🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_320
ان روزها رابطه دختر و پسر به
راحتی وبازی امروز نبود.
سختگیری زیاد بود. فقط دلش می خواست دخترک را نگاه کند.
الان اصلا چهره اش را به یاد نمی آورد.بعد پدربزرگ فهمیده و کلی نصیحتش کرده بود که نگاه هرز انسان را به گناه می اندازد و از این
حرفها.
ولی خوب برای یک پسر پانزده ساله کار زیاد آسانی هم نبود. در حالی که اغلب دوستانش از ارتباطات تلفنی
و نامه پراکنی با دختر ها حرف می زدند.
با فوت پدربزرگ و تفاوت فاحشی که بین افکار خودش و خانواده اش دیده
بود مدتی گیج و سر درگم شده بود تا بالاخره با ورود به دانشگاه و راه یابی به گروهای مذهبی دانشگاه توانسته بود
کمی خودش را پیداکند و راهش را مشخص کند.
دختر دیگری که توجهش را جلب کرده بود یکی از همکلاسی های
دنشگاهش بود که او راهم تنها بخاطر اینکه اول چادری بود بعدم هم خیلی متین و آرام بود انتخاب کرده بود تا برود
خواستگاری.
ولی تا بیاید به خودش بجنید طرف نامزد کرده بود و تمام.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_321
برای مدتی هم برای این اتفاق حسابی پکر
شده بود و بالاخره او را هم فراموش کرده بود.
حالا که فکر می کرد میدید بیشتر ظاهر همکلاسی اش بود که مورد
توجه او قرار گرفته بود چون او را مطابق معیار های خودش می دید.
ولی پای هیچ علاقه ای در بین نبود.دیگر چیز
شاخصی توی ذهنش پیدا نکرد.
پس با این تجربه های کم و کوتاه چطور می توانست بگوید که به ترج علاقه مند
شده.
اصلا عشق همین حسی بود که به ترنج داشت؟
خودش هم جوابش را نمی دانشت.
مطمئن نبود عاشق ترنج باشد.
فقط می دانست حس ناشناخته ای او را وامی داشت تابیشتر درباره او بداند شاید علت این جاذبه را درک
کند.
اولین جرقه درست روزی که دیده بودش زده شده بود.
ترنج عوض شده بود. خیلی هم عوض شده بود.
و یک چرا از همان روز افتاده بود به جانش.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_322
چرایی که به یک نوع کشش تبدیل شده بود.
کشش غیر قابل کنترل به سمت دختری که انگار اصلا ترنج نبود.
حرفهای ماکان درباره تغییرات ترنج واقعا کنجکاوی اش را تحریک کرده بود.
و حرفهای همه درباره ترنج او را به سمت ترنج بیشتر سوق داده بود و دفاع آن شبش واقعا شیفته اش کرده بود.
حالامی خواست بیشتر بشناسدش.
می خواست بداند ترنج چه دارد که اینجور او را به دست و پا انداخته بود این هم با
این سرعت باور کردنی.
راهرو را تا انتها رفت. در اتاق مشترکش با خانم منصوری باز بود. آرام سلام کرد و وارد شد.
مهتاب گوشی ترنج رابرداشته بود و داشت توی پلی لیستش دنبال چند آهنگ می گشت.
ترنج هم سرش را به پشتی صندلی تکیه داده بود و پاهایش را روی صندلی جلو دراز کرده و به سقف خیره شده بود و داشت فکر میکرد شیوا با
او چکار می تواند داشته باشد.
مهتاب بالاخره آهنگ های مورد علاقه اش را پیدا کرد و گذاشت
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
مولای غريبم مهدی جان
شب عاشورای
هر سال نیامدن صبح را طلبیدیم،
ولی
امسال آمدنش را طلب میکنیم
آمدن دارد آن صبحی که #شما باشید...
الهی به اضطرار زینب کبری
(سلام الله علیها)
بیا و تا صبح نشده
و عاشورای دیگهای نرسیده ،
صبح امید ما ، پدر مهربان ما را برسان...
شب دهم محرم
شب آقا اباعبدالله الحسین
ماه محرم ماه دعای فرج
🔴 به توصیه مراجع تقلید و علما، به نیت تعجیل در امر فرج و رفع بلای #کرونا ظهر عاشورا همه باهم زیارت عاشورا میخوانیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
قلم ديگر تاب نوشتن ندارد
نميداند از كجا شروع كند
به كجا پايان برد
اين همه مصيبت يكجا، پى در پى،
چگونه میشود در چند خط خلاصه شود؟
غربت حسين (علیه السلام)
قلب مجروح زينب (سلام الله علیها)
بى قرارى رقيه (سلام الله علیها)
ناله هاى رباب (سلام الله علیها)
ليلاى بى على اكبر (علیه السلام)
اين حجم از بلايا را چگونه در سخن تنگم بگنجانم؟
اى تنها بازمانده كربلا...
میشود خودت بيايى و حرف به حرف برايمان بگويى؟
كربلاى مصيبت زده دنيا ديگر تاب بى تو دوام آوردن را ندارد...
▪️بحرمة الحسین علیهالسلام
▫️اللهم عجل لولیک الفرج
Hossein Sharifi - Ghafele Salare Man (320).mp3
14.92M
🥀قافله سالار من
🎤کربلایی حسین_شریفی
#شور_احساسی
#امان_از_دل_زینب💔
#آجرک_الله_یا_بقیه_الله 🖤
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
علاقهٔ آقا به عمو جانشان، عباس.mp3
5.82M
⭕️صوت_مهدوی ؛
🕊مناجات
◽️ علاقهٔ آقا به عمو جانشان، عباس
🔘 ویژهٔ #محرم #عاشورا
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🥀
▪️چه واویلایی است برای اهل حــرم!
و کربلاهای بعدیِشان، تازه طلوع کرده است!
خدا رو شکر که هستی؛
ادامهی حسینــی ... ادامهی عباس؛
درست وقتی روبروی "پسماندهی معاویه" میایستی و به حقارتش میکشانی!
خدا رو شکر که هستی؛
وگرنه در لابلای این واویلا،
اهل حرم را، چه کسی مادری میکرد؟
#زینب_الکبری
🔴 پیوستن به امام زمان در ساعات پایانی عمر
🔹 «سعد بن حارث انصاری» و «ابو الحتوف حارث انصاری»، دو برادر کوفی و هر دو از خوارج بودند. این دو همراه عمربن سعد از کوفه برای جنگ با امام حسین به کربلا آمده و تا بعد از ظهر عاشورا نیز در سپاه کوفه بودند.
🔹 اما هنگامی که یاران امام علیه السلام به شهادت رسیدند، امام حسین علیه السلام فریاد بر آورد:« آیا کسی هست که ما را یاری کند؟» زنان و کودکان با شنیدن صدای امام علیه السلام به شیون و زاری پرداختند.
🔹 سعد و برادرش، ابو الحتوف، که صدای امام و شیون اهل بیتش را شنیدند، ناگهان به خود آمدند و به گفتند:« این حسین، پسر دختر پیامبر، است و ما در روز قیامت از جدّ او امید شفاعت داریم، چگونه با او جنگ کنیم؟» آنگاه به حمایت از امام علیه السلام با سپاه کوفه به جنگ پرداختند. این دو برادر با شعار « لا حُکْمَ إلاّ لِلّهِ وَلا طاعَةَ لِمَنْ عَصاهُ» یعنی همان شعار مشهور خوارج علیه امیرالمؤمنین (ع) به سپاه امام حسین(ع) پیوسته و با یزیدیان جنگیدند تا هر دو به شهادت رسیدند.
🔹 این اتفاق اشارات عجیبی دارد؛ اینکه صحرای کربلا، شهدایی با سابقه خوارج دارد و همگی شیعه به معنای مرسوم نبودند؛ اینکه این خوارج از بسیاری از شیعیان اسمی پیشی گرفتند؛ اینکه میشود در ساعات پایانی عمر هم عاقبت به خیر شد و به جبهه حق پیوست از جمله این اشارات است.
🔺 آری در پیوستن به سپاه امام عصر ارواحنا فداه هم شاید ریزش ها و رویش ها حتی در ساعات پایانی خواهیم بود.
⚫️ دردناکترین روضه از نظر امام زمان علیه السلام
🔵 حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی که از جمله عباد و زهاد بود، نقل کرد: « در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مشرف شدم و خدمت ایشان عرض کردم: مولای من، آیا آنچه در زیارت ناحیة مقدسه با این عبارت ذكر شده، درست است كه میفرماید:
🔺 فَلَاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَاَبْكِیَّنَ عَلَیْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً
(پس صبح و شب بر شما ندبه كرده و به جای اشك خون میگریم) صحیح است؟ فرمودند: بلی
🔹 عرض کردم: آن مصیبتی که در آن بجای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟ فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد.
🔹 گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس است؟ فرمود: نه؛ بلکه اگر حضرت عباس علیه السلام در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.
🔹 عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام است. فرمود: نه، حضرت سید الشهداء علیه السلام هم اگر در حیات بود، در این مصیبت، خون گریه می کرد.
🌕 عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند:
آن مصیبت، مصیبت اسیری حضرت زینب علیها سلام است.
زینب همان کسی ست که در راه عفتش
عباس می دهد نخِ معجر نمی دهد
📚 شیفتگان حضرت مهدی ج ۲ ص ۱۴۴
درمحضرحضرت دوست
#رمان_محمد_مهدی 164 ✳️ همه داشتند به هم زنگ می زدند و اولین چیزی که از هم می پرسیدند این سوال بود:
📚رمان_بسیار_جالب👌👌👌
داستان_محمد_مهدی
#قسمت_صدو شصت و پنجم و صد و شصت و ششم👇👇👇
🔰 #رمان_محمد_مهدی 165
✳️ الان همه مردم دنیا دارن درباره آقا امام زمان تحقیق می کنند
👈👈پس با این حساب ، این سومین نشانه حتمی ظهور بود
پس اون فردی که از یمن اومده و داره در عراق با لشکر سفیانی می جنگه ، همون #یمانی هست
⬅️⬅️و اون فرد خبیث که شامات رو گرفته و الان یکی از لشکرهاش داره در عرق با نیروهای #یمانی و مدافعان حرمی که از کشور ما به اونجا رفتند میجنگه ، همون #سفیانی هست
✅مردم ، چیزی تا ظهور نمونده
باید آماده بشیم
👈توبه
👈استغفار
👈طلب عفو
👈طلب کسب معرفت
👈اینکه آقا به ما نگاه کنه
⬅️سریع باید حق الناس هایی که داریم رو در حد توان ادا کنیم
تا وقتی آقا ظهور کردند ، ان شالله چیزی گردن ما نباشه
👌مردم
👈👈منتظر صوت دوم باشین
اما همانطور که گفتم صوت دوم ، بیشتر 👈جنگ روانی هست تا صیحه
حواستون به فضای مجازی باشه
حواستون به جنگ رسانه ای دشمن باشه
اونها از قبل خودشون رو برای این روز آماده کرده بودند
⬅️⬅️پس بدونین با هر مکری که شده میخوان جلوی این حرکت مردم به سمت امام زمان (عج) رو بگیرن
هم خودتون آماده باشین و مراقب که فریب نخورین
هم به دوستان و آشناهاتون که احتمالا روایات صیحه رو نشنیدن و خبر ندارن که صدای دومی هم در راه بگین تا فریب نخورن
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی