#اعتراف
توی جمع خانوادگی بودیم، داداشم بود و چند تا از عموهام، و پدربزرگ گرامی، همینطور که میدونید این چند وقته گوشیها همه مثل هم شدن و آهنگ زنگاشونم شبیه هم شده، خلاصه که ما داشتیم تلویزیون میدیدم دیدم گوشی داداشم داره زنگ میخوره ولی هیچ عکسالعملی برای برداشتن گوشی انجام نمیداد، بلند گفتم روانی گوشی رو بردار دیگه سرمون رفت، یک جوری بهم نگاه کرد گفت چی میگی گوشی من نیست، دقیقاً همون لحظه بود که فهمیدم گوشی بابابزرگم بوده، که دقیقاً پشت داداشم نشسته بود
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
قابل توجه خانمهایی که خصلت مردانه دارند 👇
باسلام خواستم یه #توصیه کنم به همه خانومهای متاهل و اونم اینکه همیشه سعی کنید #لطافت_زنانه تون رو حفظ کنید
اینکه میگن مردا جذب حنس مخالف میشن منظور فقط جنسیت نیست در واقع مجذوب زن ، همراه با شاخصه های جنسش میشن...
هیچ وقت در مقابل مردها گارد نگیرید ، طلبکارانه صحبت نکنید چون اونجوری حس همجنس بودن بهشون دست میده و از شما دوری میکنن....
مردها زن رو با همه ی ناز و عشوه اش دوس دارن...
امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم...
با تشکر از همه کسانیکه تجربه های خوب زندگیشونو در اختیار بقیه قرار میدن....
عاقبتتون ختم به خیر ان شاءالله ❤️
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی انقد جیغ و داد کردم که از ترس همسایه ها آوردن امیرمو دادن بهم و دوباره درو بستن سعی
داستان زندگی
گفت برو از همونجا که اومدی، برو خونه بابات... اصلا من چه میدونم، برو و بیا طلاقت بدم راحت.. خستم ازت...
کشون کشون بردم دم در، بیرونم کرد و درو بهم زد!!
امیرم، خودم، زندگیم، بدبخت بدبخت شده بودم..
چند ساعتی به امید اینکه دلش بسوزه درو وا کنه همونجا ایستادم، چند باری زنگ درو زدم اما فایده نداشت
تا دم در خونه خودمون رفتم ولی با اون کبودیا روم نمیشد برم تو،
میگفتن دیدی گفتیم اینا آدم نیستن...
حمایتم نمیکردن و فقط سرکوفت بود، دم درمون چند دقیقه ای ایستادم، صدای همشون که رو تخت توی حیاط نشستن و میگن و میخندن میومد..
من همیشه نقل این مجالس بودم، بچه که بودم ادای فک و فامیلو درمیاوردم و نریمان و مامان و بابام از خنده ریسه میرفتن،
چی رو به چی فروختم؟؟
به اون روز کذایی شوم فکر کردم که انگار مسخ شده بودم، هیچ چیز دست خودم نبود...
دلم نیومد شادی مادرم که صدای خندش میومد رو خراب کنم، بجای خونه ی پدرم رفتم خونه عزیز، مادربزرگ حمید، کلون درشو زدم، چند باری گفت کیه؟ چیزی نگفتم، صداش میومد که غرولند کنان گفت خب مسلمون بگو کی هستی...
و یدفعه درو باز کرد، محکم زد توی صورتش و گفت نازی این چه حالیه؟ این چه روزگاریه؟
دستمو گرفت و بردم توی خونه، گفت نمیخواد حرف بزنی، اول غذا بخور حالت جا بیاد
گفتم چجوری غذا بخورم وقتی نمیدونم امیرم حالش چطوره..
هرجوری بود بهم غذا داد و گفت حالا بگو..
سیر تا پیازشو گفتم و گفتم حمید گفته برو طلاقتو بگیر..
آهی کشید و گفت مگه از رو نعش من رد شه، نازی بخدا حمید پسر بدی نیست، ولی عشرته که تو گوشش مدام ور ور میزنه، خب آدم بالاخره تا یه حدی حرف بقیه روش تاثیر نداره، بعد یه مدت تاثیر میذاره..
حمید به بابای خدابیامرزش رفته، آرومه، اوایل دوست نداشت؟
گفتم میمرد برام...
گفت همین دیگه.. حمید دو تا اخلاقش به باباش رفته، یکی اینکه سریع تاثیر میگیره و یکی ترس از عشرته..
اون خدابیامرزم هرچی گفتم این عشرت به درد تو نمیخوره، اینا از خانواده خوش نامی نیستن، مادر عشرت از کولی هایی بود که اوضاع اخلاقی درستی نداشت،
ولی به گوش پسر سادم نرفت که نرفت، آخر عشرت معتادش کرد و انقدددد کشییید تا سکته کرد و مرد...
عشرت خودش معتاد نیست ولی هرکی باهاش نشست و برخاست کنه سر سال نشده شیره ای و نعشه ای شده...!
ادامه دارد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🙋♀سلام مهربونا
چندسال پیش هم که پسرم کوچیک بود ما نیمه شعبان جمکران رفتیم، خیلی خیلی شلوغ بود، من رفتم داخل مسجدنماز بخونم به پسرم که نزدیک سه سالش بود گفتم جای نریا تامن نمازبخونم، من وسطای نمازبودم که پسرم ازجلوچشم دورشد، منم سریع نماز خوندم، دیدم پسرم نیست😱😱 هرچقدر گشتم پیدانشد، بشوهرمم زنگ زدم اونم پیداش نکرد به خادمها گفتم، اونا گفتن چراحواست نبود شلوغ وخطرناک همه جورادمی هست، من دیگه شروع کردم زاززدن😭😭😭😭 پشت بلند گو اعلام کردن نبود که نبود، من دیگه انقدرگشته بودم دنبالش خسته شدم، نشستم جلو در مسجد قران میخوندم زارمیزدم، یاامام زمان من مهمان توهستم اومدم تولدت، این دیگه چه جورپذیرایی، اگر پسرم پیدانشه من دق میکنم😭😭😭😭 سرمم گذاشتم روززانو زجه زدم، یه لحظه دیدم پسرم جلو چشم میگه مامان مامان دقیقا معجزه بود، جون گرفتم، گفتم قربونت برم امام زمان که به عالی ترین نحو ازم پذیرایی کردی❤️❤️❤️❤️
🤣
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یه شب شوهر خواهر شوهرم گفت ما شام نمیمونیم میخوایم بریم
پسرمم گفت عمو همیشه میگین ولی بعدش میمونین
بعدشم خواهرشوهرم گفت نه عمه جون ماهیچوقت نمیمونیم
بعد پسرم گفت نه عمه همیشه شما میمونین بعدش میگین گشنمون نیست زیادم میخورین ☺️
دیگه شام نموندن😂😂😂😂
بعد رفتنشون ماترکیدیم 😂😂😂
#سوتی_بفرست 😁🖐
🤣 🤣
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
سلام دوستای گلم! من ۷ ماهه عقدم. اوایل خیلی خوب بودیم. من زود نارحت میشم ( ولی زود میبخشم ) شوهرمم تک پسره. قراره نزدیک پدر و مادرش زندگی کنیم.
نامزدم اخلاق بچگانه ای داره. پریروز مادرش زنگ زد گفت که واسه تون پرده گرفتیم، نصبشم کردیم. منم خیلی محترمانه تشکر کردم ولی یکم دلخور شدم که چرا از من نظر نخواستن واسه مدل پرده.
نتونستم تحمل کنم و تو یه وقت خوب به نامزدم گفتم که یه دلخوری از مادرت دارم اما بهشون چیزی نگو که نارحت نشن.
اون همش از اونا دفاع کرد. گفت که تو چقد قدر نشناسی! اونا خیلی دوستت دارن و تو نمیفهمی و... منم هیچی نگفتم. بعد خدا حافضی کرد. 😢😔😔
الان دو روزه که نه زنگ میزنه، نه پی ام میده. مرد خوبیه. از لحاظ خرج برام کم نمیذاره. غیرتی هم نیست. بهم احترام میذاره و دوسش دارم ولی از این تا یه دلخوری کوچک پیش بیاد باهام حرف نمیزنه! نمیدونم چکار کنم!
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#ایده_دلبرانه
بعضی شبا که شما خوابتون نمیبره و دلتون میخواد بیشتر با شوهرتون صحبت کنید اما اون دراز کشیده که بخوابه 😩
🙅غر زدن نیاز نیست اجازه بدین چشاشو رو هم بزاره 🤗چند دقیقه که گذشت جوری که مطمئن شین صداتونو میشنوه خوابش عمیق نشده هنوز ، برین نزدیکش کنارش دراز بکشین آروم بگین آخی خوابش برده عزیزدلم 😉 بعد شروع کنین به گفتن احساساتتون مثلا فدات بشم الهی 😍 نمیدونی چقد خوشحالم تورو دارم و ازین جور حرفا 😉
مطمئن باشین داره خودشو کنترل میکنه که تکون نخوره تا تمام حرفاتونو بشنوه 😁بعد آخرش کم میاره یه لبخند میزنه بغلتون میکنه 😜 😌
امتحان کنید😊
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
رو پتو چایی ریخت مامانم انداخت بشورتش، بابام اومد دید، یه نگاه به من کرد گفت: چی شده؟
بابا به قران من دیگه ۲۸ سالمه، سالهاست جامو خیس نمیکنم ولم کن
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
سلام. از تون بابت کانال عااااااالیتون ممنونم. اینقد عالیه که وقتی میرم سر گوشی، اول به اینجا سر میزنم و حتی تبلیغات رو هم میخونم. 😂😂😂
من 26 و همسر عزیزم 32 سالشه. 8 ساله ازدواج کردم. سنم کم بود و ازدواج کردم. چیزی از زندگی و همسر داری نمیدونستم. تک دختر بودم، لجباز، پر توقع و عصبی.
اوایل ازدواج خیلی مشکل داشتیم اما همسرم باهام کنار اومد و نمیذاشت ناراحت بشم. کم کم بهتر شدم ولی از وقتی با کانال شما اشنا شدم به مراتب آروم تر😊 و خیلی قانع ترم. اینو از لطف کانال شما میدونم.
دختر خانومایی ک مثل من با ناز و نعمت بزرگ شدید یادتون باشه زندگی متاهلی 180درجه با دوران مجردی فرق داره. قانع و بساز باشید تا زندگی خوشی داشته باشید. همسرتونم هرچی داشته باشه واسه شما خرج میشه.
✍ ما اینجاییم تا همه بتوانند عاشق زندگی کنند.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
12.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توپک موزی
مواد لازم:
موز🍌
بیسکوییت پتی بور
گردو
پودر نارگیل🥥
#توپک_موزی
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی
سلام❤️خيلي ممنون از كانال خوب و مفيدتون و مخصوصا تجربه هاي خانوماي گل
من جسارتا ميخواستم جواب دختر خانومي رو بدم كه بخاطر پوست سبزشون و حرفاي دوستاشون ناراحت بودن😔
عزيزم متاسفانه اين #فرهنگ پايين و طرز تفكر اشتباه بين بعضيها وجود داره كه بخاطر صفات و مسائلي كه حتي يك ذره توش دخيل نبودن مثل ظاهر فخر ميورزن😐
من هم مثل شما سبزه ام و گاها حرفايي شبيه شما شنيدم. ولي چيزي كه مهمه اين بوده كه ذره اي اهميت ندادم. تا جاي ممكن به خودم رسيدم و توي اين هفت سال كه با آقامون هستم بارها و بارها بهم گفتن كه عاشق پوست سبزه بدنم هستن و من براشون بهترين خانوم دنيام😊
اگر #شما از #خودت ايراد نگيري و جلوي اين حرفاي نا به جا بايستي، بقيه هم ياد ميگيرن كه ازين قبيل حرفا نزنن
اتفاقا با رسيدن فصل گرما چقدر خانوما سراغ برنزه كردن پوستشون ميرن👧🏼
شما بهترين لطفي كه ميتوني در حق خودت و همسر آيندت بكني اينه كه از آدماي منفي دوري كني و به صورت و اندامت برسي و مهم تر ازون سعي كني راهكاراي افزايش اعتماد بنفس و جذب مردا (هم رفتار و هم لوندي)رو ياد بگيري☺️
من شغلم #وكالته. چه بسيار خانومايي رو ديدم كه هم سفيد بودن هم فوق العاده زيبا اما بخاطر كم تجربگي و نابلدي زندگي بدي داشتن و آواره دادگاه ها بودن.
شما اگه به جذابيت رفتاري و ظاهريت برسي،همون مرد عاشق بدن و رنگ پوستت ميشه و تا ابد عاشقت ميمونه
با حرف مردم زندگي نكن
انشاءا. همتون خوشبخت و دلشاد باشين🌸❤️
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
داشتم تو حیاط راه می رفتم
سرامیک گیر کرد به پام...
چنان افتادنی کردم که نگم:/
تشت لاکی جلو پام بود
نزاشت صورتم بخوره به زمین..
زانوم خیلی درد گرفت و کمرم رگ به رگ شد انگار
مچ دستم ورم کرد و درد داره
همه اینا به کنار رفتم، به مامانم میگم
مامان اینجوری شده و خدا رو شکر که تشت بود صورتم ضربه ندید
واکنش مامانم
تشت که نشکست😶
مادر من مادر من...
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•