فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
🌼حکایت بسیار شنیدنی
✍استاد حجت الاسلام تهرانی میگفت دوران نوجوانی در محضر سیدعبدالکریم کشمیری بودیم این داستان از زبان خود ایشون شنیدیم آیت الله کشمیری میفرمود در هند یه مرتاضی بود، این توانایی رو داشت که اگر اسم شخص و مادرش رو بهش میگفتیم، بهت میگفت که طرف زندهس یا مرده و کجا دفنه، ازش چندنفر رو پرسیدیم کاملا درست جواب داد. مثلا آیت الله بروجردی رو پرسیدیم، گفت: کُم کُم. منظورش قم بود. یعنی قم هستش پرسیدیم زندهس یا مرده، گفت مرده.
آیت الله کشمیری اهل کشمیر بود و زبان هندی رو بلد بود. این مرتاض این توانایی رو داشت که بفهمه منظور ما چه کسی هست. چون مثلا اسمها خیلی مشترک هستش، شاید تو کل دنیا چندهزار آدم وجود داشته باشه که اسمش محمد باشه و اسم مادرش هم مثلاً فاطمه. ولی این شخص می فهمید معنا و منظور چه کسی هست. این قدرت رو داشت که شرق و غرب عالم رو ببینه و میگفت شخص کجاست و آیا روی خاک هست یا زیر خاک! آیت الله کشمیری گفت دیدیم وقت خوبیه ازش درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بپرسیم ببینیم حضرت کجاست و مرتاض چی میگه. گفتیم مهدی فرزند فاطمه. مرتاض یکم صبر کرد و گفت چنین کسی رو متوجه نشدم. اونی که منظور شماس این اسمش نیست. ماهم دیدیم اشتباه گفتیم، اسم امام زمان محمد هستش، مهدی لقب حضرته، مادر حضرت مهدی هم باید نرجس بگیم نه حضرت زهراء (سلام الله علیها)، به مرتاض گفتیم، محمد فرزند نرجس، دیدیم مرتاض بعد از چند لحظه مکث، رنگ و روش عوض شد و یِکَم جا خورد و کمی عقب رفت چند بار گفت این کیه؟ این کیه؟ گفتیم چطور مگه؟
اینجای تعریف کردن داستان که رسید آیت الله کشمیری شروع کرد به گریه کردن، به مرتاض گفتیم این امام زمان ماست. گفت هر جای عالم که رفتم این شخص حضور داشت، همه جا بود. جایی نبود که این شخص نباشه!!!.
*اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔔چرا انسان در قیامت از نزدیکانش فرار می کند!
🎙استاد رفیعی
با ذکر صلوات هدیه به پیشگاه مولا صاحب الزمان(عج الله) درنشـــر مطالب و ثــواب آنها شریــک شویــد.
💚الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبکبرۍسلاماللهعلیها💚
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🇮🇷
📝 آرزو دارم روزی با چادرم روی سکوی قهرمانی بروم| چادر برای من ایجاد امنیت می کند
🍃🌹🍃
🔻کشتی گیر وزن ۶۰ کیلوگرم آلیش بانوان پس از کسب دو مدال در مسابقات آسیایی گفت: آرزو دارم روزی با چادرم روی سکوی قهرمانی بروم و تا به امروز تنها حامی من همسرم بوده است.
🔸چادر برای من ایجاد امنیت می کند و دوست داشتم در مسابقات آسیایی با چادر حاضر شوم اما بخاطر برخی دلایل از جمله لباس فرم و کیت ورزشی این امکان فراهم نشد.
🔹️از زمان حضورم در مسابقات قهرمانی کشور هیئت کشتی قم و دیگر مسئولان ورزشی استان حمایتی از بنده نکردند و با هزینه شخصی عازم مسابقات آسیایی شدم اکنون هم پس از برگشت از مسابقات تاکنون حمایتی از سوی مسئولان ورزشی و غیر ورزش دریافت نکردهام.
🔺 ایشان هم اگر مانند الناز رکابی، همان دخترخانم صخرهنورد هنجارشکن، اگر درهنگام مسابقه کشف #حجاب میکرد، هم تیتر اول خبرگزاری ها بود و هم با وزیر ورزش ملاقات می کرد و...
🆔
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
🌹امام موسی کاظم علیه السلام فرمودند:
♦️مردی از اهالی قم، مردم را به سوی حق دعوت می کند. گروهی با او هم پیمان می شوند که مانند پاره های آهن هستند، بادهای تند قدم هایشان را نمی لغزاند، از نبرد و دفاع ترسی ندارند و از آن خسته نمی شوند، و توکلشان بر خدا است.
📚بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۲۱۵، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ هـ ش.
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
☘☘☘☘☘☘
#خودمانی
✍ ما نسل عجیبی هستیم !
عجیب خوشبخت ... عجیب سعادتمند ... عجیب متنعّم!
از هزار و اندی سال غیبت امام زمان علیهالسلام، ما به آخرِ آخرش رسیدیم !
به آخر کوچهی انتظار... که اگر کمی مقاومت کنیم و طاقت بیاوریم به انتهای ماجرا ، مشرّف میشویم!
اما هرچه به آخر کوچه نزدیکتر میشویم؛ این کوچه باریکتر میشود!
تنگتر میشود!
✨ما چاق و چلّهها حتماً جا میمانیم...
چاق و چلّههایی که نشد کمی از گوشهی نفسانیّاتمان بتراشیم و ... کمی اندازهی "مَــن"هایمان را لاغرتر کنیم!
از آخر این کوچه فقط لاغرترها رد میشوند؛
همانها که از "من"ها گذشتند و با بقیه، یکی شدند!
همانها که همه در کنارشان امن و آرامند... و ترس از دریده شدن ندارند ؛
دریده شدن با هیولای حسادت ، قضاوت، خودخواهی، خودشفتگی و ...
آنان که میتوانند به پرشهای بلند دیگران، و موفقیتهایشان، نه راضی ... که دلشاد و سرمست شوند!
💫آخر کوچهی انتظار؛ اول دولت کریمه است!
اگر برای زیستن در این دولت آماده نباشیم؛ حتماً از خیل یاریدهندگان اماممان جا میمانیم.
💚الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبکبرۍسلاماللهعلیها💚
☘☘☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایراد نداره خیلیا از اقا انگشتر و چفیه میخوان
ولی ادب این مرد بحرینی و درخواستش از حضرت اقا شگفت زده ام کرد حتما ببینید
# اللهم - عجل - لولیک - الفرج
#الامام_الخامنه_ای
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
💥💥💥💥💥💥
🔆سلمان فارسی
🌾برای ایمان ده درجه است و سلمان فارسی در درجه دهم ایمان قرار داشت؛ عالم به غیب و منایا (تعبیر خواب) و بلایا و علم انساب بوده و از تحفههای بهشتی در دنیا میل کرده بود. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: هر وقت جبرئیل نازل میشد از جانب خدا میفرمود: سلام مرا به سلمان برسان.
برای ذکر نمونه از مقام ایمانی و کمالات او، از دیدار ابوذر از سلمان نقل میکنیم:
وقتی جناب «ابوذر» بر سلمان وارد شد، درحالیکه دیگی روی آتش گذاشته بود، ساعتی باهم نشستند و حدیث میکردند؛ ناگاه دیگ از روی سهپایه غلتید و سرنگون شد و چیزی از آن نریخت.
🌾سلمان آن را برداشت و به جای خود گذاشت و باز زمانی نگذشت که دوباره سرنگون شد و چیزی از آن نریخت، دیگر باره سلمان آن را برداشت و بهجای خود گذاشت ابوذر وحشتزده از نزد سلمان بیرون شد و به فکر بود که در راه امیرالمؤمنین علیهالسلام را ملاقات کرد و حکایت دیگ را نقل کرد.
🌾حضرت فرمود: «ای ابوذر اگر سلمان خبر دهد تو را به آنچه میداند، هرآینه خواهی گفت: «رَحِمَ الله قاتَلَ سلمان: خدا قاتل سلمان را رحمت کند.» ای ابوذر سلمان باب الله در زمین است، هر که معرفت به حال او داشته باشد مؤمن است و هر که انکار او کند کافر است، سلمان از ما اهلبیت علیهمالسلام است.»
📚داستانهای ما، ج 2، ص 45 - 39
✨✨رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «ایمان (معجونی از) اعتقاد قلبی و گفتنش به زبان و عمل بهوسیلهی جوارح است.»
📚بحارالانوار، ج 69، ص 69
💥💥💥💥💥💥
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔴 شناخت امام در یک نگاه
♦️ نام:سید روح الله نام خانوادگی: مصطفوی
♦️سلسله نسب:موسوی خمینی
♦️نام پدر:سیدمصطفی نام مادر:هاجر
♦️تاریخ تولد:یکم مهرماه ۱۲۸۱
♦️محل تولد:خمین
♦️سال ازدواج:۲۷ سالگی/۱۳۰۸
♦️همسر:بانوخدیجه-دختر آیت الله میرزا محمدثقفی
♦️فرزندان:۲پسر-۵دختر (مصطفی.صدیقه.فریده.سعیده.لطیفه.فهیمه.احمد)
♦️ تحصیلات حوزوی: اجتهاد
♦️تخصص:فقه و اصول. فلسفه. عرفان.اخلاق. کلام.سیاست.
♦️مشاغل:مدرس حوزه علمیه قم.مرجع تقلید.رهبری انقلاب اسلامی و ولی مسلمین و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران
♦️قیام خونین ۱۵خرداد سال ۱۳۴۲: ۶۱ سالگی
♦️ تبعیدبه ترکیه ۱۳۴۳: به دلیل مخالفت با موضوع کاپیتولاسیون
♦️ مهاجرت به نجف ۱۳۴۴: سیزده سال در نجف
♦️شهادت فرزندش سیدمصطفی ۱۳۵۶: سرآغاز حرکت های اعتراض جدید
♦️مهاجرت به کویت ۱۳۵۷: کویت اجازه ورود نداد
♦️مهاجرت به فرانسه مهرماه ۱۳۵۷: حدود ۴ماه
♦️بازگشت به ایران: بعد از۱۵ سال تبعید
♦️۲۲ بهمن ۱۳۵۷: پیروزی انقلاب اسلامی
رهبری حکیمانه انقلاب و نظام: ده سال و جهارماه
♦️نگارش وصیت نامه و ارایه یک نسخه به امانت نزد خبرگان: ۲۶ بهمن ۱۳۶۱
♦️بازنگری در وصیت نامه ۵ سال بعد و قرار دادن یک نسخه در آستان قدس و یک نسخه نزد خبرگان: ۲۹ آذر ۱۳۶۶
خوانش وصیت نامه ۱۴ خرداد ۱۳۶۸: یک روز پس از عروج ملکوتی
♦️مراسم تشییع ۱۶ خرداد ۱۳۶۸: بزرگ ترین رخداد تاریخ معاصر
♦️تاریخ رحلت:در ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ / ۸۷ سالگی
♦️محل خاک سپاری: تهران- بهشت زهرا
♦️ مهمترین تالیفات فرهنگی:
صحیفه امام -22 جلد
دیوان اشعار
شرح دعای سحر
شرح ۴۰ حدیث
شرح حدیث جنود عقل و جهل عرفانی
تعلیقه بر فواید الرضویه
تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس
مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه
سر الصلاة
معراج السالکین و صلوة العارفین
آداب الصلوة
مناهج الوصول الی علم الاصول
رسایل- دوجلد
تعلیقة علی العروة الوثقی
الطهارة - سه جلد
مکاسب محرمه- دوجلد
تعلیقة علی وسیلة النجاة
تحریر الوسیله- دوجلد
البیع- پنج جلد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#پای_بدون_زانو!!
🌷در عمليات كـربلای۵ تـازه مجـروح شـده بـودم؛ آن هـم روز دوم عمليات؛ ۶۵/۱۰/۲۱ يك پايم قطع شـده بـود و دسـت راسـت و سـر و سينهام تركش خورده بود. پس از اعزام به كشور آلمان، پايم را بدون زانو پيوند زدند و با ۴ ـ ۳ پـيچ، اسـتخوان ران را بـه اسـتخوان سـاق وصـل كردند. مانده بودم كه با يك پای بدون زانو و سيخ ماننـد، چگونـه نمـاز بخوانم، بنشينم، دراز بكشم و .... قبلش در عمليات كربلای۴ يك شب موقع عمليـات كـه تـا صـبح مشغول جنگ و گريز بوديم و اصلاً جز خون و شهيد و .... چيـزی نبود، نماز صبح داشت قضا میشد. برای اولين مرتبه، نماز صبح را در حال راه رفتن و با تيمم ـ آن هم از كنار جاده شلمچه ـ خوانـدم. بـرای سـجده و ركوع فقط....
🌷فقط كمی سر را خم میكرديم و سنگ از قبل برداشته شـده را بـه پيشانی میساييديم و تازه وقتی به مقر بازگشتيم، از فرمانـده و روحـانی گردان پرسيديم كه وضعيت نماز صبحمان چهجور است! ....با خود فكر میكردم حالا چهكار كنم. بعضی پيشنهاد دادند كـه همـانطور نشسته ادامه بده و نماز نشسته هم قبول است، ولی تـصميم گـرفتم كه ايستاده نماز بخوانم. برای اولين مرتبه ايستادم و موقـع سـجده چـون پای چپم زانو نداشت، به جای اينكه هفت جای بدنم روی زمـين باشـد، شـش جـای بـدنم روی زمـين بـود و ماننـد ژيمناسـتيككارهـا پـايم را میچرخاندم و مینشستم. حالا مدتهاست كه اينگونه نماز نخواندهام، ولی اين نماز هم مانند آن نماز صبح كلی كيف دارد.
#راوی: جانباز سرافراز غلامرضا عابد مسلك
❌❌ امنیت اتفاقی نیست!
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌟 فضیلت #شب_پانزدهم ماه #ذی_القعده
📙 در کتاب کلیات مفاتیح الجنان و کتاب زادالمعاد توصیه به گرفتن احیاء در شب پانزدهم ماه ذی القعده شده است.
🌟 در روايتى از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله منقول است كه در شب پانزدهم ماه ذى القعده حق تعالى به سوى بندگان مؤمن خود نظر رحمت مىكند؛ كسى كه آن شب را به عبادت به سر آورد ثواب صد عابد به او عطا مىكند كه در يك چشم به هم زدن معصيت خدا نكرده باشد و چون نصف شب بگذرد شروع كن به عبادت و نماز و حاجات خود را از حق تعالى طلب كن، هرحاجت طلب كنى مستجاب مىگردد.
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫
سالها میگذرد حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
🔺رحلت امام خمینی(قدس سره شریف) تسلیت باد.
#رحلت_امام_خمینی
#امام_خمینی
#چهارده_خرداد
▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ خاطره ای عجیب از آیت الله بهجت به زبان فرزند ایشان / رازی که سالها مخفی مانده بـود
👈 ماجرای عجیب تاخیر ده ساله ی ارتحال امام خمینی (ره) و عمر دوباره ای که خداوند به امام بخشید!
با ذکر صلوات هدیه به پیشگاه مولا صاحب الزمان(عج الله) درنشـــر مطالب و ثــواب آنها شریــک شویــد.
💚الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبکبرۍسلاماللهعلیها💚
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بمناسبت سالروز ارتحال معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی آیات انتهایی سوره مبارکه فجر با صدای استاد عبدالباسط به روح مطهرش تقدیم میگردد
حقیقتا این آیات مناسب با حال حضرت امام است چرا که در اواخر عمر در وصیت نامه خود چنین نوشتند که با دلی آرام و ضمیری امیدوار به فضل خدا.....
#قرآن_کریم
#روح_خدا_به_خدا_پیوست
🖤🕯🖤🕯🖤🕯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️🍃🌹🍃▪️
📹ممتاز برخی ویژگیهای شخصیتی امام خمینی (ره) از بیان رهبر معظم انقلاب
#امام_خمینی ره
#رحلت_امام_خمینی ره
▪️🍃🌹🍃▪️
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
❇️ دشمن شناسی در سخنان امام خامنه ای در سالگرد امام خمینی ۱۴ خرداد۱۴۰۲:
🔹آخرین تلاش دشمن تا الان:
🔺همین اغتشاشات پاییز گذشته بود.
🔺طراحی این اغتشاشات پاییز گذشته در اتاقهای فکر دشمنان غربی بود.
🔺پشتیبانی مالی، تسلیحاتی و رسانهای در اغتشاشات توسط دستگاههای امنیتی غربی انجام شد.
❤️ عاشق امام خامنه ای؛
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💠 امام خامنهای در مراسم سالگرد امام خمینی(ره)، ۱۴ خرداد ۱۴۰۲:
امام سه تحول بزرگ را بوجود آورد:
1⃣ در سطح کشور ایران: انقللب اسلامی را به وجود آورد و مردم سالاری را جایگزین نظام دستنشانده شاه کرد.
2⃣ در سطح امت اسلامی: جریان بیداری اسلامی را امام به راه انداخت.
3⃣ در سطح جهان: فضای معنویت و توجه معنوی را در دنیا زنده کرد، حتی در کشورهای غیر مسلمان.
✅ آن عاملی که توانسته امام را کمک کند و امام را پیش ببرد و این کارهای بزرگ را انجام بدهد و موانع بزرگ را از سر راه بردارد، ایمان و امید بود.
❤️# عاشق_ امام خامنه ای
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
❇️ استراتژی وطن دوستی امام خامنهای در مراسم سالگرد امام خمینی( ره)، ۱۴ خرداد ۱۴۰۲:
🔺هرکس ایران را دوست دارد،
🔺منافع ملی را دوست دارد،
🔺 سبب و بهبود اقتصادی را دوست دارد.
🔺بدنبال جایگاه یا عزت ایران در نظام جهانی پیش روست،
⬅️ باید در ترویج «ایمان» و «امید» تلاش کند.
❤️ #فدایی_ امام خامنه ای
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
.تا سال ها كسى نمى دانست كه چرا آيت الله گلپايگانى در حين نماز بر پيكر امام ناگهان سكوت كردند،ديگران تصورشان اين بود كه ايشان فراموش كردند،چند بار عبارات را درگوش ايشان تكرار كردند اما آيت الله همچنان سكوت كردند تا اينكه از ابتدا شروع به خواندن كردن!فرزند ايشان به حاج آقا قول داده بودند تا زمانى كه پدر در قيد حيات هستند راز را برملا نكنند،بعد از رحلت ايشان تعريف كردند كه مرحوم پدر در حين اقامه نماز ناگهان وجود نازنين حضرت حجت (عج)را مى بينند كه در حال خواندن نماز بر پيكر امام هستند!ايشان از بهت و حيرت زبانشان بند مى آيد!كه ناگهان خود حضرت ندا مى دهند آسيد محمدرضا ادامه بده!!!....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#آرزوی_او....
#آرزوی_من!
🌷محمدحسین همیشه آرزوی شهادت داشت و با تمام وجود طالب آن بود، اما من دوست داشتم که او جانباز شود تا من هم در کنار او فیض ببرم و با خدمت به یک جانباز جنگ، سهمی از حسنات او داشته باشم. وقتی این مطلب را به او میگفتم، میخندید و میگفت: «من از خدا خواستهام تا شهید شوم؛ دوست دارم خدا مرا کامل کامل ببرد.»
🌷او شهادت را نقطهی کمال میدانست و آنقدر در راه عقیدهی خود پایمردی کرد که به کمال مطلوب رسید. شب قبل از شهادت او، نمایندهی امام در جهاد را در خواب دیدم که به من گفتند: شما هم از خانوادهی شهدا هستید سعی کنید مثل حضرت زینب صبور باشید. روز بعد منتظر شنیدن خبر شهادت محمدحسین بودم....
🌹خاطره ای به یاد #شهید معزز محمدحسین زینتبخش
#راوی: همسر گرامی شهید
📚 کتاب "جهاد سازندگی خراسان در دفاع مقدس" صفحه ۹۷
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#سالروز_آغاز_رهبری_مولایم_سید_علی_مبارک❤️💐
رهبر💞من نور چشمان من است
عشق او آئین و ایمان من است
فرا رسیدن سالروز آغاز رهبری مولایم حضرت آقا امام سید علی خامنه ای حفظه الله رو محضر مولای ما حضرت آقا امام مهدی موعود(عج) روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و همه ولایتمداران تبریک و تهنیت عرض می کنم.
اللّٰهُمَ اِحفِظ اِمامَنا الخامِنهای وَ انصُرهُ وَ ایِدهُ وَ ثَبِته
مولایم سایه ات تا ابد بر سر همه ما مستدام ان شاءالله
رهبرمن نورچشمان من است دشمن بداند هفت آسمان و اوج و فلک را رد کندقدش نميرسدكه سيدعلي را رصدكند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #نائب_بر_حق_امام_زمان(عج) #آغاز_رهبری_آیت_الله_خامنه_ای #سید_علی_خامنه_ای_رهبر_قلبهای_بیدار_دنیا
-
🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
🌟 #امام_خمینی :
💎مشكل این است كه ما، نه خودمان را می شناسیم ،نه خدایمان را. نه ایمان به خودمان داریم نه #ایمان به خدا. نه باورمان آمده است كه خودمان چیزى نیستیم و نه باورمان آمده است كه همه چیز اوست، وقتی این باور در كار نبود، هرچه برهان بر آن اقامه بشود فایده ندارد، باز هم آنانیت نفسی در كار هست ، و این كه من چه ، شما چه ! این همه ادعاهاى پوچ براى ریاستها و براى امثال ذلك ، براى وجود انانیت است ، انانیت وقتی كه باشد،انسان خودش را می بیند.
📚 #تفسیر سوره حمد امام خمینی، ص110
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀
#داستان_آموزنده
🔆غلام ایثارگر
🍂«عبدالله بن جعفر» شوهر حضرت زینب علیها السّلام از سخاوتمندان بینظیر بود. روزی از کنار نخلستان عبور میکرد، دید غلامی در آنجا کار میکند، همان وقت غذای غلام را آوردند و خواست مشغول خوردن شود؛ سگی گرسنه به آنجا آمد و به نشانهی گرسنگی دم خود را تکان میداد.
🍂غلام مقداری از غذا را به جلوی سگ انداخت و سگ آن را خورد، غلام مقدار دیگر انداخت و سگ آن را خورد؛ تا اینکه همهی غذای خود را به سگ داد. عبدالله از غلام پرسید: «جیرهی غذای روزانه تو چقدر است؟» گفت: «همینقدر که دیدی.»
🍂فرمود: «پس چرا سگ را بر خود مقدّم داشتی؟» فرمود: «این سگ از راه دور آمده و گرسنه بود و من دوست نداشتم تا او را با گرسنگی از اینجا رد کنم.»
🍂فرمود: «پس خودت امروز گرسنگی را با چه غذایی رفع میکنی؟» گفت: «با صبر و مقاومت گرسنگی روز را به شب میرسانم.»
🍂عبدالله وقتی ایثار و جوانمردی غلام را مشاهده کرد، گفت: این غلام از من سخاوتمندتر است؛ و برای تشویق و جبران آن، نخلستان و غلام را از صاحبش خرید، سپس غلام را آزاد کرد و آن نخلستان را با تمامی وسایلی که داشت به او بخشید.
حکایتهای شنیدنی، ج 5، ص 114 -المحجه البیضاء، ج 6، ص 80
پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «هر کس چیزی را شدیداً بخواهد و خود را از آن خواهش نگه بدارد، گناهانش آمرزیده شود.»
📚جامع السعادات، ج 2، ص 118
🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
❇️ پاسخ امام رضا عليه السلام به نامه يکی از زائران
☑️ آقا ميرزا حسن لسان الأطباء از اهالی اشرف مازندران نقل کرد:
▫️ در زمانی که حاجی ملا محمد اشرفی از مشاهير علما در زادگاه خود اشرف (بهشهر) زندگی میکرد، من يک بار عازم زيارت حضرت رضا، عليه السلام شدم. براي خداحافظی و امر وصيت نامهی خود خدمت ايشان رفتم
✉️ و چون دانست که به زيارت ثامن الائمه عليه السلام میروم، پاکتی به من داد و فرمود:
🔸 «در اولین روزی که به حرم مشرف شدی، اين نامه را تقديم امام رضا عليه السلام کن و در مراجعت جوابش را گرفته، برايم بياور.»
▫️ با خود گفتم:
🔹 يعنی چه؟ مگر امام رضا عليه السلام زنده است که نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگيرم؟!
▫️ اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد که اين مطلب را به ايشان بگويم و اعتراض نمايم.
🕌 هنگامی که به مشهد مقدس رسيدم، در اولين روز زيارت، برای ادای تکليف نامه را به داخل ضريح انداختم. بعد از چند ماه موقع مراجعت براي زيارت وداع به حرم مشرف شدم و اصلاً سخن حاجی را که گفته بود جواب نامهام را بگير و بياور، فراموش کرده بودم.
🌌 بعد از نماز مغرب و عشا درحال زيارت بودم که ناگاه صدای مأموری بلند شد که:
🔸 زائران از حرم بيرون روند تا خدام به تنظيف حرم بپردازند.
▫️ وقتي نماز زيارت را تمام کردم، متحير شدم که اول شب چه وقت در بستن است؟ ولي ديدم کسي جز من در حرم نيست!
✨ برخاستم که بيرون روم، ناگاه ديدم سيد بزرگواري در نهايت شکوه و جلال از طرف بالا سر با کمال وقار به سوي من مي آيد. همين که به من رسيد، فرمود:
🔶 حاجي ميرزا حسن! وقتي به اشرف رسيدي پيغام مرا به حاجي اشرفي برسان و بگو:
🌟 آيينه شو جمال پري طلعتان طلب
🌟 جاروب زن به خانه و پس ميهمان طلب
▫️ در اين فکر بودم که اين بزرگوار که بود که مرا به اسم خواند و پيغام داد؟
يک مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخي نشسته و بعضي ايستاده به زيارت و عبادت مشغول هستند. فهميدم که اين حالت مکاشفه بوده است. چ
🏠 وقتي به وطن مراجعت کردم، يکسره به خانه مرحوم حاجی اشرفی رفتم تا پيغام امام عليه السلام را به وي برسانم همين که در را کوبيدم، صدای حاجيچی از پشت در بلند شد که:
🔸 « حاجی ميرزا حسن! آمدی؟ قبول باشد. آری:
«آيينه شو جمال پري طلعتان طلب
جاروب بزن به خانه و پس ميهمان طلب»
▫️ سپس افزود:
🔸 « افسوس! که عمری گذرانديم و چنان که بايد و شايد صفای باطن پيدا نکردهايم!»
⬅️ کرامات رضويه ، جلد ۱، صفحه ۶۴.
#امام_رضا_علیه_السلام
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#داستان_کوتاه 📚
گل شمعدانی وگل رز
روی مبل نشسته بودم و به یکی از مجلات مُدی که زنم همیشه می خرید نگاه می کردم. چه مانکن هایی، چقدر زیبا، چقدر شکیل و تمنا برانگیز. زنم داشت به گلدان شمعدانی که همیشه گوشه اتاق است ور می رفت و شاخه های اضافی را می گرفت و برگ های خشک شده را جدا می کرد. از دیدن اندام گرد و قلنبه اش لبخندی گوشه لبم پیدا شد. از مقایسه او با دخترهای توی مجله خنده ام گرفته بود. زنم آنچنان سریع برگشت و نگاهم کرد که فرصت نکردم لبخندم را جمع و جور کنم. گلدان شمعدانی را برداشت و روبروی من ایستاد و گفت: «نگاه کن! این گل ها هیچ شکل رزهای تازه ای نیستند که دیروز خریده ام. من عاشق عطر و بوی رز هستم. جوان، نورسته، خوشبو و با طراوت. گل های شمعدانی هرگز به زیبائی و شادابی آنها نیستند، اما می دانی تفاوتشان چیست؟» بعد، بدون این که منتظر پاسخم باشد اشاره ای به خاک گلدان کرد و گفت: «اینجا! تفاوت اینجاست. در ریشه هائی که توی خاک اند. رزها دو روزی به اتاق صفا می دهند و بعد پژمرده می شوند، ولی این شمعدانی ها، ریشه در خاک دارند و به این زودی ها از بین نمی روند. سعی می کنند همیشه صفابخش اتاقمان باشند. چرخی زد و روی یک صندلی راحتی نشست و کتاب مورد علاقه اش را به دست گرفت. کنارش رفتم و گونه اش را بوسیدم. این لذت بخش ترین بوسه ای بود که بر گونه یک گل شمعدانی زدم.»
📚 به نقل از صفحه «یادداشت های بی تاریخ» دکتر صدرالدین الهی در کیهان لندن
🍁🍁🍁🍁🍁