eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
103 ویدیو
16 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| حال خوب زائر خردسال در چایخانه حضرت و خادم آقا ، حنجر سبز تو بود و لالایی ام را خوانده ای از کودکی... تو قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بنیاد فرهنگی امامت
بنیاد فرهنگی امامت برگزار می کند؛ ╭─┅≈≈≈◽️≈≈≈┅─╮ اولین محفل مداحان نوجوان مداح امیر ╰─┅≈≈≈◽️≈≈≈┅─╯ 🔸سخنرانی 🔸 شعرخوانی 🔸دکلمه خوانی 🔸مدح خوانی 🔸همخوانی 🔹با هنرنمایی شاعر خوشنویس جناب آقای رضا یزدانی صابونی 🔷 خانوادگی دعوت هستید 🗓زمان: پنجشنبه ۱۴۰۳/۷/۵ 🕰 ساعت: ۱۶ 🏢 مکان: قم، بلوار سمیه، تقاطع بلوار پیامبر اعظم، خیابان شهیدین، بنیاد فرهنگی امامت 🆔 @Bonyad_Emamat 🆔 @emamateradat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به بهانه این غزل چند توضیح کوتاه👇🏻 نکته اول: ۲۳ ربیع الاول، به شهر قم است و این روز به نام نیز نامگذاری شده لذا از شعرا و نویسندگان محترم دعوت می کنم که برای این بانوی بزرگوار، دست به قلم شوند و سنگ تمام بگذارند چون وجود پربرکت ایشون، همواره با معجزاتی همراه بوده که بنده به عنوان همسایه ایشون از کودکی، بارها و بارها در مورد خودم و زائرین و مجاورینشون می تونم مثال های زیادی بیارم. مضافا که ایشون با نام بامسمایی که دارند برای ما مادری کردند و همواره یادآور بودند و حال و هوای را در ما زنده کرده اند نکته دوم: همونطور که اشاره کردم بنده متولد و ساکن قم هستم هرچند سال ها نیز در تهران و چندین شهر دیگر به کسب و کار پرداختم و این شعر، زبان حالی ست از بسیاری از زائرین و مسافرینی که نمک گیر خاک قم شدند و پس از مدتی همجوار ایشون (حالا در این شعر، هموطنی از گتوند خوزستان آمده) به پیشنهاد یکی از عزیزان، از خود نیز در کانال بارگذاری میکنم که یکی از بزرگواران در مصاحبه با بنده، تهیه و تدوین کرده تا رفع سوءتفاهم بشه امیدوارم مورد توجه قرار بگیره🙏🏻🌷
«بسم الله العلی العظیم» 🔰 زیست شعر محمد عابدی، زاده ی شهر خون و قیام (قم) است که در سوم بهمن سال ۱۴۰۲ از سی و هفتمین زمستان سخت زندگی اش عبور کرد. (تولد ۱۳۶۵/۱۱/۰۳ - شهادت: انشالله به زودی) او که همیشه جزء سه نفر برتر کلاس در طول تحصیل بود به همراه ۶۰ نفر از برترین های استان قم در دبیرستان نمونه دولتی شهید فهمیده، سال اول تحصیلش را گذراند و در یکی از زنگ های کسل کننده ریاضی، اولین شعرش را در ۱۵ سالگی و روی ترانه افغانستانیِ معروف آن زمان «سرزمین من، دردمند بی دوایی» اثر «داود سرخوش» سرود. آنقدر این ملودی و نوشتن برای او جذاب بود و مورد تشویق دوستانش (که یکی از آنها به نام میثم فروتن بعدها خود شاعر شد) قرار گرفت که او را بطور جدی دست به قلم کرد و همه او را در خلوت یا در حین کار با یک مداد و کاغذ می دیدند. اوایل، یک شعر را چندین بار پاک می کرد و می نوشت؛ بعدها جرأت کرد و خودکار به دست گرفت اما این بار به جای کلمات، کاغذ را مچاله می کرد و کل شعر را دور می انداخت. آنقدر بر این کار ممارست کرد تا توانست به استحکام ادبی برسد و در دانشگاه دولتی قم، در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل کند. او خاطرنشان می کند گاهی نوع آموزش و رفتار یک شخص، آنقدر اثرگذار است که می تواند مسیر فردی را تغییر دهد یا او را در انتخاب خود مصمم تر کند. اسماعیل آقاجانی یکی از آموزگاران تاثیرگذار در دوره پیش دانشگاهی بود که با نحوه آموزش متفاوت به ویژه در موضوع عروض و قافیه، لذت ادبیات را برای او دوچندان کرد بطوریکه مدتی را به عنوان فروشنده در بوتیک بچگانه ایشان مشغول به فعالیت می شود تا بتواند دانش و تجربه بیشتری از او بیاموزد. در این سال ها، نباید از تأثیر جلسات مذهبی و هیئت در شاعرانگی او غافل شد چراکه او نه تنها در دستگاه اباعبدالله الحسین علیه السلام، مستمعی حرفه ای بود بلکه در کنار سرودنِ شعرهای نیمه حرفه ای به مداحی نیز می پرداخت. همین موضوع باعث شده بود او از سطح مطالعاتی بالایی برخوردار باشد چنانکه در خاطراتش می گوید: روزهایی بود که پول های تو جیبی و انعام های کاری ام را که با سختی به دست می آوردم و باید خرج تفریح و لذت می کردم صرف خرید کتاب می کردم؛ اگرچه گاهی برای مدیریت بهتر هزینه ها، ساعت ها در طول روز و به طور متوالی در کتابخانه تخصصی ادبیات (میدان رسالت قم) و کتابخانه برخی آیات عظام در قم مشغول یادگیری بودم. او همچنین می گوید: چندین بار در حین اثاث کشی، پدر و مادرش از او گله کردند که چرا اینقدر کتاب می خرد و او نیز در جوابشان می گفته: عزیزانم خوبه که با پول هایم سیگار بخرم و دود کنم!؟ او شب هایی را به خاطر دارد که تا سحرگاه مشغول مطالعه و نوشتن بود و نزدیک به ظهر در حالی از خواب بیدار می شد که خودکار در دستش بود و دفترش پایین تخت افتاده بود؛ ارتباط او با دفتر شعرش درست مثل ارتباطی است که اینروزها مردم با تلفن همراهشان دارند. او هنوز دفترهای شعری اش را پس از ۲۰ سال در اختیار دارد؛ اما تنها حسرتش این است که چرا برای اشعارش تاریخ و ساعت دقیق و دلیل و حس و حال شاعرانگیِ آن زمان را ننوشته است. پس از کنکور که تنها سه ماه برای آن وقت گذاشت با رتبه ۶۰۰۰ در دانشگاه دولتی قم پذیرفته شد و در آنجا با تاریخ ادبیات و صنایع ادبی بطور تخصصی آشنا شد و بطور جدی تر به نوشتن پرداخت اما به گفته ی خود او گام دوم شاعری برای او از زمانی آغاز شد که با انجمن شعر استان قم آشنا شد و در جلسات نقد، حضور موثر و مداوم داشت. در این میان اساتیدی چون استاد مجاهدی (پدر شعر آیینی)، سید مهدی حسینی و دکتر یحیی کاردگر و از قدما شاعرانی چون حافظ، سعدی، مولوی، خیام، صائب و از معاصران شاعرانی چون حسین منزوی، قیصر امین پور، سلمان هراتی، محمد علی بهمنی، فاضل نظری، غلامرضا طریقی، سعید میرزایی، مهدی فرجی، علیرضا بدیع، شهرام میرزایی، سیدمهدی موسوی، حامد ابراهیم پور و همچنین عزیزانی چون سیدحمیدرضا برقعی، سیدجواد شرافت، امیر اکبرزاده، مهدی جوکار، حسین هدایتی، صدرالدین انصاریان، علی شهیب زادگان، سید احمد میرقیصری، میثم داودی و... بطور مستقیم و غیرمستقیم در رشد و تعالی وی نیز اثرگذار بودند. ادامه👇🏻
ادامه👆🏻 با توجه به فضای بسته قم در دهه ۸۰ و ۹۰، او اقدام به راه اندازی «پاتوق یاکریم» نمود تا در فضای خانگی و به دور از ملاحظات خاص ادارات و حوزه هنری، نه تنها شعرا راحت تر به خوانش اشعار خودشان بپردازند بلکه بچه های موسیقی و فیلم و ادبیات داستانی و تئاتر نیز در آن حضور داشته باشند که هریک از جهان خود به موضوعات مختلف نگاه کنند و تبادل نظر و اندیشه و زبان صورت بگیرد و ماحصل آن هم خلق آثار متفاوتی از حاضرین در جلسه بود و تالیف رمان نیمه تمامی به نام «علامت سوال» از خود ایشان. محمد عابدی آثار متعددی در حوزه شعر عاشقانه و اجتماعی و طنز کلاسیک و نو، هایکو و نیز شعر آیینی دارد و در حال تدوین و تألیف چندین مجموعه شعری با موضوعات مختلف است. او که دکترای مدیریت کسب و کار (DBA) و نیز کارشناسی زبان و ادبیات فارسی دارد بیشتر خود را یک بیزینسمن می داند تا شاعر و همواره می گوید: «شعر، سوپاپ اطمینان زندگی من است و بهترین رفیقم که در سختی ها به او پناه می برم!» او پس از دو دهه شاعرانگی، خلوت را بیشتر برگزیده تا جلوت به ویژه در شعر آیینی و بااینکه در حوزه مشاوره فردی و شغلی و برندینگ فعال است و به عنوان سخنران و‌ مجری، همایش های زیادی را برگزار کرده و به رسانه و ظرافت های آن آشنایی کامل دارد اما هیچگاه برای شهرت، هنرفروشی نکرده و قطعا (با احترام به شرکت کنندگان و برگزیدگان محافل ادبی) یکی از دلایل او برای عدم شرکت در کنگره های ادبی همین بوده است! «و مِن الله التوفیق» 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این شعر، پیشکشی ست به ، آیات عظام به ویژه ، و و که با خود، سرفصل تغییرات شگرفی در جهان اسلام و اتحاد آزادی طلبان شدند! ♥️🌺 قصیده ای در ۲۲ بیت به پیشگاه (س) ................. به او سجده کنند از سر این چه ست که بر آن کرده !؟ هر به رضایت سر تسلیم آورد- بر سر دام تو... هرچند نمی بینم دام جلوه گر می شود از زردت، خورشید می دهد تا به تو ای نورترین نور، آسمانِ شبِ تو دارد باشد از روشنیِ صبح تو... ایام بکام برف بارید و در اندیشه ی رفتم ، ماهی و... شد تو، ماهِ تمام تا مکرر به خود آییم و دل از خود ببُریم در و دیوار حرم، ست تمام قالیِ عشق تو را بافتم از سِیر به تو مشتاق شدم، رج به رج و گام به گام ات را به تماشا که نشستم... دیدم - غرق توام! از همه ی شهر، جُدام در جوار تو چه که گرفتند آرام! ما غلامیم، غلامیم، غلامیم، ، تشنه ی یک جرعه ی آبِ حرمند این چه مستی ست که در آبخوری هاست «مدام» چه شفاها که ندیدیم به ی تو جرعه نوشِ شبِ شعر تو خواصند و عوام بیت بیتی که سرودم همه... «» است ۱ چون که از روی تو ای ماه، گرفتم الهام داستان تو چه اندازه به شبیه عمر کوتاه تو بوده... غزلی پر ایهام دسته ای وقت از دل گذشت روضه خوان گفت بخوانیم کمی بعد طوافت، چه «صفا»یی دارد هر که دارد عطش سعی، ببندد احرام هم و هم و هم چه که شدند از تو... اعزام بی خبر بود که تو در دل ما جا داری خواست ویرانه کند «» را صدّام ۲ وصف تو کار منِ بی سر و پا نیست... بزرگ! از گفتم اگر... شرط ادب بود و کلام حوض آبی، وسط چه بود؟! روح دریاییِ و یک طرف و و ها یک طرف و ، بزنم رو به کدام؟! تو، گاهِ سخنرانی هاست یاد باد آنچه که فرمود به کَرات، ... «برسید آه به داد... ای ! برسید آه به داد... ای ................................................... ۱. بیت النور: عبادتگاه و محل اقامت حضرت معصومه (س) به مدت ۱۷ روز در قم که اکنون زیارتگاه زائران است. ۲. باغ ارم: ارم نام خیابانی است که به حرم منتهی می شود و مراد از باغ، حرم حضرت معصومه (س) می باشد که در زمان موشک باران شهرها در جنگ تحمیلی بارها مورد حمله قرار گرفت. 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✊🏻برای 🇵🇸 و 🇱🇧 که روی پای خود ایستاده اند .............. چقدر بی کسی ام من، چقدر شانه منم! میان این همه دلواپسی، ترانه منم برای آنکه به دنبال شعر و شاعری اَست غزل ترین سفر سبز عاشقانه منم به رغم این همه آتش، تنم نمی سوزد که آسمانم و دریای بی‌کرانه منم اگر که آب شوم، ریشه می زنم از نو اگر که خاک شوم در پی جوانه منم هزار زخم نهفته به دامنم دارم عروسکی که نشسته ست بی بهانه، منم خراب شد به سرم لانه ی پرنده ای اَم ولی هنوز عقابی در آشیانه منم اگرچه بال و پرم را شکسته ترکش ها هنوز هم سر پایم که مرد خانه منم غمم ستاره ی دنباله دار بوده و هست ادامه دارترین گریه شبانه منم گدازه ام! که از آتشفشان سرازیر است به سمت درّه ی تاریکِ شب، روانه منم بگو به هرکه مرا کرده از خونم نگاه آبی و گرم منم قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤦🏻✋🏻 برای (س) ................... باید بشویی از ، سجاده ها را بیرون بیاور از عبایت ها را باید بریزد ای مسلمان تا که بفهمی حال ما افتاده ها را اینجا است و این شهر، بانوست حوضش همان است و ما دلداده ها را... ما بر گردن است و دست بی بی وا می کند با ، این قلاده ها را ما آسمان آبیِ بی ادعاییم تحویل می گیرد ، ما ساده ها را! بودن را نمی فهمد زمستان! طاقت ندارد برگ گُل، سمباده ها را دست خزان بر صورت گُل کرد بر آینه گویا دهانی داده... ها را او که بود و دید در باغ داغ برادرها، برادرزاده ها را ای به دنبال که بودی که اینچنین دیوانه کردی جاده ها را با ی آباد خود کردی خرابم بر هم زدی بازارِ ما آباده ها را سروی بلندی... در کویرِ شوره زارم ات جان می دهد آزاده ها را قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا