇷عِمران واقفی🇮🇷:
#کرمان_تسلیت
از زائرش هم ترسیدند
روز و شب بر خود لرزیدند
سیزده دی رسید و یک مشت ترسو
با این حرکت شنیع گور خود را کندیدند🙄
عمو قاسم! تو به یاد دادی که میشود نبود، ولی بودِ دشمن را نابود کرد.
مرد، مرگ ندارد. حتی خاکش هم معراج هزاران عاشق است. باور نداری؟ کرمان، امروز.
تروریست کیست؟ همان کودککشی که سالهاست دارد نسل انسان را میخشکاند. فلسطینی و ایرانی برایش فرقی ندارد. بیچاره کسی که فکر میکند ایرانی است و از صهیونیستها دفاع میکند.
#واقفی
روی آغامحمدخان قاجار را سفید کردند اولاد یهودا.
#کرمان_تسلیت
#حادثه_تروریستی
#واقفی
صهیونیست که باشی راحتی. مثل بهترین کامپیوترها که محاسبه میکنند ولی عقل ندارند. راحتند. بیچاره نمیداند که یکی زده ده تا خواهد خورد. از اتاق فرمان اشاره میکنند دو تا زده. پس بیست تا باید بخورد. به زودی موشکهای خوشگلمان در یک شب شَبَقگون جِرِشان میدهد. پیشاپیش از سردار حاجیزاده سپاسگزارم.
#کرمان
#واقفی
موشکی خواهم ساخت. خواهم انداخت به خاک. شهری در دوردست را من. تِل آویو و حیف را من. تَلی از خاک خواهم کرد.
#کرمان_تسلیت
#واقفی
من در این دوران. من در این بوران. عینکی دارم. که میبیند خوبِ خوب. به زودی تل آویو و حیفا خالی از صهیون، خالی از شرک و بت. پر از انسان خواهد شد.
#واقفی
من اینک، اینجا. این روزها ابری...سینهام میسوزد. قلب من اخگر. جان من اژدر. میسوزانم به زودی جهان را. خواهد دید گیتی.
#کرمان_تسلیت
#واقفی
گفت مردی مسن، به منِ برنا، روزی. جهان از آن شماست. خواهید دید عنقریب، به زودی... مردی خواهد آمد با نور و درفش. صاعقه بر کف و برنامهریزی خواهد کرد دوباره این زمین را از اول. مردانی دارد تهمتن. بلند بالا و عمیق. مثلا مثل سردار سلیمانی.
#واقفی
#کرمان_تسلیت
شیراز و شاهچراغ و حَرَم
کرمان و مزار حاج قاسم، هر دو سوژه ترور است. و این عجیب نیست در مرام ما. حاج قاسم شیرین است. همچو آبِ خنک، که نوشیده شکرِ مکتب را.
#واقفی
#کرمان_تسلیت
و من عجیب نمیدانم. که برویَد از این گلزار، هزاران قاسم دیگر. به زودی از همین کرمان، سجیل میبارد. بر تن نجس عفریتهای صهیون.
#واقفی
#کرمان_تسلیت
من ماچ خواهم کرد. انگشتی که روی ماشه موشک خواهد رفت. انتقام شیرین است. وقتی گرگ دریده باشد پدر را.
#واقفی
#کرمان_تسلیت
مهدینار پور محمدی:
ای اولاد یهودا!
این تیزی سنان شما نیز بگذرد!
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد!
این عوعوِ سگان شما نیز بگذرد!
گرد سم خران شما نیز بگذرد!
ناچار کاروان شما نیز بگذرد!
تاثیر اختران شما نیر بگذرد!
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد!
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
بر رونق چراغدان شما نیز بگذرد!
و اقدام کوبندهی سلیمانیها...
بر خرابههای شهرهایتان نیز بگذرد!
#مهدینار🖋♣️
من باران بوسهام را میفرستم بر کف پوتینی که قرار است در خرابههای تلآویو قدم بگذارد...
#مهدینار🖋♣️
دنبال برادرش میگشت شاید؛ که شهید شد.
#مهدینار🖋♣️
د.خاتمی:
از میان ویرانههای حیفا و تلآویو خواهند گذشت و در بیت المقدس پشت سر امام زمان نماز خواهند خواند
#نسل_سلیمانی
مهدینار پور محمدی:
تشنه بود شاید؛ که رفت طرف موکب و ساچمه آمد طرف قلبش...
#مهدینار🖋♣️
مهدے حسنوند:
.
اون فرماندهانی که هشت سال با دست خالی مقابل تمام کشورهای دنیا جنگیدن نمیدونن چطوری انتقام خون مردمشونو بگیرن ولی تویی که سطح درگیریهات در حد دعوای زنگ آخر مدرسهس میفهمی؟
.
د.خاتمی:
امروز از کرمان به آسمان هفتم دالانی از نور باز شد و ملائک به همراه قاسم سلیمانی آمدند به پیشواز شهدای سیزده دی
#کرمان_تسلیت
شاید لحظه آخر آب را تعارف امام حسین کرد، شهید موکب مزار حاج قاسم.
#کرمان_تسلیت
به ما بگویید که در دنیا چگونه زیستید که اینقدر گران خریدند شما را.
#کرمان_تسلیت
صهیون مار بر دوش ، هوس خون جوان کرده بود. این بار خون جوان شیعه.
#کرمان_تسلیت
انرژی عظیم آزاد شده از خون پاک زوار حاج قاسم، طوفانی خواهد شد که تلآویو را به ویرانه تبدیل خواهد کرد.
#کرمان_تسلیت
مهدینار پور محمدی:
امروز مادران را کشتند؛ چون مادر است که دو دستی سلیمانی تحویل جهان میدهد. چون از دامن مادر، پسر به معراج میرود...
از سلیمانیهای بعدی خوب میترسند!
#مهدینار🖋♣️
در سرمای خشک و سوزان کرمان؛ بخار از خون گرم روی آسفالت نباید بلند میشد...
#مهدینار🖋♣️
د.خاتمی:
فکرش را بکن.
حزبالله از شمال.
یمن از جنوب.
و ایران از شرق وارد بیت المقدس خواهد شد.
چقدر با شکوه است جهان بدون صهیون
و آنگاه مصلای قدس تطهیر خواهد شد و آماده میشود برای نماز گزاردن پشت سر قطب عالم امکان.
در جهان بیصهیون.
z.askari:
امروز دیدیم چگونه یک کودک با خون به عهدش وفا میکند.
همان کودکی که دست راست کنار گوشش گذاشت و فریاد زد:
«عهد میبندم حاج قاسمت بشم»
#اسرا
دستش را روی شکم برآمدهاش گذاشت.
استخوان گلویش سفت شده بود، گفت: مامانی..تو رو با نفرت از اسرائیل به دنیا میارمو بزرگ میکنم ..
#اسرا
میـرمهدی:
یک سوال ❗️
چرا نشنیدهای که تا به حال دشمن کنسرتها و پارتیها را بمب گذاری کند؟!
آنجاهم که جمعیت نسبتا زیاد است،
چرا مدام به مکانهای زیارتی حمله تروریستی میشود؟!
میدانی پاسخ چیست؟
دشمن از مردم شهوتران یا پی لهو و لعب و خوشگذرانی که نمیترسد!
دشمن از مردمی میترسد که قدم میگذارند در راه بیداری اسلامی
در راه مکتب حاج قاسم
آنهایی که از ظلم صدایشان در میآید
و مقابل ظالم میایستند!
#حاج_قاسم
#کرمان_تسلیت
✍ #میرمهدی
د.خاتمی:
به موشهای پلشت بگو:« شما که اینقدر از مرگ میترسید چرا با دم شیر بازی میکنید؟»
#جهانبیصهیون
🇮🇷شباهنگ 🇮🇷:
مگه حاجی نمیگفت:
ما ملت امام حسینیم...
دیدید درست میگفت
پس پیروزی از آن ماست
به زودی با قائم انتقام میگیریم
انتقام مادر
انتقام حاجی
انتقام شهید متوسلیان
انتقام کودکان غزه
انتقام سیدالشهدا علیه السلام....
انتقام تمام مظلومان عالمو خود آقا خواهند گرفت
و ما همراهان ایشون هستیم
انشاءالله
#کرمان_تسلیت
#شباهنگ
مهدینار پور محمدی:
آنگاه که باید میبودم و ترکشی هم مهمان جمجمهی من میشد و خونم روی مسیر القاسم میریخت، نبودم و نشد و نریخت... حالا بروم گلزار که چه؟!
#مهدینار🖋♣️
ملیکه:
تو اشتباه کردی!
بد وقتی زدی! بد مکانی زدی!
گور خودت را هرلحظه داری بیشتر میکنی!
بزار لااقل به ۲۵سال برسی، فکر کنم خیلی عجله داری!
#گور_صهیونیست
#حادثه_کرمان
سودابه احمدی:
ماده موش صهیون جیر جیر کرد : پوریم را دوباره با خون ایرانی ها رنگ خواهیم کرد !
نمی داند که ایران دیگر شاه مست ندارد ؟!
این خون ها تاوان هوشیاری سلیمانیست که در رگ های ایران می جوشد !
ملیکه:
دقت کردهای که چقدر خدا در شهادت را بهروی ما باز میکند اما هربار ما با آن فرسنگها فاصله داریم؟!
عیبی ندارد! دلم خوش است که مأموریت مهمی را بر دوشم خواهد گذاشت؛ شاید ذخیرهایم برای روزهای آینده...
#کرمان
#شهادت
د.خاتمی:
و هر کس را میعادیست برای حضور در بارگاه حق تعالی.
چه کردید شما که در روز میلاد حضرت نور، دالانی از نور از زمین تا به آسمان هفتم کشیده شد و با استقبال سردار، به دیدار یار رفتید؟
#کرمان_تسلیت
سودابه احمدی:
شاید خواب دیده بودند که مهمان مخصوص حاج قاسم هستند .
چه همه مهمان !
میزبان سلیمانیست! سلیمان وار می پذیرد !
بعضی را روی زمین ، اما یک عده مهمان اختصاصی اند !
صدای انفجار بود ؟!
شاید صدای در مهمان خانه ی آسمان بود !
آن بالا را ببینید ، حاج قاسم دست بلند کرده !
بفرمایید ، از این طرف بیایید بالا !
د.خاتمی:
به من بگو وقتی به جای زیارت مزار، خود حاجی با لشکر فرشتگان به استقبالت آمدند، چه حسی داشتی؟
#کرمان_تسلیت.
ملیکه:
بکشید و بترسید... بکشید و بترسید... بکشید و بترسید...
هرچه بیشتر بکشید، باید بیشتر بترسید...
خون شهید، درخت انقلاب را رشد میدهد...
خون شهید، بغض ملت اسلام را بیشتر میکند...
اشکهای ما، درخت نفرت و خشم از شما را در درونمان بارورتر میکند...
بکشید ما را! هراسی بر ما نیست، هرچه ترس است از آن شما هست و خواهد بود...
#حریفت_منم
#آتش_خشم_نفرت_و_انتقام
تو از سردار بزرگ ما بسیار میترسیدی و میترسی! حقهم داشتی!
شاید برای برخیها عجیب باشد، اماتو از زائران اوهم میترسی! بازهم حق داری!!
#حادثه_کرمان
خندهدار است! میگویند در ایران سیل خون راه میاندازیم!!
تو جرئت پرتاب موشک نداشتی!
چطور میخواهی سیل خون راه بیندازی؟!
لابد میخواهی در تمام ایران بمب جاسازی کنی، آری؟!
#کرمان
#حاج_قاسم
احمقانه نیست؟!
اینکه از ملتی که آرزویشان شهادت است، بکشی... بعد توقع داشتهباشی که آنها بترسند!
نه حتما قصدشان کم کردن نسل انقلابیون است؛ نسل سلیمانی، یار رهبری، ملت امام حسینی!
یعنی نمیدانستند که ما کم نمیشویم؟! ما میجوشیم و زندهتر میشویم؟!
شایدهم خشمشان را خالی کردند... بالاخره رو به افولاند... هرکسیهم باشد به همهجا و همهچیز چنگ زده و عقده خالی میکند... او در هراس است!
#کرمان
#حاج_قاسم
مهدینار پور محمدی:
کشتی چون میدانستی اگر بزرگ شود سلیمانی میشود...
#مهدینار🖋♣️
ملیکه:
روز مادر است...
تبریک به آن مادرانی که فرزندشان، امروز در کرمان، در کنار مزار سردار بزرگمان، به ثمر نشستند...
دعایتان به اجابت رسید... پروردگارا! فرزندم را عاقبت بخیر کن...
#مادر
#شهادت
#کرمان
سودابه احمدی:
دراکولا استعفا داد .
وی در نامه ای سرگشاده از نادیده گرفته شدن کلیه ی حقوق ادبی ، حقوقی و شخصیتی خود به مجامع عادله ی دنیا شکایت کرد .
در قسمتی از این شکایت آمده؛ ابهت و شکوه خونخواری من به سخره گرفته شده است . هر کار اصولی دارد . حتی خون آشام بودن ! در برج مخروبه ی خودم، توی تابوت تمرگیده بودم و هر از چند گاهی دو دندان نیشم را در گردنی فرو می بردم . این صهیون ها آبروی حرفه ای و خانوادگی ما را به یغما برده اند !
در مرام ما دراکولاها خون بچه ها ممنوع است .
این دراکولاهای بی شناسنامه دارند با خون بچه ها خودشان را خفه می کنند !
این کار توهین به شرافت هر خون آشامیست!
وی در ادامه عاجزانه افزود :
بدین وسیله برائت خود را از خون آشام های صهیون اعلام می کنم و خاطر نشان می کنم ، رژیم خون آشامی غیر دارکولایی بچه خوارانه شان هیچ ارتباطی با صنف ما ندارد .
خون نیوز
لات صهیون خوب سر و ته کوچه را پایید !
انگار کسی نبود !
خالی بود .
دستی به سبیل لاخ لاخ دم موشی اش کشید و صدای جیغ مانندش را به سرش انداخت :
نفس کشششش ! بچه می خوام که رو به رو واسته، تا حالیش کنم دنیا دست کیه !
صدای بلند مردانه ای از انتهای کوچه برخواست : هاپچه!
لات صهیون هفت تیر را کشید ، چپ و راست و بالا و پایین و شصت پایش را زد و جیغ و داد کنان فرار کرد توی زیر زمین خانه اش .
بابای بچه پاشنه اش را سر کوچه ورکشید . لبخند زد و زیر لب گفت : چه عطسه ای صدا داری بود !
مهدینار پور محمدی:
یک سنگ قبر هم ترس دارد برایتان؟!
#مهدینار🖋♣️
سودابه احمدی:
انشالله خواب به چشم های جغد ملوخشان نیاید ، که ما را بی خواب کردند 😏
در تاریخ استعمار چیزهای عجیبی می خوانید .
جسد پاتریس لومومبا را در اسید آب کردند . او کسی بود که داشت دست بلژیکی ها را از منابع کنگو (کشور دست بریده ها) کوتاه می کرد !
یک سنگ قبر نباید می داشت !
نه
مزار نه
شاید مزارش فردا الهام بخش کنگویی های دیگری می شد که پدر بزرگ ها و مادر بزرگهای دست بریده شان را دیده بودند .
آن دست های بریده، جریمه کم کاری برای ارباب بود !
قهرمان خطرناک است !
اسطوره مقاومت سم است !
کسی که به زیارت اسطوره ی مقاومت می رود ، یعنی سودای برخواستن دارد .
پس خطر است !
تاریخ تکرار می شود
نسخه های رفتار استعمارگر همان است !
ولی این جا ایران است !
قبلها سیاوش ها از آتش می گذشتند در این سرزمین !
حالا که ملت امام حسین شده!
این خود خطر است
آتش فشان است
بمب هسته ایست!
حق بدهید !
می ترسند !
سگ شريف است به سگ بودن . این ددان را به هیچ جانوری تشبیه نکنید . عقوبت اخروی دارد !😐
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
دختر هستید. در روستا زندگی میکنید. خوش بر و رو هم هستید. خب. که چی؟ دارید گوسپندان را به چرا میبری
#تمرین196
سیزده دی 1402
زن و فرزندتان را پیاده کردهاید در مسیر گلزار شهدای کرمان و رفته اید تا خودرو را در سه چهار کیلومتر آنطرفتر پارک کنید.
رفت و برگشتتان بیست دقیقه طول میکشد. ماشین را که خاموش کردید یک صدا لرزش شدید شنیدید ولی توی دلتان گفتید احتمالا باز هم پیچ اگزوزش کنده شده و صدا میکند.
کمکم که به سمت گلزار میروید میبینید جمعیت هروله کنان در حال دویدن است. تازه میفهمید که بمبگذاری شده.
سریع حرکت میکنید. پرواز میکنید. جلوتر همسرتان را میبیند که دست بچه هایتان را گرفته و از ترس به خودش میلرزد.
نیروهای امدادی آب به صورتش میزنند. از گوش پسرتان اندکی خون آمده. یکی از خانمهای هلال احمر با پنبه کناره گوش پسر کوچولویتان را تمیز میکند و نوازشش میکند و به او لبخند میزند.
بچه های هلال احمر و نیروهای امدادی جلوتر میروند. ناگهان انفجار دوم اتفاق میفتد. از شما دور است ولی موجش گرد و خاک به سمت شما پرتاب میکند.
روی زمین خیز برمیدارید. هر چهار نفرتان. همسرتان جیغ میزند. هوا که سبک شد بلند میشوید. قیامت کبری به پا شده. همه در حال دویدن هستند. بوی دود و باروت و خاک و سوختگی گوشت و خون همهجا را گرفته. از ته حلقتان عق میزنید. نمیتوانید خودتان را کنترل کنید.
همسرتان زنده است و دلیل عق زدن شما را متوجه نمیشود. شما فقط به جمجمه نصفه اشاره میکنید.
از آنجا بلند میشوید و یواش به سمت کناره جاده میروید و توان دوباره بلند شدن ندارید.
نیم ساعت در مکان هستید. این نیم ساعت را داستانی توصیف کنید.
#کرمان
#کرمان_تسلیت
#حادثه_تروریستی
#حادثه_کرمان
#سالگرد_حاج_قاسم
#عموقاسم
#تمرین196