«بسم الله العلی العظیم»
🔰 زیست شعر #محمد_عابدی
محمد عابدی، زاده ی شهر خون و قیام (قم) است که در سوم بهمن سال ۱۴۰۲ از سی و هفتمین زمستان سخت زندگی اش عبور کرد. (تولد ۱۳۶۵/۱۱/۰۳ - شهادت: انشالله به زودی)
او که همیشه جزء سه نفر برتر کلاس در طول تحصیل بود به همراه ۶۰ نفر از برترین های استان قم در دبیرستان نمونه دولتی شهید فهمیده، سال اول تحصیلش را گذراند و در یکی از زنگ های کسل کننده ریاضی، اولین شعرش را در ۱۵ سالگی و روی ترانه افغانستانیِ معروف آن زمان «سرزمین من، دردمند بی دوایی» اثر «داود سرخوش» سرود.
آنقدر این ملودی و نوشتن برای او جذاب بود و مورد تشویق دوستانش (که یکی از آنها به نام میثم فروتن بعدها خود شاعر شد) قرار گرفت که او را بطور جدی دست به قلم کرد و همه او را در خلوت یا در حین کار با یک مداد و کاغذ می دیدند. اوایل، یک شعر را چندین بار پاک می کرد و می نوشت؛ بعدها جرأت کرد و خودکار به دست گرفت اما این بار به جای کلمات، کاغذ را مچاله می کرد و کل شعر را دور می انداخت. آنقدر بر این کار ممارست کرد تا توانست به استحکام ادبی برسد و در دانشگاه دولتی قم، در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل کند.
او خاطرنشان می کند گاهی نوع آموزش و رفتار یک شخص، آنقدر اثرگذار است که می تواند مسیر فردی را تغییر دهد یا او را در انتخاب خود مصمم تر کند. اسماعیل آقاجانی یکی از آموزگاران تاثیرگذار در دوره پیش دانشگاهی بود که با نحوه آموزش متفاوت به ویژه در موضوع عروض و قافیه، لذت ادبیات را برای او دوچندان کرد بطوریکه مدتی را به عنوان فروشنده در بوتیک بچگانه ایشان مشغول به فعالیت می شود تا بتواند دانش و تجربه بیشتری از او بیاموزد.
در این سال ها، نباید از تأثیر جلسات مذهبی و هیئت در شاعرانگی او غافل شد چراکه او نه تنها در دستگاه اباعبدالله الحسین علیه السلام، مستمعی حرفه ای بود بلکه در کنار سرودنِ شعرهای نیمه حرفه ای به مداحی نیز می پرداخت. همین موضوع باعث شده بود او از سطح مطالعاتی بالایی برخوردار باشد چنانکه در خاطراتش می گوید: روزهایی بود که پول های تو جیبی و انعام های کاری ام را که با سختی به دست می آوردم و باید خرج تفریح و لذت می کردم صرف خرید کتاب می کردم؛ اگرچه گاهی برای مدیریت بهتر هزینه ها، ساعت ها در طول روز و به طور متوالی در کتابخانه تخصصی ادبیات (میدان رسالت قم) و کتابخانه برخی آیات عظام در قم مشغول یادگیری بودم.
او همچنین می گوید: چندین بار در حین اثاث کشی، پدر و مادرش از او گله کردند که چرا اینقدر کتاب می خرد و او نیز در جوابشان می گفته: عزیزانم خوبه که با پول هایم سیگار بخرم و دود کنم!؟
او شب هایی را به خاطر دارد که تا سحرگاه مشغول مطالعه و نوشتن بود و نزدیک به ظهر در حالی از خواب بیدار می شد که خودکار در دستش بود و دفترش پایین تخت افتاده بود؛ ارتباط او با دفتر شعرش درست مثل ارتباطی است که اینروزها مردم با تلفن همراهشان دارند. او هنوز دفترهای شعری اش را پس از ۲۰ سال در اختیار دارد؛ اما تنها حسرتش این است که چرا برای اشعارش تاریخ و ساعت دقیق و دلیل و حس و حال شاعرانگیِ آن زمان را ننوشته است.
پس از کنکور که تنها سه ماه برای آن وقت گذاشت با رتبه ۶۰۰۰ در دانشگاه دولتی قم پذیرفته شد و در آنجا با تاریخ ادبیات و صنایع ادبی بطور تخصصی آشنا شد و بطور جدی تر به نوشتن پرداخت اما به گفته ی خود او گام دوم شاعری برای او از زمانی آغاز شد که با انجمن شعر استان قم آشنا شد و در جلسات نقد، حضور موثر و مداوم داشت.
در این میان اساتیدی چون استاد مجاهدی (پدر شعر آیینی)، سید مهدی حسینی، دکتر یحیی کاردگر، دکتر محمدی مبارز، حسین هدایتی و از قدما شاعرانی چون حافظ، سعدی، مولوی، خیام، صائب و از معاصران شاعرانی چون حسین منزوی، قیصر امین پور، سلمان هراتی، محمد علی بهمنی، فاضل نظری، غلامرضا طریقی، سعید میرزایی، مهدی فرجی، علیرضا بدیع، شهرام میرزایی، سیدمهدی موسوی، حامد ابراهیم پور و همچنین عزیزانی چون سیدحمیدرضا برقعی، سیدجواد شرافت، امیر اکبرزاده، مهدی جوکار، صدرالدین انصاریان، علی شهیب زادگان، سید احمد میرقیصری، میثم داودی و... بطور مستقیم و غیرمستقیم در رشد و تعالی وی نیز اثرگذار بودند.
ادامه👇🏻
ادامه👆🏻
با توجه به فضای بسته قم در دهه ۸۰ و ۹۰، او اقدام به راه اندازی «پاتوق یاکریم» نمود تا در فضای خانگی و به دور از ملاحظات خاص ادارات و حوزه هنری، نه تنها شعرا راحت تر به خوانش اشعار خودشان بپردازند بلکه بچه های موسیقی و فیلم و ادبیات داستانی و تئاتر نیز در آن حضور داشته باشند که هریک از جهان خود به موضوعات مختلف نگاه کنند و تبادل نظر و اندیشه و زبان صورت بگیرد و ماحصل آن هم خلق آثار متفاوتی از حاضرین در جلسه بود و تالیف رمان نیمه تمامی به نام «علامت سوال» از خود ایشان.
محمد عابدی آثار متعددی در حوزه شعر عاشقانه و اجتماعی و طنز کلاسیک و نو، هایکو و نیز شعر آیینی دارد و در حال تدوین و تألیف چندین مجموعه شعری با موضوعات مختلف است.
او که دکترای مدیریت کسب و کار (DBA) و نیز کارشناسی زبان و ادبیات فارسی دارد بیشتر خود را یک بیزینسمن می داند تا شاعر و همواره می گوید: «شعر، سوپاپ اطمینان زندگی من است و بهترین رفیقم که در سختی ها به او پناه می برم!»
او پس از دو دهه شاعرانگی، خلوت را بیشتر برگزیده تا جلوت به ویژه در شعر آیینی
و بااینکه در حوزه مشاوره فردی و شغلی و برندینگ فعال است و به عنوان سخنران و مجری، همایش های زیادی را برگزار کرده و به رسانه و ظرافت های آن آشنایی کامل دارد اما هیچگاه برای شهرت، هنرفروشی نکرده و قطعا (با احترام به شرکت کنندگان و برگزیدگان محافل ادبی) یکی از دلایل او برای عدم شرکت در کنگره های ادبی همین بوده است!
«و مِن الله التوفیق»
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
این شعر، پیشکشی ست به #فاطمه_معصومه_س، آیات عظام به ویژه #خمینی_کبیر، #قم و #قمیون و #شهدای_دفاع_مقدس که با #انقلاب خود، سرفصل تغییرات شگرفی در جهان اسلام و اتحاد آزادی طلبان شدند!
♥️🌺 قصیده ای در ۲۲ بیت
به پیشگاه #حضرت_فاطمه_معصومه (س)
#یاکریمانه
.................
#یاکریمانه به او سجده کنند از سر #بام
این چه #رکنی ست که #گلدسته بر آن کرده #قیام!؟
هر #کبوتر به رضایت سر تسلیم آورد-
بر سر دام تو... هرچند نمی بینم دام
جلوه گر می شود از #گنبد زردت، خورشید
می دهد تا به تو ای نورترین نور، #سلام
آسمانِ شبِ تو #خوشهیپروین دارد
باشد از روشنیِ صبح تو... ایام بکام
برف بارید و در اندیشه ی #حوضت رفتم
#پرچمت، ماهی و... شد #گنبدِ تو، ماهِ تمام
تا مکرر به خود آییم و دل از خود ببُریم
در و دیوار حرم، #آینهکاری ست تمام
قالیِ عشق تو را بافتم از سِیر #ضریح
به تو مشتاق شدم، رج به رج و گام به گام
#موزه ات را به تماشا که نشستم... دیدم -
غرق #تاریخ توام! از همه ی شهر، جُدام
در جوار تو چه #شاهان که گرفتند آرام!
ما غلامیم، غلامیم، غلامیم، #غلام
#کودکان، تشنه ی یک جرعه ی آبِ حرمند
این چه مستی ست که در آبخوری هاست «مدام»
چه شفاها که ندیدیم به #میخانه ی تو
جرعه نوشِ شبِ شعر تو خواصند و عوام
بیت بیتی که سرودم همه... «#بیتالنور» است ۱
چون که از روی تو ای ماه، گرفتم الهام
داستان تو چه اندازه به #زهراست شبیه
عمر کوتاه تو بوده... غزلی پر ایهام
دسته ای وقت #عزا از دل #بازار گذشت
روضه خوان گفت بخوانیم کمی #روضه_شام
#جمکران بعد طوافت، چه «صفا»یی دارد
هر که دارد عطش سعی، ببندد احرام
هم #مصلایی و هم #مسجد و هم #دانشگاه
چه #شهیدان که شدند از #حرم تو... اعزام
بی خبر بود که تو در دل ما جا داری
خواست ویرانه کند «#باغ_ارم» را صدّام ۲
وصف تو کار منِ بی سر و پا نیست... بزرگ!
از #حرم گفتم اگر... شرط ادب بود و کلام
حوض آبی، وسط #حوزه_علمیه چه بود؟!
روح دریاییِ #علامه و #آیات_عظام
یک طرف #صدر و #بروجردی و #خوانساری ها
یک طرف #بهجت و #فاضل، بزنم رو به کدام؟!
#مسجد_اعظم تو، گاهِ سخنرانی هاست
یاد باد آنچه که فرمود به کَرات، #امام...
«برسید آه به داد... ای #علمای_اسلام!
برسید آه به داد... ای #علمای_اسلام!»
#محمد_عابدی
#قم_المقدسه
...................................................
۱. بیت النور: عبادتگاه و محل اقامت حضرت معصومه (س) به مدت ۱۷ روز در قم که اکنون زیارتگاه زائران است.
۲. باغ ارم: ارم نام خیابانی است که به حرم منتهی می شود و مراد از باغ، حرم حضرت معصومه (س) می باشد که در زمان موشک باران شهرها در جنگ تحمیلی بارها مورد حمله قرار گرفت.
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_س
#هفته_دفاع_مقدس
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
✊🏻برای #فلسطین 🇵🇸 و #لبنان 🇱🇧 که روی پای خود ایستاده اند
#منم
..............
چقدر بی کسی ام من، چقدر شانه منم!
میان این همه دلواپسی، ترانه منم
برای آنکه به دنبال شعر و شاعری اَست
غزل ترین سفر سبز عاشقانه منم
به رغم این همه آتش، تنم نمی سوزد
که آسمانم و دریای بیکرانه منم
اگر که آب شوم، ریشه می زنم از نو
اگر که خاک شوم در پی جوانه منم
هزار زخم نهفته به دامنم دارم
عروسکی که نشسته ست بی بهانه، منم
خراب شد به سرم لانه ی پرنده ای اَم
ولی هنوز عقابی در آشیانه منم
اگرچه بال و پرم را شکسته ترکش ها
هنوز هم سر پایم که مرد خانه منم
غمم ستاره ی دنباله دار بوده و هست
ادامه دارترین گریه شبانه منم
گدازه ام! که از آتشفشان سرازیر است
به سمت درّه ی تاریکِ شب، روانه منم
بگو به هرکه مرا #سرخ کرده از خونم
نگاه آبی و گرم #مدیترانه منم
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🤦🏻✋🏻 برای #حضرت_معصومه (س)
#باده
...................
باید بشویی از #ریا، سجاده ها را
بیرون بیاور از عبایت #باده ها را
باید بریزد #آبرویت ای مسلمان
تا که بفهمی حال ما افتاده ها را
اینجا #قم است و #ساقی این شهر، بانوست
حوضش همان #جام است و ما دلداده ها را...
#تسبیح ما بر گردن است و دست بی بی
وا می کند با #ذکر، این قلاده ها را
ما آسمان آبیِ بی ادعاییم
تحویل می گیرد #خدا، ما ساده ها را!
#ریحانه بودن را نمی فهمد زمستان!
طاقت ندارد برگ گُل، سمباده ها را
دست خزان بر صورت #معصومه گُل کرد
بر آینه گویا دهانی داده... ها را
او که #انار_ساوه بود و دید در باغ
داغ برادرها، برادرزاده ها را
ای #زینب_ثانی به دنبال که بودی
که اینچنین دیوانه کردی جاده ها را
با #باده ی آباد خود کردی خرابم
بر هم زدی بازارِ ما آباده ها را
سروی بلندی... در کویرِ شوره زارم
#گلدسته ات جان می دهد آزاده ها را
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_س
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
💚🌺 به پیشگاه #حضرت_فاطمه_معصومه (س)
نسیم
..................
مثل پدرت، #کریم هستی بانو
هرآینه #یاکریم هستی بانو
یک نیمه، #رضا و نیم دیگر، #زهرا
ای سیب ترین، دو نیم هستی بانو
تو #کوثر_نوری و بمیرد آنکه
گفته ست که تو عقیم هستی بانو
امروز نیامدی به دستم ای #عشق
تو خاطره ی قدیم هستی بانو
تو در همه ی حُسنِ ارادت هایم
مثل #پدرم سهیم هستی بانو
بین من و #هفت_آسمانْ_آزادی
تو رابط مستقیم هستی بانو
یاد تو درون من وزیدن دارد
من #پرچم و تو #نسیم هستی بانو
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_س
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🕊️✋🏻 به پیشگاه #حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
از تو
..............
#ریسهبندان شد خیابان، کوچه ها #پرچین شد از تو
#اشک ها وقتی درآمد، چشم ها #آذین شد از تو
#شورهزاری بود قم تا اینکه #باران تو بارید
#آب_قم تنها نه بانو، کاممان #شیرین شد از تو
تا زمینش بوسه ای زد، بر سرانگشتت به نرمی
#خاک سخت و محکم آن، بستر و بالین شد از تو
سوز «#آبان» را نگاهت، نوبهاری ناگهان کرد
میوه ها از باغ آمد، سفره ها تزیین شد از تو
شانه ات شد لانه ی صدها #پرستوی_مهاجر
ربّناهامان #کبوتر، دست ها #آمین شد از تو
ابر رحمت بوده ای و... رعد و برقت روشنی بخش
#خاک بر پای تو افتاد، #آسمان تأمین شد از تو
از #مدینه تا به #ساوه، بر شترها رنج دیدی
عاقبت در این #مدینه، اسبِ مذهب زین شد از تو
کیمیاگر بود چشمت، شاهدم «#بازار_کهنه»
مس، طلا شد با طلوعت، #گنبدی زرّین شد از تو
#حوزه_علمیهی_چشمت به شهر مرده جان داد
ای #مسیحامریم... اینجا، #مرکز_آیین شد از تو
دختری با شعرهایش در شبِ ظلمت درخشید
در #حرم شد خاکِ پا و #خوشهی_پروین شد از تو
#زمزمِ_حوضت به هنگام #اذان، لبیک می گفت
زائرت غرق #وضو بود و #شرابُالدّین شد از تو
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_س
........................................
بازار کهنه قم: این بازار که در آن مسگران هم به ساخت و تجارت می پردازند از بخشهای مختلفی تشکیل می شود که ساخت برخی از آنها از دوره سلجوقی و ایلخانی شروع شده؛ اما بخش اصلی بازار در دوره صفوی و دوره قاجار شکل گرفته است.
*******
نقاش: حسن روح الامین
صحنه ورود حضرت معصومه (س) به قم
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
👌🌹 تقدیم به بانوی مدینه نشان
#حضرت_فاطمه_معصومه (س)
گنجینه
...........................
#طلوعت چیست بانو!؟ صبح آدینه
#غروبت چیست بانو!؟ شام بی کینه
#کبوترها به دنبال تواَند ای نور
ولی با احتیاط و با طمأنینه
شکوهِ #بارگاهت، جنت الاعلی
#ضریحت، آسمانی غرق گنجینه
تو را باید بخوانم از دل و جانم
تو را ای آهِ عالَم سوز، از #سینه
تو هم چون مادرت #زهرا زمین خوردی
در آن شب های تاریکِ قرنطینه
مربع
به چشمانی که می بارید از مردم
به دستانی که از #دستاس زد پینه -
به خوشه خوشهْ اشکِ حسرتِ #پروین
به آهی که كشید از عشق، #تهمینه
تو را می خواهم ای #همسایه_خوبم
تو را می خواهم ای #همراه_دیرینه
مرا #شب در میان خاک بگذارید
درون حجره ای از #صحن_آیینه ۱
#محمد_عابدی
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_س
قم المقدسه
.............................................
۱. این بیت وصیت شاعر است و امید است که این آرزو محقق شود 🙏
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15