داستان زندگی 🌸 حدودا یکسال و نیم از زندگی مشترکمون به همین منوال گذاشت و محسن (اسم همسرم)یه روز نعشه بود یه روز خمار،چندروز پاک بود و بازهم بدتر از قبل لغزش میکرد ودام اعتیاد پیچیده بود دور گردنمون و رهامون نمی کرد چه شبها که با خماریاش خمار شدم به امید اینکه اینبار حتما بار آخرشه و ترک میکنه هیچوقت یادم نمیره که روزهای طولانی وگرم ماه رمضون رو با زبون روز دنبالش راه افتادم از این دکتر به اون دکتر پیش این مشاور و اون روانشناس ولی تمام این مدتو پیش همه حتی خانوادم حفظ ظاهر میکردم چون زنگیمو دوست داشتم و میخواستم به هر قیمتی شده از این بدبختی نجات پیدا کنیم به امید اینکه خوب میشه و کسی چیزی نمیفهمه (ولی تو مراسم ختم پدرم که اوج بد حالیش بود و به ناچار شرکت کرد یه سری ها یه بوهایی بردند)کم کم رابطمون داشت بدتر از قبل میشد دیگه قبح اعتیاد واسه محسن از بین رفت و براش عادی شد،مادرم هم هر بار که منو میدید همش میگفت چته چرا از مشکلت به ما چیزی نمیگی و‌... یه روز که جونم به لبم رسیده بود خواهرم تو اوج بدحالیم بهم زنگ زد و من هم بغضم ترکید وتو عصبانیت گفتم به داداش بگو بیاد دنبال من و من دیگه نمیتونم این وضعیتو تحمل کنم، گفت مگه چی شده گفتم بدبخت شدم محسن معتاده پدرمو در آورده،خواهرم هم گفت پس حدسهای ما درست بود چرا اینهمه مدت سوختی و لب باز نکردی مگه تو چت بود که این معتادو تحمل کردی و.... محسن خودشم خونه بودو همه رو میشنید و همینکه دید دارم‌چمدون میبندم تا برم دست و پاشو گم کرد و دست به دامان خانوادش شد تا مانع رفتنم بشن خلاصه بعد ۱۰ دقیقه داداشم اومد دنبالم و همزمان خانواده اون هم واسه وساطت اومدن و برادرمو توجیه کردن که این سری حتما ترک میکنه و آدم میشه،ولی غافل از اینکه ترک واسه موتوره/اینبار هم اینطور کوتاه اومدم و موندم و قرار شد بره کمپ و ترک کنه؛رفت پاک شد برگشت ولی طولی نکشید که بازهم رویه قبلی رو پیش گرفت و روز از نو... #ادامه_دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام چند وقت پیش رفتم یه مطبی حجامت کردم برای اینکه فشارم نیفته و اینا یه شیر کاکایو و کیک گرفتم گذاشتم کیفم که تاکسی بگیرم و توی ماشین بخورمش😜 اون‌ محله خیلی شلوغ بود یه خیابون تنگ و کلی ماشین و آدم ، گیج بودما خلاصه تاکسی گرفتم همین که نشستم راننده گفت در رو باز و بسته کن🥸 آقا درو بازو بسته کردن همانا و یه پسره گوریل با موتورش رفتن آسمون اومدن زمین🫣🫣😳همانا همون بالاها تو اوج‌ که بود صورتمو مظلوم کردم و یه عذرخواهی به سبک هندی کردم🙏 طفلک بند کیفش رو یطرفه انداخته بود گیر کرده بود به فرمون موتورش انگشت شصتش گیر کرده بود به دستگیره ماشین🤯🥵😰 اصلا یه وضعی رنگ صورتش شده بود قرمز قرمز😡🤬 راننده تاکسیو رو بگو به من دلداری میداد ! نترس تو مقصر نیستی دخترم اون نباید از سمت در مسافر بیاد راننده پیاده شد مردمم جمع شده بودن پاچه شلوار پسره زدن بالا ، پوست ساق پاش مثل کاغذ لوله شده بود خونین مالین... از درد به خودش میپیچید 😣😖 منم توی ماشین شیر کاکائو کیک میخوردم فشارم نیفته😜😜😜 خدایی خیلی ناراحت شدم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

خانه داری ترفند های خونه تکونی #خانه_داری •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام خدمت همه دوستان من همون مهلای 29ساله هستم ک قبلا ایده توی کانال فرستادم. خانمای گلی که میان میگن مثلا یا قدشون کوتاهه یا مشکل پوستی دارن و یا هر دلیل دیگه ای. ⬅️ منم یه مشکل دارم که خودم خیلی ازش ناراحتم اونم اینه ک مشکل ریزش موی هورمونی ارثی دارم چندین ساله که تحت نظر پزشکم و هر دارویی استفاده میکنم اما اگر قطع کنم دیگه باز ریزش شروع میشه 😞 ⬅️ خیلی وقتا دوس دارم موهامو برای عشقم خرگوشی ببندم یا موهامو بالا ببندم یا دم اسبی ، اما متاسفانه انقدر کم حجمه ک نمیتونم. ارایشگاه که میرم همه میگن وای موهاشو... باشگاه که میرم بازم همینطور. خیلی وقتا افسرده میشم🙁 حتی موندم اگه روزی باردارشدم چیکارکنم اخه قرصام و محلولام برای جنین ضررداره... اما با تموم این حرفا!!! ⬅️ بازبه خودم میام میگم قوی💪 باش. ب درک که مو نداری درعوض نباید عمرمو صرف نگرانی برای این چیزا بکنم و کلی به خودم انرژی مثبت میدم 😌 و از خدا کمک میخوام. 💙 دوستان خوبم از هر چی که دارین استفاده کنین ، هرچی... حتی اگه کم بود. من همون موهای کمم رو یه طرفه میزنم و حالت میدم و سرم رو میپوشونه. مبادا عیبتون رو جلوی شوهرتون بازگو کنین که همون دیگه ضربه ای برای خودتونه. مردا هر چی بشنون همونو تکرار میکنن. من هرگز جلوی عشقم از موهام نمی نالم چون بگم دیگه هربار احتمال داره بهم بگه. همیشه میگم اهای پسرخوش شانس میدونستی همچین فرشته ای گیرت میاد. نه جون من میدونستی😇 شرط میبندم تو خوابتم ندیده بودی 😁 اون بیچاره هم میگه قربون تو برم من😅 ⬅️ ماخانما هرچی که باشیم بهترین موجودات خلقتیم (الکی مثلا خودمونو تحویل بگیریم😄) نباید خودمونو دست کم بگیریم و هیچ کس توی این دنیا کامل نیست و هیچ کس هم نمیتونه ادعا کنه هیچ عیبی نداره... اون دوست خوبم که ضعف بینایی داشتن ، عزیزدلم خیلی دوس داشتم یه دوست مثل شما داشته باشم از حرف زدنتون مشخصه یه خانوم عالی هستی از همه نظر انشالله که همیشه شاد و پرانرژی باشی و زندگیتون با همسرتون عاشقانه باشه. 💟 عاشق همتونم. از خدا میخوام همه عزیزان که متن منو میخونن خوشبخت، شاد، پرانرژی باشن. خداو کائنات برای براورده کردن خواسته هاشون دست به کار بشن. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

❣☘❣☘❣☘❣ #رابطه ۷ راه عاشق کردن و دلبری کردن از همسر🫠♥️ ۱. ارتباط چشمی برقرار کن ۲. لبخند بزن ۳. بهش نشون بده که به آشنایی بیشتر تمایل داری ۴. تک‌کلمه‌ای صحبت نکن ۵. مرموز باش ۶. خیلی برای جذاب بودن تلاش نکن ۷. غیر مستقیم بهش نشون بده که به ادامه آشنایی بیشتر علاقه داری •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام همه عزیزان، 🌹🌹🌹🌹 سوتی سیاهدونه خانومو خوندم یادم اومدبه سوتی خودم. یه روز حوصله آشپزی نداشتم فقط برنج درست کردم وگفتم خورشت سبزی دارم تو فریزر همونوداغ میکنم، ازقضایه بسته، دیگه هم توفریزر پیداکردم هی نگاش میکردم میگفتم خدایا چرااین خورشت سبزی لوبیاهاش معلوم نیست. خلاصه اونم گذاشتم تو قابلمه باشعله کم گفتم داغ بشه، یک لحظه فکرکردم چرا بوی قلیه ماهی میاد😐😐😐😐😐😐😐. چشمتون روز بد نبینه اون بسته قلیه ماهی بود😐😐 اونروز دامادم اومده بود خونمون گفتم نرو بمون باهم ناهارمیخوریم. خلاصه به دخترم قضیه رو گفتم اونم 3پرس خورشت سبزی سفارش داد، ولی آخرش باهنرمندی قلیه هارو جداکردم. مزه خورشت عوض نشده بود، هی دامادم میگفت مادر خورشت خودت خوشمزه تره چراسفارش دادین، منم گفتم کم بود اینجوربهتره😂😂😂😂😂😂. ممنون از وقتی که گذاشتین، دوستتون دارم❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام سلام صدتاسلام به همگی امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من اومدم یکم خاطره ازماشین های ژیان بگم که مطمئنم همه دهه شصتی هاازش خاطره دارن. داداش من قربونش برم اولین ماشینی که خرید ژیان بود یه ژیان تقریباداغون.زنداداشم هم مال یه شهر دیگه ای بودتودوران عقدداداشم میخواست بره دنبال زنش بیارش خونمون توی مسیرش پلیس راه بودکه گیرمیدادن که بایدحتماکمربندبسته باشین ماشین داداش منم کمربندنداشت یه کش مشکی مال دامن مامانم بودبسته بودبه جاکمربندیش وقتی نزدیک پلیس راه میشدکش رامینداخت روی شونش پلیس هم فکرمیکرد کمربندبسته 😁😁😆😁😁👮‍♂️👮‍♂️یه بارهم داشته توخیابون می‌رفته تایرماشینش دراومده زودترخودش می‌رفته 😆😆یه بارم دندش دراومده کلا داغون بوده ولی حاصل خاطرات خوبی بوده. ببخشیدپرحرفی کردم .دوستدارهمتون سمیراجون هستم 😘😘 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 🌷 یه روایت در مورد زن خوب پیامبر فرمودن : زنی ، زنِ خوبه که وقتی ازدواج میکنه تو خونه نسبت به شوهرش #فروتنی میکنه ولی نسبت به پدر و مادرش #مهربانی میکنه و دیگه فروتنی مثل شوهرش نمیکنه 👏👏 و میفرماید "زنِ بد" زنی که نسبت به پدر و مادرش فروتنی میکنه ولی برای شوهرش قیافه میگیره...🚫 👌🏼 خیلی دقیق فرموده پیامبر عزیز اسلام. هر چی مطالعه روانشناسی میکنی میبینی درسته. ⭕️ بعضی از خانم ها میگن مرد ما اون مردِ مقتدری که بخوایم بهش تکیه بکنیم نیست.... خانم شما اینقدر زدی تو سرِ این مرد دیگه چیزی ازش باقی نمونده! ⛔️ ✅ بعضی از خانم ها خودشون باید مردشونو #تربیت کنند . 💍 زنها طبیعتا دنبال مردی هستند که قابل اتکا باشه. خب این ویژگی رو خودت باید به مردت بدی 💯 چندبار به مردت گفتی سرور من،آقای من😊💖 ✔️ شوخی شوخی هم بگی خوبه ؛ 👈🏼 هم بچه ها "مقام پدر" رو میفهمن 👈🏼 هم اون مرد خام میشه فکر میکنه برای خودش پادشاهی هست ☺️ دیگه تو خونه دعوا راه نمیندازه 👏 ⚠️ بعضی وقت ها آقایون دعوا راه میندازن، برای اینه که غرورشون لطمه خورده♨️ 👈🏼 پس غرورشو تامین کن #آروم میشه 📌 مثلاً میتونی بگی؛ هر چی تو بگی سلطان من سرور من ، آروم باش 😊❤️👌🏼 🔹 حالا خانم ها نسبت به آقایون چی؟ یه وقت خانم ظرفها رو میزنه بهم و عصبیه 😤 ← این خانم میخواد نازش کشیده بشه. بهش بگو؛ محبوبِ من، الهه من، چی شده😊💕 ✅ آقایون مواظبِ دلِ خانم ها باشید، نذارید دلشون بشکنه 🔰 البته نه اینکه آقایون اصلاً دل ندارن یا خانم ها اصلاً غرور ندارن ❌ 👈🏼 اولویت آقا غرورشه 👈🏼 اولویت خانم دلشه ⚠️ نزنی غرورِ خانمتو خورد کنی بعد بگی حواسم به دلش هست 😒 یا دل آقا رو بشکنی بعد بگی غرورشو حفظ میکنم😒 ❌ ما اینو نمیگیم حواستون باشه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سیاستهای_همسرداری 🍃 محبت پذیر و قهر گریز باشیم؛ منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکاراست. تلاش کنیم که آیینه‌ی زندگیمان شفاف و بدون غبار کدورت باشد. ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 بدم میاد از همه چی از اینکه جرات حرف زدن ندارم از اینکه همیشه و همیشه تنهام میخوام برم اما جراتشو ندارم چرا من باید مهربون باشم اما یه سر سوزن مهربونی نبینم منم عشق میخوام همینطور که من دنیامو به پاش ریختم سه تا بچه کوچولو رو دارم بزرگ میکنم اما یه بار نشده بگه ممنونم غذا درست میکنم یا ایراد میگیره اما جوری غذارو میخوره که از غذایی که درست میکنم متنفرم بچه هام دست گلن اما من اونقدر عصبیم که کم کم اونارو هم عصبی میکنم بچه هامو بیرون نمیبره هر صد سالی یه بارم که میبره مثل برج زهره مار میخوام ازش جداشم اما جرات گفتن ندارم جرات ندارم بچه هامو بزارم پیشش اخه میدونم هم از لحاظ روحی هم جسمی مریضم با قمارکردنش ساختم با اعتیادش با رفیق بازیش با بیکاریش با منت گذاشتناش و غرور زیادش اما اون بازم به من فکر میفروشه و کلا با من حرف نمیزنه در حد غذا بیار آب میخوام میوه بیار چایی بیار بچه هارو ببر و کوفت و زهر مار بازم هست اما نمیگم کاش مردا یه سر سوزن آدم باشن و ما رو هم ببینن که هستیم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

هرروز صبحانه تکراری ب بچه ها ندید از خوردن زده بشن صبحانه قارچ🍄‍🟫 تخم مرغ🥚 پنیر پیتزا نان لواش یا نان پیتا کاهو🥬 گوجه🍅 #صبحانه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف سلام دخترم یبار بچه بودم رفتم سوپری تو کوچمون خرید کنم اون موقع ها خیلی نمیفهمیدم نقد و نسیه یعنی چی خلاصه من خوراکیمو انتخاب کردم آقای فروشنده گفت نقد حساب میکنی یا بنویسم؟منم برگام ریخت گفتم بنویسی؟ینی بجای اینکه پول بدم بنویسی؟گفت آره دیگه گفتم بنویس هرچی دوس داری بنویس🤣😐 بعدم به دوستام گفتم بیاین این پول نمیگیره فقط مینویسه همشون حمله کردن خوراکی بردن اونم گفت برای تو بنویسم گفت آره تا فردا بنویس آقا من کف کرده بودم اومدم خونه به مامانم گفتم مامااان این عقب مونده پول نمیگیره فقط مینویسه برا خودش. مامانم رفت مغازه دید همه خوراکی های بچها رو به حساب ما زده بود..مث سگ کتک خوردم😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•