eitaa logo
آدم و حوا 🍎
41هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍔 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
اقا ما یبار رفتیم خونه یه فامیل که بچش سه یا چهارسالش بودو حرف میزد داشتم باهاش بازی میکردم یهو اومد پیشم گفت اخ اون خانومرو دعوا کن..درحالیکه فقط منو اون تو اتاق بودیم😐 گفتم کدوم؟ گفت همون خانوم زشته که اونجا داره نگامون میکنه همش بهم میگه اینجا بازی نکنم🙂سکته زدم و سریع بچه رو ول کردم همونجا و رفتم تو حال😂😂 و تا عمر داشتم خونشون نرفتم... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🌟بعضی شبا یه خوابایی میبینم که اصن روم نمیشه برا کسی تعریف کنم ولی دلم خیلی میخواد بدونم تعبیرشون چیه یه کانال پیدا کردم که خوابمو دقیق و درست تعبیر میکنه برام 😳👇 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
به وقت بله برون یه خاطره از بله برونم بگم بخندیم همین هفته پیش که بعد از کلی مذاکره   همه چی به خیرو خوشی تموم شد ، قرار شد یه صیغه محرمیت بخونیم ک البته خودم راضی نبودم (واسه احترام ب بزرگترا قبول کردم) و حین خوندن متنش توسط پدرشوهرم هر بار ک وسطش مکس میکرد من میگفتم بله چون تاحالا نشنیده بودم نمیدونستم کی تموم میشه باید بله رو بگم فک کنم سه چهار باری بله رو گفتم و موقعی ک لازم بود بگم دیگ سکوت کردم😂😂🤦🏻‍♀ خلاصه دخترخالم میگفت به تویی ک چهار سال طول کشید بله رو بهشون بگی نمیومد تو یه شب چهار بار بله بگی😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
داشتیم زندگیمونو میکردیما ، تا یه زن وارد زندگیمون شد 🫠😂 با ۶ من سیبیل خداییش ضد آفتاب چیه آخه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
♦️هر روز به یک مشت اسفند پاک نشده و خالص ۱ مرتبه سوره جن..سوره معوذتین هر کدوم ۷ مرتبه..و سوره زلزال ۷ مرتبه و سوره قریش ۹ مرتبه بخوانید و دود بدهید.♦️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 اولش خواستم از کانال خوب که نه، عالیتون تشکر کنم. بعدشم یه تجربه از خودم و یه استفاده از کانالتون در زندگیم رو بگم. شوهرجان قبل ازدواجمون خیلی میکشیدن ولی بعد ازدواج، چون من بشدت مخالف بودم بهم گف سعی میکنم دیگه نکشم. چند بار متوجه شدم که توی جمع دوستانشون میکشن. ازش شاکی شدم وخیلی هم گریه کردم. بازم گف: دیگه نمیکشم. اما من خیلی حساس شدم. لباساشو بو میکردم، سین جیمش میکردم. یعنی بحساب خودم‌ خیلی محدودش کردم. ولی غافل ازینکه هرچی تر شدم ازم دورتر میشد و بهم میگف🙄 تا اینک تو کانالتون خوندم ک مرد رو نباید کرد. تصمیم گرفتم باهاش حرف بزنم. گفتم دیگه برام‌ مهم نیس بکشی یا نه. فقط بهم دروغ نگو. یه تکنیک هم از کانال شما یاد گرفتم استفاده کردم.😜 بهش گفتم اگه تا الانم مخالف بودم بخاطر اینک تو اینقد آقایی ک قلیون در شان تو نیس. کلی تو خودش ذوق مرگ شد ک‌اینو بهش گفتم😂😝 ✍ کنترل کردن مرد نتیجه ای جز پنهان کاری و دروغ نداره. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه داری بچه ها من سرامیکای سرویس و بامایع سفید کننده تمیز میکنم اول مایع رو میریزم حدودا ۱۰دقیقه میمونه بعد بافرچه تمیز میکنم فقط حتما حتما ماسک بزنید من دفعه اول ماسک نزدم سوزش تنفس شدید گرفتم باسرگیجه ماسک یادتون نره •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
به وقت عروسی کلاس هشتم یا نهم بودم یکی از همکلاسی هام یه چند وقتی بود میومد پیشم و ازم کلی سوال میپرسید یه روز که امتحان داشتیم بازم اومد و منو سوال پیچ میکرد منم استرس امتحان داشتم با عصبانیت بهش گفتم برو دیگه چقدر سوال میکنی 😡😡 بعدش 😐😐 شد و گفت حیف شد برای داداشم میخواستم بیام خواستگاری و رفت با خودش میگفت این چه دیوونه ای دیگه خوب شد شناختمش🥴🥴😂😂 هیچی دیگه ، خواستگارو پروندم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه داری بچه ها من سرامیکای سرویس و بامایع سفید کننده تمیز میکنم اول مایع رو میریزم حدودا ۱۰دقیقه میمونه بعد بافرچه تمیز میکنم فقط حتما حتما ماسک بزنید من دفعه اول ماسک نزدم سوزش تنفس شدید گرفتم باسرگیجه ماسک یادتون نره •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
به وقت عروسی کلاس هشتم یا نهم بودم یکی از همکلاسی هام یه چند وقتی بود میومد پیشم و ازم کلی سوال میپرسید یه روز که امتحان داشتیم بازم اومد و منو سوال پیچ میکرد منم استرس امتحان داشتم با عصبانیت بهش گفتم برو دیگه چقدر سوال میکنی 😡😡 بعدش 😐😐 شد و گفت حیف شد برای داداشم میخواستم بیام خواستگاری و رفت با خودش میگفت این چه دیوونه ای دیگه خوب شد شناختمش🥴🥴😂😂 هیچی دیگه ، خواستگارو پروندم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
به وقت عروسی سلام حدود دو سال پیش یکی از فامیلامون که دختر و پسر بعد از چند سال اختلاف نظر بزرگترها بهم رسیدن و واقعا هم خوشحال بودن دقیقا پنج روز بعد از عروسی شون تصادف میکنن و هر دو باهم فوت می‌کنند و فکر کنم بدترین و تلخ ترین یادگاری من از عروسی و خانوداه هر دوشون نابود شدن😭 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•