🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_332
تمام نیروهای درونی ادما باید به نوعی کنترل بشن. حجابم
نوعی محافظت برای این نیروییه که توی وجود زن هست.
شیوا اعتراض کرد :
-ولی اگه کسی بخواد توجه مردی رو
جلب کنه حتما لتزم نیست بی حجاب باشه. خیلی زنا رو میبینی که حجاب دارن ولی اینقدر عشوه میان که نگو.
ترنج لبخند زد:
-بله چون اونا فقط ظاهر حجاب و فهمیدن. فلسفه شو درک نکردن. فکر میکنی چند درصد اونایی که حجاب
دارن واقعا از ته دلشون پذیرفتن؟ یا اجبار خانواده بوده یا ترس آبرو و این مزخرفات. می مونه یک گروه خیلی کم
که واقعا عقیده دارن بهش.
بعدم اضافه کرد:
-شیوا منصفانه به اطرافت نگاه کن. منصفانه. چرا خانما اینقدر به
شوهراشون مشکوشن.چرا اینقدر دور برمون پر شده از این حرفا. چرا آرامش از خیلی خونه ها رفته. باور کن مال
همینه خوب مرده کور که نیست. تو اسلامم به مردا نگفته چشماتو ببند گفته نگاهتو از نامحرم بگیر. این عین آیه
قرانه. گفته زل نزن به زن و دختر مردم با لذت نگاه نکن. ولی با وضعیت الان مردا فقط باید چشماشونو ببندن تا
زنایی که به قول خودشون حقشونه آزاد باشن و نبینن
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_333
شیوا با بستنی اش بازی می کرد. ترنج که گلویش خشک شده
بود مقداری از بستنی اش را با نی هورت کشید و گفت:
- می دونم کار سختیه قبول این حرفا. ولی اگه منصفانه نگاه کنی میبینی نتیجه بی حجابی چیزای وحشتناک تری هست که به چشم هیچ کس نمیاد.
شیوا به ساعتش نگاه کرد و گفت:
-اگه می خوای برسونمت باید بریم چون من تا برسونمت ممکنه دیرم بشه.
ترنج سر تکون داد و شیوا ادامه داد:
-ممنون که وقت گذاشتی. باید روی حرفات فکر کنم.
ترنج بلند شد و گفت:
-هنوزم حرف هست به یک ساعت صحبت کردن نمیشه قانع شد. من خودم یک سال طول کشید تا به این نتیجه رسیدم. همشم مدیون استادم
هستم.
-مشتاق شدم با این استادت از نزدیک آشنا بشم.
-اگه دوست داشته باشی می برمت چون دوره های هفتگی مون و خودش راه انداخته.
شیوا فکری کرد و گفت:ب
-بینم چی میشه این بار خواستی بری یه خبر بهم بده شاید اومدم.
-باشه.
بعد هر دو از آنجا خارج شدند. ترنج واقعا خسته شده بود و دلش می خوست رسید خانه بخوابد.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_334
سوری خانم دوباره به ساعت نگاه کرد و دلش بیشتر شور زد.
دیگر طاقت نیاورد و با ماکان تماس گرفت:
- سلام مامان.
-سلام. ماکان ترنج هنوز نیامده.
-تا چند کلاس داشت.؟؟
- تا شیش کلاس داشت ولی معمولا هفت نشده می رسید. گفت یه کم
دیر میاد می خواد کتاب بخره ولی الان نه و نیمم گذشته. موبایلشم زنگ می زنم خاموشه. دلم داره شور میزه.
- خوب مامان از اون سر دنیا تا برسه آزادی خودش یک ساعته یه چرخی هم بزنه بخواد بیاد میشه همین دیگه.
-ماکان اذیت نکن تاریک شده این بچه گناه داره تو پدرت دوتا مرد گنده ماشین انداختین زیر پاتون کارتونم توی شهره اون بچه
باید بره تو اون بیابون این همه راه با اتوبوس بیاد.
-من خودم چند بار بش گفتم می خوای برسونمت گفت نه
-خوب مادر اون ملاحظه شما رو میکنه این همه راه باید ببرینش.
ماکان یک لحظه عذاب وجدان گرفت.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
مولاي من
نگاه می کنم به خطوط مکرر چهره ام،
به تارهای سپید مویم،
به تک تک آثار گذار عمرم در وجودم..
نگاه می کنم به تمام آنچه گذشت...
به عمری حسرت و چشم براهی
به عمری اشک و آه و انتظار..
نگاه می کنم به قاب عکس پدر که در
آرزوی دیدارت سوخت و گداخت و
رفت...
نگاه می کنم به چهره مادر که در رویای
بوییدنت لحظه ها را یک به یک می شمارد...
نگاه میکنم و می بینم که از من چیزی
جز تو نمانده است...
جزتو وآرزوی تماشای جمال زهرایی ات
ای تمام دارایی ام...
مگذار که آرزو به دل بمانم...
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَرَج
4_5848148158814620087.mp3
4.27M
°•🌱
± بلند میگم آقا دوستت دارم 😭🥀
#مداحی 🎼
#سیدمھدیحسینۍ🎤
🔴 عبادت یاران امام حسین و یاران امام مهدی علیهما السلام
🔹اوج کمال انسان، در بندگی و خاکساری به پیشگاه خداوند است.
🔸پیامبران و امامان که برترین انسانها بودند، بیش از دیگران اهل نیایش و شبزندهداری و نماز و عبادت بودند و یاران آن بزرگواران نیز به ایشان اقتدا میکردند.
🔹یاران امام حسین (ع) در شب عاشورا مثل مولای غریب خود به عبادت و راز و نیاز و عشقبازی با معبود مشغول بودند.
🔸و نیز منتظران واقعی حضرت مهدی(ع) هم باید از این روحیه برخوردار باشند تا محبوب خدا، رسول خدا و امام عصر قرار گیرند، چرا که مولایشان هم اینگونه است.
🔺 در اوصاف یاران حضرت مهدی(ع)، امام صادق(ع) میفرماید:
«آنان شب زنده دارند، در نمازشان زمزمهای دارند همچون صدای زنبوران در کندوها، شبها به عبادت میایستند و روزها سوار بر اسبها (دنبال جهاد و تلاش)اند، زاهدان شباند و شیران روز.»
📚 بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۸
🔴 ملائک هم منتظر ظهور امام زمانند
🔹 وقتی حضرت ابراهیم از امتحان قربانی فرزند، سربلند بیرون آمد و خداوند قوچی را فرستاد تا در عَوَضِ اسماعیل ذبح کند، به خدا فرمود: «خدایا من در کجای این امتحان کوتاهی کردم که موفق نشدم فرزندم را قربانی کنم تا به اعظم مصیبت ها برسم؟»
🔹 خداوند در جوابش فرمود: ابراهیم! آیا خود را بیشتر دوست داری یا پیامبر آخرالزمان را؟ ابراهیم گفت: «پیامبر آخرالزمان» خداوند فرمود: فرزند خود را بیشتر دوست داری یا فرزند پیغمبر آخرالزمان را؟ ابراهیم گفت: «فرزند پیامبر را که سیّدالشهداست از اسماعیل خودم بیشتر دوست دارم»
🔹 آنگاه خداوند فرمود: ابراهیم! نه تو ظرفِ اعظم مَصائبی و نه بزرگترین مصیبتها، ذبح اسماعیل است بلکه ظرفِ اعظم مَصائب، رسول اکرم است و اعظم مصائب، مصیبت سیدالشهدا!
🔹 آری! ملائکه هم با بَلای امام، در حال سُلوکند و چشم به راه... روز عاشورا هزاران مَلَک برای یاری امام به زمین هبوط کردند اما وقتی رسیدند که حسین بن علی بر زمین و خانواده اش در اسارت! از این رو غبارآلود و عزادار کنار مزار حضرت وقوف کردند تا بعد از ظهور در رکاب منتقم آن حضرت باشند...
1_1110807922.mp3
2.85M
🔸«حال امام زمان رو نگیریم»🔸
🌺 #قرار_عاشقی
👌 #پیشنهاد_دانلود
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤برای امام زمانم چه کنم؟🖤
خودت و زندگیتو با امام زمان عج گره بزن
شما #امام_زمان را صدا بزن
اطرافیانت رو بیاد امام زمان بنداز
اگر خیر ندیدی به من لعنت بفرست
درمحضرحضرت دوست
#رمان_محمد_مهدی 168 🔰 محمد مهدی هم اومد اسم نوشت و رفت ساده و مخفی بدون اینکه کسی متوجه بشه 👈👈وقتی
📚رمان_بسیار_جالب👌👌👌
داستان_محمد_مهدی
#قسمت_صدو شصت و نهم و صد و هفتاد 👇👇👇
#رمان_محمد_مهدی 169
🔰 محمد مهدی : اتفاقا منم دقیقا به همین دلیل بهت نگفتم ، تو هم زن داری ، دو تا بچه داری ، چطور راضیشون کردی؟
⬅️ ساسان: خیلی راحت ، خداروشکر ، تا به خانمم گفتم، راضی شد
محمد مهدی : اتفاقا منم همین ، البته من چیزی بهش نگفتم
اون خودش فهمید و گفت که از ته دل راضی هست
👈 خب حالا خبر داری اعزام کی هست؟
✳️ ساسان : بله ، بعد ماه مبارک ، از الان بریم کارهای خودمون رو برسیم و از محل کار مرخصی بگیریم و آماده باشیم
آماده برای جنگ با دشمن و هموار کردن مسیر ظهور
👈👈 روز موعود فرا رسید
❇️ محمد مهدی و ساسان به همراه چند نفر دیگه از بچه های محله ، به فرودگاه رفتند و از اونجا با یک هواپیمای نظامی حرکت کردند به سمت عراق !
✅ آخرین خداحافظی ها رو با خانواده هاشون کردند
لحظه سختی بود
لحظه بغل کردن بچه
خدا حافظی با همسر
لحظه ای به این فکر کردن که شاید دیگه اونها رو نشه دید
اما....
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
#رمان_محمد_مهدی 170
🔰 اما فقط یک چیز رفتن رو برای اونها آسان می کرد و اینکه این زن و بچه الان در امنیت هستند
اما در عراق ، زن و بچه های مسلمان زیر لگد و چکمه های سربازان خبیث سفیانی و آمریکایی و غربی هستند
شیعه ها رو فقط به جرم ارادت به امیرالمومنین (ع) سر می برن
ناموس شیعه رو اذیت می کنند
و...
👈شنیدن این خبرها ، چیز ساده ای نبود که انسان مومن به راحتی از کنارش عبور کنه
❇️ محمد مهدی نگاه آخرش رو به همسرش کرد و گفت ، میرم تا ظهور حضرت رو مهیا کنم، اگر شهید شدم، ان شالله رجعت می کنم و بر می گردم ، نگران نباش
👈 بعد رفت با حاج اقا عسکری خداحافظی کرد
👌گفت حاج اقا ، از بچگی پای منبر شما بودم ، هر چی هستم ، از شما یاد گرفتم، حق پدری بر گردن من دارین ، دعا کنین رو سفید بشم
👈حاج اقا محمد مهدی رو بوسید و گفت قدر خودت رو بدون ، شهادت نزدیکه، از دستش نده
👈 و بعد محمد مهدی به آغوش مادر پناه برد
👌 امن ترین آغوشی که هر انسان با کوله بار خستگی ها ، بهش پناه می بره و آروم میشه
✅ اشک های محمد مهدی بند نمی اومد ، مادر بهش گفت پسرم آروم باش ، من هیچ ناراحتی ای ندارم، اون روزی که بچه دار نمی شدیم، با پدرت عهد کردیم که اگه صاحب اولاد بشیم در راه امام زمان تربیتش کنیم و هر وقت هم نیاز شد بفرستیمش جهاد در راه حضرت
الان وقت عمل به اون قول رسیده
ما تو رو با توسل به امام زمان به دست آوردیم
پس الان هم هیچ ناراحتی ای ندارم ، چون داری میری در راه دفاع از امام زمان (عج)
❇️ساسان هم با خانوادش خداحافظی کرد
پدرش که نیومد
به دلیل همون افکار غلطی که داشت
اما مادرش اومد
با چشمانی اشک بار خداحافظی کردند
🌺سفر عشق شروع شد...
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ...
🌱سلام بر تو ای مولایی که بر جن و انس امامت میکنی.
سلام بر تو و بر روزی که عالم هستی بر امامت تو گردن مینهد.
📚 صحیفه رضویه، زیارت امام زمان عجّل تعالی فرجه در حرم شریف امام رضا علیه السلام.
⚘﷽⚘
⚜ سربازان امام زمـــــان (عج) از هيچ چيز
جز گناهان خويش نمے ترسند.
⚡و من هراسانم از خودم و حملات و
وسوسه هاے شیطان ...😥
⚡هراسانم از آن لحظه اے ڪه از خودم و خودت غافل میشم و تو مرا میبینے ...
⚡از آن بدتر از شرمندگے بعد از غفلتم هراسانم ڪه چگونه دوباره صدایت کنم ....😓
⚡چگونه دوباره⚘ اللهم عجل لولیک الفرج ⚘ بگویم ...😭
منے ڪه شیطان غافلم ڪرده از تو ...
اما هرچه من از شما غافلم شما
مراقبم هستید ...😔
⚡توبه میڪنید به جای من و واسطه میشوید برای بخشش من بین خدای مهربان و رحیم ...😘
⚡و چه زود همچون پدرے مهربان خطاے فرزند را فراموش میکنید ...💗
آقاے مهربانے شرمنده ام به اندازه تمام دل شڪستن هایم و غافل شدن هایم😭
آقا جان ..میترسم از این که بگویم بیا ..
وبیایی و به جای این که کنارت باشم
مقابلت باشم 😭
💚اللهم عجل الولیک الفرج💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ زیبای «با امام زمان حرف بزن»
◾️ قبر امام حسین، امام رضا و... مشخصه؛ میتونیم بریم زیارت. کجا باید بریم زیارت امام زمان؟؟
▫️ شروع کن با امام زمان حرف زدن. جواب میده...