eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
896 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
161 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
بخاطر شرایط کرونایی تصمیم داشتم اصلا از جایی نذری نگیرم و چیزی نخورم؛ وقتی این پسربچه رو دیدم که به مردم آب میده، دلم براش رفت. رفتم جلو عکس بگیرم، یه لیوان آب بهم داد. یه لحظه موندم...دلم نیومد دستشو پس بزنم. تنها نذری‌ای که گرفتم امروز... آب نطلبیده مراده...💚
هدایت شده از عکس‌های خام با کیفیت
صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله 🥀✋🏻 به یاد همتون هستم
هدایت شده از عکس‌های خام با کیفیت
شبیه لبهایش، وقتی که غنچه می‌شود. شبیه نور، وقتی از لای ابرها هبوط می‌کند. شبیه آب، وقتی لا‌به‌لای سنگهای رودخانه‌ای طواف می‌کند. شبیه روزهای اربعین، شبیه مای بارِد...مای‌بارِد.... هلب زوار....ابوسجاد...شبیه حرم.
رفته‌ها می‌دانند. شبیه خواب. نرفته‌ها می‌سوزند. شبیه هیزم.
@Ostad_Shojaeحقایق اربعین ۲.mp3
زمان: حجم: 7.83M
۲ ➖ در اجتماع بزرگ اربعین، همه ساله، مردم بسیاری از ادیان و مذاهب دیگری بجز اسلام نیز شرکت می‌کنند. 💥اما بسیاری از مسلمانان و عزاداران امام حسین(علیه‌السلام)، حتی به آن فکر هم نمی‌کنند! ▪️ تفاوت این دو گروه در چیست ؟ چهاردهم ♥️ @ANARSTORY @Ostad_Shojae
کربلایی‌محمدحسین ‌پویانفرکربلایی‌محمدحسین_‌پویانفر_لیلای_منی.mp3
زمان: حجم: 14.29M
🔊 | تنظیم 📝 لیلای منی 👤 کربلایی‌محمدحسین ◼️ ویژهٔ ☑️ کانال مداحی اهل‌بیت‌مدیا هفدهم ♥️ @ANARSTORY
@Ostad_Shojae4_5938301588236929858.mp3
زمان: حجم: 28.91M
؟ (نسخه فارسی) از صفر تا صد، همه‌ی آنچه که باید درباره‌ی بدانیم؛ ـ بررسی بُعد تاریخی اربعین! ـ بررسی بُعد بین‌المللی اربعین! ـ بررسی بُعد سیاسی و اجتماعی اربعین! ـ بررسی بُعد آخرالزمانی و معنوی اربعین! 🎤 بیستم ♥️ @ANARSTORY @Ostad_Shojae
- اِ وا! داره بوسم میکنه! دِ بوس نکن! خاکی میشی! - چیه باز! چی شده؟ - داره میگه قربون قدم‌های زُوارت برم آقاجان... - عه! چه با احساس! تو هم ساکت باش بذار راحت باشه. - عه نخ آبی! دارم خیس میشم؛ فکر کنم دلش خیلی گرفته - قشنگ گوش بده ببین چی میگه. - صداش داره می‌لرزه... میگه اولین بارشه که میاد کربلا. - طفلکی! خوش به حالش... نخ سبز دیگه چی میگه؟ - میگه قسمتم کن دفعه دیگه با مادرم بیام، اونم دلش خیلی برات تنگه... - پس چرا الان نیومده؟ - نخ آبی آخه من از کجا بدونم! - خب گوش بده دیگه. - صبر کن... صبر کن... داره میگه مامانش بیمارستانه، پاهاش شکسته. - ای بابا! بهش بگو آقا شفاش میده، نگران نباشه. - آخه نخ آبی، من چجوری بهش بگم! - آهان! یادم نبود. عه! دختر خانم... عروسکت افتاد. خدا کنه مامانش ببینه... - نگران نباش بر می‌گرده - آقاهه چی شد؟ - گریه‌ش که تموم شد، بلند شد و رفت. - عه نخ سبز! مامانه اومد. - خب خداروشکر. - هوا دیگه داره تاریک میشه، باز دوباره تنها میشیم. - آره، الان زائرا میرن تو موکب‌ها برای استراحت... - اما اشکال نداره، فردا دوباره شلوغ میشه. - امروز که خیلی گرم بود، خدا کنه فردا یه نسیمی بیاد تا این زائرا اذیت نشن. - خدا کنه! آقاجان خودت یه رحمی به زُوارت کن.