eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
13.2هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
87 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
Lindsey Stirling - SONGSARA.NET02 Mirror Haus.mp3
زمان: حجم: 9.49M
🎶 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . بذار یکم ازش بگذره... بعد آدرنالینه که تو بدنت پخش میشه 💊💥 سرشار از هیجان و لذت میشی 🥰 𐚁 زَبانےڪه‌دِل‌ها،‌باآن‌سُخَن‌مےگویَند ╰─ @Asheghaneh_Halal . 🎶 ⏝
👜 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . 📩 بزرگترین و لذت بخش ترین زمان برای زنها جلو مادر شوهرشون میدونید چه زمانیه؟! وقتی که مادر به پسرش میگه پسرم تو که این غذارو نمیخوردی🤔😐 عروسه مادر شوهرشو نگاه میکنه و میگه نه مادر جان من عادتش دادم بخوره😎 برخی از محققان لذت این لحظه رو برای عروس ها مساوی با پیروزی در جنگ جهانی دومم دانسته‌اند🤣🏳 𓈒 1126 𓈒 تجربه مشابهی داری بفرست😉👇 𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh . 𐚁 دونفره‌هاےویژه‌بامامان‌بفرما ╰─ @Asheghaneh_Halal . 👜 ⏝
🪁 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . 🥲اولین شکست عشقی‌مو اون موقع خوردم که فهمیدمـ ابرها پنبه نیستن😂☁️ 𐚁 بِگو‌اِی‌نازَنین‌دَرسَرچه‌دارے؟ ╰─ @Asheghaneh_Halal . 🪁 ⏝
🥲 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . ╮❥ یه ابراز علاقه کهکشانی اینجوری بهش بگید که🥹👇🏻 ╟🤍 «Elu Varv» °یعنی؛ •به فردی گفته می‌شه که به سیاه و سفید بودن و روزای تکراری زندگیت رنگ می‌ده :) 𐚁 خوش‌اَست‌اَزهَمه‌باهَرزَبان‌رَوایَتِ‌عِشق ╰─ @Asheghaneh_Halal . 🥲 ⏝
💑 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . سلام یکے یدونه ے قلبـــَم🥰 خواستم بهت بگم🤭 من با تو فهمیدم زندگی چقدر شیرینه.. با تو فهمیدم عِشـْــق یعنی چی.. دلتنگی یعنی چی.. آخه میدونی گاهی وقتا اونقد دلم برات تنگ میشه که قلبم انگار میخواد از جاش کنده شه🥺.. یه وقتایی جوری نگرانت میشم که دلشوره هام نمیزارن جز تو به چیزےفکر کنم.☹️... من با تو فهمیدم میشه تا خرخره غرق عشق یک نفر بشی.. میشه واسه  یه نفر جونتم بدی🫀.. من واسه دیدنِ ذوق تو چشات دنیامو میدم🫂.. واسه آوردن خنده رو لبات آسمونو به زمین میارم.🙃 من واسه تو هرکاری میکنم، هرکاری.. تو واسم خیلی مهمی.. خیلی با ارزشی.. خیلییی...💚 ⧉💌 ⧉🤫 𐚁 مارابِهشتِ‌نَقد،تَماشاۍدِلبَراَست ╰─ @Asheghaneh_Halal . 💑 ⏝
987K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🐹 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . قیافه من 😏 وقتی مامانم تو جمع الکی از بچه‌هاش تعریف میکنه تا کم نیاره😂😁 𐚁 نازُڪ‌تَراَزگُل‌وخوش‌بوتَراَزگُلاب ╰─ @Asheghaneh_Halal . 🐹 ⏝
👑 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ ○تلخی روزگارم شیرین شود✨️● ●با یک استکان چایی شیرین تو☕️○ . 𐚁 سَررِشته‌‌ۍشادےست‌خیال‌ِخوش‌ِتو ╰─ @Asheghaneh_Halal . 👑 ⏝
6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . زندگی عاشقونه یعنی این(: ماجرای هادی و ایلاف هادی متاسفانه هردوچشم خودش رو درحادثه انفجار پیجرها درلبنان ازدست میده :( ولی با این حال نامزدش میگه 🌱 من نمیخوام‌ازت جدا بشم و عقد میکنن😍 . 𐚁 مَنبَعِ‌اِستورےهاۍ‌عاشِقونه ╰─ @Asheghaneh_Halal . 📱 ⏝
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_پانصدوچهل‌وچهار تا حدی متعصب و عاشق سینه چاک اهلبیت.. حا
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . +:من برم بخوابم... بازم تبریک سالروز میلادت...خداروشکر گوشیت خراب شده بود،بانکا سورپرایزو خراب نکردن! مسیح میخندد :_بهترین سورپرایز عمرم بود.. +:خداروشکر...شب بخیر مسیح چشمانش را روی هم میگذارد و باز میکند :_شب شمام بخیر خانم،اگه زبونم لال چیزی شد حتما صدام بزن.. +:چشم به سمت اتاق میروم. دوباره صدایم میزند. انگار دلش نمیآید از هم جدا شویم. :_نیکی؟ +:جانم؟ بی اختیار میگویم. حاضرم قسم جلاله بخورم که جانانه‌ترین "جانم" های عمرم را ناخودآگاه خطاب به مسیح گفته‌ام. از خجالت سرم را پایین میاندازم. مسیح با اینکه متوجه شده،با شیطنت میگوید :_کیک و نوشته‌ی روش هم عالی بود. گونه‌هایم گر میگیرند. بی هیچ حرفی به طرف اتاق میروم و در را میبندم. به در تکیه میدهم و روی زمین فرود میآیم. لبخندی ناخواسته،لبهایم را از هم باز کرده. به حرفهایش که فکر میکنم،قلبم جان میگیرد و محکم خودش را به دیوار سینه‌ام میکوبد. نفس عمیقی میکشم و زیر لب میگویم:خدایا شکرت.. ★ مقنعه‌ام را مرتب میکنم و جزوه‌هایم را داخل کیف میگذارم. چادرم را جلوی آینه سر میکنم و کش را دور سرم تنظیم میکنم. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . کیف را برمیدارم و با عجله از اتاق خارج میشوم. با دیدن صحنه‌ی پشت در،هین بلندی میکشم مسیح،پشت در اتاقم،روی پارکتها خوابش برده. نه زیراندازی دارد و نه پتو و بالشی.. بازوی چپش را زیر سرش گذاشته ، به پهلو خوابیده و ' قیدار ' ،کنارش روی زمین است. از صدایم بیدار میشود و نگاهم میکند. موهایش بهم ریخته و تیشرت خاکستری‌اش کاملا چروک شده. آرام سر جایش مینشیند. با صدای خواب آلودش میگوید :_بیدار شدی نیکی جان؟ ترسیده‌ام،تند و بی فاصله نفس میکشم و ضربان قلبم بالا رفته. +:اینجا...اینجا چرا خوابیدی آخه؟ دستی به موهایش میکشد و از جا بلند میشود. :_خب ترسیدم یه وقت حالت بد بشه..خوبی؟؟ سرم را پایین و بالا میکنم. +:من خوبم...ولی الآن خیلی دیرم شده،سریع باید برم دانشگاه. :_صبر کن خودم میرسونمت. میدانم اصرار بیهوده است،به عللوه هرچه سریعتر باید به دانشگاه برسم. سر تکان میدهم و به طرف آشپزخانه میروم. تا مسیح آماده شود،دو لقمه‌ی نان و پنیر و گردو درست میکنم. مسیح،پیراهن سفیدِ با خطوط افقی و عمودی ریز سرمه‌ای و قرمز به تن کرده. با شلوار جین سرمه‌ای و بادگیر همرنگش. نگاه از استیل ساده و شیکش میگیرم و میگویم:بریم؟ مسیح لبخند میزند :_بریم تا خانمم بیشتر از این دیرش نشده... برق از تنم میگذرد. اولین بار است که با این اصطلاح، خطابم میکند. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . نمیتوانم خودم را گول بزنم؛اینجا هم کسی نیست که بگویم به خاطر او، نقش بازی کرده. مسیح جلوتر از من به طرف در میرود و کفشهایش را میپوشد. من هم کمی خودم را جمع و جور میکنم و پشت سر مسیح،از خانه بیرون میروم. داخل آسانسور،هیچ نمیگویم. مسیح که سرپایین و سکوتم را میبیند میگوید. :_نیکی،اون لقمه مال منه؟ متوجه حواس پرتی ام میشوم و سر تکان میدهم. +:آره ببخشید... و لقمه را به دستش میدهم. لبخند عجیبی میزند و نگاهم میکند. طاقت نگاهش را ندارم،سرم را دوباره پایین میاندازم و گاز کوچکی به لقمه‌ی خودم میزنم. :_نیکی؟ سر بلند میکنم. :_دمغی...چیزی شده؟ سرم را به علامت نفی تکان میدهم. آسانسور میایستد. مسیح،لبخند جادویی‌اش را قاب چهر ه‌اش میکند،همان که دل میبَرد و جان میستاند. :_پس بفرمایید و با دستش اشاره میکند. آرام وارد پارکینگ میشوم.مسیح کنارم میایستد و میگوید :_خب نیکی خانم حالا ماشینت رو چطوری پیدا کنیم؟ شانه بالا میاندازم. میخندد :_خب انگار امروز میخوای با زبان بدن صحبت کنی با من...عیب نداره،چاره‌اش دست منه! و سوئیچ را از جیبش درمیآورد. دکمه‌اش را فشار میدهد و صدای بوق مانندی از کمی آنطرفتر میآید. :_از این طرف حاج خانم. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝