🚨سکوتی که بوی خون میدهد!
محمد فخرا، فعال رسانهای:
🔹نمیدانم شنیدید یا نه ولی در هفتهای که گذشت یازده گلوله بر تن انسانی اصابت کرد و چاقو سینهای را شکافت و دو فرزند پانزده و شانزده ساله از نعمت پدر و مادر محروم شدند؛ خداروشکر اما ماست بر سر کسی ریخته نشد! احتمالا اینها به گوشتان نرسیده است چون بریده شدن گلوی یک طلبه آنقدر جذاب نیست که ترند فضای مجازی شود. یا مثلاً برای حمید علیمی و امثالش گلوله خوردن یک آیت الله کمتر از چپه شدن یک سطل ماست اهمیت دارد. حتی مسئله ماست هم نیست؛ مسئله کسی است که ماستی شده است. صد سیلی به زن مسلمان بخورد عدهای چشم از خلخال زن یهودی بر نمیدارند که مبادا خش بردارد.
🔺آیت الله سلیمانی عضو سابق خبرگان رهبری بر روی صندلی بانک مورد هدف یازده گلوله قرار گرفت. خب به ضارب هم حق بدهیم؛ با خود گفته دیگر کی فرصت میکنم یک چنین مقام سابقی را بدون خدم و حشم در یک مکان عمومی میان مردم پیدا کنم. شاید آمده پول شارژ بادیگاردها و ماشین ضد گلولهاش را تحویل بگیرد. در مجازی گفتند بحث روی عدد چهار میلیارد تومان بالا گرفته بود. تقصیر خود شهید بود که فکر میکرد آن مقدار پول در جیب عبا جای میگیرد و با خدمتکاران خود تعارف کرد بر سر تحویل پول از بانک. واقعیت این است که آیت الله سلیمانی میان مردم یازده گلوله خورد و آنها که در ذهن مشوش خود توانایی هضم بادیگارد و نوکر نداشتن عضو سابق خبرگان را هم ندارند، به او تهمتهای میلیاردی زدند تا شاید وجدانشان را اینچنین گول بزنند. وجدانی که هر چند سنگ شده باشد اما از سکوت تناقض آمیز برای خون یک انسان اندکی بدرد میاید.
🔹به طلبهی دیگری با ماشین حمله شد و سپس ضارب با چاقو به جان او افتاد و خون انسانی بر زمین جاری شد. خوشبختانه آن طلبه فوت نکرده است اما وجدان بعضی زودتر از اینها مرده است. هر چقدر مقایسه کنیم که سوز چاقو بیشتر است یا ماست کم گفتیم. شاید به آن ضارب هم گفتهاند این طلبهها خطرناکند. اگر با چاقو سینهشان را نشکافیم فردا روزی بر سر مردم ماست میریزند. امروز بزن بر قلبش تا فردا ماستی نشوی.
🔸عدهای ناشناس زنی را در سراوان به شهادت رساندند. مولوی عبدالحمید بخاطر این زن بالای منبر میرود؟ حمید علیمی برای بچههای پانزده و شانزده سالهاش توئیت میزند؟ عزاداران خلخال زن یهودی و سطل ماست لبنیاتی آیا برای آنها عزاداری میکنند و هشتگ زن زندگی آزادی میزنند؟ یا وقتی بفهمند شوهر این خانم فرمانده نیروی انتظامی سراوان بوده و در ماشین همراه همسرش به شهادت رسیده است، روضه سکوت میگیرند؟ اینها یک طرف و شهید امر به معروف که برای دو دختر کم حجاب غیرت داشت یک طرف. باز هم هست و نیازی به گفتنش نیست.
آخر کلام اینکه مواضعتان خونی شده است. توئیتهای شما بوی خون میدهد. از ماست گفتنهایتان خون میچکد. سکوت شما همه جا را خونی کرده است.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🔴 خواهرم.....
🔹همه دعواها سر حجاب توست
🌺ما پاکی تو را می خواهیم
😈 و آنها برهنگی تو را
🌺ما آزادی تو را می خواهیم از بند هوس ها
😈و آنها برده جنسی برای لذتها
.... و تو خود انتخاب کن بانو 🙂
#شهید_سید_سجاد_خلیلـے🕊
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#جامعه_اسلامی
#حجاب
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
هدایت شده از محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
#حکایات
🔴 حکایت مرحوم آیت الله حاج #شیخ_هاشم_قزوینی و زن ارمنی
آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی " رضوان الله تعالی علیه " می گوید:
زمانی که در اصفهان درس می خواندم، سال سختی پیش آمد و گاهی از گرسنگی، دچار ضعف شدید میشدم، روزی شنیدم که در خارج شهر گوشت شتر پخش میکنند، من هم به آن سو رفتم و جمع زیادی مانند من چشمهایشان را به پخش کننده گوشت دوخته بودند تا اینکه در آخر فقط مقدار پنج سیر از آن گوشت نصیب من شد.
خوشحال بودم که بینصیب نشدهام، به طرف مدرسه راه افتادم، در مسیر راه در کنار کوچهای دیدم یک زن ارمنی نشسته و دو دختر بچهاش از بیحالی و بیرمقی مانند مردگان روی هم بودند و آهسته آهسته نفس میکشیدند، آن زن که چشمش به من افتاد با ضعف بینهایت و با زبانی که من نمیفهمیدم، اظهار نیازمندی کرد و اشاره به دو دخترش نمود و به من فهمانید که به فریاد این فرزندانم برسید. خیلی ناراحت شدم، به مدرسه رفتم و همان گوشتها را سرخ کردم و برگشتم و به آن زن دادم، او کم کم آن تکههای گوشت را به دخترانش داد و سر به سوی آسمان گرفت و برای من دعا کرد.
به مدرسه برگشتم، در حالی که هوا گرم و ضعف گرسنگی وجودم را گرفته بود، دراز کشیدم و خودم چیزی نداشتم که از گرسنگی نجات پیدا کنم، ناگاه دیدم در حجره باز شد و پیرمردی نورانی که بقچهای در دست داشت وارد شد، سلام کردم، حالم را پرسید، و فرمود: این بقچه از آنِ شماست، پرسیدم چه کسی اینها را فرستاده؟ گفت: کسی که روزگار به دست اوست به یاد شما هست، این را گفت و از اتاق بیرون رفت! من به شک افتادم که این پیرمرد خوشرو و نورانی که بود؟! دنبالش رفتم، ولی او را ندیدم! آمدم به حجره و آن بقچه را باز کردم، دیدم که نانهای تافتون معطر و روغنی است که تا آن زمان ندیده بودم، بعضی از دوستان خود را صدا زدم و جریان را نقل کردم و از آن تافتونها همه سیر خوردند و من از حالت ضعف و سستی بیرون آمدم
📚 کتاب جلوه های ربانی
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🔴قابل توجه کسانی که دنبال رسوا کردن دیگران هستند!!
✍در خبر آمده است كه روزي حضرت پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم با جمعي از اصحاب خود نشسته بودند.
ناگهان شخصي خدمت حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم رسيد و عرض كرد: يا رسولالله در فلان خانه مردي و زني به فساد مشغولند. حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: اين خبر تو را بايد بررسي كنم و آنها را بخواهم ببينم مطلب چيست؟
چند تن از صحابه كه آنجا بودند اجازه احضار آنها را خواستند، اما حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به حضرت علي (عليهالسلام) فرمودند: «يا علي جان تو برو و ببين اين ماجرا كه ميگويند راست است يا نه»
حضرت اميرالمؤمنين علي (عليهالسلام) آمد تا رسيد به در خانه... آنگاه چشمان خود را بر هم گذاشت و وارد خانه شد و دست بر ديوار داشت تا وقتي كه دورتادور خانه گرديد و بيرون آمد.
چون خدمت حضرت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم رسيد عرض كردند: يا رسولالله! من دورتادور آن خانه گشتم ولي هيچ كس را آنجا نديدم.
حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به نور نبوت مطلب را يافت كه حضدت علي (عليهالسلام) نميخواهد آن دو را رسوا نمايد...
لذا فرمودند:
🌹يا علي تو جوانمرد این امتی..🌹
📒 وسائل الشیعه،ج12،ص129
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌸🌸🌸🌸🌸
واقعا قشنگه حتما بخونید...
اگر از خودخواهی کسی به تنگ آمده ای، او را خوار مساز؛ بهترین راه آن است که چند روزی رهایش کنی.
گاهی شاپرکی را از تار عنکبوت میگیری تا خیلی آرام رهایش کنی،شاپرک میان دستانت له میشود....
نیت تو کجا و سرنوشت کجا
هنگامی که افسرده ای ،بدان جایی در اعماق وجودت ،حضور " خدا " را فراموش کرده ای...
لحظه ها ،
تنها مهاجرانی هستند
که هر گز بر نمی گردند
هرگز !
ﮔﻼﯾـﻪ ﻫﺎ ﻋﯿﺒﯽ ﻧـﺪﺍﺭد ...
اما ﮐﻨــــﺎﯾﻪ ﻫــﺎ ﻭﯾـــﺮﺍﻥ ﻣﯿـکنـد
سه چیز را نگه دار:
گرسنگیت را سر سفره دیگران
زبانت را در جمع
و چشمت را در خانه دوست . .
عاشــق طرز فکر آدمهـــا نشویــد
آدمهـــا زیــبا فکـــر میکنند
زیـــبا حرف میزنند
امـــا زیــبا زندگـــی نمیکنند... !!
مراقب باش
بعضی حرف ها فقط قابل بخشش هستند
نه فراموش شدن !
آرزوهایت را کنار نگذار
دنیا بالاخره مجبور میشود
با دلت کنار بیاید !
🌸🌸🌸🌸🌸
🔰حضرت آیتالله مصباح (ره) :
🔸جوانهای عزیز! خودتان را آماده كنید براى اینكه سرباز واقعى آقا باشید.
آنوقتی سرباز واقعى آقا مىشوید كه از آنچه در توان دارید،
در راه دین، مایه بگذارید.
حتى هر لحظه آماده باشید براى اینكه در راه دین به #شهادت برسید.
چه افتخارى بالاتر از این؟!
مثلاً مرگ از ما چه كم مىكند؟!
مرگ اگر مرد است گو پیش من آى
تا در آغوشش بگیرم تنگتنگ
من ز او عمرى ستانم جاودان
او ز من دلقى ستاند رنگرنگ
🔹شهادتی که مایه سعادت ابدى باشد، دنبالش حیات همیشگى در كنار رسول خدا و ائمه اطهارصلواتاللهعلیهماجمعین باشد، با این زندگى آلوده پلید سخت دردناك دنیا قابل مقایسه است؟!
🔸اگر ما این كیمیا را درست بشناسیم و از آن استفاده كنیم، هم مشكلات دنیایمان حل مىشود هم آخرت؛ این گوى و این میدان.
🌐 بیانات حضرت آیتالله مصباح (ره) در حوزه علمیه همدان در تاریخ 01 /06/ 1382
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سوال دختری از استاد رحیم پور:
⭕️ آقا شمایی که میگید به قانون حجاب احترام بذارید اگه یه روزی قانون عوض بشهو داشتن #حجاب خلاف قانون بشه،خود شما بهش احترام میذارید؟
🌏
💫🌟💫🌟💫🌟💫
☘ ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله»
🌷 رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود :
🖋 ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» نود و نه درد را شفا می دهد که ساده ترین آنها اندوه است.»
🖋 در شب معراج ابراهیم خلیل بر من گذر کرد و گفت : به امتت امر کن در بهشت ، بسیار درخت نشاء نمایید که زمینش وسیع و خاکش پاک است. گفتم «نشاء بهشت» چیست؟
✍ پاسخ داد : ذکر لاحول و لاقوه الا بالله
🌷 امام صادق (علیه السلام) فرمود :
🖋 هر گاه از قدرتمند یا چیز دیگری ناراحت و اندوهناک شدید ، ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله» را زیاد تکرار کنید ، زیرا این ذکر کلید گشایش هر گونه گرفتاری و ناراحتی است و گنجی است از گنجهای بهشت.»
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
🔹 یکى از اهالى رى خدمت
✨ امام هادى علیه السلام
مشرف شدند.
🔅حضرت فرمودند : کجا بودى؟
🔹 عرض کرد :
به زیارت حسین بن علی علیه السلام
✨حضرت فرمودند :
💫بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنى ، همچون کسى باشى که حسین بن على علیه السلام را زیارت کرده باشد.
📚 میزان الحکمة، حدیث 7984
15شوال
▪️شهادت حضرت حمزه عموی رسول خدا و وفات حضرت عبدالعظیــم حسنی علیه السلام تسلیت باد▪️
🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 الگویی که پیامبر معرفی کرد
🔰حمزه سید الشهدا، الگویی برای همیشه تاریخ
🗓 به مناسبت ۱۵ شوال، سالروز شهادت حضرت حمزه (ع)، عموی گرامی پیامبر اکرم (ص)
🖤🖤🖤🖤
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
#مشتی_خاک_در_دست_شهید!
🌷اواخر عمرش همیشه جبهه بود و ما هم احوالش را از مادرش میپرسیدیم. بعد از صحبت در رابطه با جبهه، مادرش میگفت: صمد جان میگفت میخواهم برايت خاک کربلا را بیاورم. به ايشان میگفتم پسرجان شما کجا و کربلا کجا؟ مگر میشود توی این جنگ بروی برايم خاک کربلا بیاوری؟ اما شهيد صمد خیلی جدی به من قول داد كه خاک کربلا را برايم بیاورد. مادرش میگفت دوستاش به من میگفتن صمد بعضی وقتها در خاک عراق میرود و زیارت امام حسین (ع) هم رفته است، اما خودش چیزی بهم نمیگفت. آيا شما هم خاک را در دست های شهید عزیز می بینید؟ همینقدر میدانم که....
🌷همینقدر میدانم که جنازه شهید عزیز چند شبانه روز توی آب بود و این را هم دیدم که همسر شهید صمد و مادرش آن روز که جنازه شهید را آوردند با دستمالی خاک کربلای ایران را که با خون خودش رنگین شد (خاک شهادتگاه شهید) را از دستش پاک میکردند و بهعنوان خاک کربلا و سوغات شهید آن را نگهداری نمودند و مادرش ندبه میکرد که میدانستم که صمد من به عهدش وفا میکند و به من قول خاک کربلا را داده و با خاک کربلا جنازهاش آمده. راستی میدانید که این شعار تحقق عینی داشته که: این گل پر پر از کجا آمده، از سفر کربُبلا آمده.... برای شما جای تعجب نیست که چگونه ممکن است در آبهای مواج رودخانه بعد از چندین روز مشتی خاک در دست شهید حفظ شود؟!!
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز صمد طالبی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🗯💥💥💥💥🗯
#داستان_آموزنده
🔆میرزا جواد آقا ملکی
🌼دربارهی مرحوم عارف بالله میرزا جواد آقا ملکی (متوفی 1343 هـ ق) نوشتهاند؛ ابتدای سلوکش بعد از دو سال خدمت استاد عارف خود «ملاحسینقلی همدانی» (متوفی 1311) عرض میکند: «من در سیر و سلوک خود به جایی نرسیدم!»
🌼استاد میفرماید: «اسم شما چیست؟» عرض میکند: «مرا نمیشناسید؟ من جواد تبریزی ملکی هستم.» میفرماید: «شما با فلان ملکیها بستگی دارید؟»
🌼عرض میکند: «بلی و از آنها انتقاد میکند.»
استاد میفرماید: «هر وقت توانستی کفش آنها را که بد میدانی پیش پایشان جفت کنی، من خود سراغ تو خواهم آمد.»
🌼میرزا جواد آقا فردا که به درس میرود خود پایینتر از بقیه شاگردان مینشیند و رفتهرفته طلبههایی که از فامیل ملکی در نجف بودند و او آنها را خوب نمیشناخته، مورد محبت خود قرار میدهد تا جایی که کفش را پیش پای آنان جفت میکند. چون این خبر به آن طایفه که در تبریز ساکن بودند، میرسد رفع کدورت فامیلی میشود.
🌼بعداً میرزا جواد استاد را ملاقات میکند و استاد میفرماید: دستور تازهای (بعد از اصلاح فامیلی) نیست، تو باید حالت اصلاح شود و از همین دستورات شرعی بهرهمند شوی، ضمناً یادآور میشود که کتاب مفتاح الفلاح مرحوم شیخ بهائی برای عمل کردن خوب است.
🌼میرزا کمکم ترقی میکند و به حوزه قم میآید و به تربیت نفوس میپردازد و عدهی زیادی از خواص و عوام از او بهرهمند میشوند…
📚تاریخ حکما و عرفا، ص 133
🦋🦋امام صادق علیهالسلام فرمود: «صلح دادن بین دو نفر مردم از دو دینار صدقه دادن بهتر است.»
📚اصول کافی، ج 2، ص 167
💥💥💥💥💥💥
🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
#داستان_آموزنده
🔆مصلح باید دانا به نزاع باشد
🌾«عبدالملک» گوید: بین حضرت باقر علیهالسلام و بعضی فرزندان امام حسن علیهالسلام اختلافی پیدا شد، من خدمت امام رفتم و خواستم در این میان سخنی بگویم تا شاید اصلاح شود.
🌾امام فرمود: تو چیزی در بین ما مگو، زیرا مَثَل ما با پسرعمویمان مانند همان مردی است که در بنیاسرائیل زندگی میکرد و او را دو دختر بود یکی از آن دو را به مردی کشاورز و دیگری را به شخصی کوزهگر شوهر داده بود.
🌾روزی برای دیدن آنها حرکت کرد، اوّل پیش آن دختری که زن کشاورز بود رفت و از او احوال پرسید: دختر گفت: پدر جان شوهرم زراعت فراوانی کرده اگر باران بیاید حال ما از تمام بنیاسرائیل بهتر است.
🌾از منزل آن دختر به خانه دیگر دخترش رفت و از احوالش پرسید، گفت: پدر! شوهرم کوزه زیادی ساخته اگر خداوند مدتی باران نفرستد تا کوزههای او خشک شود حال ما از همه نیکوتر است.
🌾آن مرد از خانه دختر خود خارج شد درحالیکه میگفت: «خدایا تو خودت هر چه صلاح میدانی بکن، در این میان مرا نمیرسد که به نفع یکی درخواستی بکنم، هر چه صلاح است آنها را انجام ده.»
🌾امام فرمود: «شما نیز نمیتوانید بین ما سخنی بگویید، مبادا در این میان بیاحترامی به یکی از ما شود. وظیفه شما بهواسطهی پیامبر صلیالله علیه و آله نسبت به ما احترام نسبت به همه ما است.»
📚داستانها و پندها، ج 1، ص 134 -روضه کافی، ص 85
🌴🌴امام صادق علیهالسلام فرمود: «صلح دادن بین دو نفر مردم از دو دینار صدقه دادن بهتر است.»
اصول کافی، ج 2، ص 167
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥به دعای امام حسن(ع) کربلایی شد
🎥حجت الاسلام و المسلمین سید حسن علوی - مسجد جامع صفا -
❄️داستان زخم شدن پای امام حسن علیه السلام در مسیر حج
🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
هدایت شده از محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
🔆شاید دل به درد آورده
🍁انس گفت: نوجوانی از لشکر اسلام در روز اُحد شهید شد و بر شکمش از شدّت گرسنگی، سنگی بسته بود. پس مادرش، خاک را از صورتش کنار زد و گفت:
🍁«پسرکم! بهشت گوارایت باد.» پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم گفت: «از کجا میدانی؟
🍁شاید سخنان بیربطی گفته باشد (و دلی را به درد آورده باشد) که محاسبه شود و از سخنی که برای او ضرری نداشته (باید برای حقانیت میگفت) خودداری کرده باشد.» و در بعضی نسخهها قسمت دوم کلام پیامبر آمده است: «شاید بخل ورزیده به چیزی که از آن کم نمیشده است.»
📚راه روشن، ج 5، ص 274 -سنن ترمذی، ج 9، ص 196
✨✨پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «یُعذِّبُ اللّهُ اللِّسانَ بِعَذابٍ لا یُعذِّبُ بِهِ شَیئا مِنَ الْجَوارِحَ: خداوند، زبان را عذابی کند که هیچ یک از جوارح را همانند آن عذاب نکند.»
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
💠ثواب خانه داری💠
❄در روایت است که:
💎أَيُّمَا امْرَأَةٍ رَفَعَتْ مِنْ بَيْتِ زَوْجِهَا شَيْئاً مِنْ مَوْضِعٍ إِلَى مَوْضِعٍ تُرِيدُ بِهِ صَلَاحاً نَظَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهَا وَ مَنْ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ لَمْ يُعَذِّبْهُ
📚 (صدوق امالی، ص ۴۱۱)؛
💎هر زنی که در خانه شوهرش چیزی را از جایی به جای دیگری بگذارد به قصد اصلاح امور خانه، خداوند به او نظر می کند و کسی که خدا به او نظر کند عذاب نمی شود.» وقتی یک جابجایی کوچک چنین پاداش بزرگی دارد خوشا بحال آنان که به خاطر اصلاح امور خانه و برای رضای خداوند در خانه کار می کنند.
راجع به آشپزی و انجام کارهای مربوط به همسر نیز از این روایات می توان استفاده کرد:
💎زنی که همسرش را سیراب کند به جرعه آبی ثواب عبادت یک سال نماز و روزه و شب زنده داری برایش باشد و برای هر شربتی که به شوهرش داده خدا شهری در بهشت برای او بنا کند و شصت گناه او را بیامرزد.
📚ارشاد القلوب الی الصواب، ج1،ص ۱۷۵
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🕌 🕌 🕌 🕌 🕌 🕌 🕌 🕌 🕌
🕌
🕌
پرســـ❓ــش
⁉️چرا ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی به مثابه زیارت حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) در کربلاست؟
پاســـ🖊ــــخِ استادحیــــــدرے زیدعزه
1⃣ سفیرسیار و حلقهی وصل بودن
چون حضرت عبدالعظیم حسنی(عليهالسلام ) حلقه وصل شیعیان در شهرهای مختلف بودند و می توان از ایشان به عنوان سفیر سیار ائمه یاد کرد چرا که شیعیان در جای جای خطه اسلامی نمیتوانستند با هم ارتباط داشته باشند، لذا ایشان حلقهی اتصال بین شیعیان بودند و ائمه ایشان را قبول داشتند.
2⃣ مجاهدتهای علمی
ایشان از جمله محدثین و علمای برجسته شیعهاند که به دلیل مجاهدتهای علمی و تلاش برای رساندن معارف اهل بیت به شیعیان مورد توجه و تأیید ائمه معصوم قرار گرفته است و این ثواب ناظر به همین مجاهدتهایی باشد که در راه ارتباط بین شیعیان و رساندن پیام ائمه باشد که از ایشان می توان به عنوان سفیر سیار ائمه یاد کرد.
3⃣ مُحَدِّث بودن
امامزاده عبدالعظیم حسنی در بین علما به عنوان محدث مطرح هستند.
مُحَدِّث: محدث کسانی هستند که فن جمعآوری احادیث و طبقه بندی روایات را میداند و آن را جمع میکند و یا مینویسد و یا شاگرد تربیت میکند.
محدث اصطلاح ویژهای است و آن اینکه حدیث را مستقیم میشنود
راوی: اما راوی کسی است که در سند حدیث نامش قرار میگیرد. راویان حدیث را از محدث میشنوند و نقل میکنند، لذا حضرت عبدالعظیم از محدثین است.
4⃣امکانوجودِچنینروایتیبرایسایرامامزادگان
ممکن است در مورد سایر امامزادگان بزرگوار نیز روایات اینچنینی بوده اما به دست ما نرسیده باشد.
5⃣ امامزاده بودن
البته با اینکه حضرت عبدالعظیم حسنی(عليهالسلام ) از نظر علمی در میان علمای شیعه برجسته است اما جنبه امامزاده بودن ایشان در بین مردم غلبه دارد. برعکس، سید مرتضی و سید رضی که آنان نیز از امامزادگان هستند جنبه علمیشان در بین مردم غلبه دارد.
6⃣ به علت شرایط مکانی زمانی
ممکن است شرائط خاص زمانى و مکانى، سبب گردیده باشد، که آن همه فضیلت برای زیارت حضرت عبدالعظیم ذکر شود. زیرا متوکل عباسى و برخى دیگر از حکام جور، پس از تخریب بارگاه امام حسین (علیه السلام )، براى جلوگیرى از زیارت آن بزرگوار، مأموران دژخیم و جلادى را، به مراقبت و نگهبانى گماشته بودند، که به صغیر و کبیر رحم نمىکردند و جان افراد در خطر کشته شدن قرار می گرفت و حتى زائرین زیادى را، بی رحمانه به خاک و خون کشیده بودند.
لذا وقتی برخی شیعیان نزد امام هادی(عليهالسلام) رفته و گفتند ما از زیارت کربلا آمدیم - در آن زمان که حاکمیت بنی عباس بود این سفر و زیارت بسیار برای شیعیان مشقت داشت- و حضرت در جواب فرمود که شما در ری زیارت عبدالعظیم را بکنید مثل این است که امام حسین(ع) را زیارت کرده اید.
7⃣ لزوم پایگاه سازی
لزوم پایگاه سازى و تشکیل مراکز تجمع نیروها و اجتماعات، موضوعى است، که به طور کلى از اخبار و احادیث به دست مى آید، روشن مى شود که ائمه اطهار (ع) دوست داشتند، شیعیان گِرد هم جمع شوند، مذاکره کنند، و براى حفظ کیان تشیع و نشر معارف و گسترش مکتب، فعالیت هاى دینى و تبلیغى و اجتماعى داشته باشند.
♻️نتیجه اینکه
باید توجه داشت که آن ثوابها که برای زیارت عبدالعظیم ذکر شده قابل مقایسه با زیارت ائمه نیست، زیرا امیرالمؤمنین فرمودند:«لا یقاس بال محمد من هذه الامه احد، و لا یسوی بهم من جرت نعمتهم علیه ابدا»
📚نهجالبلاغه خطبهی دوم
هیچ کس از این امت را با آل محمد نمیتوان مقایسه کرد. آنان که ریزه خوار خوان نعمت آل محمدند با آنها نمیتوانند برابری کنند. ».
از این کلام حضرت به روشنی به دست میآید هیچکس نمیتواند به مقام ائمه بار یابد و به مقامی معنوی آن حضرات برسد زیرا همگان ریزه خوار نعمت معنوی آنها هستند.
#عبدالعظیم_حسنی
#ثواب_زیارت_امامحسین
🕌🕌🕌🕌🕌
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#شهیدی_که_حضرت_زینب_س_را_در_بیداری_دید.
🌷به بهانه خرید برای منزل از برادرش پول گرفت و تصمیم گرفت برای رفتن به سوریه فرار کند و از تهران اعزام شود. در حین فرار توسط مأمورین ایست و بازرسی مهریز مورد تعقیب [قرار] میگیرد. در دل شب به بیابان میزند و راه را گم میکند. بانویی نقاب به چهره را میبیند، شوکه میشود. آستین پیراهن دست راستش را میگیرد چند قدمی همراهش میآید و به او میگوید: پسرم برگرد مادرت را راضی کن به ما میرسی.
(ایشان شهید هجده سالهای است که هر چه اصرار میکرد مادرش اجازه نمیداد به سوریه برود. در ماه محرم به دنیا آمد و در هفتمین روز ماه محرم در سوریه به شهادت رسید و مزارش در گلزار شهدای کرمان واقع شده است.)
🌹خاطره ای به یاد #شهید مدافع حرم محمد علی حسینی
#راوی: مادر گرامی شهید
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
✨﷽✨
🔴رضایت خدا در رضایت پدر و مادر است
✍دو برادر، مادر پیر و بیماری داشتند. هر دو متقی و پرهیزکار بودند و عالم و عارف. با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد و آن دیگری در خانه ماند و به پرستاری از مادر پرداخت. چندی که گذشت برادر صومعهنشین مشهور عام و خاص شد و از اقصی نقاط دنیا، عالمان و عرفا و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر میکرد، فرصت همنشینی و همکلاسی با دوستان قدیم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر میپرداخت.
برادر صومعهنشین کمکم به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادر است، چراکه او در اختیار مخلوق است و من در خدمت خالق، و من از او برترم! همان شب که این کلام در خاطر او گذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: برادر تو را آمرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم و از این پس تو را حکم کردم که در خدمت برادر باشی.
عارف صومعهنشین اشک در چشمانش آمد و گفت: یا ربالعالمین! من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا در خدمت او میگماری و به حرمت او میبخشی، آنچه کردهام مایه رضای تو نیست؟َ! ندا رسید: آنچه تو میکنی؛ ما از آن بینیازیم ولکن مادرت از آنچه او میکند؛ بینیاز نیست. تو خدمت بینیاز میکنی و او خدمت نیازمند. بدین حرمت، مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
#داستان_آموزنده
🔆اثر وضعی و اخروی اصلاح
🍂«فضل بن عیاض» گوید: روزی شخص پریشانی، قدری ریسمان که عیالش بافته بود، به بازار برد تا با فروش آن، از گرسنگی نجات پیدا کنند. ریسمان را به یک درهم فروخت و خواست نانی تهیه کند که در این هنگام، دو نفر را مشاهده کرد که به سبب یک درهم با یکدیگر نزاع میکنند و سر و صورت یکدیگر را مجروح نموده و به نزاع خویش هم ادامه میدهند.
🍂آن شخص جلو آمد و گفت: یک درهم را بگیرید تا نزاع شما تمام شود و این کار را کرد و بین آنان را اصلاح نمود و باز با تهیدستی به منزل رهسپار شد و داستان را برای همسرش نقل کرد، او نیز خشنود گشت.
🍂آنگاه زن اطراف خانه را جستجو کرد و لباس کهنهای را پیدا نمود و به شوهر خود داد تا مرد لباس کهنه را به بازار آورد؛ ولی کسی از او نخرید. دید مردی ماهی گندیدهای در دست دارد. گفت: بیا معامله و معاوضه کنیم. ماهیفروش قبول کرد. لباس کهنه را داد، ماهی فاسد را گرفت و به منزل آمد.
🍂زن مشغول آماده کردن ماهی شد که ناگهان چیزی قیمتی در شکم ماهی یافت و به شوهرش داد تا به بازار ببرد و بفروشد.
🍂آن را در بازار به قیمت خوبی (دوازده بدره) فروخت و به منزل مراجعت کرد. چون وارد خانه شد، فقیری بر در آواز داد: ازآنچه خدای به شما داده مرا عنایت کنید. آن مرد همه پولها را نزد فقیر گذاشت و گفت هر چه میخواهی بردار، فقیر برنداشت ولی چند قدم نرفته بود که مراجعت نمود و گفت: «من فقیر نیستم، فرستادهی خدایم، خواستم اعلان کنم که این، پاداشِ احسان شماست که میان آن دو نفر را اصلاح و سازش دادید.»
نمونه معارف، ج 1، ص 218 -فرج بعد الشدّه
امام صادق علیهالسلام فرمود: «صلح دادن بین دو نفر مردم از دو دینار صدقه دادن بهتر است.»(1)
اصول کافی، ج 2، ص 167
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برکت چجوری میاد به زندگی؟
میخوام خدا به مالم
عمرم
جوانیم
سلامتیام
و ... برکت بده !
استاد شجاعی
#درس_اخلاق
🌱🌱🌱🌱🌱
✍ آیت الله بهجت(ره):
از سخنان علی علیه السلام است که: «بدان تمام اعمالت تابع نمازت می باشد»؛ برترین نوع اصلاح نماز به جا آوردن آن در اول وقت می باشد و بالاترین مرحله اصلاح نماز روی آوردن و توجّه با تمام وجود در نماز به خداوند متعال است. و اوّلی برای کسی که خدا بخواهد به دوّمی منجر می گردد و خداوند آگاه و هدایتگر است و به ما و شما توفیق عنایت می فرماید.
📚 فریادگر توحید، ص٢٢٩
#آیت_الله_بهجت_ره
💫💫💫💫💫
🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
از مردی پرسیدند بچه ت را بیشتر دوست داری یا همسرت رو
پاسخ جالبی داد:
گفت بچم رو عاشقانه دوست دارم ولی زنم رو عاقلانه
گفتم یعنی چی؟
گفت من عاشق بچم هستم همه کارهاش رو دوست دارم همه افکارش رو و همه حرکاتش رو همه چیزش برام زیباست حتی اگر برای دیگران بد باشه...
ولی همسرم را عاقلانه دوست دارم
دختر زیبای رویاهای من وقتی با من ازدواج کرد زیباترین موها رو داشت بنابرین الان که بین موهای زیبایش موهای سفید میبینم من اون موهای سفید رو میپرستم.
وقتی با من ازدواج کرد صورتش بسیار زیبا بود حالا که چروکهای صورتش را میبینم من اون خطهای صورتش رو سجده میکنم.
وقتی از دست من عصبانی میشه و سکوت میکنه من اون سکوت رو دوست دارم.
وقتی به خاطر من چندین سال با ناملایمات ساخته من اون ساختنش را دیوانه وار دوست دارم پس من نسبت به همسرم عاقلانه عاشق هستم
زن هر چقدر هم که بزرگ شود،
همسر شود،
مادر شود،
مادر بزرگ شود،
درونش هنوز هم دختری کوچک چشم انتظار است، انتظار میکشد برای لوس شدن، محبت دیدن، دستی میخواهد برای نوازش، و چشمی برای ستایش، مهم نیست چند ساله شدی، زن که باشی دنیای درونت همیشه صورتی ست
تقدیم به همه ی بانوان سرزمینم
🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌹شهیدی که به دلیل نورانیت چهره، منور نام گرفته بود
شهید عباسعلی کریم آبادی اینقدر نورانی بود که وقتی وارد اتاق می شد من چراغ را خاموش می کردم دوستان همرزم اعتراض می کردند که چراغ را روشن کن !!! من می گفتم تا وقتی منور هست چراغ لازم نیست .
🌹خداوند بدلیل معصومیت ایشان نوری در چهره او قرار داده بود که بهش می گفتیم " منور "
وقتی ایشان به درجه رفیع شهادت نایل آمد دوستان برای اعلام خبر شهادت به خانواده ایشان مراجعه کردند پدرشان گفته بود:
قبل از اینکه چگونگی شهادت او را بیان کنید چند سوال می پرسم
۱. عباس آیا سر به تن دارد ؟ گفتیم نه
۲. آیا دو دست دارد ؟ گفتیم نه
پدرشان با یک اطمینان خاطر گفت : خیالم راحت شد
پرسیدیم چطور؟؟!!
🌹گفت : دلیل انتخاب نام عباسعلی این بود قبل از اینکه او بدنیا بیاید خواب آقا ابوالفضل العباس (ع) را دیدم و به همین دلیل نام او را عباسعلی گذاشتم و من اطمینان داشتم که او نیز همانند آقا ابوالفضل العباس (ع) به شهادت می رسد .
✍راوی جانبازتخریبچی اویس زکی خانی
"شهید عباسعلی کریم آبادی"
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌱🌱🌱🌱🌱
#داستان_آموزنده
🔆بهصورت دحیهی کلبی
🌱در مواردی هنگام انزال وحی به پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم، جبرئیل به صورت دحیهی کلبی وارد میشد.
🌱در غزوهی بنی قریظه و در بازگشت پیامبر از حُنین، جبرئیل بهصورت دحیهی کلبی دیده شد.
از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده که وارد بر رسول خدا شدم، دیدم خوابیده و سر مبارکش روی زانوی دحیهی کلبی است.
بر دحیه سلام نمودم، جواب سلام مرا چنین داد:
🌱سلام بر تو ای امیر مؤمنان و پیشوای پرهیزگاران و یکّه سوار مسلمانان و پیشرو سفید رویان و جهاد کننده با پیمانشکنان (اصحاب جمل) و سرکشان (نهروانیان) و ستمکاران (معاویه و اصحابش).
🌱سپس گفت: ای علی! سر پیغمبرت را بر دامن بگیر که تو سزاوارتری. همینکه پیش رفته و سر مبارک را به دامن گرفتم، از نظرم غایب شد.
🌱پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم چشم گشود و فرمود: «علی جان با که سخن میگفتی؟» عرض کردم با دحیهی کلبی و قضیهی سلام و جواب را گفتم.
🌱فرمود: او دحیه نبود بلکه جبرئیل بود؛ خواست بفهماند که خدا تو را به چنان اسمها نامگذاری نموده است.
📚(طبقات،52، 3/3 -بحار، ج 37، ص 322 -پیغمبر و یاران، ج 3، ص 2)
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱